خط قرمز!
«آقا، من واست لابی می کنم ، می فرستمت بری تیم پولدار سوپرلیگی ، در عوض چند وقت بعد خودم هم میام و میشم دستیارت تا حسابی حالش رو ببریم، به این میگن معامله دو سر برد و …»
سطور فوق، مونولوگ های «کارشناس ناکام» خطاب به یکی از «مربیان همیشه در صحنه» بوده که به واسطه جایگاه دهن پر کن اولی، حاتم طائی شدن از کیسه میهمان را در پروسه کارچاق کنی، سهل کرده است .
ممکن است سوپر لیگ بسکتبال- که هنوز رخ ننموده ،همه را حیران کرده - برای خیلی ها آب نداشته باشد ، اما برخی سالهاست از قِبَلش سنگک دورو خشخاشی، ولو با نرخ جدید آزادپزی را در شیره خرمای ناب تابانده و با چشم های باباغوری ، قربان صدقه کش آمدن لقمه های غلتان رفته اند. فراخ شدن روز به روز شکم شان حکم شاهد پشت تریبون دادگاه را دارد که قسم جلاله می خورد و نیازی به اطاله کلام هم نیست و...
این که اول قرار بود سوپرلیگ بسکتبال ایران 29 شهریور آغاز شود ، بعدا شد 5 مهر و بعدتر 12 مهر و هنوز تعداد تیم های شرکت کننده و نحوه برگزاری مسابقات از سوی سازمان لیگ بسکتبال ایران اعلام نشده ، برای برخی که همیشه جان نثار اسکناس بوده و الحمدلله سیرمونی ناپذیر شده اند ، توفیری ندارد که . برای یک مشت آدم عاشق و از مرحله پرت که برای اعتلای بسکتبال خودشان را به آب و آتش می زنند و فکر می کنند می توانند اوضاع را درست کنند، دغدغه شده ؛ شک نداریم ته دلشان احوالات و حرف های ما را ریشخند می کنند و پایش که بیفتد، به خاطر چند میلیارد بیشتر ...
قبلا پیشنهاد داده بودیم که تیم های «تایرفروشان جنوب»،«بساز و بفروش های شمال»،«تشتک سازان شرق»،«جَک سواران غرب» و «لُپ گلیهای مقیم مرکز» را به چرخه سوپرلیگ التماسی ، اضافه کنند تا برای برگزاری اش اینچنین به زحمت نیفتند اما به خرجشان نرفت! نصف بیشتر باشگاه ها از۱۲ تیم فصل گذشته لیگ برتر بسکتبال مردان ، فرار را بر قرار ترجیح داده اند تا سرنوشت نامعلومی پیش روی مسابقات باشد ؛ مخصوصا حالا که حواشی زشت، روزهای قمر در عقربی را پیش رویمان قرار داده !
به قول یکی از دوستان بسکتبالی ، نَر بودن، غریزی است اما مرد بودن، آموختنی . خوشبختانه یا متاسفانه ،خطوط قرمزی داریم و برخلاف بعضی ها برای از دور خارج کردن مخالف یا منتقد ، متمسک به هر مشی کثیف و پلیدی نخواهیم شد، وگرنه اتفاقات چند وقت اخیر فدراسیون و سازمان لیگ، بهترین گزک برای به خاک سیاه نشاندن خیلی ها بود ولی افسوس که از ما چنین کارهایی بر نمی آید .ظریفی می گفت: بر فرض محال اگر جایگاه هایتان تغییر می کرد ، آن ها هم چنین برخوردی می کردند ؟! خیلی بعید است ! عرض کردیم : ما که از همان اول کاری، نسبت به شهوت قدرت جرثومه های فساد هشدار داده بودیم اما مهم نیست و دیگر کار از کار گذشته ! وقتی از آنالیزور وزنه برداری و پسرخاله کشتی گیر مشورت می گیرند ، معلوم است که اوضاع بهتر از این نمی شود !
پی نوشت : جرج برنارد شاو، نمایشنامهنویس و منتقد ادبی معروف ایرلندی می نویسد : حالا که ما یاد گرفته ایم در هوا مثل یک پرنده پرواز و در دریا مثل یک ماهى شنا کنیم ، فقط یک چیز باقى مانده یاد بگیریم؛ آن هم اينكه مثل یک آدم روى زمین زندگى کنیم.
* کامران خطیبی