جذب مخاطب به هر ترفند و هر رفتاری
یکی از مهمترین اهداف و حتی شاید وظایف هر رسانه ای، ایجاد سرگرمی برای مخاطبانش است. بسته به اینکه رسانه مورد نظر در چه مدیومی فعالیت می کند، تاثیرگذاری، گستردگی و البته شیوه های به کارگیری جهت نیل به این هدف نیز متفاوت خواهد بود. در این میان رسانه هایی که بُعد بصری را هم ارائه می دهند به سبب تاثیر بیشتری که بر بیننده خواهند گذاشت، مسئولیت بیشتری را هم برعهده خواهند داشت.
حال در نظر بگیرید که منظور از رسانه، تلویزیون است. آن هم در شرایطی که ورزش ذاتا پرمخاطب فوتبال را پخش و پیگیری می کند و باز هم فرض کنید که صحبت از داغ ترین بحث فوتبالی حال حاضر، یعنی رقابتهای یورو 2024 باشد. شبکه تخصصی ورزش که قبل از آغاز به کارش، همواره نیازش احساس می شد، برنامه ای برای تحلیل این مسابقات دارد تا به حد بظاعت خود بتواند هم اطلاع رسانی و هم سرگرم کردن مخاطب خود را تامین کند.
اما در این مسیر چه اتفاقی افتاده است؟ دو کارشناس آشنا که قبلا هم در برنامه های مشابه این شبکه حضور داشتند، اینجا هم گرد هم آمده اند تا تحلیلی از این رقابتها ارائه دهند. اشکان دژاگه را هم به عنوان بازیکن سابق تیم ملی و فوتبالیستی که سالها در خارج از کشور به میدان رفته، به این جمع دعوت کرده اند. ماجرا از برنامه قبلی کلید خورد. برنامه ای جهت پوشش رقابتهای جام ملتهای آسیا 2023. درگیری های لفظی جواد خیابانی و خداداد عزیزی شروع شد. شاید با اغماض بسیار و صرفا از این جهت که غیرممکن وجود ندارد، بتوان اولین برخورد این دو را به نحوی توجیه و آن را کاملا اتفاقی و خارج از کنترل قلمداد کرد. اما زمانی که موضوع ادامه دار می شود، دیگر می توان به خیلی چیزها شک کرد و آن را در حد یک اتفاق ندانست.
این دو بارها و بارها بر سر موضوعات پیش پا افتاده و تنها به جهت داشتن دو نظر متفاوت چنان با هم به بحث و مجادله پرداختند که این وضعیت دیگر به امری عادی بدل شد و هر بار مخاطبان منتظر یک رویداد تازه و وایرال شدن قسمتی از این تنش یا به اصلاح "کَل کَل" باشند.
این روند ادامه پیدا کرد و حالا شکل و رنگ جدیدتری به خود گرفته است. این بار چه شده؟ در ویژه برنامه یورو 2024، کار به جایی رسیده که خداداد عزیزی با رفتارهای به شدت تصنعی و "اگزجره" علاوه بر خیابانی، حالا با مجری برنامه به جدل می پردازد. نوع گویش و نحوه برخورد به حدی سخیف است که از قرار معلوم خداداد هیچ کس را به غیر از خودش قبول ندارد. تنها کافی است به صحبت های وی، میمیک صورتش در هنگام صحبت های مجری و رفتارهایی از جمله پرت کردن گوشی موبایل روی میز توجه فرمایید تا متوجه شوید با چه وضعیت بغرنجی مواجهیم.
کار کجا جالب تر می شود، آنجا که خیابانی – که خودش همیشه یک پای ماجراست - خود تلاش می کند به وضعیت سر و سامانی بدهد و آتش را خاموش کند. از آن طرف، تنها نگاهی به چهره بعضا بهت زده دژاگه کاملا گویای این قضیه است که اصلا معلوم نیست چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
چرا این قضیه دردآور است؟ اول اینکه همان طور که اشاره شد، موضوع به یک بار ختم نشده است و تکرار بیش از حد آن این شائبه را ایجاد کرده که حتی چنین اتفاقات و بی اخلاقی هایی عامدانه و از پیش تعیین شده است. معنی اش چیست؟ اینکه معلوم نیست تا کجا پیش برود و مثلا برای جذب مخاطب قرار است چه چیزهای دیگری یاد بیننده بدهند و تا چه حد اخلاق را ذبح کنند. نکته دوم اینکه چرا یک ملی پوش اسبق و شناخته شده، کسی که به هر حال الگوی یک سری از جوانان این مرز و بوم است، باید خواسته یا ناخواسته در این دام بیفتد و وجهه ای را به نمایش گذارد که نه دیگر بتوان او را الگو نامید و نه حتی دیگر شوخی هایش جذاب به نظر برسد و رنگ و بوی توهین به خود بگیرد.
جایی عنوان شده بود که کارگردان از خداداد خواسته – که مثلا همچون برنامه ستاره ساز – بحث های غیر واقعی ایجاد کرده و بدین شیوه باعث جذب بیشتر مخاطب برای برنامه شود. در خصوص صحت این قضیه اطمینانی وجود ندارد ولی به هیچ وجه انتظار نداریم که فردی مثل خداداد عزیزی چه با درخواست کارگردان و یا به صورت اتفاقی درگیر مسائلی شود که مثلا افراد بیشتری تماشای برنامه را برگزینند.
همانطور که عنوان شد قطعا یکی از اهداف رسانه ها ایجاد سرگرمی است. اما این سرگرمی اولا می بایست همراه با احترام باشد و ثانیا به حد توان خود، چیزی را به مخاطبش آموزش دهد. سوال مهم از برنامه سازان مربوطه این است که رفتارهای ناشایست مورد نظر، چه چیزی را به مخاطب اکثرا جوان برنامه می آموزد؟ آیا غیر از این است که او هم یاد می گیرد بحث و جدل کند؟ یا به فرد جوانتر بگوید "تو در سن و سالی نیستی که ..." و خلاصه بی اخلاقی را اشاعه نمی دهد؟
این یعنی تلاش برای دیده شدن به هر نحو و نکته مهم این است که خداداد حداقل نیازی به این نوع دیده شدن ندارد. او از قبل شناخته شده است و برعکس با این کار، محبوبیت گذشته خود را هم به عنوان یک فوتبالیست بزرگ، کم رنگ می کند. اصلا واقعا چرا دژاگه کمتر از سایرین صحبت می کند. او را برای چه به برنامه آورده اید؟ یعنی خداداد نمی تواند شبیه به او رفتار کند و خاطرات خوشی که با او از گذشته داریم را ویران نکند؟
اینها که کارشناسان برنامه هستند ولی روی سخن با سیاست گذارانی است که می بینند و تذکر نمی دهند یا شاید هم تذکر می دهند و حرفشان خریدار ندارد! می خواهید جوان نسل آینده چگونه بار بیاید؟ چطور با دیگران صحبت کند؟ چهره اش در هنگام شنیدن صحبت های طرف مقابل، چه تغییراتی داشته باشد؟ اصلا چه الگویی برای او ساخته ایم که انتظار داشته باشیم، اخلاق در جامعه رواج پیدا کند؟
برای جلوگیری از سقوط بیشتر مسائل اخلاقی و رفتاری، تا دیر نشده آستین هایتان را بالا بزنید.
*سید محمد طاهر شاهین