PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳ - January 18 2025
کد خبر: ۸۹۰۸۲
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۸

با این کاندیداها، " ته چاه " به فوتبال ایران لبخند می‌زند!

کیهان ورزشی- 

 


کاندیدا‌های ریاست فدراسیون فوتبال در انتظار تایید صلاحیت خود هستند تا در صورتی که مجوز ورودشان به کارزار صادر شد، برنامه هایشان را ارائه دهند. البته همه چیز مشخص است. آنها قبلا برنامه هایشان را ارائه داده و فوتبال را از آن طرح‌های سازنده (!) مستفیض کرده‌اند. به همین دلیل این دوره نیازی به مناظره انتخاباتی نیست. وقت شان را هم برای ارائه برنامه هدر ندهند که راضی به زحمت آنها نیستیم. آقای تاج برنامه اش این خواهد بود که کار نیمه تمام خود را که با خسارت ناشی از قرارداد ویلموتس آغاز شد و به از دست رفتن ساختمان فدراسیون، میزبانی‌های زشت از تیم‌های خارجی و تولد لیگی زهوار دررفته رسید، کامل کند و احتمالا فوتبال ایران را به " ته چاه " بفرستد! برنامه آقای کفاشیان هم مشخص است: بردن فوتبال به وادی " خندوانه "! این مدل ریاست برای جامعه‌ای که باور دارد فوتبال و کارکرد‌های آن از سوی دولتمردان جدی گرفته نمی‌شود، به مثابه تیرخلاص است. با شکل و شیوه " کفاشیانی "، دیگر فوتبال برای خود فوتبالی‌ها هم جدی نخواهد بود. درباره آقای بهاروند چیزی ننویسیم، بهتر است، زیرا هنوز دقیقا نمی‌دانیم ایشان کجای فوتبال بوده و اکنون کجای آن قرار دارد. اسمش را زیاد شنیده‌ایم، اما حتی اینکه چنین گزینه‌ای را روی صندلی شماره یک فوتبال تصور کنیم هم سخت و دردناک است.
آقای عزیزی خادم معرف حضور همگان است؛ همان مدیری که کلی زحمت کشید و لابی کرد تا به ریاست فوتبال برسد. خوب هم تلاش کرد و قشنگ هم به آنجا رسید، اما مهر " مردود شد " خورد و کنار رفت. هنوز هم وقتی دوره مشعشع (!) مدیریت خوبان عالمی ایشان و اعوان و انصارشان را یادمان می‌آید، با خود می‌گوییم عجب کابوسی بود در خواب این فوتبال.... و، اما درباره آقای عابدینی هم با تمام احترامی که برایشان قائل هستیم، معتقدیم اگر قرار بود برای فوتبال ایران کاری کنند، خیلی سال پیش که هم جوانتر بودند و هم عرصه برای کارشان فراخ‌تر، می‌کردند؛ حالا هم دیر است و هم حجم کار برای گرده ایشان سنگین.

 

بلندای قد مدیریت در استقلال و ...!
اینکه علی نظری جویباری مدیرعامل استقلال می‌شود، خیلی جای تعجب ندارد. البته این فرد که سال‌ها به انحای مختلف در فوتبال - و در همین باشگاه - حضور داشته، آن مطلوب مورد نظر نیست، اما وقتی به یاد می‌آوریم در این فوتبال، قد مدیران آنقدر کوتاه شده که نمی‌توان افرادی را در قواره مدیریت در بخش‌های مهمی مثل باشگاه استقلال یافت، باید به مدیرانی مانند نظری جویباری - که همواره در رده مدیران لایه میانی بوده‌اند - بسنده کرد. خیرالموجودین همین است دیگر! اما در جریان همین انتخاب مدیران استقلال، جدا از برخی نام‌ها که حداقل وجهه ورزشی و فوتبالی دارند، یک نام مطرح شده که محل بحث است، فردی به نام بابایی که نمی‌دانیم این یکی چگونه در فوتبال ایران پا گرفت! جالب آنکه دیگر مدیران منصوب شده استقلال هم پیه همنشینی با این مدیر را به تن مالیده و لابد هراس دارند که اگر حرفی بزنند و اعتراضی کنند، پست پیشکشی شان دود شود و به هوا برود. البته از این قبیل مدیران سمبل جوانی (!) و صاحب فکر و اندیشه (!) کم در فوتبال مان نداریم. در باشگاه‌های دیگر هم از این دست مدیران دیده می‌شوند. سوال، این است که افراد مزبور با چه پیشینه‌ای از این صندلی‌های مهم سر درمی آورند؟ آیا وظایفی که منصوب کنندگان آنها بر روی دوش شان گذاشته‌اند، برای جامعه روشن است؟ قطعا نیست و همین ابهام است که چنین نصب‌هایی را با انتقادات گسترده رو‌به‌رو می‌کند. شاید از نگاه برخی، این انتصابات در راستای تحقق خواسته به حق جوانگرایی در سطح مدیریت صورت گرفته، اما پرسش این است که؛ چرا در این ورزش – و در خیلی جا‌های دیگر – کاری که فحوا و عمق آن مورد پذیرش و درست است، مثل همین جوانگرایی در سطح مدیریت را به شکلی پیش می‌بریم و آن را آلوده به لابی‌های پشت پرده و اهداف خاص می‌کنیم که اصل و اساس آن زیر سوال می‌رود؟ یعنی هرگاه که قرار است پروسه جوانگرایی و اعتماد به مدیران جوان سر و شکل عملیاتی به خود بگیرد، امثال اینها باید پایشان وسط بیاید؟ به همین دلیل است که جامعه این حرف‌های زیبا را وقتی از دهان مبارک مسئولان خارج می‌شود، باور نمی‌کند و به همین علت سرانجام کار‌ها به ناکجاآباد می‌رسد!


چه کسانی برای پرسپولیس تصمیم می‌گیرند؟
هنوز سرمربی پرسپولیس مشخص نشده است. سرخپوشان در بیانیه‌ای رسمی که روی خروجی رسانه خود قرار داده‌اند، نوشته‌اند: ما بدون سرمربی خارجی هم مسیر قهرمانی را می‌رویم و ... بیانیه‌ای که شاید در ظاهر قدرت نهان این تیم را برای قهرمانی در تنگنا‌ها به رخ بکشد - که البته به واقع همواره چنین روحیه‌ای داشته است-، اما در باطن ماستمالی کردن شاهکار‌های خودشان است. قبلا در همین کیهان ورزشی به آقایان هشدار داده بودیم که اتکا به جریانات مخرب و مسموم دلالی جز شکست فرجامی ندارد، اما گوش شنوایی وجود نداشت و پروسه شکست خورده گاریدو درس عبرت نشد. بعد از رفتن آن مربی دوباره گزینه " دور باطل " را برگزیدند و وقتی در معرفی مربی خارجی جدید در روز وعده که مقرر کرده بودند ناکام شدند، از حماسه‌های پرسپولیس صحبت کردند و بیانیه نوشتند. این افراد که حکم " کف روی آب " را برای پرسپولیس دارند، به جای آنکه از روحیات تاریخی این باشگاه سخن بگویند، بهتراست کمی هم از روش مخرب مدیریتی شان که کم ضرر و زیان مالی به بار نیاورده، صحبت کنند. با این نوع مدیریت کوچه و بازاری و حرف‌های پوپولیستی، دیگر کسی فریب نمی‌خورد. ابتدا باید مشخص شود که چه کسانی در پس پرده برای این تیم محبوب و این سرمایه بزرگ نسخه می‌پیچند. باید روشن شود که پرسپولیس در کدام دام گرفتار شده است. برخی از ویرانی‌ها در پس هزاران قهرمانی نیز پنهان نخواهد شد!

 

حمید ترابپور 

آخرین اخبار