اجبار یا ابتکار؟!
توضیح : تصویر فوق توسط هوش مصنوعی ساخته شده است
"فوتبال ایران مریض است". این سخن و نظر اکثر قریب به اتفاق کسانی است که ورزش را می شناسند و با فوتبال ایران آشنا هستند و سروکار دارند. بدون تعارف و خیلی صریح عرض می کنیم که ریشه این بیماری هم " درونی" است و بیش از هر چیز ، از منفعت طلبی سیری ناپذیر کسانی برمی خیزد که به ورزش و فوتبال و مسئولیت هایی که به ناحق و با بند و بست و... به دست می آورند ، به عنوان" طعمه" و فرصتی برای پر کردن جیب و موجودی بانکی خود می نگرند.
سال هاست که کارشناسان متعهد و خیرخواهان ورزش ایران در این باره نوشته و هشدار می دهند اما از سوی آنهایی که باید و انتظار می رود هیچ واکنش عملی و عینی دیده نمی شود. این روزها به دلیل روشدن پرونده فساد و تبانی و بند وبست های مالی دوباره نگاه خیلی ها متوجه فوتبال شده و درباره آن" نچ نچ" می کنند و به افسوس و نشانه تاسف سر تکان می دهند و از لزوم مبارزه با فساد در ورزش سخن می گویند و مطلب می نویسند ، درست مثل وقتی که ناهنجاری اخلاقی و فرهنگی در حوزه ورزش یا فوتبال عیان می شود ، همه به یاد فرهنگ و اخلاق در ورزش و مبارزه با بداخلاقی ها و برخورد با مرتکبان - نه ریشه ها و مسببان - آن می افتند! یا مثل وقتی که شمشیر کنفدراسیون فوتبال آسیا زیر گلوی فوتبال قرار می گیرد و آن وقت مسئولان ریز و درشت ورزش" مجبور"!! می شوند که بالاخره مشکل قدیمی و معطل مانده ای را حل کنند و گامی در جهت رشد و پیشرفت فوتبال بردارند. ظاهرا مسئولان ورزش هم قرار نیست که در حوزه مسئولیتی خود از موضع انفعال و واکنش به حالت ابتکار و کنش تغییر رفتار دهند. در ابعاد مختلف مدیریتی ورزش ( چنانکه به چند مورد آن اشاره شد) این معضل و گرفتاری وجود دارد و تا اتفاقی نیفتد و تهدیدی صورت نگیرد و فسادی افشا نشود و باندهای مخرب و دلالی ورزشی و فوتبالی " لو" نروند ، مسئولان که برای حاکم کردن ارزش های اخلاقی و فرهنگی و سرعت دادن به حرکت ورزش در مسیر تحول و پیشرفت - آن هم با اعمال شیوه های انقلابی - صاحب پست و مسئولیت شده اند، حاضر نیستند خود به سراغ حل مشکلات و کندن ریشه های فساد و برخورد با مسببان و باندهای مخرب و مزاحم بروند ، سهل است که گاه همین عناصر مخرب - که خیلی از اهالی ورزش با اسم و رسم برخی از آنها آشنا هستند - از سوی مسئولان ورزش قدر هم می بینند و بر صدر نشانده می شوند و در جلسات مشورتی که قرار است انقلابی و جهادی رفتار و عمل کنند، همواره یک پای ثابت هستند و برای انجام اصلاحات و ایجاد تحول در ورزش مورد مشورت قرار می گیرند!
شک نکنیم که فوتبال - و بلکه ورزش - ما بیمار است. این بیماری را فساد ناشی از رخنه جریانات منفعت پرست شارلان مسلک ( بعضا خوش دک و پز!) به جسم و جان ورزش ما تزریق کرده اند و تازه ، این " علت " نیست و به نوبه خود " معلول " است. علت ، همان است که عرض شد . وادادگی و انفعال و مرعوب بودن برخی از کسانی است که در این ورزش و فوتبال به ناحق و بدون داشتن شناخت کافی و صلاحیت های لازم( فقط به صرف اینکه " می توانند پول بیاورند "!) صرفا به دلیل روابط و یا حمایت های خانوادگی و جناحی ، پست های حساس و تعیین کننده را اشغال کرده اند. این در حالی است که این ورزش و رشته های پرحاشیه و بیماری مثل فوتبال برای حل مشکلات و درمان دردها و افتادن در مسیر پیشرفت و بهتر و قویتر شدن ، به افراد کاربلد و آشنا به چم و خم کار و با انگیزه نیاز دارد. از آنجا که این اتفاقات نیفتاده و برای رشته هایی مثل فوتبال ، دلسوزی و حساسیت از سوی آنهایی که انتظار می رود وجود ندارد ، وضعیت آن به طور طبیعی همین است که می بینیم و درست گقته اند که " هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت" و همچنین " از کوزه همان برون تراود که در اوست". آنچه این روزها درباره پرونده فساد در فوتبال مطرح است، اولا چیز تازه ای نیست، ثانیا مشتی است از خروار و ثالثا همانطور که گفته شد سال هاست گریبان فوتبال و بسیاری از رشته های ورزشی ما را - که پای" پول کلان و حسابی" در میان آمده – گرفته است. این ماجرا اختصاص به تیم ثروتمند کرمانی ندارد و تقریبا همه تیم ها و کلیت فوتبال ما و بخش های زیادی از ورزش ، گرفتار این عناصر مزاحم و باج خواه و افراد پیشانی سفیدی است که دیگر شهره عام و خاص هستند و فقط برخی از مسئولان (؟!) بینایی خود را برای دیدن این جماعت مخل و انگل از دست داده اند و یا خود را به کوری و ندیدن می زنند! جالب و تاسف آور اینجاست که همانطور که در شماره های اخیر در مجله چند بار نوشته ایم - و باز هم خواهیم نوشت - با واگذاری تیم های پرطرفدار تهرانی، دوباره سروکله این اراذل و اوباش مدیرنما و چندشغله و حامی بزرگ دلالان در رسانه حساسی مثل صدا و سیما پیدا شده و خلاصه مثل همیشه می خواهند که مصالح ورزش را قربانی منافع پست و کوچک خود کنند. الان هم ما و هم بعضی دیگر دارند درباره رخنه و نفوذ شارلاتان های مدیرنما و دلال های کارشناس نما در ماجرای واگذاری استقلال و پرسپولیس هشدار می دهند . امیدواریم این بار و در دوران مدیریت فعلی ورزش - که این مسائل و شرائط به وجود آمده و حتی مسببان آن را می شناسند- این حرف ها و هشدارها از همین حالا جدی گرفته شود و به موقع مانع از رخنه و نفوذ این عناصر شوند زیرا درست گفته اند که :
سر چشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد ، نشاید گرفتن به پیل
خلاصه کلام اینکه نباید در این باره منفعل عمل کنند و تماشاگر تاخت وتاز عناصر مخرب و سودجو باشند و وقتی کارد به استخوان یا کار به افشاگری رسید ، تازه آن موقع آقایان مجبور(!) شوند که واکنشی نشان دهند. سخن را جمع کنیم . برای آنها که اهل ورزش هستند و خود را به خواب نزده اند، مسائل و اشکالات و نیازها و ضرورت های فوتبال ( و بلکه ورزش) روشن است . مسئولان باید با تغییر رویه و منش ، از انفعال و وادادگی - که در دوره های مختلف ، روش مسلط مدیریت ورزش بوده است- دست بردارند و قبل از آنکه مجبور به این کار شوند، ابتکارعمل را از دست عناصر ناباب و باندهای دلالی و رمالی و... خارج کرده و خودشان آن را به دست بگیرند و ورزش مستعد و فوتبال پرطرفدار را در خدمت مردم و در مسیر منافع و کسب افتخارات قرار دهند. ان شاءا...
* سید محمدسعید مدنی