03/شهريور/1404
|
22:21
|
کد خبر: ۹۱۲۰۴
۱۱:۲۱
۱۴۰۴/۰۶/۰۳
جایگاه "تخصص‌گرایی" و "شایسته‌سالاری" در ورزش کجاست؟

دلال‌ها کم بودند، رمال‌ها و جادوگرها هم اضافه شدند!

کیهان ورزشی- 

 

کار‌های اساسی انجام نشده، مسائل بلاتکلیف

در ورزش کار‌های زیادی وجود دارد که انجام نشده و نمی‌شود، در حالی که اگر ورزش می‌خواهد حرکتی روان‌تر وسریع‌تر در مسیر پیشرفت داشته باشد، باید حتما این کار‌ها انجام گیرد و برای اصلاحات و تغییرات ساختاری و بالاخره ایجاد تحول، مسائل و مشکلات لاینحل و روی زمین مانده حل وفصل شود. به بیانی دیگر تا آن کار‌های اساسی صورت نگیرد و مشکلات حل نشود، پیشرفت و بهتر و قوی‌تر شدن ورزش - که مطالبه‌ای عمومی و خواسته‌ای طبیعی است - در حد حرف زدن  باقی می‌ماند و از ورزش انتظاری بیش از این که حالا هست، نمی‌توان داشت.

حوصله کار سخت و پر دردسر ندارند!

این کار‌ها انجام نگرفته و مشکلات و مسائل حل نشده و بلاتکلیف مانده، فقط به این دلیل که پردردسر است و مسئولان ورزش در دوره‌ها و مقاطع مختلف حال و حوصله انجام اینطور کار‌های سخت، ولو حیاتی را ندارند و این مسائل و مشکلات حل نمی‌شود، چون کسانی که وظیفه اصلاح امور را دارند، عملا نشان داده‌اند که فاقد شجاعت لازم برای درافتادن با این مشکلات و کنار زدن و ریشه کن کردن مسئله آفرینان - که مثل خوره سال هاست به جان ورزش افتاده و مثل کنه به آن چسبیده‌اند - هستند.

کار‌هایی که باید روزی انجام شود

همانطور که بالاتر نوشتیم - و در شماره‌های پیشین نیز به کرات نوشته‌ایم - اگر واقعا قرار است روزی ورزش سامان پیدا کند و از چنگ فرصت طلب‌ها و عناصر طماع و دلال‌های مداخله گر و مخرب نجات یابد وهرگونه فعالیت و برنامه و مسابقه و اعزامی، در جهت پیشرفت و بهتر و قوی‌تر شدن باشد، باید آن کار‌ها انجام و آن مشکلات برطرف شود. با اینکه ما سال هاست به سهم و توان و در حد فهم خود در این باره می‌نویسیم و مسئولان محترم را به پرداختن به این موضوع تشویق می‌کنیم و ضرورت آن را برای بهتر شدن حال و روز ورزش یادآور می‌شویم، اما عملا هیچ اتفاقی نمی‌افتد و کماکان در بر همان پاشنه قبلی می‌چرخد و روزمرگی‌ها و کار‌های تکراری و کلیشه‌ای بر حل مسائل اساسی وانجام کار‌های حیاتی و ضروری می‌چربد و در این باره هم مثل خیلی از حرف‌های دلسوزانه و توصیه‌های هشدار دهنده، گوش شنوایی نزد مسئولان پیدا نمی‌شود. البته خود را به ندیدن و نشنیدنِ زدن و بی اعتنایی مسئولان و مدیران موجب نمی‌شود ما به وظیفه حرفه‌ای و وجدانی خود عمل نکنیم.

گرچه دانی که نشنوند، بگوی

هرچه دانی ز نیکخواهی و پند

حرف‌های آقای باهنر

 باری، اتفاقا چند روز پیش مصاحبه یکی از نمایندگان سابق مجلس (آقای محمدرضا باهنر، برادر شهید بزرگوار آقای محمد جواد باهنر) را که به تازگی انجام شده بود، می‌خواندم. در این مصاحبه مفصل و عمدتا درباره مسائل سیاسی واجتماعی به نکته‌ای برخوردم که به موضوع این نوشته مربوط است و معلوم می‌شود متاسفانه ملاحظه کاری و مصلحت اندیشی‌های خودخواهانه و کاملا در تضاد با دیدگاه انقلابی و حتی شرعی و مخالف منافع ملی و... اختصاص به ورزش ندارد و به شکل " اپیدمی" درآمده و خیلی از مسئولان و مدیران در حوزه‌های دیگر هم چنین فکر کرده و بی عملی و ترک فعل‌های خود را توجیه وماستمالی می‌کنند!

عمر دوساله مسئولیت!

تا عنان قلم از دست مان در نرفته، برگردیم سر حرف خودمان. جمله آقای باهنر این بود که (البته ما نقل به مضمون می‌کنیم) " وقتی به بعضی از وزرا می‌گوییم برای اقتصاد کار اساسی و ریشه‌ای انجام دهید، جواب می‌دهند عمر وزارت در این مملکت دو سال است و به همین علت حوصله ورود به کار‌های پردردسر را نداریم"!

 ایشان البته به یکی از وزرا که در حوزه اقتصادی کار می‌کند، چنین حرفی زده و چنین جوابی شنیده است. بد نیست داخل پرانتز این نکته را هم اضافه کنیم که با دیدن این سوال و جواب خیلی خوب متوجه می‌شویم چرا مشکلات  اقتصادی و معیشتی مردم - که داد و فغان همه را به آسمان برده - حل نمی‌شود و انتقادات علمی و واقع نگرانه و هشدار‌های مکرر کارشناسان دلسوز واقتصاددانان واقعی (نه آنها که خود مسبب به وجود آمدن این اوضاع هستند و تقریبا در همه مقاطع خط وربط اقتصادی را به دولت‌ها حقنه و تحمیل کرده و با هنرنمایی تمام و فرصت شناسی، به وقتش نقش منتقد و معترض را هم بازی می‌کنند!) راه به جایی نمی‌برد. از داخل پرانتز بیرون بیاییم.

کار‌های روزمره و کلیشه‌ای

البته ما در ورزش از مسئولان صراحتا این حرف را در پاسخ به انتقادات دلسوزانه و هشدار‌های مکرر خود نشنیده‌ایم، اما چنانکه بار‌ها نوشته‌ایم، دلیل اینکه اشکالات ساختاری حل نمی‌شود، جز این نمی‌تواند باشد که اکثر قریب به اتفاق مسئولان و مدیران ورزش حوصله دردسر وهمت انجام کار‌های ریشه‌ای واصلاحات اساسی و مبارزه با مفاسد را نداشته‌اند و، چون عمر مدیریتی خود را کوتاه می‌بینند، به کار‌های " روتین" و روزمره و اقدامات تکراری بسنده می‌کنند.

کارنامه مشترک همه مدیران ورزش

این است که در یک سنجش دقیق و ارزیابی منصفانه تقریبا عملکرد و کارنامه همه مدیران ارشد ورزش (قبلا رئیس سازمان تربیت بدنی و معاون رئیس جمهور و فعلا وزیر ورزش و جوانان) از هر دولت و گرایش وشعاری (سازندگی، اصلاح طلب، مهر ورز، تدبیر و امید، خدمتگزار و در حاضر وفاق ملی) یکسان و شبیه به هم و تکراری است و این آقایان مدیر علی رغم تعلق به گرایش‌های سیاسی مختلف - و گاه متضاد - در نحوه رفتار و عملکردشان، کارنامه‌ای  مشترک دارند!

البته شعار، زیاد می‌دهند!

تقریبا همه این روسا و وزرا در مرحله حرف و شعار و سخنرانی، قول اصلاحات و تحول می‌دهند، از سپردن کار به دست متخصصان و اهل فن می‌گویند و یکی از اهداف خود را فساد زدایی و قلع وقمع جریانات وعناصر فرصت طلب و باند‌ها اعلام می‌کنند، اما در عمل هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد و همانطور که گفتیم  روال ورزش همان است که بود، البته اگر بدتر نشده باشد!

 چه گلی به سر ورزش زده‌اید؟

برای نمونه می‌پرسیم طی یک سال اخیر در حال وهوا و شرایط کلی ورزش چه تغییر ملموس وکدام تحول محسوسی صورت گرفته است؟ آیا ورزش مسیر جدیدی در پیش گرفته که آن را از دوره وزیران دولت قبلی متمایز می‌کند؟ سوال ما منطقی و واقع گرایانه است و امیدواریم به حساب خط بازی‌های مرسوم و معمول و اغلب بی حاصل  نگذارید. می‌گوییم " یک سال اخیر"، زیرا در مدیریت ورزش تغییراتی رخ داده و وزیر جدید در بدو مسئولیت خود، در روز اخذ رای اعتماد از مجلس، در مصاحبه‌ها و اظهارات و... یکسره حرف از اصلاح و تحول و فسادستیزی و... می‌زد و حالا خوب است خود آقایان عملکرد یکساله خود را بررسی و نتیجه آن را در رسانه‌ها منعکس کنند و با سند و مدرک نشان دهند که چه تحولی صورت گرفته و خلاصه چه گلی به سر ورزش زده‌اند که اسلاف آنها نزده بودند. آنها کدام مشکل را برطرف کرده‌اند که قبلی‌ها از حل آن طفره می‌رفتند یا درمانده بودند؟

اراده‌هایی که نمی‌خواهند ورزش درست شود

راست است و قابل کتمان هم نیست که اراده‌ها و جریاناتی در کار هستند که قدرت شان از مسئولان ورزش بیشتر است و به همین دلیل مانع از تغییرات اساسی واصلاحات بایسته می‌شوند. این اراده‌ها و جریانات منافع و جایگاه خود را در " حفظ وضع موجود" می‌بینند و با هر گونه تغییر واصلاحی مخالف هستند و در برابر هر تلاشی که قرار است در این جهت صورت بگیرد، به شدت مقاومت می‌کنند. همین اراده‌ها وجریانات موجب می‌شوند که مسئولان ورزش سراغ حل مسائل اساسی و انجام کار‌های لازم و جراحی ورزش نروند و وقت خود را به روزمرگی و زدن حرف‌های بدون عمل و وعده‌های دلخوشکنک بگذرانند تا دوره مسئولیت شان بدون دردسر تمام شود!

دست‌های ناپاکی که دست بردار نیستند!

این در حالی است که ورزش به نظر کارشناسان، سخت گرفتار است و دست‌های ناپاک آن را آلوده کرده‌اند و دست بردار هم نیستند. باید در کمال تاسف اذعان کرد که اراده جریانات منفعت جو و رخنه کرده، برای رسیدن به اهداف تخریبی خود خیلی قوی‌تر از اراده کسانی است که (حداقل در ادعا و حرف‌های رسمی) برای اصلاح و پیشرفت ورزش مسئولیتی را می‌پذیرند.

با چه زبانی باید گفت و نوشت؟!

واقعا متحیر مانده‌ایم که با چه زبان و ادبیاتی باید بگوییم و بنویسیم و هشدار دهیم که این ورزش "بیمار" است و باند‌های فرصت طلب و منفعت جو با رفتارهای" مافیا گونه" آن را در خدمت منافع خود به کار گرفته و برای رسیدن به منفعت هرچه بیشتر سلامت و پاکی و سرنوشتش را به خطر انداخته‌اند.

آیا فریادرسی نیست؟!

 چگونه و تا کی بنویسیم ورزش مستعد ما - که اگر درست و دلسوزانه و مدبرانه مدیریت شود و کاروبار آن دست متخصصان واهل فن باشد، می‌تواند بسی بیش از این افتخارآفرینی کند تا ورزشکاران برومند و توانا پرچم زیبای کشورمان را در میادین بین المللی به اهتزاز درآورند و سرود پرمعنای ایران اسلامی مترنم شود - عرصه جولان و میدانداری رمال‌ها و دلال‌ها و شارلاتان‌ها و جادوگر‌ها و انواع و اقسام جریانات آلوده و باند‌های فاسد شده است؟ آیا فریادرسی نیست؟!

رمال‌ها هم اضافه شدند!

  در روز‌های اخیر چند خبر درباره دخالت آدم‌های شیاد و فریبکار در کاروبار فوتبال شنیده‌ایم که با ادعای طلسم و جادوگری و این اراجیف ومزخرفات، عده‌ای از مربیان و بازیکنان و حتی مدیران! و مسئولان؟! را وادار کرده‌اند به همکاری با آنها تن دهند. جریان دلالی کم بود، حالا جریان رمالی هم به عنوان یک رقیب جدی وارد میدان شده است! واقعا مایه تاسف است ورزشی که ریشه در تاریخی دیرپای وفرهنگ شکوهمند پهلوانی دارد، به صحنه رقابت میان دلال‌ها و رمال‌ها و جادوگر‌ها تبدیل شده است!

آقایان! به مردم احترام بگذارید

سخن را جمع کنیم. آقایان مسئول! به مسئولیت و وظیفه خودتان عمل کنید. بس است حرف زدن و عمل نکردن. بس است شعار اصلاح و تحول دادن، اما برعکس آن عمل کردن! این ورزش آماده پیشرفت و جهش است، اجازه ندهید دست‌های ناپاک ونفس‌های آلوده در حق آن جفا کنند ومانع از حرکت رو به جلو و پیشرفت شوند. انتظارات و احساسات این مردم دوستدار وحامی ورزش خیلی با ارزش و گرانبهاست. به آنها نه در حرف بلکه با عمل خود احترام بگذارید و حضورشان در ورزش و حمایت بی توقع شان را قدر نهید و تا می‌توانید خدمت کنید و در جهت کسب رضایت و برآوردن انتظارات به حق آنان (نه دلال و رمال و قوم وخویش و همشهری و هم باندی وهم حزبی و...) از هیچ کوششی فروگذار نکنید که رضای خالق ناظر هم در همین است وبس!

و چه خوش سرود، استاد سخن سعدی:

عبادت به جز خدمت خلق نیست

به تسبیح سجاده و دلق نیست

 

*سید محمدسعید مدنی 

ارسال نظر