سرجیو کونسیسائو به دنبال رد پای آریگو ساکی
کیهان ورزشی-
هفته گذشته بود که سران میلان پس از برکناری پائولو فونسکا، هدایت " روسونری " را به سرجیو کونسیسائو سپردند. مرد کاریزماتیک پرتغالی در شرایطی به میلان آمد که آنها باید فوراً راهی عربستان میشدند تا در سوپرجام ایتالیا شرکت کنند. کونسیسائو زمان بسیار کمی برای تمریندهی به بازیکنان میلان داشت و دو بار، جلسات تمرینی روزانه را دونوبته کرد. او علیرغم بیماری بهکارش ادامه داد و میلان توانست یوونتوس را در نیمهنهایی سوپرجام کنار بزند. شاهکار سرجیو کونسیسائو، اما شکست دادن اینتر تنها ۳ روز پس از این اتفاق در فینال بود. پسران کونسیسائو با یک کامبک بهیادماندنی با نتیجه ۳-۲ پسران اینزاگی را شکست دادند تا تنها ۷ روز پس از انتصاب بهعنوان سرمربی میلان، سرجیو کونسیسائو فاتح یک جام در میلان شود، اتفاقی که نظیر آن بسیار کم رخ میدهد. این قهرمانی که هشتمین جام سوپرکاپ ایتالیای تالار افتخارات میلان بود، آنها را در کنار اینتر در جایگاه دوم پرافتخارترین تیمهای جام پس از یوونتوس با ۹ قهرمانی قرار میدهد. آخرین قهرمانی میلان در سوپرکاپ ایتالیا به سال ۲۰۱۷ و سوپرکاپ فصل ۲۰۱۶-۲۰۱۵ برمیگردد که شاگردان وینچنزو مونتلا در ضربات پنالتی یوونتوس آلگری را شکست دادند.
" اژدهای دراگائو " در سن سیرو چگونه میغرد؟
واجی ذوقی/ میلان ریپورت
بعد از شروع نامطلوب " روسونری " در فصل جاری و نتایج ضعیف پائولو فونسکا بود که صبر مدیران میلان خیلی زود به سر آمد و این سرمربی در نیم فصل از سمت خود برکنار شد. میلان در نیم فصل اول نمایش چندان مطلوبی نداشت تا روند تغییرات متوالی روی نیمکت این تیم باز هم ادامه پیدا کند، اما مدیران میلان خیلی زود با سرجیو کونسیسائو، سرمربی پرتغالی و موفق پورتو، به توافق رسیدند و او را برای جانشینی فونسکا انتخاب کردند. کونسیسائو که دوران درخشانی در پورتو داشته و حتی در لیگ قهرمانان اروپا نیز عملکرد قابل توجهی داشت، خیلی زود موفق به متحول کردن میلان شده و نمایش این تیم در سوپر کاپ ایتالیا فراتر از تصور بوده است. این احتمالاً بهترین شروع ممکن برای یک سرمربی در میلان باشد. دو برتری فراموشنشدنی با دو بازگشت بزرگ مقابل یوونتوس و اینتر، احتمالاً حتی در رؤیاهای یک سرمربی نیز دیده نمیشود، اما سرجیو کونسیسائو با خلق این دو شگفتی بزرگ نشان داد میلان تحت هدایت او احتمالاً روزهای درخشانی را در پیش خواهد داشت. سرمربی پرتغالی و جوان سابق پورتو به وضوح تغییرات گستردهای در سبک بازی " روسونری " ایجاد کرده و نمایش درخشان در این دو مسابقه، نوید بازگشت میلان و تبدیل شدن این تیم به یک مدعی بزرگ در ایتالیا و اروپا را به هواداران میدهد. بد نیست در ادامه با آنچه این مربی برای میلان در سر دارد، آشنا شویم.
ترکیب چگونه خواهد بود؟
بیایید با نگاهی به پورتو، تیم قبلی کونسیسائو که هفت فصل هدایت آن را بر عهده داشت، فلسفه تاکتیکی این مربی پرتغالی را بررسی کنیم. تیم پرتغالی معمولاً یک آرایش پایه ۴-۳-۳ را مستقر میکرد که در زمان کارهای دفاعی به ۴-۴-۲ تغییر حالت میداد. جالب اینجاست که این سیستم ۴-۴-۲ اغلب به عنوان ترکیب اصلی استفاده میشد و با تغییر رقبا، دستخوش تغییرات میشد. به عنوان مثال، در آخرین رویارویی این تیم با میلان، پورتو با یک ترکیب محکم ۴-۴-۲ صف آرایی کرد. مثلث بندی سریع و پرسینگ شدید باعث شد " روسونری " در دو دیدار خود در لیگ قهرمانان اروپا در فصل ۲۰۲۱/۲۰۲۲ تنها یک امتیاز کسب کند. آن تیم پورتو با سرعت بالا و بازی بی رحمانه و مستقیم خود همه را شگفت زده کرد.
شرایط در میلان هم همینطور خواهد بود؟
این سوالی است که همه میپرسند. با بازیکنانی که در حال حاضر در میلان در دسترس هستند، تصور اینکه کونسیسائو ۴-۳-۳ را انتخاب کند، آسانتر است. با توجه به مصدومیتهای متعدد و بازگشت اسماعیل بن ناصر، مربی پرتغالی ممکن است سه هافبک متشکل از بن ناصر، تیجانی رایندرز و یوسف فوفانا را انتخاب کند. البته، پس از بازگشت بازیکنان کلیدی مانند رافائل لئو و کریستین پولیشیچ، اوضاع ممکن است تغییر کند. دو حالت و ترکیب محتمل برای میلانِ کونسیسائو قابل تصور است. سیستم ۲-۴-۴ همیشگی مرد پرتغالی که در آن پولیشیچ نقش مهاجم سایه موراتا را ایفا میکند. مزیت این ترکیب، امکان جابجایی نسبتاً ساده آن با ۱-۳-۲-۴ است و پولیشیچ به پست پشت مهاجم منتقل میشود. رایندرز باز هم قرار است نقش مهمی در میانه میدان میلان داشته باشد. چوکوئزه نسبت به لیائو بیشتر میتواند در کارهای تدافعی شرکت کند و قطعا این ویژگی از چشمان کونسیسائو دور نمیماند. این بدان معناست که لیائو نیز میتواند آزادی نسبتاً مناسبی در زمین داشته باشد و اگر کونسیسائو بتواند زوجسازی فوقالعاده او با تئو هرناندز را دوباره روی غلتک بیندازد، اتفاقات خوبی برای میلان در راه خواهد بود.
حالت بعدی، اما سیستم ۳-۳-۴ است. این سیستم را در پورتوی کونسیسائو مواقعی میدیدیم که حریف قدرتمند تری مقابل آنها قرار میگرفت و نیاز بیشتری به تصاحب میانه میدان با مهرههای تدافعیتر داشتند. اگر میلان همچنان مشتاقانه به دنبال ساموئله ریچی باشد، او میتواند به عنوان بازوی دوم فوفانا در خط هافبک عمل کند. البته اگر خریدی صورت نگیرد هم اسماعیل بنناصر گزینه جذابی برای ساختهای بازی مختلف است. در این حالت چوکوئزه به نیمکت رفته و پولیشیچ به پست وینگر راست منتقل خواهد شد. در ترکیب دوم به صورت نمادین از دو مدافع میانی دیگر میلان استفاده شده تا از گزینههای مختلف کونسیسائو برای قلب خط دفاعیاش یاد شود. همچنین باید این نکته را هم متوجه باشیم که در صورت عدم اقناع کونسیسائو توسط کیفیت امرسون رویال، گزینه استفاده از الکس خیمنز بااستعداد در پست دفاع راست هم روی میز خواهد بود. ضمناً با توجه به تجربه استفاده از وینگرها و هافبکهای کناری در پست فولبک توسط کونسیسائو در پورتو، امکان حضور یونس موسی در پست دفاع راست وجود خواهد داشت.
فلسفه بازی سرجیو کونسیسائو چیست؟
برخلاف پائولو فونسکا و استفانو پیولی، کونسیسائو تاکید زیادی بر دفاع به عنوان سلاح اصلی خود دارد. کلمه کلیدی، " تعادل" است: یک دفاع محکم و یک حمله سریع. به نظر میرسد این فلسفه کاملاً با ویژگیهای " روسونری " همسو باشد. رویکرد ضد حمله نیز میتواند به حل مشکلات مشهود میلان کمک کند. ما میتوانیم مطمئن باشیم که کونسیسائو در درجه اول بر روی بخش دفاعی تمرکز خواهد کرد. در این فصل، " روسونری " تنها در سری آ گلهای زیادی دریافت کرده است. علاوه بر این، با هدایت کونسیسائو، سلسله مراتب درون تیم میتواند تغییر کند و به طور بالقوه فرصتهایی را به بازیکنانی میدهد که تاکنون اقدامات کمی دیدهاند. کونسیسائو بهخاطر انعطافپذیری تاکتیکیاش شناخته میشود. اگرچه سیستم مورد علاقه او ۲-۴-۴ و ۱-۳-۲-۴ است ولی بازیکن سابق تیم ملی پرتغال در تطبیق با حریفان و شرایط مختلف مهارت دارد. همانطور که زمان حضورش در پورتو، در بعضی از بازیها به مهدی طارمی بازی نمیداد، زیرا بر این باور بود که سبک تیم حریف نیازمند یک تاکتیک خاص برای مقابله است. کونسیسائو اغلب از سبک پرس از بالا و با شدت زیاد استفاده میکند که حریفان را در فشار قرار میدهد و موجب اشتباهات آنها میشود.
آیا کونسیسائو بازیکنی از پورتوی خودش را به میلان خواهد برد؟
پاسخ به این سوال در شرایط فعلی کمی دشوار است. ما تجربه آرنه اشلوت را داریم که نه تنها از تیم سابقش فاینورد، بلکه بهجز فدریکو کیهزای بی اثر، هیچ خریدی در زمان حضورش در تیم جدیدش، لیورپول صورت نداد، اما در زمان نگارش این مطلب مقتدرترین تیم اروپاست. از طرفی اریک تنهاخ را هم دیدیم که در منچستریونایتد چند بازیکن سابقش نظیر د لیخت، اونانا، آنتونی و لیساندرو مارتینز را مربیگری کردیا آنتونیو کونته که به لوکاکو علاقه خاصی دارد. با اینحال به نظر میآید که احتمال این اتفاق، حداقل در ژانویه ۲۰۲۵ کم باشد. مهرههای جذاب پورتوی کونسیسائو در پستهایی هستند که اتفاقاً میلان در آنها نیاز به تقویت ندارد. دیگو کاستا با وجود منیان فرصتی برای خودنمایی ندارد، وندرسون گالنو به آمادگی لیائو نخواهد رسید و فابیو ویرا از پولیشیچ چیز بیشتری برای ارائه نخواهد داشت. شاید نیکو گونزالسِ، محصول " لاماسیا " تنها بازیکنی باشد که بتوان به میلان فعلی اضافه کرد، آن هم فقط برای افزایش عمق خط هافبک خلوت این تیم.
هدیهای از پرتغال
آندرهآ رامازوتی/ گازتا دلااسپورت
تأثیر سرجیو کونسیسائو بر پورتو غیرقابل انکار است. او پس از ۷ سال آبیو سفیدهای پرتغال را ترک کرد و منتظر پیشنهاد باشگاهی مثل میلان ماند. دانش تاکتیکی همراه با شخصیت آتشین و تعهد بیوقفه به تعالی، او را به یکی از محترمترین مربیان فوتبال اروپا تبدیل کرد و حالا دیگر وقتش شده که در ۵۰ سالگی تواناییهایش را در یک باشگاه بسیار بزرگ محک بزند، باشگاهی که ظاهرا مواد لازم برای تحقق اهداف کونسیسائو را دارد.
روح جنگنده
کونسیسائو بهخاطر شخصیت داغ و رفتار پرشور خود در کنار زمین هم شناخته میشود. این شدت به بازیکنان او منتقل میشود که اغلب اراده و تهاجم وی را منعطف کرده و در خود منعکس میکنند، بازیکنانی که در پورتو هرچه در توان خود داشتند برای سرمربی و هواداران خود میگذاشتند. البته که این انفجارهای پرشور، گاهی او را در موقعیتهای پرخطر قرار میداد و با اخراج هم همراه میشد، اما بیتردید تیمش را تحریک و جوی منحصربهفرد در ورزشگاه " دو دراگائو" ایجاد میکرد و خبر خوب برای هواداران میلان این است که سن سیرو هم کاملا پتانسیل "دو دراگائو " شدن را دارد!
توسعه فردی بازیکنان
کونسیسائو سابقه اثبات شدهای در پرورش استعدادهای جوان دارد. او فرصتهایی برای جوانانِ امیدوارکننده فراهم میسازد، آنها را در تیم اول ادغام کرده و به رشدشان کمک میکند. در طول سالهای حضور کونسیسائو در پورتو بازیکنان زیادی از این تیم به تیمهای بزرگتر در ۵ لیگ معتبر رفتند. ادر میلیتائو، الکس تلس، هکتور هررا، سرجیو اولیویرا، لوییس دیاز، خسوس کورونا، فابیو ویرا، مهدی طارمی و چیکو کونسیسائو مثالهایی از این شکوفایی بودند.
مشکل ذهنی
پائولو فونسکا گفته بود که تیمش از نظر ذهنی مشکل دارد و کونسیسائو وارث تیمی شد که بازیکنان نسبت به خودشان تردید داشتند؛ موضوعی که در نیمه اول بازی مقابل یوونتوس هم دیده شد. او بین دو نیمه توصیه تاکتیکی نکرد، بلکه تلاش کرد فکر بازیکنان را تغییر بدهد.
او به بازیکنان گفت که باید شجاع باشند و تیمی قوی هستند. اگر ده دقیقه صحبت انگیزشی برای درمان بیمار کافی بود، مربیگری شغل آسانی میشد ولی او توصیههای دیگری هم برای بازیکنان داشت. یکی از آنها این بود که به جای پاس رو به عقب پاس رو به جلو بدهند و شجاعت بالا بردن خط دفاع را داشته باشند. نترسیدن از دریبل زدن و رفتن به فضاهای خالی، دو خواسته دیگر این مربی بود. نتیجه این تغییرات دو بار بازگشت مقابل تیمهایی بود که اولی فقط یک و دومی دو شکست داشتند.
فاز حمله
علاوه بر فتح سوپرجام، سوغاتی بزرگ میلان در بازگشت از عربستان قدرت ذهنی است که امکان تبدیل شکست به پیروزی را فراهم کرد و اعتماد به این تیم برگشته است ولی تحول میلان در بخش تهاجمی را نمیتوان نادیده گرفت. اینتر در پنج بازی متوالی گلی نخورده بود و یوونتوس دومین خط دفاع برتر سری آ را دارد. با وجود این میلان در این دو بازی ۵ گل زد. تعداد گلها، به خصوص مقابل اینتر میتوانست بیشتر هم باشد. اینتر در نیمه دوم بازی علاوه بر سه گل، سه فرصت عالی را هم از دست داد. ارتقای تعداد فرصتهای میلان با در نظر گرفتن قدرت حریفان قابل توجه است. این نشان میدهد که گردش بازی میلان دوباره روان شده و روی گل دوم و سوم به اینتر شاهد حرکت تاکتیکی تمیز و زیبایی بودیم.
تاکتیک
هرچند مهمترین تغییر میلان با کونسیسائو از نظر ذهنی بوده ولی تحول تاکتیکی هم نباید فراموش شود. مربی پرتغالی نشان داد که میتواند نیازهای تیم در جریان بازی را تشخیص دهد و با تغییر چیدمان آن را برطرف کند. او بازی مقابل یوونتوس را با چیدمان ۳-۳-۴ شروع کرد که در شروع نیمه دوم به ۱-۳-۲-۴ تبدیل شد و در نیم ساعت پایانی با چیدمان ۲-۴-۴ بازی کرد. برد میلان در نیمهنهایی مدیون تغییرات تاکتیکی کونسیسائو است. او داربی را با چیدمان ۱-۳-۲-۴ شروع کرد و پیش از این هرگز آلکس خیمنس را در گوش راست ندیده بودیم. آنها در یک ربع پایانی بازی به ۴-۲-۴ تغییر سیستم دادند؛ همان زمانی که میلان برای بازگشت تلاش میکرد.
رختکن
یکی از مسائل پیچیده میلان وضعیت رختکن تیم بود، چون تعدادی از بازیکنان نتوانسته بودند با فونسکا ارتباط برقرار کنند و در تمرینات هفتگی و مسابقات از برنامه این مربی جدا میماندند. نکته بارز این ماجرا رفتار کونسیسائو با تئو هرناندس و رافائل لیائو بود. کونسیسائو توانست با صحبت و رفتارش دل هر دو بازیکن را به دست آورد و آنها را دلگرم کند. هنگامی که اسماعیل بنناصر در حلقه اتحاد قبل از بازی صحبت میکرد، کونسیسائو کنار هرناندس ایستاده بود و بعد از فینال هم از لیائو تمجید کرد. رافا هم بعد از بازی گفت که حرفهای سرمربی به او انگیزه داد.
کونسیسائو مشکل کاپیتانی را هم برطرف کرد. فونسکا تصمیم گرفته بود بازوبند را چرخشی کند. در دوره سرمربی جدید تا زمانی که کالابریا روی نیمکت باشد، بازوبند را مایک منیان میبندد.
انتخابها
هر سرمربی جدید تغییراتی در تیم به وجود میآورد. یک سرمربی باهوش تغییرات اندکی ایجاد میکند و منتظر میماند تا نتایجش را ببیند. کونسیسائو سه یا چهار چهره جدید وارد تیم کرده است. فیکایو توموری به خط دفاع برگشته است. اگر تیائو را در قلب دفاع فیکس بدانیم، مدافع انگلیسی با ماتئو گابیا برای جای بعدی رقابت میکند. آماده شدن و بازگشت بنناصر به خط میانی میتواند بازی عرضی مورد علاقه مربی پرتغالی را تامین کند. همچنین انتظار میرود دقایق بازی موسی هم بیشتر شود.
میلان با محوریت کونسیسائو
به قلم نیکی باندینی/ گاردین
برای بسیاری، کونسیسائو مردی بود که میلان باید در تابستان به دنبال او میرفت، یعنی همان زمانی که تصمیم به جدایی از استفانو پیولی گرفته شد. او در دوران حضورش در پورتو با ۱۱ جام در هفت فصل، از جمله سه قهرمانی لیگ، یک کارنامه پربار داشت. با این حال، سه گانه مدیریتی زلاتان ابراهیموویچ، جورجیو فورلانی و جفری مونکادا چند تاس انداختند. به نظر میرسید که آنها قبل از اینکه طرفداران اعتراض کنند به جولن لوپتگی رضایت دادند و سپس – به جای روی آوردن به کونسیسائو یا حتی آنتونیو کونته - به دنبال پائولو فونسکا رفتند. با این حال مربی پرتغالی در یک بازه زمانی ۲۰۰ روزه و تنها پس از ۲۴ بازی از میلان جدا شد. این در حالی بود که میلان در رده هشتم لیگ قرار گرفته و تازه میخواست برای سوپرجام ایتالیا راهی خاورمیانه شود. به هر حال بستن قرارداد با مردی که در تابستان با وی مذاکراتی شده بود و در نهایت در زمستان به میلان آمد، یک گام رو به جلو بود، چرا که تنها هفت روز پس از سلطنتش، پنجاهمین جام باشگاه را در آسمان ریاض بالا برد. حالا همه مطمئن هستند که کونسیسائو مردی ساخته شده برای میلان است.
او در کمتر از یک هفته میلان را تغییر داد و آن را به ماشینی تبدیل کرد که کامل نیست، اما مطمئناً مؤثر است. " روسونری " تحت هدایت مربی بزرگ پورتو دو پیروزی در برابر دو رقیب اصلی – یوونتوس و اینتر – به دست آورد. این در حالی بود که در هر دو بازی از رقیب شان عقب افتاده بودند. او یک دربی مهم را از آن خود کرد و یک جام با اهمیت را بالای سر برد. سوپرجام مطمئناً با اسکودتو و لیگ قهرمانان هم طراز نیست، اما میتواند برای شروع فوق العاده باشد. ویژگیهای کونسیسائو به همین جا ختم نمیشود. استعداد واقعی مربی جدید میلان را میتوان در عبارتی خلاصه کرد که خودش در پایان فینال گفت: “در نیمه دوم، مربی باید مداخله و اوضاع را درست کند، به همین دلیل به من پول میدهند. ” دقیقا انتخابهای مربی در طول بازی بود که به میلان اجازه داد جام را با هواپیما به خانه بیاورد. مربی پرتغالی که از نظر سیستمی بازی را در امتداد میلان فونسکا آغاز کرده بود، حداقل دو بار در نیمه دوم جرات کرد ترکیب تیم را تغییر دهد. هر تغییری که در زمان مناسب انجام میشد، دقیقاً به آنچه در نظر گرفته شده بود میرسید. خواندن لحظات مختلف در یک بازی و فعال بودن به جای واکنش پذیری، کیفیتی است که فونسکا نداشت و کونسیسائو در عوض از آن برخوردار است. این یک هدیه است که سرجیو علیرغم همکاری با تیم برای تنها چند جلسه تمرینی، توانسته در دو بازی اول به طرز تحسین برانگیزی نشان دهد. یک مربی باید این کار را انجام دهد. او باید بداند چگونه لحظه را بخواند و مدیریت کند، کاری که فونسکا شاید به اندازه کافی انجام نداده است.
تأثیر کونسیسائو بر روی تیم فراتر از دستورهای تاکتیکی است. او روحیه تیمی قوی و ذهنیت برندهای را در تیم پرورش میدهد. سرجیو اهمیت روابط فردی را درک میکند و محیطی حمایتی ایجاد میکند که بازیکنان احساس ارزشمند بودن و توانمندی میکنند. کونسیسائو یک استاد انگیزهدهی است. او از جذابیت و شور خود برای الهامبخشی به بازیکنانش استفاده کرده و آنها را برای غلبه بر چالشها و دستیابی به پتانسیل کامل شان ترغیب میکند. کونسیسائو از بازیکنان خود بالاترین میزان تعهد و حرفهایگری را طلب میکند. او تمرینات را جدی میگیرد و تمریندهندههایی سختگیر دارد. سرجیو میخواهد و میتواند بازیکنانش را به حداکثر تواناییهایشان برساند؛ چه از نظر فیزیکی و چه از نظر ذهنی. او کمکاری را برنمیتابد و از نیمکتنشینی بازیکنان اصلی تیم در مواقع لزوم از نظر انضباطی و تاکتیکی ابایی ندارد. کونسیسائو در مراسم معارفهاش به وضوح گفت «پادشاه فلسفه» نیست و در شجرهنامه مربیان میلان، از نسل آریگو ساکی بهحساب نمیآید. چگونگی بردن بازی برای ساکی مهم بود. شعار او این بود: " برنده شوید و متقاعد کنید"، اما کونسیسائو چنین عقیدهای ندارد و در واقع نگرش او، شعار قدیمی باشگاه یوونتوس است: " بردن تنها چیزی است که اهمیت دارد ".
هسته مرکزی تیم آقای کونسیسائو
متئو گویت/givemesport
او یکی از بازیکنانی است که در دوران طلایی پرتغال در اوایل دهه ۲۰۰۰ زیر سایه بازیکنانی مانند لوئیز فیگو قرار داشت و هیچگاه مورد توجه قرار نگرفت. در واقع او به اندازه بازیکنان هم نسل خودش شاخص نبود، اما به دلیل حضور در برخی از تیمهای بزرگ اروپایی به تیم ملی پرتغال هم دعوت میشد. کونسیسائو جدای از کسب عنوان سومی یورو ۲۰۰۰ با پرتغال، بخشی از دوران اوج لاتزیو در اواخر دهه ۹۰ و اوایل هزاره جدید میلادی بود و با " بیانکوچلستی " قهرمانی سری آ، دو قهرمانی کوپا ایتالیا، یک قهرمانی سوپرکاپ ایتالیا، یک قهرمانی جام برندگان جام اروپا و یک قهرمانی سوپرکاپ اروپا را بهدست آورده است. او همچنین سابقه بازی و گلزنی برای اینتر را در کارنامه دارد، مردی که پس از ۲۰ سال این بار در قامت مربی به ایتالیا بازگشت، به قسمت قرمز شهر میلان. سرجیو کونسیسائو حالا سرمربی میلان است و پس از ۶ ماه ناامیدکننده " روسونری " با هموطنش پائولو فونسکا، آمده تا با " شیاطین " فوتبال ایتالیا تاریخ جدیدی بنویسد، مردی که در پورتو توانست به شهرت در مربیگری برسد. دوران مربیگری کونسیسائو با تیمهای مینا، اس سی اولهاننسه و قبل از حضور در باشگاههای شهر کویمبرا، براگا و ویتوریا گیمارش و حتی حضور در لیگ ۱ فرانسه با اف سی نانت آغاز شد. هافبک سابق پورتو در ژوئیه ۲۰۱۷ بازگشتی دلگرم کننده به ورزشگاه دراگائو داشت، اما این بار نه در میدان بازی بلکه به عنوان یک مربی با تجربه، وظیفه پایان دادن به سلطه بنفیکا در لیگ پرتغال را بر عهده داشت.
او که یک مربی آتشین و تشنه موفقیت بود، خیلی زود دست به کار شد و پورتو را به اوج فوتبال پرتغال بازگرداند. او در اولین فصل خود با ۸۸ امتیاز از ۳۴ بازی این عنوان را به دست آورد. دو عنوان دیگر در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲ به دست آمد. او همچنین در مسابقات جام حذفی داخلی موفق شد و چهار جام تاکا د پرتغال، جام اتحادیه پرتغال و سه سوپرجام پرتغال را کسب کرد. کونسیسائو ۲۶۵ برد را در ۳۶۸ بازی به عنوان سرمربی به دست آورد، از جمله بردهای چشمگیر مقابل آرسنال، چلسی و یوونتوس در لیگ قهرمانان اروپا. علاوه بر این بازیکنان شاخصی در زمان حضورش در پورتو در این تیم شناخته شده و به تیمهای بزرگ اروپایی نقل مکان کردند. این مسئله درآمد خوبی را برای تیم پرتغالی به همراه داشت و باعث میشد تا در فصولی هم که این تیم رقابت را به رقبای سرسختی مانند بنفیکا و اسپورتینگ واگذار میکرد، درآمدزاییهای قابل توجه برای مدیران باشگاه توجیه کننده باشد. چندین ستاره درخشان اروپا زیر نظر این مربی در ورزشگاه دراگائو به دنیای فوتبال معرفی شدند. احتمالا مهمترین آنها لوئیس دیاز، مهاجم لیورپول است که در آنفیلد زیر نظر آرنه اسلوت عملکردی فوق العاده دارد. این بازیکن کلمبیایی ۴۱ گل و ۱۹ پاس گل زیر نظر کونسیسائو به نام خود ثبت کرد و سپس با قراردادی ۳۷/۵ میلیونی راهی آنفیلد شد. ادر میلیتائو، مدافع رئال مادرید، ویتینها، هافبک پاری سن ژرمن و اوانیلسون، مهاجم بورنموث نیز زیر نظر همین مربی به موفقیت رسیدند. او توانایی قابل توجهی برای رشد استعدادها و مهارت اثبات شدهای برای کمک به بازیکنانی نخبه برای رسیدن به پتانسیل واقعی خودشان دارد. حالا او میتواند همین کار را نیز در میلان تکرار کند، اما کدام یک از ستارههای میلان میتوانند در این دوران به جایگاه واقعی خود برسند؟ منطقی است که او همه افراد گروه را امتحان کند و ببیند چه چیزی دارد، اما برخی از اعضای تیم میتوانند هسته اصلی تیم کونسیسائو را بسازند.
روبن لوفتوس- چیک
مورد این هافبک انگلیسی در نوع خود جالب است. او در زمان استفانو پیولی گاهی ویرانگر بود و سپس با پائولو فونسکا تقریباً همیشه در سایه قرار داشت. او اغلب منعطف به نظر میرسید و گاهی به سادگی بد بازی میکرد. این در حالی است که در فصل اول حضورش در میلان ۱۰ گل به ثمر رساند. او میتواند در سیستم ۴-۳-۳ مربی پرتغالی بسیار خوب باشد، مشروط بر اینکه قدرت، تاثیر فیزیکی و اهدافش را پیدا کند.
استراهینجا پاولوویچ
پاولوویچ در حال حاضر آخرین نفر در سلسله مراتب دفاع میانی است. چهارم از چهار. بدون شک این چیزی نیست که او در تابستان پس از انتقال از ردبول سالزبورگ به دنبالش باشد. پاولوویچ در ایتالیا تمام محدودیتهای خود را نشان داده، اما میلان بازیهای زیادی انجام خواهد داد، بنابراین شانس میتواند باردیگر به او رو کند.
دیوید کالابریا
موضوع دیوید کالابریا پیچیدهتر است. کالابریا در تمام دوران حضور پیولی بازیکن اصلی تیمش بود، اما ماه هاست که به اندازه زمانی که سوپرجام را بالای سر برد، خوشحال نبوده است. او در پایان فقط چند دقیقه بازی کرد ولی همین که کونسیسائو به وی فرصت بازی داد، در نوع خودش جالب است. بدیهی است که مربی جدید به کاپیتان قدیمی اعتماد دارد یا شاید فقط میخواست به او فرصت بدهد.
تامی آبراهام
در خط حمله، سه بازیکن مهم وجود دارند. یکی سامو چوکووز است که مصدوم شده و به همین دلیل در مسیر جداگانهای قرار دارد. دومی نوا اوکافور است که در حال انتقال به لایپزیگ قرار دارد. اسم سوم از همه جالبتر است: تامی آبراهام. او در دربی توسط فونسکا مورد استفاده قرار گرفت و سپس دوباره نیمکت نشین شد. با این حال گلی که در دقیقه ۹۳ در ریاض به ثمر رساند، میتواند همه چیز را تغییر دهد، زیرا کونسیسائو مهاجمان فیزیکی را دوست دارد.
فیکایو توموری
این مرد انگلیسی اولین کسی بود که توسط کونسیسائو مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت و انتقال خود به یووه را به حالت تعلیق درآورد. توموری مقابل یووه عالی و مقابل اینتر نسبتا خوب عمل کرد. او در هر دو بازی با تیاو هماهنگ شد و فراز و نشیبهای ماههای اخیر را پشت سرگذاشت. منطق حکم میکند که او بماند و بازی کند. کریستیانو جونتولی، مدیر اجرایی یووه پشتکار زیادی برای جذب این بازیکن دارد.
عرفان خماند