PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - November 23 2024
کد خبر: ۸۶۴۱۷
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۸
محک زن

مصلحت منفعت!

مصلحت منفعت!

روزگاری غریبی است . گویی دیروز بود که با رفتن یحیی گل محمدی در همین صفحه نوشتیم : پدرخوانده های رسانه های گروهی ورزش ما نه تنها علاقه ای به جانشینی "اوسمار ویرا " به جای وی ندارند، بلکه با استفاده از شگردهای خاص رسانه ای مشغول تحریک تماشاگران و هواداران میلیونی پرسپولیس به منظور افزایش فشار به مدیران باشگاه بابت به خدمت گرفتن یک سرمربی گمنام هستند. به همین دلیل از کاه یک شکست سنگین در اردوی تدارکاتی میان فصل در خارج از کشور، کوه ساختند تا با نگران کردن هواداران مانع از استخدام و به کارگیری یک سرمربی دم دستی برای باشگاه پرسپولیس شوند! چرا؟ پاسخ بسیار ساده است. اگر باشگاه های ما به سادگی بتوانند از میان گزینه های موجود که به طور طبیعی دستیاران باشگاه هستند سرمربی انتخاب کنند، آنگاه چه کسی برای قالب کردن مربیان خارجی با پورسانت "چند صد هزار دلاری" برای دلالان رسانه ای و کارچاق کن های "مطبوعاتی نما" تره خرد خواهد کرد؟ چگونه فلان رسانه از صبح تا شام روی ذهن هوادار بخت برگشته و از همه جا بی خبر کار کند که "فلانی می آید یا نمی آید ؟ " اگر بیاید یک میلیون دلار می خواهد یا نمی خواهد ؟ اگر آمد با چه کسی بهتر کار می کند یا نمی کند ؟ و ده ها بازار گرمی دیگر. بنابراین طبیعی بود که با استخدام اوسمار این فرصت طلایی برای زیاده خواهان فرصت طلب از دست می رفت. ما این هشدار را در آن زمان به هواداران پرسپولیس دادیم تا بدانند پشت پرده این بدگویی های رسانه ای و تخریب شخصیت و اعتبار حرفه ای "اوسمار" چه کسانی و با چه نیتی نقش آفرینی می کنند و بدون آن که هوادار روحش خبر دار باشد آنها را چون بازیچه ای به دست می گیرند. البته که این هشدار از روی اطلاعات ، مدارک و اسناد مشخص و در دسترسی داده نشد، چون به هر دلیل نویسنده این سطور در دایره محارم حرفه ای "حلقه فساد فوتبال" شامل ... و برخی از دانه درشت های رسانه ای قرار نداشته و ندارد. اما بر حسب سال ها تجربه می دانستیم که ریشه اصلی این سم پاشی ها دل سوزی برای فوتبال و بیت المال نیست و حضرات فقط می خواهند آش خود را بار بگذارند. اما از آن جا که دست خدا بالای همه دست هاست و نیت ما پاک و صادقانه بود . در انتهای مسابقات لیگ برتر شاهدی از غیب آمد و مهر تائیدی بر نوشته ما نهاد! این شاهد غیبی کسی نبود جز "درویش "مدیر عامل باشگاه پرسپولیس آن هم در یک برنامه زنده تلویزیونی ! او در آن برنامه اقرار کرد که عواملی از رسانه های ورزشی از جمله یک فرد در صدا و سیما توصیه کرده که به جای اوسمار ، با فلان مربی خارجی قرار داد یک میلیون دلاری ببندید! و حتی پا را فراتر نهاده و در رسانه اش در قالب یک نظر کارشناسی برای ضرورت استخدام یک سرمربی خارجی یک میلیون دلاری استدلال هم تراشیده که این کار برای پرسپولیس بعد از کسب مقام قهرمانی در آسیا و دریافت جایزه نقدی فلان میلیون دلاری به صرفه خواهد بود ! البته متاسفانه مدیر عامل باشگاه پرسپولیس هم مانند بسیاری دیگر تمایلی برای درافتادن با جریان فساد در فوتبال و رسانه ها نداشت. به همین دلیل خیال حضرات "دلال رسانه ای " از محرمانه ماندن نام شان در این مثلا "افشاگری "تخت بود ! و شاید به همین دلیل مدیر عامل پرسپولیس به طور تلویحی در این ماجرا فقط به یک دلال در سازمان عریض و طویل "صدا و سیما" اشاره کرد . چون پیدا کردن آن یک نفر از میان "الی ماشاالله" کارشناسان و مجریان فعال ورزشی در آن سازمان به سادگی امکان پذیر نیست . اما بر فرض محال اگر می گفت: " یک رسانه ای فعال در یک سایت یا خبرگزاری ورزشی " شاید مخاطبان و اهل فن زودتر به برخی از اسامی مظنون در چنین پرونده هایی می رسیدند! قدر مسلم آن که باز به تجربه می دانیم "دلال رسانه ای" در این ماجرا یک نفر نبوده ، همانطور که پیشنهادهای رسیده برای جانشینی یحیی گل محمدی بیش از یک مربی بوده است ! و در لقمه چرب و نرم تعیین جانشین "یحیی" قطعا دهان های بیشتری ، به جز آن رسانه ای مورد اشاره باز مانده بوده است! از این قصه بدگویی اوسمار توسط برخی معلوم الحال در نیم فصل می گذریم تا برسیم به قصه او بعد از قهرمانی پرسپولیس . فکر می کنید همان حضرات دلال رسانه ای بعد از قهرمانی سرخ پوشان پایتخت نیز با نیت کینه ورزی و بدخواهی به طعمه ای به نام" اوسمار ویرا " نگاه گذشته را حفظ می کنند ؟ معاذالله ! این افراد آدم های دگمی نیستند و از قضا بسیار منطقی و روشنفکر تشریف دارند و به خوبی می دانند که نباید روی یک اعتقاد پا برجا بمانند! به همین دلیل بر اساس " مصلحت منفعت "عقایدشان تغییر می کند این بار همین بوقلمون صفتان ، صد و هشتاد درجه می چرخند و برای اوسمار بازار گرمی می کنند ! حتی کد هم می دهند که چند درصد باید به مبلغ قرار داد او افزود وگرنه این تحفه برزیلی از دست می رود! تعجب کردید از این همه وقاحت؟ تعجب نکنید ! کار به همین جا ختم نمی شود. آنها برای بعد ازگذر پرسپولیس از اوسمار هم برنامه دارند! اگر اوسمار ماند، بابت بازار گرمی و خوش رقصی، به منافع شان می رسند، اگر نماند هم که تازه به خانه اول بازگشته اند ! خلاصه کلام "این خبرگان، چنان مدیران باشگاه را آچمز می کنند که خودشان هم نفهمند ناخواسته چطور مجری برنامه حلقه های مفقوده فساد در فوتبال شده اند؟!"

خود کرده را تدبیر نیست

پیش از اتمام رقابت های لیگ برتر فوتبال و پیش از صدر نشینی پرسپولیس در آن رقابت ها ، صدر نشینی کوتاه مدتی که در نهایت منجر به قهرمانی این باشگاه شد و جام را از دست استقلال گرفت در همین صفحه و به صراحت نوشتیم که : "هر چند پیش گویی در فوتبال امکان ناپذیر است اما به طور منطقی با روندی که از شاگردان جواد نکونام می بینیم، استقلال را باید قهرمان لیگ برتر فوتبال دانست." اما چه شد که یک باره آن تیم سرتاپا انگیزه ، جنگنده و سخت کوش قهرمانی را از دست داد؟ آیا دست های پشت پرده مانع از کسب جامی شد که آخرین بار فرهاد مجیدی جوان با رکوردی جالب توجه آن را به خیل هواداران استقلال هدیه کرده بود؟ آیا گلی که پرسپولیس پس از چند بار بازبینی فیلم آخرین بازی اش و نظرهای متناقض کارشناسان داوری در مقابل مس و در موقعیت آفساید به ثمر رساند جام را به ناحق از استقلال گرفت؟ واقعیت آن است که برای هواداران پاک باخته فوتبال همیشه هزاران عذر و بهانه برای آه و حسرت هست و تا فوتبال پابرجاست این " اگر" ها ، "شاید" ها و "ای کاش" ها آنها را رها نخواهد کرد . حتی اگر پای کمک داور ویدئویی وسط باشد. مگر دیدار برگشت رئال مادرید مقابل بایرمونیخ در لیگ قهرمانان اروپا را فراموش کردید؟ بالاترین سطح فوتبال ، با تجربه ترین و به روزترین داوران اروپایی ، بهترین تکنولوژی و تصویر برداری، میلیون چشم ناظر در سراسر دنیا، اما دیدیدم و دیدید که حتی آن بازی هم خالی از اعتراض "به حق "یا "ناحق "به داور بی طرف اروپایی نبود! و سرانجام هم نتوانست هواداران باشگاه آلمانی را در سراسر جهان اقناع کند. آنچه باید قبول کنیم آن است که : "واقعیت همیشه درون زمین بازی رقم می خورد " نه در ذهن و تصور مخاطب! واقعیت آن بود که رئال مادرید از دوزخ شکست بازگشت و با تدابیر بهتر ، ذهنی آماده تر ، تعویض های صحیح تر از شکست خود پیروزی ساخت و آن بازگشت پرشکوه بود که واقعیت باشگاه قهرمان را مشخص می کرد. آری تیم ملی فوتبال ما نیز بیش از چهل سال است که در حسرت جام ملتهای آسیا مانده و در چند دوره هم مانند نیمه نهایی جام ملتهای آسیا مقابل عربستان 1996 و چین 2004 در ظاهر به اشتباه داوری باخت . اما چه کسی است که نداند فوتبال ما پیش از قبول شکست با سوت داور، به خود باخته بود؟ سرنوشت تلخ استقلال که پیش بینی نگارنده این سطور را به هم زد نیز چنین رقم خورد . امروز باید "جواد نکونام" فهمیده باشد که علی رغم یک فصل "قیل و قال" و اعتراض های تمام نشدنی و بهانه های مختلف هیچ کس جز خودش عامل اصلی از دست دادن جام قهرمانی این تیم نبوده است. این جواد نکونام و همکاران صدیقش بودند که در هفته های آخر به طور مداوم به اعضای تیم خود و تیم رقیب تلقین می کردند که قرار است پرسپولیس قهرمان شود! آنها بودند که باور قهرمانی را به شاگردان "اوسمار" به طور مداوم القا می کردند و به آنها پیام می دادند که ما شما را قهرمان می دانیم! تصور غلط این که با این کار طلسم قهرمانی پرسپولیس باطل می شود! و داوران به سود آنها و به زیان حریف قضاوت خواهند کرد تا ادعای رهبران استقلال نادرست از آب در بیاید جواب نداد و اگر می داد اصول زیر سوال می رفت! مگر می شود با حرف و اعمال فشار نتیجه گرفت؟ مگر می شود تیمی تا هفته های آخر قهرمان باشد و مدام مقابل نماینده های رسانه های گروهی گارد بگیرد که دارند ما را می زنند و قرار است جام را از ما بگیرند؟! مگر می شود یک فصل تمام از کمبودها و ناملایمات شکایت کرد؟ در حالی که "استقلال" با همان مدیریت زیر سوال اگر نساجی را می برد قهرمانی در مشتش بود . همان بازی که استقلال به اندازه انگشتان یک دست هم موقعیتی برای گلزنی نداشت! واقعیت فوتبال آن است که اگر بازیکن استقلال اهواز "لیز" هم نمی خورد و اخراج نمی شد یا گولسیانی بعد از ده ها بار جلو و عقب کردن فیلم بازی و تصویر برداری هواداران از جهت های مختلف در ورزشگاه، آن گل معروف را به ثمر نمی رساند، باز هم هیچ پیش گویی نمی توانست حکم قطعی بدهد که" پرسپولیس سراپا حمله استقلال اهواز و مس را نمی توانست ببرد" آری از دست رفتن جام قهرمانی برای جواد نکونام تجربه تلخی بود. اما خود کرده را تدبیر نیست!

*مازیارمهرانی

پربازدید ها
آخرین اخبار