فرصت نجات و تحول در فوتبال را از دست ندهید
کیهان ورزشی-
اولویت اصلی برای مسئولان ورزش
اصلاح ورزش و نجات رشتههایی مثل فوتبال باید در نیت و دیدگاه و عملکرد مسئولان، هدف و اولویت اصلی باشد. برای انجام این کار وتحقق این هدف ملی - که خواسته به حق و مطالبه منطقی مردم و علاقهمندان ورزش است - باید از هر ابزار و وسیله مشروع و قانونی استفاده کرد. اگر مسئولان و مدیران ورزش از این ابزار به درستی و به جا استفاده نکنند، آن وقت بدون تردید سوءاستفاده چیها، فرصت طلبها، منفعت پرستها و خلاصه عناصر و باندهای مزاحم از آنها در جهت منافع شخصی و اهداف باندی خود بهره خواهند برد. مثلا و بدون تعارف عرض کنیم که برگزاری " انتخابات" برای انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال یا هر فدراسیون دیگری با توجه به اینکه پای اهل فن و رای و نظر کارشناسی و خلاصه" خرد جمعی" به میان میآید، میتواند تاثیر بسزایی بر " انتخاب اصلح" داشته باشد، اما همه میدانیم که این عبارات فقط روی کاغذ زیبا و معنادار هستند و در عالم واقع و مرحله عمل، باندبازی و لابیگری و وعده وعید و باج دادن و... کاملا منافع ملی و مصلحت ورزش و خرد جمعی را به حاشیه برده و سرنوشت آرا را مشخص میکند. معمولا کسی بر کرسی ریاست فلان رشته - مثلا همین فوتبال - تکیه میزند که در باندبازی و باج و وعده وعید دادن، چیره دستتر از رقبا و در لابیگری با افراد و تشکیلات متنفذ، قویتر عمل کند.
ژست و شعار " دموکرات "بودن!
در چنین شرایطی که قرار است از یک روش عقلایی و منطقی و در جهت منافع ملی و مقابله با فرصت طلبها و دلالها و آویزانها و... استفاده کنند، مسئولان نباید به بهانه اینکه انتخابات باید دموکراتیک باشد و ما آدمهای دموکراتی هستیم و اینطور حرفها، اجازه دهند که جریانات ضد ورزش در انتخابات دخالت و آن را به نفع خود مهندسی کنند و با چنگ انداختن به مناصب مهم و کلیدی، در خدمت منافع و جاه طلبیهای خود به کار بگیرند و مسئولان ما هم دل شان خوش باشد که خیلی" دموکرات" هستند و در ماجرای فلان انتخابات، " دموکرات" عمل کردهاند ...؟! در حالی که همانطور که در فراز آغازین این نوشته آوردیم، وظیفه و ماموریت اصلی مسئولان ما این است که ورزش را اصلاح کرده و رشتههای مردمی و پرطرفدار را از چنگ رخنه کردهها و منفعت جویان نجات دهند، نه اینکه همه هم وغم شان این باشد که به عدهای فرصت طلب و جاه پرست ومنفعت جو و... ثابت کنند که آدمهای خوب و دموکراتی هستند؟!
" خرد جمعی " و " انتخاب اصلح "
تاکید میکنیم برگزاری انتخابات و مشورت و به کارگیری" خرد جمعی" برای انتخاب " اصلح"، اقدامی عقلایی وامری پسندیده است، اما به شرط اینکه بازیچه دست باندهای مخرب نشود و آنها نتوانند با این حربه - که به طور منطقی باید در جهت منافع ملی حرکت کند - جایگاه خود را تثبیت کنند. در این باره حاکمیتها و دولتها نباید منفعل و شعار زده عمل کرده و رشتهای مهم و پرطرفدار و حساس مثل فوتبال را به امان جریانات ضد ورزشی و دلالی و فرصت طلب رها کنند. برخلاف القائات و تبلیغاتی که اتفاقا خیلی وقتها از سوی قلمهای اجیر شده و بلندگوهای تطمیع شده پخش و منتشر میشود، هیچ جای دنیا هم اینطور نیست و در پیشرفتهترین کشورها وحرفهایترین سطح ورزش، هیچ حاکمیت و دولتی، ورزش را به امان مشتی فرصت طلب و باندهای دلالی و جریانات نفوذی و رخنه کرده رها نمیکند و اتفاقا خیلی قرص و محکم مراقبند طوری برنامه ریزی و رفتار کنند که در جهت اهداف تعیین شده و مصلحت ورزش کشورشان باشد. منظور و غرض ما از این سخن روشن است. همه حرف ما این است که هیچ آدم سالم و عقل سلیمی نمیتواند با دموکراسی و خرد جمعی و اصل مشورت وانتخاب اصلح و... مخالف باشد ولی باید از این ابزار کارساز و راههای عقلایی و... به گونهای ظریف و حساب شده بهره برد که عملا به نفع ملک و ملت بوده و نتایج مثبت آن عاید ورزش شود.
در این باره مسئولان ورزش (وغیر ورزش) باید هر کدام در هر جایگاهی که هستند، به گونهای دقیق و قاطع و دلسوزانه عمل کنند که هیچ فرد فاقد صلاحیت یا امتحان پس داده و... اصلا اجازه و فرصت ورود به عرصه انتخابات یا مجمع انتخاباتی را نداشته باشد، چه برسد به اینکه بخواهد با خریدن رای این و آن و لابی کردن، سکان مدیریت فوتبال را در دست بگیرد.
باید از یک زمان و جایی شروع کرد
اگر قرار است که تحول در ورزش در مرحله حرف باقی نماند، باید بالاخره از یک زمان و یک جا شروع کرد و مردانه و قاطعانه و شجاعانه وارد عمل شد. اگر امروز و برای انتخابات در پیش روی فوتبال همین حالا فکری نشود و تدبیری کارساز و چارهای اساسی نیندیشیم و دوباره کار را به دست امتحان پس دادههای مردود بسپاریم و این دور باطل را تکرار کنیم، در آینده هم اوضاع فوتبال همین خواهد بود که هست، روزگاری که به هیچ وجه رضایت بخش نیست، وضعیتی که البته برای عدهای غریبه و فرصت طلب وچسبیده به فوتبال کاملا بر وفق مراد است و اگر اهالی فوتبال از حال وهوای تحمیل شده دلخورند و با آن صفا نمیکنند، در عوض سال هاست که این جماعت بیگانه با فوتبال و اصل ورزش - ولی مهاجم و رخنه کرده - حسابی و به انحای گوناگون از مواهب آن بهره میبرند و ...
رخنه غریبهها و فرصت طلبها، اصلیترین دلیل سقوط رشتههای ورزشی!
صد البته یکی از دلایل مهمی که موجب شده فوتبال و رشتههای مستعد دیگری مثل بسکتبال (که تا همین چند سال پیش، از قدرتهای اول آسیا بود و حالا در منطقه غرب قاره کهن هم محلی از اعراب ندارد) یا ... به این وضعیت ناخوشایند گرفتار آمده و خیلی پایینتر از جایگاه اصلی و توان بالقوه خود قرار بگیرند، وجود همین عناصر غریبه با ورزش و باندها و جریانات فرصت طلبی است که ورزش را به محلی برای کاسبی و منفعت جویی خود تبدیل کردهاند. این است که ما نیز مثل همه دلسوزان سخت اعتقاد داریم که این روزگار باید تغییر کند و مسئولان برای دست زدن به تحول بیش از این دست دست نکنند و زمان را هدر ندهند و به تعبیر آقای دنیامالی، " پوست اندازی در ورزش" را برخلاف میل و خواسته طرفداران وضع موجود شروع کنند.
پرونده فساد در فوتبال به کجا رسید؟!
بالاتر اشاره شد - والبته همه میدانیم - کسانی هستند که به خاطر منافع نامشروع و حفظ جایگاههای بادآورده و سفارشی خود واستفاده از مواهب گوناگون، از مفاهیم و اقداماتی، چون تغییر واصلاح و تحول و فسادستیزی و سم زدایی و... بیزار و هراسناک هستند و با چنگ ودندان و لطائف الحیل مانع از عملی شدن این اقدامات میشوند. حرف ما این است که اگر در ایجاد تحول و مبارزه با فساد جدی هستیم باید سریع وصریح و قاطع با این عناصر وجریانات مزاحم وضد ورزش مقابله کنیم. برای مثال چند ماهی است که بحث" پرونده فساد در فوتبال" - که مربوط به یکی از تیمهای استان کرمان میشود - مطرح شده و پای تنی چند از مسئولان و معاونین فدراسیون و کسانی از بخشهای دیگر مرتبط با فوتبال - مثل رسانهها - در میان است، اما جز انتشار چند خبر پراکنده در این باره هیچ اتفاقی در جهت روشن شدن تکلیف این پرونده و برخورد با متخلفان و خاطیان احتمالی صورت نمیگیرد. این وضعیت چه معنایی دارد؟ آیا با این گونه روشها و برخوردها و مماشات کردن و وقت را هدر دادن و... میخواهیم ریشه فساد و تخلف را در فوتبال و ورزش بخشکانیم؟!
ورزش را از دست "مدیرنما"ها نجات دهید
یک نفر از مسئولان قد ونیم قد این پرونده بیاید برای مردم و علاقهمندان ورزش توضیح دهد که دلیل دست دست کردن در این مورد - دقت کنید، این فقط یک پرونده این چنینی در فوتبال و ورزش ماست - چیست؟ آیا مردم علاقهمند به ورزش و دوستداران فوتبال چیزی به خلافکارها و مفسدان و سوءاستفاده چیها بدهکار هستند؟ آیا منافع ورزش باید قربانی منافع مشتی فرصت طلب ناشسته رو شود؟ آیا میخواهید این پرونده هم به سرنوشت پرونده ویلموتس دچار شود؟ آیا کسانی با کمک افراد متنفذ و ظاهرالصلاح - که حتما پایش بیفتد از عدل علی (ع) هم سخن میگویند - تصمیم گرفتهاند این پرونده هم مثل پرونده " فساد در فوتبال" که بیش از ده سال پیش با آن هیاهو و سروصدا واتلاف وقت وانرژی در مجلس شورای اسلامی تشکیل شد - والان لابد در بایگانی مجلس خاکمی خورد - مشمول مرور زمان شده و در بایگانی دادگستری فلان استان زیر غبار و گرد وخاک مدفون شود؟!
بازهم تاکید میکنیم - و تا فرصت داریم مینویسیم - که برای ایجاد تحول باید پیش از هرکاری ورزش را از دست آدمهای مخل و مزاحمی که آن را به ابزار کاسبی ومحلی برای فرونشاندن عقدههای جاه طلبانه و کمبودهای شخصیتی خود تبدیل کردهاند، نجات داد، مدیرنماهایی که متاسفانه سال هاست ملخ وار از سروکول ورزش بالا میروند و دست بردار هم نیستند.
جایگاه فعلی در شان ورزش ایران نیست
آقای تاجرنیا که به تازگی مسئول هلدینگ خلیج فارس شده، در جایی گفته است: " رده دهم در شان تیم استقلال نیست". حرف کاملا درستی است، اما از ایشان میپرسیم پس چرا این تیم در رده دهم جدول لیگ ایستاده است؟ آبا اجنه چنین بلایی سر آن آوردهاند؟ آیا رقبا تبانی کردهاند؟ آیا دشمنان خارجی و بدخواهان ورزش این مملکت توطئه کردهاند؟ آیا ایشان یا هر کس دیگری که بخواهد پاسخ منطقی وعلمی به سوال ما بدهد، میتواند عامل دیگری به غیر از" مدیریت" را نام ببرد؟ ما معتقدیم جایگاه فعلی در شان ورزش پرمایه و فوتبال مستعد ایران نیست و دلیل اصلی آن را عامل" مدیریت" میدانیم. تا زمانی که این موضوع جدی گرفته نشود و به هر دلیلی (مثل اثبات دموکرات بودن! و باند بازی و جناح گرایی و ...) سرنوشت رشتههای مختلف ورزشی را به دست هرکس و ناکسی رها میکنیم و تا وقتی که اجازه میدهیم فرصت طلبها انتخابات فدراسیونهای ورزشی را مهندسی کنند، جایگاه ورزش ما همین خواهد بود که هست، البته اگر بدتر نشود...
سید محمدسعید مدنی