شبیخون «حواریون» !
گمانم دیگر به مسئولین فدراسیون بسکتبال اثبات شده باشد که خبر هر پیشامدی خیلی زودتر از آنچه تصورش را می کنند، موثق و مستند به سمع و نظر ما می رسد. یقینا خودشان بهتر مطلع هستند که حتی گعده های خصوصی شان هم نشتی امنیتی داشته و پاپاراتزی هایی که در چند متری شان نفس می کشند، شرح ماوقع را با جزئیات شگرف ، پیشکش می کنند . این گزاره مطلقاً رجزخوانی و گزافه گویی تلقی نشود، چرا که با تفحص مستنداتی که در این سال ها توسط کیهان ورزشی ارائه شده، بَسی به اثبات رسیده و به هيچ وجهِ منالوجوه قابل کتمان کردن نیست !
مثل ملتفت شدن ازهمین اتفاقات مذمومی که در اردوی تیم 2024 افتاد و منتج به اخراج برخی از مسئولین خطاکار و دو جوان 16 ، 17 ساله تیم ملی شد، بچه هایی که کاخ آرزوهایشان به طرفه العینی ویران گشته و حالا معلوم نیست چه آتیه ای انتظارشان را می کشد . بی تردید معتقدیم که برای حفظ شأنیت،جایگاه و لباس مقدس تیم ملی، برخورد قاطعانه با خاطیان، لازم و ضروری بود اما می شد با اندکی درایت و پیچاندن گوش بسکتبالیست هایی که همسن وسال فرزندان خود ما هستند، آینده شان را به مخاطره نینداخت و در عوض، مسببین اصلی این قبح شکنی را با مجازات سختی تنبیه کرد؛ همان هایی که کلیدی ترین پُست ها را غصب کرده اند و هرچه تذکر دوستانه برای تغییر ریل می دهیم به خرج تان نمی رود .
نوجوانان و جوانانی که اغفال شده اند، صدالبته که بی تقصیر نیستند ولی عدم توجه مسئولین بالادستی به مسائل فرهنگی و تربیتی (البته نه از نوع کلیشه ای تهوع آور) و رهاشدگی غیر متعارف، ناخواسته به چنین مسیری سوق شان داده .
پربیراه نیست اگر اقرار کنیم فدراسیون بسکتبال و باشگاه های کاله و مهرام که در این سال ها فعالیت بازار مشترک و البته پرماجرایی را رقم زده اند،هیچ پِلن تربیتی ثمربخشی را مد نظر قرار نداده اند، چرا که خروجی پروژه هایشان، بعضا با فجایع اردوهای ترکیه ، قطر ، تهران و … مزین شده است!
اطلاعاتی از خانواده های دلواپس فرزندان شان به دست مان رسیده که حکایت از دست به دست شدن «وِیپ پاد» (سیگار الکترونیکی) در برخی از اردوها دارد، البته مسائل دیگری هم مطرح است که عیان شدنش را جایز ندانستیم ولی اعتراف می کنیم که استماع آن برق از سرمان پرانده . زیبنده نیست که فدراسیون بسکتبال، به عنوان متولی این رشته، موضع انفعالی اتخاذ کرده و توضیحاتی را در خصوص حواشی مطروحه ارائه نکند؛ مضافا که انتظار می رود برای جلوگیری از تکرار چنین وقایع نکوهیده ای، نیاز مبرم به تشکیل کارگروه زبردست و چاره اندیشی فوری را درک کرده و آن را در اولویت برنامه ها قرار دهند .
به دفعات اظهار کرده ایم که عزیز دل برادر! برخلاف تصورات غلط و تئوری های توطئه که در سر مبارک می پرورانی، ما و منتقدان عملکردتان، نه تنها مغرض نیستیم بلکه خیر و صلاح شما و بسکتبال را می خواهیم و ابدا هیچ خصومت شخصی در کار نیست و …
منتها تا می خواهیم فتیله را پایین بکشیم و فاز خوشبینانه بگیریم ، کورسوی امیدمان بی فروغ می شود و با عرایض غیر منطقی، گزک دست مان می دهید !
با این جملات قصار و رزومه سازی هایی که در آنتن زنده شبکه ورزش درباره سرمربی جدید تیم ملی مردان توسط «رئیس جوان»مطرح شد، دوباره حواشی خودساخته ای پدید آمد و یحتمل توقع دارند که فرمایشات ملوکانه را چشم بسته قبول کنیم !
متاسفانه یا خوشبختانه در شرایطی که برنامه تخصصی خیلی از رشته ها به بنگاهی برای روابط عمومی ها و مجیزگویان ، تغییر کاربری داده ، اما الحق و الانصاف در حوزه بسکتبال عملکرد مطلوبی را شاهدهستیم و این رشته ، جزو معدود ورزش هایی است که مجریان صدا و سیما علی رغم ناملایمات ، جانب انصاف را رعایت کرده و پرسشگری می کنند و شاید همین رویه نوبرانه، سبب برافروختگی آقایان شده باشد !
باری !
غمگین می شویم وقتی می بینیم خیل کثیری از حضرات که پیرامون رئیس فدراسیون جمع شده اند ، حلیم خودشان را هم زده و اصطلاحا قصد دور زدن او را دارند . اگر نمی دانند، عرض کنیم که دشمنان دوست نما ، از الان به فکر مجمع انتخاباتی یک سال و نیم دیگر بوده و با ارسال توپ ، لباس و هدایا به برخی از شهرها ، دوره افتاده اند تا به جای «رئیس جوان» خودشان روی صندلی چرمی طبقه دوم «پنج سالن» بنشینند . لابی گری هایشان را نیز آغاز کرده اند، آن هم در شرایطی که فی المثل ، فدراسیون برای تامین البسه کلاس های مربیگری اش در مضیقه بوده و ناگزیر به بالا و پایین کردن میدان منیریه شده است تا اجناس را ولو دوزار هم که شده، به صرفه تر ابتیاع کند .
حیرت آور است که هنوز متوجه شبیخون «حواریون» تان نشده اید و با خیالی خام ، تابلوی «شام آخر» را ساده لوحانه ، دکوپاژ می کنید و برای دشمن فرضی که وجود خارجی ندارد ، شمشیر می کشید!
تجربه تلخ «هاکان دمیر» که مدعی هستید ، آیندگان متوجه خدمات ارزنده اش می شوند(!) بس نبود که اصرار می ورزید دوباره از همان سوراخ گزیده شوید ؟! اگر مشاوران دلسوزی داشتید «سوتیریس مانولوپولوس» را در آستینتان نمی کردند که مجبور باشید برای دفاع از رزومه نداشته اش متوسل به تعابیر کُمیک و غیرواقعی با لحن برآشفته شوید و ترغیب به میهمان نوازی مان کنید و مبلغ دستمزدش را جزو اسناد محرمانه جلوه دهید . مخالف و موافق ، دست های خالی و استدلال غیرمنطقی تان را در شبکه های اجتماعی به سخره گرفته اند و هنوز متوجه نیستید که اگر حرف زدن بلد نیستید، لااقل حرف نزدن را بیاموزید!
خلاصه با این سوژه های لاکردار و وضعیت ولِنگار ، ناگفته ها بسیار است ؛لیکن کاش به جای واکنش های «هیستریک» ملال آور ، درباره صورت های مالی و گزارش عملکردهای تکراری سنوات قبل - که به عنوان هزینه کرد سال گذشته در مجمع سالیانه، عرضه شد و کسی هم زحمت سئوال کردن به خودش نداد - روشنگری کنید تا خدای ناکرده شائبه تخلف ، پیش نیاید .
عاقبت فراری دادن متخصصین کاربلد و دور دادن به امثال «تی تاپ» و «جک سوار» چنین می شود که «سیّد» و «قهرمان» بیچاره ، دنبال کارگر ساده بگردند تا جای خالی اخراجی ها را پر کنند!
یادش بخیر ، زمانی نه چندان دور برخی «خبرناهاران» با ساپورت یک مفسد اقتصادی- که هم اینک در ندامتگاه،آب خنک نوش جان می کند- برای یک مفسد اخلاقی دیگر کنفرانس مطبوعاتی برگزار می کردند تا بلوایی جدید برپا کنند اما حالا انگار حلقوم شان در سرب داغ ، غوطه ور شده که با دیدن این همه مشکل ، دم بر نمی آورند !
پی نوشت : حماقت بزرگی است که آدمی به منظور برنده شدن در بیرون، در درون ببازد.(در باب حکمت زندگی - آرتور شوپنهاور)
*کامران خطیبی