موش" سهام" سرخابی ها "جارو" به دمش بست !
خبر آگهی مزایده سهام دو باشگاه پرسپولیس و استقلال توسط سازمان خصوصیسازی مبنی بر دعوت از متقاضیان برای خرید سهام سرخابیها، خبر جدیدی نبود که علاقه مندان دو باشگاه را تحت تاثیر قرار دهد . چرا که از یک ماه پیش خبرهای متعددی در خصوص ضرورت خارج شدن دو باشگاه از مالکیت مشترک وزارت ورزش و جوانان و پا پیش گذاشتن فلان "شرکت" و وزارت خانه و بهمان "بانک" برای در اختیار گرفتن پنجاه و یک درصد از سهام آنها منتشر شده بود و در مقابل چند روز بعد به نقل از یک منبع مسئول تکذیب و روزی دیگر تائید شده بود ! و در حالی که تلاش ها برای واگذاری پنجاه و یک درصد از سهام پرسپولیس و استقلال بی ثمر مانده بود ، سازمان خصوصی سازی بر حسب هماهنگی های انجام شده تصمیم به واگذاری هشتاد و پنج درصد سهام سرخابی گرفت! با خواندن این خبر یاد ضرب المثل "موش به سوراخ نمی رفت جارو به دمش می بست!" افتادیم. به راستی چطور می شود باور کرد که گیر عدم امکان واگذاری 51 درصدی سهام سرخابی ها با افزایش سی درصدی آن به خریداران در این شرایط اقتصادی که به هزار و یک دلیل بازار بورس از رونق و چشم مردم برای هر نوع معامله افتاده و برای فروش سهام باقی مانده در دست مردم رقابتی باور نکردنی با فلسفه "جلوی ضرر را از هر کجا که بگیری منفعت است" افتاده سازمان خصوصی یا به عبارتی "دولت" فکر کرده که می تواند 85 درصد از سهام دو باشگاه را با قیمت 3190 میلیارد تومان برای پرسپولیس و 2748 میلیارد تومان برای استقلال بفروشد؟! هر چند تاریخ عرضه سهام دو باشگاه بر عهده بازار فرابورس گذاشته شده و اطلاعیه رسمی فرابورس در این مورد تاکنون روی خروجی این وبسایت قرار نگرفته تا تاریخ رسمی واگذاری آن مشخص باشد، اما آن چه مسلم است حتی در صورت تعیین تاریخ رسمی واگذاری "آب از آب" هم تکان نخواهد خورد ! می دانیم این قصه بسیار تکراری و خواندنش ملال آور شده اما به ناچار و به اختصار خدمت عزیزان وزارت ورزش و جوانان و سازمان خصوصی سازی نکاتی چند را متذکر می شویم : اولین مشکل در سر راه شکل گیری فوتبال حرفه ای و واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس نامشخص بودن وضعیت و نحوه درآمد زایی در فوتبال حرفه ای ماست . جالب است بدانید در شرایطی که هنوز تکلیف پرداخت حق پخش تلویزیونی توسط صدا و سیما به درستی مشخص نیست ، سهمی از آن برای وزارت ورزش تعیین شده است ! معلوم نیست بر چه فلسفه ای قانونی که اجازه هزینه بودجه و اعتبارات دولتی را به وزارت ورزش برای فعالیت در ورزش حرفه ای نمی دهد ، اجازه انتفاع و بهره برداری این وزارت خانه از منابع اختصاصی فوتبال حرفه ای را صادر کرده است؟ و اساسا چرا حوزه ورزش قهرمانی از اندک منابع قابل وصولی چون "حق پخش تلویزیونی" که در بسیاری از کشورها حق طبیعی و مسلم فوتبال حرفه ای است باید منتفع بشود؟ دومین مشکل به عدم انجام تعهدات وزارت ورزش و جوانان و به عبارت دیگر دولت برای تصفیه بدهی های خود به دو باشگاه باز می گردد . مطلبی که رضا درویش دو ماه پیش آن را در یک برنامه تلویزیونی بازگو کرد و از بدهی 109 میلیارد تومانی وزارت ورزش به این باشگاه پرده برداشت. سومین مشکل نامشخص بودن مالکیت دو باشگاه بر ورزشگاه هایی است که قرار بود در اختیار آنها قرار بگیرد . این مورد نیز با تکذیب مدیر کل ورزش و جوانان استان تهران مبنی بر این که این دو باشگاه هیچ چیزی از خود ندارند منتفی شد! فراموش نکنیم که اموال و دارایی های پرسپولیس و استقلال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مصادره شد و به اسم ملی شدن این دو باشگاه در اختیار دولت و سازمان های وابسته به آن قرار گرفت! حال چگونه است که دو باشگاه بی چیز که نه صاحب اموال گذشته خود هستند نه مالکیتی بر ورزشگاه های اهدایی شهرداری که ظاهرا با زمین های ورزشگاه تختی توسط اداره کل ورزش و جوانان استان "تهاتر" شده دارند، باید با رقم حدود سه هزار میلیارد تومان به مردم واگذار شود؟! چرا مردم باید شریک ضرر و زیان باشگاه های محبوب خود در فرابورس باشند و سود ناشی از فروش باشگاه های بدهکار و اموال مصادره شده آن ها در جیب دولت بماند؟ به واقع این معما حل شدنی نیست .
جنگ در دو جبهه ادامه دارد
در حالی که رفته رفته لیگ برتر به روزهای حساس و سرنوشت ساز پایانی خود نزدیک می شود . باشگاه استقلال به رهبری جواد نکونام جبهه مهم دیگری برای حفظ فاصله خود با پرسپولیس ، جدی ترین و اصلی ترین رقیبش در سر راه کسب عنوان قهرمانی این رقابت ها گشوده است. اگر رقابت دو تیم درون زمین و در چهارچوب مستطیل سبز کاملا حرفه ای ، جذاب و جوانمردانه دنبال می شود . ایراد اتهامات سوال برانگیز و غیر حرفه ای چون :" هفتاد درصد داوران پرسپولیسی هستند ! " یا زیر سوال بردن گل برتری حریف در بازی های لیگ برتر و کذایی خواندن قهرمانی های گذشته این باشگاه اقدامی است بی نظیر در دنیای فوتبال حرفه ای ! چرا که اگر بنا باشد هر هفته باشگاه ها به نقد داوری بازی های رقبای خود بپردازند و میزان آمار و درصد داوران پرسپولیسی ، استقلالی و .... هر هفته اعلام شود و سازمان لیگ و کمیته داوران و فدراسیون فوتبال هم نظاره گر این مباحث و صدور بیانیه ها و طرح شکایت های بی پایان رقبا باشند دیگر سنگ روی سنگ در این فوتبال بند نخواهد شد. وقتی از زبان داوران بعد از بازی شنیده می شود که "تحت فشار هستند". معنی و مفهوم آن این است که : کنترل لازم را بر جریان مسابقات نخواهند داشت و تبعا تحت این فشارهای طاقت فرسا توقع اجرای عدالت و قضاوت منصفانه از داوران نا به جا و دور از انتظار خواهد بود. نتیجه آن که در چنین فضای مسموم و پر آشوبی فوتبال از مسیر خود خارج شده و تنش و درگیری و انتقام و انتقام کشی در آن تمامی نخواهد داشت. متاسفانه این کشمکش های بین باشگاهی و داخل باشگاه ها واقعا تماشاگران و دوست داران و عاشقان فوتبال را کلافه و متاثر کرده و معلوم نیست چطور مدیران باشگاه ها و فدراسیون فوتبال قادر به کنترل این اوضاع آشفته نیستند ؟! آیا چنین بار کجی به مقصد خواهد رسید؟
سوال خارج از محدوده و پاسخی که دیده نشد!
زیر سوال بردن عملکرد مهدی تارتار سرمربی ملوان، در کنفرانس خبری بعد از بازی با پرسپولیس که با واکنش قابل انتظار او همراه شد، یکی دیگر از نشانه های رواج تفکر غیر حرفه ای در نزد ذی نفعان لیگ برتر فوتبال ماست . تفاوتی ندارد که که این "ذی نفع" سرمربی حرفه ای یک باشگاه باشد یا خبرنگار و نویسنده ای که باید با نگاه فنی و منطقی مسائل مرتبط را مورد نقد و بررسی و نتیجه گیری خود قرار دهد. در حقیقت ملوان با رهبری "مهدی تارتار" نه تنها مقابل پرسپولیس کم نگذاشت، بلکه یکی از بهترین نمایش های ممکن را مقابل سرخ پوشان پایتخت در ورزشگاه آزادی و جلوی چشم هزاران تماشاگر و طرفدار این تیم ارائه داد. اگر بگوئیم ملوان بیش از استقلال در هر دو بازی رفت و برگشت پرسپولیس را تحت فشار گذاشت سخن گزافی نخواهد بود. نمایش چشم نواز قوی سفید انزلی به ویژه در نیمه دوم سرخ پوشان را کاملا مستاصل و سردرگم کرده بود به نحوی که مدافعان پرسپولیس در دقایق پایانی بازی برای اتلاف وقت و دور کردن توپ از نیمه زمین خودی زیر توپ می زدند! شیوه ای که در بازی های گذشته این تیم از پرسپولیس ندیده بودیم . ملوان در این بازی کاملا مهدی ترابی و اوستون اورونوف هافبک های کناری و تکنیکی پرسپولیس را از کار انداخته بود. تعویض های مهدی تارتار در نیمه دوم بازی ، با به خدمت گرفتن میلاد سرلک و محمد عمری نه تنها دیر هنگام نبود بلکه در افزایش فشار حملات تیم میهمان کاملا موثر افتاد . جناح چپ پرسپولیس از دقیقه پنجاه و هشت به بعد کاملا از کار افتاده بود و اوسمار علی رغم تلاش برای تقویت این جناح حتی با به میدان فرستادن علی نعمتی چندان موفق نشان نداد و نتوانست جلوی فشار بی امان حریف را از این منطقه بگیرد. در حقیقت تارتار برای متوقف کردن پرسپولیس که هفته هاست با تسلط و برتری در جریان بازی از سد رقبای خود عبور می کند نه تنها کوتاهی نکرد و کم نگذاشت بلکه بهترین و دور از انتظار ترین نمایش ممکن را در مقابل میزبان با انگیزه خود ارائه داد.
ربیعی گل کاشت
بدون شک پیروزی چشمگیر ذوب آهن اصفهان در تبریز و در مقابل تراکتور با نتیجه چهار بر 1 یکی از بهترین نتایج هفته گذشته مسابقات لیگ برتر را رقم زد. مخالفت باشگاه ذوب آهن با استعفای محمد ربیعی بهترین کار ممکن بود که در جو سنگین استادیوم یادگار تبریز و در مقابل تیم سوم جدول، نتیجه داد. اتخاذ شیوه ای مناسب و آنالیز درست از تیم تراکتور از یک سو و اشتباهات فاحش خمس و تغییرات و تعویض های وی که در این بازی نتیجه معکوس داد از سوی دیگر ، موجب خلق این پیروزی درخشان توسط تیم میهمان شد. محمد ربیعی با به خدمت گرفتن بازیکن جوانی به نام محمد حسین اسلامی که سابقه پوشیدن پیراهن تیم المپیک کشورمان را داشت نه تنها به تیم خود کمک کرد بلکه با چهره کردن این بازیکن آینده دار که در این بازی دو گل را به ثمر رساند به فوتبال ملی ما هم خدمت نمود . چرا که متاسفانه برخی از مربیان محافظه کار با نیمکت نشین کردن بازیکنان جوان، عملا راه را بر روی تغییر نسل فوتبال ملی بسته اند. اگر بخواهیم از بهترین بازیکنان ذوب آهن در این بازی نام ببریم باید به مثلث امیر حسین جدی و دو مهاجم راس این تیم یعنی محمد حسین اسلامی و محمد جواد محمدی اشاره کنیم . بازیکنانی که در این بازی روی هر چهار گل ذوب آهن نقش داشتند، هم گل زدند هم گل ساختند. همانطور که ربیعی نیز در این بازی گل کاشت.
*مازیار مهرانی