PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۰۱ دی ۱۴۰۳ - December 21 2024
کد خبر: ۸۷۷۸۳
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۰
وعده های تکراری و رفت آمدهای مکرر

ورزش و رویای تحول!

ورزش و رویای تحول!

از سال 1389 که سازمان ترتبیت بدنی جمهوری اسلامی با مصوبه مجلس شورای اسلامی به وزارت ورزش و جوانان تغییر ماهیت داد تا به امروز 9 وزیر و سرپرست و صدها معاون و مدیرکل در این نهاد جا به جا شده اند اما عملکرد آن هنوز با آنچه مورد نظر آحاد مردم است فاصله ای بعید دارد.پیش از این سازمان تربیت بدنی سازمانی دولتی در ایران بود که توسط دولت ایران نظارت و هدایت می‌شد. این سازمان یکی از معاونت‌های ریاست جمهوری و رئیس آن یکی از معاونین رئیس‌جمهور ایران به‌شمارمی آمد و به‌طور مستقیم توسط رئیس‌جمهور برگزیده می‌شد. سازمان تربیت بدنی در سال 1389 با مصوبه مجلس شورای اسلامی منحل و به وزارت ورزش و جوانان تبدیل شد. خیلی پیش از این ورزش ایران با تأسیس هیئت مروجین ورزش پس از انقلاب مشروطه و آغاز به کار مجلس شورای ملی اداره می شد؛ فدراسیون ها در آن زمان «مجمع ترقی و ترویج» آن رشته ورزشی نام داشتند به طور مثال برای فوتبال ، مجمع ترقی و ترویج فوتبال وجود داشت.سیر اداره ورزش ایران طی سالهای متمادی غالبا با اشکالات جدی مواجه بوده و هیچگاه شاهد نظم و نظام لازم نبوده ایم. همین امروز هم در غیاب نظام باشگاه داری به عنوان پایه پیشرفت و سپردن امور به دست مردم شاهد حضور دو نهاد موازی هستیم که گاهی در چالش برابر هم باعث هدر رفت منابع مالی و انسانی هم می شوند.این فضای ناهمگون در تشکیلات ورزش همچنان ناکارآمدی خود را به رخ می کشد تا در میان رفت و آمدهای پرتعداد و غالبا بی حاصل این بخش از داشتن برنامه منظم و کارآمد باز بماند. وزارتخانه ای که باید در سطح کلان برنامه ریزی و بر اجرای آن نظارت کند اغلب درگیر مسایلی می شود که اساسا جزو وظایفش نیست. تصدی گری در اغلب امور ورزش آن چنان برای برخی از مسئولان وزارت ورزش در دوره های اخیر شیرین و گاه سودآور بوده که حتی با یقین به بیراهه بودن این مسیر با اشتیاق آن را طی کرده اند و اکنون نیز بعید به نظر می رسد تمایلی به تغییر و به عبارتی "تحول" در آن را داشته باشند.با رفتن هر وزیر و با آمدن نفری جدید این آرزو در دل دلسوزان پدید می آید که شاید این بار متفاوت باشد. وزیر جدید اتفاقا در راس برنامه ها از تحول حرف می زند اما خیلی زود اسیر روزمرگی و تابع آن روش های بی حاصل گذشته می شود،اما همگان هنوز با آن دلخوشی به انجام این تحول منتظر تحقق آن هستند.احمد دنیا مالی که چندصباحی به عنوان که مسئول وارد چرخه مدیریت ورزش شده و آثار مثبتی هم برجای گذاشته از چرخ روزگار ناگهان خود را در ساختمان سئول به عنوان متولی امر ورزش دید. اکنون رویای تحول در ذهن دلسوزان پررنگ ترین روزها را سپری می کند. آیا شده درصدی از این رویا هم محقق خواهد شد؟ آیا شاهد تحول در "سیستم" ورزش از آدم ها گرفته تا برنامه ها خواهیم بود؟ زمان کم اما حساسی گذشته و کماکان شاهد رویداد خاصی نبوده ایم اما همچنان چشم انتظاریم. کارشناسان امر در این باره چه می گویند؟ لطفا در این باره با این نظرات همراه باشید:

*بهمن اسدی

می توانیم امیدوار به تحول باشیم

*سعید فائقی

اگر به دنبال تحول در ورزش هستیم می توانیم به تحقق آن در زمان فعلی امیدوار باشیم. وزیر ورزش جدید سابقه مدیریتی خوبی دارد. سال‌ها در ورزش و در راس فدراسیون قایقرانی بوده و آنچه که من می‌دانم این که "رزومه‌اش" موفق است.ازهمه مهم‌تر این‌که آدمی ورزشی است و به درد این پست می‌خورد. یک وزیر جدا از ساز و کارهای خاص برای مدیریت، باید اهل تعامل هم باشد. به خصوص در بعد بین‌المللی که دنیا‌مالی نشان داده این کار را خیلی خوب بلد است. این را به دلیل کرسی بین‌المللی که در قایقرانی گرفت ، می گویم. این اتفاق در ورزش ما کمتر می‌افتد. دنیا‌مالی کارش راخوب بلد است و می‌داند چطور مدیریت کند. او در بعد سیاسی و اجتماعی وهم دستی بر آتش دارد و عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته؛ از وزارت راه گرفته تا مجلس شورای اسلامی .دنیا مالی خودش از جنس مجلس است و به نظر من مشکلی از بابت تعامل با مجلس هم نخواهد داشت.در ورزش ما حاشیه‌ها همیشه وجود داشته است اما تا جایی که من می‌دانم دنیا‌مالی شخص خوش‌نامی است. فکر می‌کنم بقیه کارشناسان هم نظرشان همین باشد. آنچه که می‌دانم او مدیری توانمند است و اتفاقا به درد همین ورزش می‌خورد. می‌تواند سرمایه بیاورد و می‌تواند ورزش را از این شرایط که در آن هستیم، نجات دهد. شما بروید منطقه آزاد انزلی را ببینید. اثر یکی مثل دنیا‌مالی آنجا دیده می‌شود.اگر سوء مدیریت در ورزش نبود حالا ما خیلی موفق‌تر بودیم. مثالش همین المپیک. چطور می‌شود ۶ فینالیست ما نقره بگیرند؟ من که عقیده‌ام این است اگر یک مدیر ورزشی داشتیم با چنین مشکلاتی روبه‌رو نمی‌شدیم. وقتی یک نفر مثل دنیا‌مالی می‌تواند در قایقرانی پست بین‌المللی بگیرد قطعا وقتی وزیر شود هم می‌تواند این تعاملات را ادامه دهد. ما در سال‌های قبل در این زمینه ضعیف عمل کرده‌ایم و بهتر است بگویم اصلا کاری نکرده‌ایم. یک زمانی سید‌مصطفی هاشمی‌طباعضو مهمی درکمیته بین المللی المپیک بود و در مسابقات بهترین جایگاه رابرای اودرنظرمی‌گرفتند.همان سال‌ها چند نفر از ایرانی‌ها در آسیا دبیر بوده اند اما حالا چه؟ ما اینجا فقط برای خودمان مدیریت و ورزش نمی‌کنیم. باید راه و روش را بلد باشیم و دیپلماسی ورزش را پیش بگیریم. باید کسی در راس باشد که تعامل با مدیران خارجی را بلد باشد. پس باید به وزیر شدن دنیامالی خوشبین باشیم.من خیلی امیدوارم. رزومه،عملکرد،تحصیلات و...همه چیزایده‌آل است.فقط همان‌طورکه گفتم باید تعامل با خارجی‌ها بیشتر شود.این اتفاق باعث پیشرفت خود ماهم می‌شود.باید کرسی‌هایی که سال‌ها قبل داشتیم رادوباره به دست بیاوریم واین اتفاق فقط از راه تعامل به دست می‌آید.

از تحول تا جا به جایی مدیر!

*عباسعلی گایینی

موضوع تحول در هر بخشی از جمله ورزش ناظر بر مطالعات طولانی و شناخت لازم از آن است. کسی که صاحب مسئولیت می شود باید از قبل بداند چه برنامه ای دارد و کدام اولویت ها را باید جدی بگیرد. این شناخت باید از طریق اطلاعات دقیق به وجود آید. تحول از این طریق روی می دهد وگرنه آنچه ما داریم فقط جا به جایی مدیر است. متاسفانه ما نگاه تحولی در برنامه ها و چشم انداز به آینده را نداریم.برای تمرکز روی موضوع تحول مهم ترین نکته نگاهی همه جانبه به اجزای ورزش است. مثلا در بخش قهرمانی ما نمی توانیم موضوع ورزش کودکی و نوجوانی را مدنظر نداشته باشیم. باید در این باره برنامه داشته باشیم. موضوع بعد رها کردن مهار فدراسیون ها در بخش قهرمانی و سپردن امور به دست خودشان هماهنگ با امور بین المللی است.هر رشته ای اگر خود را با قوانین بین المللی همراه کند امکان موفقیت در آن بیشتر است. مهم ترین موضوع امروز ما در ورزش این که اجزای آن همگون نیستند. همین باعث می شود تا هزینه ها افزایش پیدا کند ولی ما از آن بهره وری لازم را نداشته باشیم. مثلا ما در المپیک هزینه فراوانی کردیم اما از آن برداشت لازم تحقق نیافت. تنها تکواندو در این باره موفق بود.ما الان برای تحول باید به دو نکته توجه ویژه کنیم: اول این که شاخص ها را تغییر دهیم در خرد و کلان که نیاز به برنامه دارد. متاسفانه من در این باره برنامه ای در پاره زمانی چهار، هشت و دوازده ساله مشاهده نمی کنم. مدیران ورزش ما باید از موفقیت های سطحی زودگذر پرهیز کنند تا ما در آینده به موفقیت های بزرگتر برسیم. متاسفانه در دوره های اخیر هرگز به این موضوع مهم نظر نکرده ایم.نکته آخر و مهم این که شناخت به جزییات در هر امری از جمله ورزش به عنوان یک تخصص بسیار مهم و حیاتی هستند. به نظر می رسد مدیری می تواند تحول ایجاد کند که هم در خرد و هم در کلان از آن بخش آگاهی و اطلاعات داشته باشد. برای تحول در ورزش ما نیاز به زمان داریم. مدیر ورزش ما باید با استفاده از متخصصان امر و کمک گرفتن از توانایی های موجود در فدراسیون ها کار را پیش ببرد که حداقل به دوسال زمان نیاز دارد. اگر چنین نکنیم همین توانایی ها می تواند سد راه پیشرفت ما باشند.

پربازدید ها