PDF نسخه کامل مجله
دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - November 25 2024
کد خبر: ۸۵۹۳۱
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۵

محک زن

محک زن

"نامردی "در فوتبال بیش از این "باب" نشود

سال ها بود که عده ای از کارشناسان در نشست ها و محافل خودمانی می گفتند : "حضور خانواده ها می تواند در تلطیف فضای هواداری ورزشگاه ها موثر افتد. بدین ترتیب که اگر خانم ها را روی سکوی ورزشگاه ها ببینیم ، آقایان غیور از به کار بردن الفاظ نامناسب و رفتارهای زشت و غیر اخلاقی در چنین مکانی پرهیز خواهند کرد " . این عقیده ، منطقی به نظر می رسید ، چون از قدیم الایام حرمت "بانوان" از واجبات و جایگاه رفیع "خانواده" در جامعه ایرانی امری طبیعی و بدیهی بوده است، تا پیش از بازی پرسپولیس و سپاهان به نظر این پیش بینی صحیح از آب درآمده بود، چرا که از فحاشی های بی حد و مرز در اوایل حضور بانوان در ورزشگاه ها خبری نبود. اما کم کم زمزمه هایی مبنی بر بد اخلاقی نسبت به داوران و تیم حریف به گوش می رسید، با این وجود باز باورکردنی نبود که هواداران بانوی یک باشگاه هدف حملات غیر اخلاقی و فحاشی های مستقیم هواداران مقابل قرار گیرند! چرا که در فرهنگ ما هر نوع تعرض و جسارتی به بانوان که دختران ، خواهران و مادران جامعه ایرانی هستند، تقبیح شده و از آن به عنوان رفتاری ناجوانمردانه یاد می شود. پس پر بیراه نیست اگر ادعا کنیم فحاشی مستقیم هواداران تیم میهمان به بانوان هوادار تیم میزبان ، اتفاقی باور نکردنی و غیر قابل هضم برای همه ذی نفعان و مخاطبان لیگ برتر فوتبال ما تلقی شد! هر چند پیش از این ، همه نوع رفتارهای ناجوانمردانه ، زشت ، غیراخلاقی و .... را در ورزشگاه های خود تجربه کرده بودیم . از پرتاب سنگ به تیم میهمان و داوران گرفته تا پرتاب نارنجک های دست ساز! و پاره سنگ به سمت جایگاه تماشاگران حریف ، چاقو کشی در زمین فوتبال ، شکستن شیشه های ماشین تماشاگران در پارکینگ ورزشگاه ها ، هتک حرمت ، بلوا و آشوب در ورزشگاه ها، شعارهای غیر ورزشی با مضمون قومیت پرستی و نژاد ستیزی !! اتفاق های ناپسند و باور نکردنی که یکی یکی در فوتبال به اصطلاح حرفه ای ما افتاد اما کک کسی هم نگزید! در این میان اگر احکامی مبنی بر توبیخ و جرائم نقدی و برگزاری بازی بدون تماشاگر هم صادر شد، این احکام آن قدر آبکی بود که بیشتر متخلفان را برای ادامه این بازی های کثیف جری تر می کرد! کار به جایی رسیده بود که مدیران ، سرپرستان و مربیان باشگاه ها به صراحت راجع به دشمنی "مرکز" با قومیتی خاص، مصاحبه و جو سازی می کردند! تا جایی که پای پرچم کشورهای همسایه در بازی های داخلی ، به ورزشگاه های ما باز شد! اما باز به رگ غیرت ما برنخورد و مسئولی در تقبیح این اتفاقات باور نکردنی نگفت که: چرا ورزشگاه های ما محل تجمع عناصر غیرورزشی با اهدافی سیاسی ، شوم و تفرقه افکنانه شده؟ و بدتر از همه چرا مدیران انتصابی و از فیلتر گذشته دولتی در باشگاه های ما خود مدعی دولت و .... شده اند؟! اما ظاهرا این بار شوک ناشی از این پرده دری و نامردی در ورزش و فوتبال ، ارکان وزارت ورزش و جوانان را لرزانده است. حق هم این بود که خواب مسئولان ورزش ما بعد از این بازی و بدعت عجیب آن آشفته شود و کسی به آنها بفهماند که امروز در دنیای حرفه ای ها ، دیگر خبری از هولیگان ها یا همان لات ها ، اوباش و اشرار نیست، تا به جان هم افتاده ، دهها نفر زیر دست و پا کشته شده و امنیت ورزشگاه ها و سلامت مسابقات زیر سوال برود، یا این که بانوان هوادار فوتبال در ورزشگاه ها مورد هتک حرمت و توهین های جنسیتی قرار گیرند! با این مقدمه به خبر مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال می رسیم جایی که او از دستور وزیر ورزش و رئیس فدراسیون ، برای بهبود وضعیت فرهنگی ورزشگاه‌ها خبر داد و گفت که : "قرار است مسئولان عالی رتبه ورزش و فوتبال کشور خیلی زود دست به کار شوند و اولین کارگروه آسیب شناسی فرهنگی ورزشگاه‌ها جهت اعمال رویه‌های قانونی متقن، با حضور دستگاه‌های ذیربط، مقامات و مدیران مسئول به میزبانی فدراسیون فوتبال برگزار شده و با عنایت به وظایف ذاتی فدراسیون و وفق آیین نامه‌های مصرح در فرایند صدور مجوز حرفه‌ای و همچنین با توجه به الزامات بالادستی، تخلفات احتمالی از سوی افراد حقیقی یا حقوقی با جدیت مورد پیگیری قرار گیرد." جای خوشحالی و سعادت خواهد بود اگر آب رفته با تشکیل کارگروه آسیب شناسی فرهنگی ورزشگاه ها به جوی باز گردد و اجازه ندهند که نامردی در فوتبال بیش از این باب شود. حال این که اساسا تشکیل چنین کارگروهی چه ضمانت اجرایی برای کمیته مستقل انضباطی فدراسیون خواهد داشت؟ یا کمیته تجدید نظر چقدر وفق آئین نامه های مصرح با آرای متناسب و بازدارنده کمیته انضباطی همراهی خواهد کرد؟ امری است که برای ما نامشخص است، یا لااقل نمی خواهیم قصاص قبل از جنایت کرده و حال که ظاهرا عزمی برای مقابله با بی اخلاقی جزم شده، آیه یاس بخوانیم . اما بر حسب وظیفه در این جا و به صراحت می گوئیم: "اگر می خواهید ریشه بی اخلاقی در ورزش و فوتبال ما خشک شود. اگر می خواهید فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی در فضای ورزش ما حکم فرما شود. اول به احکام صادر شده مدیران ، مربیان و دست اندرکاران باشگاه های خود نگاه کنید! و باور کنید که ابتدا باید ریشه هر نوع فسادی را از درون همین فوتبال سوزاند !" پس همه مسئولیت گفتار ، رفتار و اندیشه "بد" خودمان را گردن تماشاگر و هوادار نیاندازیم!

یک بام و دو هوای فوتبال ما !

هفته گذشته خبری عجیب روی سایت یکی از رسانه های پر بازدید ورزشی با این عنوان درج شد که : "سازمان لیگ عبدالله ویسی سرمربی فولاد خوزستان را به دلیل مصاحبه ای که بعد از بازی با آلومینیوم اراک انجام داد مبلغ دو میلیارد تومان جریمه نقدی کرده است! این تصمیم به دنبال مصوبه هیئت رئیسه سازمان لیگ و با انتشار اطلاعیه‌ این سازمان ، مبنی بر محکومیت های سنگین فعالان تیم های مختلف که در خصوص موضوعات غیرمرتبط با فوتبال مصاحبه می کنند رسانه ای شده بود. " در این خبر چند نکته قابل توجه به نظر می رسد : اول ناهماهنگی و تداخل وظایف سازمان لیگ و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال است . سازمان لیگ در فوتبال حرفه ای ما وظیفه قانون گذاری و اجرایی دارد، نه وظیفه قضاوت و صدور احکام انضباطی ! دوم این که آیا منظور از صدور حکم سنگین صرفا جرائم نقدی است ، یا احکام محرومیت هم می تواند حکم سنگین منظور شود؟ اگر منظور جرائم نقدی است ، چرا دو میلیارد تومان ، با چه متر و معیار و بند و تبصره ای عبدالله ویسی باید دو میلیارد تومان جریمه شود ؟ سوم این که چرا سه میلیارد تومان جریمه نقدی ؟ چرا مثلا پانصد میلیون تومان نه؟! چهارم این که چرا باید در آخر فصل چنین مصوبه ای از دل سازمان لیگ بیرون بیاید؟ چرا سازمان لیگ باید اجازه می داد کل فصل با اظهارات غیر فوتبالی تحت الشعاع قرار بگیرد تا آخر فصل جلوی مصاحبه های این چنینی را بگیرد؟ آخر آن که بد نیست این بار ما از مسئولان محترم سازمان لیگ بپرسیم که:" مگر عبدالله ویسی چه گفته که مستحق صدور یا پیشنهاد چنین حکم انظباطی باشد؟ او در یک کلام پیام خود را رسانده و در مصاحبه خود به سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال توصیه کرده که باید اتفاقات و مسائل غیر فوتبالی که می تواند شائبه برانگیز باشند را رصد کنند. در ادامه هم پیشنهاد داده اگر انجام این مهم برای آن ها مقدور نیست از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور کمک بخواهند. کجای این حرف ناحق و غیر مرتبط است ؟ مگر در رقابت های "سری آ" ایتالیا نهادهای قضایی وارد حوزه فوتبال نشدند؟ مگراف بی آی مسئولان عالی رتبه فیفا را کت بسته جلب نکردند؟ همان فیفایی که احدی حق دخالت در امور آن را ندارد! پیشنهاد دخالت یا کمک نهادهای نظارتی و قضایی در شائبه فساد ، تبانی و زد و بند "احتمالی" در مدیریت نتایج رقابت های فوتبال حرفه ای ما ، چرا باید به" تریج قبا"ی کسی بر بخورد؟! مگر در گذشته پرونده چند صد صفحه ای فساد در فوتبال در کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی مطرح نشد؟ مگر نهادهای امنیتی از برخی فعالان در حوزه فوتبال اعتراف نامه نگرفتند؟ چرا هشدار و اظهار نگرانی عبدالله ویسی باید از نظر مسئولان فوتبال کشور گناه کبیره تلقی شود؟ اگر همین حرف را فلان سرمربی یک باشگاه پرطرفدار پایتخت می زد با او چه می کردید؟ مگر بدتر از این حرف ها را قبلا نزدند؟ مگر نگفتند نتایج فلان تیم حکومتی در لیگ برتر ساختگی بوده است؟

با حلوا حلوا که دهان شیرین نمی شود!

هفته گذشته مدیرعامل گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس با تبریک دهم اردیبهشت روز ملی خلیج فارس، از تغییر نام تیم استقلال به تیم «استقلال خلیج فارس» خبر داد ، وی با اشاره به اینکه پسوند «خلیج فارس» نقطه اشتراک تمامی شرکت‌های گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس است، گفته بر اساس همین سیاست، در راستای حفظ وحدت رویه، سیاست حاکمیت شرکتی و همچنین روز مبارک خلیج فارس، بر اساس تصمیم مالکان جدید تیم محبوب استقلال، به تیم استقلال خلیج فارس تغییر می‌یابد! او این اقدام را گامی مهم برای اصلاح ساختارهای اقتصادی، سودده کردن این باشگاه، حرکت استقلال خلیج فارس در تراز جهانی و کسب توفیقات در شأن این تیم در عرصه‌های بین‌المللی دانسته است! این که مالکان جدید یک باشگاه قدیمی و شناخته شده با سابقه دو بار کسب عنوان قهرمانی آسیا و نام شناخته شده اش در کشور و حتی قاره کهن، یک باره تصمیم به تغییر نام باشگاه و گذاشتن پیشوند یا پسوند روی آن بلافاصله پس از پرداخت نقدی یک دهم کل مبلغ مورد معامله ، بابت خرید 85 درصد از سهام باشگاه بگیرند. به نظر نگارنده این سطور امری قابل بحث و بررسی می باشد. مثلا چرا مالکان جدید باشگاه هایی مانند منچستر یونایتد و منچستر سیتی پسوند یا پیشوندی به نام باشگاه هایشان اضافه نکردند؟ آیا خانواده گلیزر می توانست منچستر یونایتد را با نام منچستر "گلیزر" در کوران مسابقات لیگ برتر فوتبال انگلستان به میدان بفرستد؟ یا منصور بن زاید آل نهیان می توانست پسوند یا پیشوند کسب و کار و تجارت خود را روی منچستر سیتی بگذارد؟ اگر پاسخ منفی است چرا نتوانست ؟ و اگر پاسخ مثبت است چرا نکردند؟ کدام بخش اقتصادی و شرکت صنعتی برای اصلاح ساختارهای اقتصادی و سودده کردن باشگاه تحت مالکیتش نام باشگاهش را این چنین تغییر می دهد؟ کدام باشگاه با قراردادن یک نام اختصاری یا اضافه کردن پیشوند یا پسوند یک شرکت یا بنگاه اقتصادی، به سمت تراز جهانی حرکت کرده ؟! و توفیقاتی در شان و در عرصه های بین المللی کسب نموده است؟ برادران بزرگوار ! شما که هنوز کل مبلغ مورد معامله را تصفیه نکرده اید لااقل مجال می دادید حکم این انتقال که سرانجامش نامعلوم است خشک می شد، بعد به سمت تراز جهانی با تغییر نام باشگاه حرکت می کردید! "عزیزان ، محترمان ، عالی جنابان" خلاف به عرض شما رسانده اند. به والله باشگاه داری در دنیای حرفه ای فوتبال این طور نیست. شما بالغ بر دو هزار و هشتصد میلیارد تومان بابت برند همین نام یعنی "استقلال" باید بپردازید، حالا آن را تغییر می دهید؟! با کدام منطق و با چه استدلال اقتصادی؟ مگر باشگاه استقلال به جز همین "نام" که برند و تنها سرمایه اش هم محسوب می شود، مالک اموال و دارایی های دیگری بوده است ؟ مگر جز ضرر و زیان انباشته عایدی دیگری دارد؟ صنایع پتروشیمی ما نه با گذاشتن پسوند یا پیشوند برند جهانی می شوند نه باشگاه استقلال، هر دوی این ها برای تبدیل شدن به برند و اعتبار جهانی و رقابت با همتایان خود نیاز به سرمایه گذاری و ساختار سازی دارند . می فرمائید خیر. لطفا بروید مطالعه کنید! 

* مازیار مهرانی