سرنوشت فوتبال در دست " اختاپوس ها "
کیهان ورزشی-
سپردن کار به دست افراد نابلد ، نامردی و خیانت به مردم و کشور است". این جمله ای است که چندی پیش آقای رئیس جمهور محترم در جمع گروهی از سیاسیون بر زبان آوردند ، حرفی که البته روشن است مخاطب آن فقط اهل سیاست نیستند و در هر حوزه ای - از جمله ورزش - که پای احساسات و مطالبات مردم و منافع ملی در میان است ، معنا دارد. این حرف همان موقع بهانه نوشتن حداقل دو مطلب مفصل و یک سرمقاله در همین کیهان ورزشی شد ، حرفی عقلایی ومنطقی که ریشه در آموزه های دینی و توصیه های مکتب اهل بیت(ع) هم دارد. این سخن جاوید صادق آل محمد(ص) است که می فرماید: " از نظر من فرقی نمی کند که امور مردم را به دست ناشی بسپارید یا خائن[ چون نتیجه آن یکی است و آن ، خرابی امور اجتماعی و مردمی!]" و باز هم ایشان (ع) است که می فرماید :" در سپردن گوسفندها و حیوانات خود سعی می کنید کار را به دست بهترین ومطمئن ترین چوپان ها بسپارید[ چطور درباره سپردن امور مردم و جامعه وسواس لازم را ندارید و بی دغدغه عمل می کنید؟] و...
راستی آن است که در ورزش ما از این بی مبالاتی ها و غفلت ها و به قول آقای رئیس جمهور، " نامردی ها" زیاد صورت گرفته و متاسفانه هنوز هم می گیرد. اگر قرار است واقعا ورزش درست شود و در آینده در مسیر شایسته حرکت کند ، باید اقدامات اصلاحی زیادی صورت گیرد و دست باندها و عناصر و سوگلی ها و سفارشی ها کوتاه شود ، کسانی که وجودشان جز ضرر هیچ عایدی برای ورزش نداشته اما بر کسی روشن نیست که فلسفه حضور اینگونه عناصر - که غالبا ریشه درآب و خاک ورزش هم ندارند - و بدتر از آن ، سپردن مسئولیت های مهم به آنها چیست؟
همه دیدیم و شنیدیم که چند ماه پیش ماجرای پرونده فساد در فوتبال که به یکی از تیم های متمول استان کرمان مربوط می شد ، توجه اهالی ورزش را جلب کرد. در این پرونده پای چند تن از مسئولان رده بالای فدراسیون فوتبال - و البته همپالکی ها و همدست های رسانه ای وغیر رسانه ای شان - در میان است. ما هم مثل خیلی از اهالی ورزش در آن موقع سوال کرده ایم و حالا هم از آقایانی که مسئولیت اداره رشته مهم و حساس فوتبال را- که درست یا نادرست ، قلب و دیده میلیون ها طرفدار را به خود جلب کرده - بر عهده دارند ، می پرسیم آیا در فوتبال آدم قحط است که اصرار دارید کسانی را به عنوان معاون و مشیر ومشار دور خود جمع کنید که یا اساسا مجهول الهویه و غریبه اند یا آشنایانی هستند که اهالی ورزش به خاطر سابقه و عملکردشان(مثلا در داوری وقضاوت) ذهنیت مثبتی نسبت به آنها ندارند ؟!
حالا هم می پرسیم علت اینکه تکلیف این پرونده روشن نمی شود ومتهمان سر و مر وگنده در اینجا وآنجا به دنبال زندگی روزمره وکار وکاسبی خودشان هستند، چیست؟ آیا مسائل قانونی وپیگیری های اداری مانع از روشن شدن تکلیف این پرونده و متهمان آن بوده یا اینکه آنطور که در شهر شایع شده ، قرار است با معطل کردن و... بساط ماستمالی فراهم و بعد هم مثل خیلی از پرونده ها - از جمله ویلموتس بلژیکی - همه چیز مشمول " مرور زمان" شود و باز روز از نو ، روزی از نو؟!
البته این فقط یک نمونه تازه بود تا بر اساس وظیفه بگوییم آنهایی که دل شان به حال ورزش می سوزد ، آنها که واقعا صادق هستند و می خواهند در این حوزه قدمی مثبت بردارند و دل مردم را شاد کنند و آنهایی که در عرصه ورزش کشور مسئولیت دارند ، نباید درباره این اتفاقات و شلتاق نامحرمان انگل صفت منفعل و بی تفاوت عمل کنند. " نامردی" در حق ورزش را باید تمام کرد . پیکر ورزش از این " نامرد"ها و "نامردی "ها سخت مجروح است. باید شرایطی را فراهم آورد که عرصه برای ورود این افراد رخنه کرده و سفارشی های نالایق که با عملکرد منفی خود - خاصه در انتخاب اصحاب و همکاران - جز خرابی وعقبگرد چیزی برای حوزه کاری شان به ارمغان نیاورده اند ، کاملا تنگ ومسدود شود. همه می دانیم این افراد وجریانات که مستقیم و غیرمستقیم برکار وبار ورزش تاثیر می گذارند ، شرایطی فراهم آورده اند که اولا خیلی از افراد سالم و دارای کارنامه مثبت و شناسنامه به خاطر حفظ شخصیت و جایگاه خود نزد مردم ، عطای ماندن را به لقایش بخشیده اند وثانیا هرکسی را که به قصد اصلاح و خدمت وارد حوزه مسئولیت در ورزش می شود، با فشارها و ابزارها وتهدیدها و... وادار می کنند دست از برنامه های اصلاحی خود بردارد و در جهت منافع و خواسته های آنها حرکت کند. خلاصه آنها کاری کرده اند که در بخش های مهمی از ورزش ، نه آدم سالم بتواند دوام بیاورد و نه بتوان کار سالم انجام داد.
اینکه همه می بینیم در رشته ای مثل فوتبال با وجود آدم های مختلفی که به عنوان مدیر ومسئول و... می آیند و می روند، اتفاق خاصی در جهت اصلاح خرابی های انکارناپذیر صورت نمی گیرد ، دقیقا ریشه در همین ماجرا دارد ، ریشه در این واقعیت که تکلیف فوتبال را نه فلان فرد ورئیس و... بلکه جریانات اختاپوسی وشبکه های پنهان وپشت پرده تعیین می کنند و رئیس و مسئول – هر کسی که هست - باید تابع و مطیع آنها باشد تا هم با رو کردن" نقطه ضعف "های احتمالی اذیتش نکنند و هم بتواند صندلی دلربای مدیریت را حفظ کرده و به عمر ریاستی خود تداوم بخشد و... !
بنابراین دوباره تاکید می کنیم اصلا مهم نیست که مثلا رئیس فدراسیونی مانند فوتبال چه کسی باشد، عمرو یا زید ، سیاسی یا ورزشی ، آبی یا قرمز . او باید تابع محض جریانات اختاپوسی و باندهای پدرخوانده باشد و... این است که عرض می کنیم باید تعارف و تغافل را کنار بگذاریم و با واقعیات ، شجاعانه ومدبرانه برخورد کنیم . باید ورزش و فوتبال مملکت را از دست نامحرمان نجات داد و در یک کلام ، با سپردن کار به دست مردان لایق و شایسته، نامردی در حق ورزش را تمام کرد ...
سید محمدسعید مدنی