PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۶۰۴۰
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۸

محک زن

محک زن

"جان سخت" آبی

بازی هفته بیست و ششم تیم فوتبال استقلال تهران در مقابل ذوب آهن اصفهان ، آئینه تمام نمای واقعیت بازی آبی پوشان پایتخت در این فصل از رقابت های لیگ برتر فوتبال کشور است. تیمی که زیر بار شکست نمی رود و به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن جام قهرمانی نیست. روحیه مبارزه طلبی جواد نکونام و اتفاقا درگیری های تمام نشدنی او با علی خطیر از همان ابتدای فصل ، بر سر میل وافر به کسب عنوان قهرمانی در لیگ برتر بود . در این میان صدای رسای نکونام خطاب به هواداران که چه نشسته اید " تیم را برای عنوان پنجمی در این فصل بسته اند" آن قدر ادامه یافت که سرانجام استقلال آن گونه بسته شد که دیگر صدر را رها نمی کند! هر چند که می دانیم خواست نکونام بستن تیمی "نکو" تر از این بود که هست . اما در بسته شدن استقلال راز بزرگی نهفته است که به آن در همین صفحه خواهیم پرداخت. به هر حال در این دیدار "ذوب آهن" باز هم ثابت شد که شکست این تیم کار ساده ای نیست . چرا که وقتی استقلال به گل می رسد قادر به بستن تمام روزنه ها و حفظ نتیجه بازی است و وقتی گل می خورد آن قدر به حملات و فشار بی امان روی دروازه حریف ادامه می دهد تا نه تنها نتیجه را جبران کند، بلکه ورق را کاملا به سود خود برگرداند! همانطور که تا پیش از رسیدن به اولین گل شان در هر بازی به نظر هیچ تدبیری قادر به متوقف کردن شان نیست . این روند تاکنون برای استقلال بارها و بارها تکرار شده و به همین دلیل اختلاف یک امتیاز با رقیب سرخ پایتخت با چنگ و دندان تاکنون حفظ شده است. پس اگر به آبی پوشان پایتخت لقب "جان سخت" بدهیم و عملکرد آن ها را ستایش کنیم از حد انصاف و دایره عدالت در حق شاگردان نکونام خارج نشده ایم. تیمی که چنین متحد ، با انگیزه و مبارز به میدان بیاید و بتواند در هر دیدارش مطابق نیاز بازی را به میل خود اداره کند، بدون شک شایسته تقدیر و احترام است. هر چند تا زمانی که این فصل از رقابت های لیگ برتر به پایان نرسیده نمی توان با قاطعیت قهرمانی استقلال را پیش بینی کرد. اما اگر بر مبنای واقعیت ها ، شواهد و مستندات به سه دیدار باقی مانده این تیم تا پایان فصل نگاه کنیم، باید اذعان کنیم که :" بعید است آنها با ادامه این رویکرد صدر جدول را از دست داده و مرتکب لغزشی شوند. " واقعیت آن است که استقلال خود حاکم سرنوشتش در این فصل از رقابت هاست و دلیلی ندارد تیمی که متخصص اداره بازی به دلخواه خویش است نتواند این سه دیدار باقی مانده را مدیریت کند.

پرسپولیس افتان و خیزان در جدال با سرنوشت

پرسپولیس در هفته های آخر رقابت های لیگ برتر فوتبال ما حکم آن شکارچی با تجربه ای را دارد که علی رغم دور از دسترس بودن شکاری به نام "جام قهرمانی" بی وقفه در میان کوه و جنگل و دشت، رد شکار خود را دنبال می کند و امیدوارانه پشت هر کمین گاهی منتظر می نشیند تا آخرین تیر خود را رها کند . اما این شکارچی با تجربه در این مسیر افتان و خیزان پیش می رود ! چرا افتان و چرا خیزان؟ کافی است به بازی های اخیر پرسپولیس دوباره نگاه کنید : اخراج ناشایانه بازیکنان با تجربه ای چون امید عالیشاه و سروش رفیعی و ده نفره شدن تیمی که کسب هر سه امتیاز بازی های باقی مانده برای زنده نگه داشتن امید به لغزش استقلال و کسب عنوان جام قهرمانی از نان شب هم برای شان واجب تر است ، اگر نشانی از افت و ضعف غیر قابل بخشش این تیم نباشد نشانه چیست؟ وقتی" آل کثیر" بارها از ارسال پاس گل به "اورونوف " خودداری می کند، یا وقتی برخی از بازیکنان این تیم از روی شکم سیری طوری بازی می کنند که گویی در یک دیدار تدارکاتی و دوستانه هستند، وقتی "کریم اسلامی" مهاجم پدیده در یک نیمه "سه بار" در موقعیت "تک به تک" با بیرانوند قرار می گیرد و عملکرد خط دفاع و شیوه استقرار خط هافبک پرسپولیس به شکلی است که هر آن احتمال فروریختن دروازه ، مانند بازی جام حذفی مقابل آلومینیوم اراک تصور می شود. دور از انصاف نخواهد بود چنانچه بنویسیم" پرسپولیس افتان و خیزان پیش می رود " با این وجود "خیزان" هم نوشتیم ، چون علی رغم این همه اشتباه و بعضا خودخواهی و بی تفاوتی برخی از بازیکنان پرسپولیس ، این تیم آن قدر توان از خود نشان داده که اختلافش را به یک امتیاز با استقلال برساند. در این میان اگر عبدالکریم حسن چندان برتر از علی نعمتی نشان نداده در عوض، آل کثیر و اورونوف، علی رغم ناهماهنگی و عدم همکاری مورد انتظار برای این تیم گل های حساسی به ثمر رساندند. هر چند باز تاکید می کنم این پرسپولیس با تیمی که در اوایل نیم فصل دوم بازی تک ضرب و چشم نوازی مبتنی بر دوندگی بی امان و بازی بدون توپ و فداکارانه انجام می داد متفاوت است.

داشته و نداشته سرخابی ها برای قهرمانی

هر چند تفاوت استقلال و پرسپولیس در کورس قهرمانی مسابقات لیگ برتر تنها یک امتیاز است و این یک امتیاز در سه بازی پیش رو شکننده به نظر می رسد، اما به نظر تفاوت های بیشتری بین این دو تیم به چشم می خورد !که در این بررسی به آن ها اشاره خواهم کرد. اول آن که جنس استقلال در هر پست جورتر از پرسپولیس به نظر می رسد. این همان "راز" مورد اشاره نگارنده در نحوه بستن این تیم است. به جز بازی پر نوسان بیرانوند در مقابل ثبات بیشتر حسینی "دروازه بان" های دو تیم، پرسپولیس در "خط دفاع" با مصدوم شدن مرتضی پور علی گنجی ، آن صلابت و استحکام سال گذشته را ندارد در مقابل شکل بازی استقلال به گونه ای است که هم پوشانی و حمایت لازم از ایمان سلیمی و محمد حسین مرادمند بیشتر به چشم می خورد . در "خط هافبک" پرسپولیس دارای مهره های تکنیکی و کارآمدی است ، به ویژه که در نیم فصل دوم اورونوف به خط هافبک این تیم جان دوباره ای داده ، اما خط هافبک استقلال با پرهیز از بازی نمایشی و قدرت مضاعف در نفوذ بی وقفه از جناحین و ارسال های بلند ، دقیق و مستمر درون محوطه جریمه رقبا ، با وجود بازیکنانی چون صالح حردانی ، ابوالفضل جلالی و حضور ذخیره های مطمئنی چون جعفر سلمانی و میلاد فخرالدینی که به سبک بازی این تیم هویتی خاص بخشیده نه تنها کمبودی نسبت به رقیب سرخ خود نشان نمی دهد بلکه در مقابل هافبک های فانتزی بازی چون امید عالیشاه ، سروش رفیعی و مهدی ترابی از تیم رقیب ، از بازیکنان دونده ، فیزیکی و خشنی همچون زبیر نیک نفس ، روزبه چشمی و آرش رضاوند برخوردار است که قادرند برتری های بازیکنان تکنیکی حریفان شان را مانند بازی برگشت با سپاهان و پرسپولیس کاملا خنثی و آن ها را از جریان بازی خارج کنند. در مقابل پرسپولیس با از دست دادن بازیکنانی چون کمال کامیابی نیا و میلاد سرلک این توانایی را در جمع هافبک های خوب خود نمی بیند . آخر آن که پرسپولیس هیچگاه تا این اندازه از کمبود مهاجم در عذاب و مضیقه نبوده، اما در مقابل استقلال مهاجمان فرصت طلب و فیزیکی چون بلانکو و مهرداد محمدی را دارد که از کم ترین موقعیت بیشترین بهره را می برند. ضمن آن که مهاجمان ذخیره استقلال به عنوان بازیکنان جانشین "هم سبک" و تا حدودی "هم سطح" مهاجمان اصلی هستند. مهاجمانی چون آرمان رمضانی که می تواند روی توپ های بلند مثل بلانکو موفق عمل کند و مانند او مدافعان حریف را با قدرت بدنی بالای خود در هم بکوبد ، یا پیمان بابایی که در سرعت ، سماجت و بازی درگیرانه فاصله زیادی با محمدی ندارد. اما آخرین تفاوت آشکار دو تیم در واکنش های آن ها درون و بیرون زمین خلاصه می شود . جایی که کادر فنی استقلال مانند اسپند روی آتش به شدت در مدیریت جریان بازی موثر هستند و بیرون از زمین نیز آتش حملات هدفمند آن ها سنگین تر است و در این جنگ هم نسبت به حریف متمرکز تر و کاری تر به نظر می رسند!

ستاره پورتو خاموش می شود

ستاره ایرانی پورتو یکشنبه شب هفته گذشته برابر بوآویشتا در هفته سی و سوم و ما قبل پایانی فصل بازی فوق‌العاده‌ای را در آخرین دیدار خانگی اش تجربه کرد و یک تنه تیمش را به پیروزی ارزشمندی رساند تا وداع شکوهمندانه ای با پورتو داشته باشد. مهدی طارمی در این دیدار در دقیقه پنجاه و نه به میدان آمد و سرنوشت بازی را تغییر داد. او ابتدا دقایقی پس از ورود به زمین از تیم حریف یک اخراجی گرفت و سرانجام در دقیقه 8+90 و آخرین ثانیه‌های بازی با جای‌گیری فوق‌العاده در محوطه شش قدم یک ضربه سر مطمئن را تبدیل به گل کرد ، تا پورتو که با یک گل از حریف خود عقب افتاده بود به "پیروزی دو بر یک "دست یابد. شاهزاده پارسی پورتو در طی چهار سال حضورش در این تیم موفق شد با پورتو به قهرمانی در لیگ برتر، جام حذفی و سوپر جام فوتبال پرتغال برسد و حضور در جمع هشت تیم پایانی لیگ قهرمانان اروپا و گلزنی مقابل تیم‌های بزرگ مانند یوونتوس ،لیورپول و چلسی را تجربه کند. گریه های مهدی طارمی که خود را برای انتقال بهاینترمیلان آماده می‌کند از نکات جالب توجه این بازی بود که به شدت هواداران پورتو و هم تیمی هایش را تحت تاثیر قرار داد. خداحافظی طارمی با تماشاگران طرفدار پورتو به معنای خاموشی ستاره ای است که از ایران آمد و در آسمان فوتبال پرتغال درخشید تا نامش برای همیشه در تاریخ فوتبال این کشور ثبت شود .

مشکی رنگ عشق است!

بدون شک دعوا بر سر رنگ پیراهن تیم میهمان در جلسه هماهنگی دیدار استقلال و فولاد یکی از عجایب و شگفتی های لیگ برتر ماست. جایی که تیم میزبان می خواهد دروازه بانش مشکی بپوشد و تیم میهمان اصرار می کند که به جز رنگ مشکی نخواهد پوشید . بلی درست متوجه شدید دعوا سر رنگ مشکی است ! امری که تاکنون در فوتبال ما سابقه ای نداشته یا لااقل نگارنده این سطور از آن بی اطلاع است ! داستان از جایی شروع شد که در جلسه هماهنگی پیش از بازی این دو تیم که در هتل المپیک برگزار گردید ، استقلال به عنوان میزبان مسابقه، رنگ لباس بازیکنانش را یک دست آبی انتخاب کرد و نماینده این تیم در جلسه اعلام کرد که سید حسین حسینی در این بازی لباس یک دست مشکی را بر تن می کند، در سمت مقابل فولادی‌ها مدعی شدند که از دو هفته قبل و پیش از دیدار با آلومینیوم، نامه نگاری‌های لازم را با سازمان لیگ انجام داده‌اند تا در بازی‌های باقیمانده، با لباس سوم خود به رنگ مشکی به میدان بروند و تنها با همین کیت به تهران آمده اند و در بازی با استقلال تنها با لباس مشکی می‌توانند در زمین مسابقه حاضر شوند! در ادامه نماینده باشگاه استقلال در جلسه پاسخ می دهد که لباس قرمز رنگ فولادی‌ها به اردوی این تیم می‌رسد! و نماینده فولاد مجددا توضیح می دهد که به دلیل درخواست اسپانسر، آنها تنها با لباس مشکی می‌توانند بازی کنند! در نهایت هم صورتجلسه هماهنگی بدون امضاء نماینده استقلال تائید می شود ! حال این که" لباس مشکی" چرا این قدر برای دو تیم مهم است ؟ بر نگارنده این سطور نامشخص است! قدر مسلم آن که در هیچ مسابقه ای چانه زنی برای پوشیدن یک "رنگ خاص" حساسیتی این چنین نداشته و به طور طبیعی نمی تواند داشته باشد. اما در فوتبال ما که ظاهرا برخی چیزها غیر طبیعی است این نوع از رقابت هم طبیعی به نظر می رسد!!

*مازیار مهرانی