هوش مصنوعی یا قلع وقمع دلالی افسارگسیخته؟!
هفته پیش نوشتیم اینکه بازی بزرگ میان دو تیم پرطرفدار پایتخت را که ما آن را "شهرآورد" می نامیم و فرنگی ها " دریی" میخوانند – و در نوع و به جای خود جزو نقاط روشن و حتی افتخارات فوتبال ما به حساب می آید - در شهر و ورزشگاه دیگری برگزار کنید و اینکه همان بازی که "کف "تماشاگرش یکصدهزار نفر است ، در شهر دیگری باهشت هزار نفر انجام شود ، الحق هنری است که ازیک مدیریت بی هنر و نابلد برمی آید! هیچ مدیریت لایق و متخصصی اینطور تیشه برنمی دارد و به ریشه کاروبار خود نمی زند! واین کاری است که در ورزش ما به وفور اتفاق می افتد چون مدیریت ورزش عمدتا و خیلی از جاها به دست کسانی افتاده که " مدیر" نیستند و رخنه کرده و چسبیده و آویزان هستند و اصلا با مقوله و حوزه ای به نام ورزش آشنایی ندارند و خود در این باره سخت محتاج مدیریت و یادگیری اند. در همه جا مدیران ورزش سعی و تلاش شان این است که جمعیت را به سوی ورزشگاه ها و اماکن ورزشی سرازیر کنند ولی در اینجا خیلی وقت ها و در بسیاری از جاها با همین دوچشم سر - بدون اینکه نیازی به عینک و ذره بین باشد - می بینیم که بعضی از مدیریتها و روش ها مردم و طرفداران پر وپاقرص ورزش را دلزده و سرخورده کرده و از محیطهای ورزشی فراری می دهند.
واقعا نمی دانیم دیگر با چه زبان و چند بار بنویسیم که ورزش گرفتار جریانات عوضی آمده ضد ورزش شده و آقایان مسئول باید به جای بازی در زمین این عوضی آمده های جاه طلبی که جز استفاده از مواهب ورزش انگیزه ای از حضور در این عرصه ندارند، با شجاعت و قاطعیت شر آنها را کم کنند. چرا خودتان را گول میزنید ؟ چرا علاقه مندان به ورزش را سر کار می گذارید ؟ چرا با عمر وسرمایه ورزش ایران بازی می کنید؟ مطمئن باشید تا شر این افراد نفوذ کرده و فرصت طلب کم نشود، هیچ اتفاق مثبتی در ورزش نمی افتد، جز اینکه بازی صدهزار نفری به بازی هشت هزار نفری تبدیل شود و کلی هم منت سر عالم وآدم بگذارند!
آقای وزیر ورزش اخیرا در جایی گفته است " وظیفه امروز ما این است که با استفاده از علم و فناوری و هوش مصنوعی بهترین اتفاقات را برای ورزش رقم بزنیم و این یک امر اجتناب ناپذیر است ..." خیلی صریح عرض می کنیم ، آقای وزیر ! وظیفه اولیه و مهمترین وظیفه شما - و همه کسانی که قصد خدمت به ورزش و اصلاح وایجاد تحول در آن را دارند - کم کردن شر عناصر فرصت طلب و رخنه کرده و سفارش شده ای است که درعین بی لیاقتی ، پنجه خود را زیر گلوی ورزش میفشارند. این جماعت نه تنها معنای ورزش و خدمت و مردم و... را نمی فهمند بلکه اصلا از " استفاده از علم" و " فناوری" و " هوش مصنوعی" در ورزش و کاربرد آن سر در نمی آورند ، چه برسد به اینکه آن را" امری اجتناب ناپذیر" بدانند! انتظار طبیعی وخیلی بدیهی این است که آقایی که مسئولیت اداره ورزش را بر عهده گرفته، بداند کجا آمده، با کی وچه کسانی می خواهد کار کند و چه وضع و فرهنگی بر آن حاکم است تا از روی وهم وخیال و رویا بافی حرف نزند و برمبنای آن اوهام و رویا پردازی ها برنامه ریزی نکند. شما جایی آمدهاید که پرطرفدارترین و جذاب ترین رشته ورزشی آن را فدراسیونی اداره میکند که چند تن از معاونانش به خاطر تخلف و سوءاستفاده از موقعیت خود بازداشت هستند یا تحت تعقیب قضایی قرار دارند( البته شنیده ها و دیده ها نشان از ول گشتن! حالیه آقایان محترم! می دهد). شما در میدانی وارد شده اید که به جای کارشناسان باشخصیت و عناصر کاربلد، لمپنها و دلال ها و شارلاتان های پیشانی سفید ومعرف حضور صغیر وکبیر ، نقش مشیر و مشاور و مدیر رسانه ای و کارشناس مطبوعاتی و...! را برای بسیاری از مدیران بازی کرده وبرای ورزش این مملکت خط وربط فرهنگی و فنی ترسیم وتعیین می کنند. اینها چه می دانند که علم چیست؟ فناوری یعنی چه؟ هوش مصنوعی کیلویی چند؟ و... این است که عرض می کنیم واقع بین باشید و چشم هایتان را خوب باز کنید. اول ببینید کجا آمده اید . وفتی از شرایط و واقعیات ورزش آگاه شدید و براساس آن برنامه ریزی کردید ، وقتی سره از ناسره جدا شد و جریان ضد ورزش اجازه پیدا نکرد در حوزه ورزش - آن هم در سطح مدیریت - دخالت کند ، آن وقت می توان به قول شما " هم قسم شویم که وزارت ورزش را به بالاترین سطح برسانیم." از قدیم گفتهاند: " حرمت مسجد بیش از هرکس با متولی آن است". حرمت وزارت ورزش و حرکت آن در مسیر خدمت به ورزش و اهالی ورزش هم با متولی اصلی و مسئولان درجه اول است. این است که عرض میکنیم الان آنچه باید در اولویت مسئولان ورزش و شخص وزیر باشد، این است که با استفاده از علم و درایت مدیریتی ، محیط را برای انجام کارهای اصولی و اصلاحی مساعد کنند. افراد و جریاناتی هستتد که محیط ورزش را آلوده و فضا را مسموم وآب را گل آلود کردهاند تا منافع خود را تامین کرده وماهی خود را بگیرند. این جریانات و عناصر را باید به طور قاطع – والبته " قانونی" - سر جای خود نشاند و باز تاکید می کنیم ، شرشان را از سر ورزش این مملکت کوتاه کرد. در این صورت طبق گفته خود آقای وزیر" سازمانی موفق خواهد شد که درآنجا قاتون حکمفرما باشد." ما شعار" ایران قوی، ورزش قوی" می دهیم اما عملا کسانی درخیلی از جاهای کلیدی ورزش حضور دارند که نه به ایران ، نه ورزش ، نه مردم و نه به هیچ چیز دیگری اعتقاد و باور ندارند و تتها چیزی که می شناسند ومی فهمند ، جاه طلبی و خودخواهی و بالاخره" منافع" است. تا این جماعت است ، هرکاری بکنید و دست به هر اقدامی بزنید - حتی اگر نیت خیر و هدف ملی ومردمی داشته باشید - نتیجه عکس میگیرید و راه به جایی نخواهید برد.هر اقدام و برنامهای که برای بهبود وضع ورزش به اجرا بگذارید ، آنها از مسیر خود منحرف و اوضاع را بدتر می کنند. مثالی کوتاه و زنده می زنیم: این همه صحبت و هیاهو درباره واگذاری دو تیم پرطرفدار کشور شد که مطلب را از آنها شروع کردیم. نتیجه چه شد؟ آیا این تیمها روبراه شدند؟ مشکلات شان حل شد؟ وضعیت استقلال را بعد از" هلدینگ" ببینید . هلدینگ تبدیل به بلای جان این تیم شده و روح و روان طرفداران را سخت آزرده کرده و حتی شخصیت و هویت آن را به عنوان یک تیم ریشه دار وباسابقه و مردمی زیر سوال برده است. چرا؟ چون طبق معمول در مسئله واگذاری سروکله عناصر فرصت طلب و لمپن و دلال مسلک پیدا شد وآنها به لطف مدیرانی ازجنس خودشان یا مدیرانی که از اداره یک تیم فوتبال گل کوچک هم عاجزند وکمترین سابقه ای در زمینه تیمداری و مدیریت ورزش ندارند ، جریان واگذاری را به جایی رساندند که دلخواه خودشان بود ، نه مصلحت استقلال. بنابراین در تحلیل وضعیت این تیم خودتان را خسته نکنید و ریشه ماجراها و گرفتاریها را در موضوع دلالی جستجو کنید. جدال و رقابت جریانات دلالی( عدهای دور مدیریت، عده ای کنار سرمربی) برای کسب سود بیشتر، وضع استقلال را در همین آغاز فصل به اینجا کشانده است و... از این نوع نمونه ها در ورزش ما فراوان است و همین است که بدون تعارف وصریح می نویسیم: امروز مهمترین وظیفه مدیریت کلان ورزش، علم و فناوری و هوش مصنوعی نیست بلکه مبارزه قاطع وشجاعانه با اراذل واوباش مزاحمی است که گریبان ورزش را در چنگ گرفته و آن را در خدمت منافع خود درآورده اند و...
* سیدمحمدسعید مدنی