11/مهر/1404
|
07:32
|
کد خبر: ۹۱۴۵۰
۱۲:۲۳
۱۴۰۴/۰۶/۲۹
ضربه حیثیتی مدیریت ناشی در ورزش

بازی با غرور ملی و ریشخند عواطف و احساسات مردم و شاد کردن دل بدخواهان ایران!

کیهان ورزشی- 

 

قبل از هر چیز این نکته مهم را یاد آور شویم که مسئولان و تصمیم گیران ورزش ایران باید بدانند که نه خودشان و نه هیچ کس دیگری حق ندارد خواسته و ناخواسته با آبروی ایران و ورزش ایران در میادین بین المللی و صحنه‌های جهانی بازی کنند. به ریش علاقمندان ورزش بخندند و دل مردم عزیز را بشکنند و اسباب و گزک تمسخر و خنده برای بدخواهان و حاسدان این ملک و ملت فراهم آورند تا متلک و طعنه بارمان کنند و... دشمن شاد شوند.

********************

این امری بدیهی و نکته روشن است که یک سرِ رقابت‌های ورزشی برد است و یکسرِ دیگر آن باخت. برد وباخت جرو ذات و طبیعت ورزش است. نامی‌ترین ورزشکاران و قدر‌ترین تیم‌های ورزشی چه در سطح ملی و چه باشگاهی در کنار پیروزی‌ها و کامیابی‌ها، از حریفان شکست خورده و باصطلاح همگی " مزه خاک" را چشیده‌اند! بنابراین دررقابت‌های ورزشی، و رقابت بین ورزشکاران وقوع هر نتیجه‌ای ولو شگفت انگیز و باور نکردنی، طبیعی است و باید آن را باور کرد. تاریخ ورزش دنیا پر از نتایج و اتفاقاتی است که اهالی ورزش از آن آگاه هستند و این سخن ما را به راحتی تایید می‌کنند.

********************

اما این سخن  که یک اصل و قاعده در ورزش است درباره حاکم بودن شرایط و فضایی صدق می‌کند که به راستی" ورزشی" باشد. یعنی هر چیزی سرجای خودش قرار داشته باشد و هرکسی بر اساس صلاحیت و تخصص سرجای خودش نشسته باشد و خلاصه همه چیز به طور " طبیعی" روال و مسیر خود را طی کند.

این سخن امروز و حالای ما نیست  و حرف و هشدار همیشگی و چندین ساله ماست که در ورزش ایران وعلی الخصوص رشته‌هایی مثل فوتبال بسیاری (و باز تکرار و تاکید می‌کنیم بسیاری)  چیز‌ها سرجای خودش قرار ندارد و در خیلی (وباز تکرار و تاکید می‌کنیم خیلی) از مناصب و پست‌های ریز و درشت ورزش آدم‌ها سرجای خود ننشسته و در واقع آنها را غصب کرده‌اند. از ابن روست که ما نیز مثل خیلی از اهالی ورزش و فوتبال با صراحت می‌گوییم شکست اخیر  تحقیر آمیز وبسیار تاسفبار نماینده فوتبال ایران در رقابت‌های سطح ۲ آسیا به هیچ وجه" طبیعی"  نیست و ریشه‌ها ودلایل غیر فنی دارد و هرگز نمی‌توان آن را حداقل در وهله اول در چارچوب مسائل تاکتیکی و فوتبالی تحلیل وبررسی کرد.

********************

 تردیدی نیست که در چهره بستن این شکست فاحش و غیر طبیعی مربی و بازیکن‌های میلیاردی، در جای خود وحوزه وظایف و عملکرد خود حتما و حتما مقصر ومسئول هستند و باید (اگر مدیریتی و نظارتی در کار باشد) به خاطر ضعف‌های مهلک و کم کاری های" تابلو" با آنها برخورد تنبیهی  وانضباطی در خور و مناسب صورت بگیرد و خاصه از سرمربی خارجی این تیم پرسید که طی این مدت و جلسات تمرینی مختلف و اردوی پرهزینه تدارکاتی ترکیه (که ما هم مثل خیلی‌ها هنوز ضرورت چنین اردو‌های بی نتیحه‌ای را که هرساله هم برای این تیم و تیم‌های مختلف تکرار می‌شود، چیست و کدام باند و جریان دلالی آن را برای کسب منفعت شخصی در آستین بیت المال می‌کند؟!) و بالاخره در پنج بازی رسمی انجام شده که هر بازی ضعیف‌تر و پرنقص‌تر از بازی قبل ظاهر شده، چه کرده و کدام قدم را برای برطرف کردن ضعف‌های فاحش این تیم به ویژه در خط دفاع و دفاع تیمی این تیم که بیش از هر جا در بازی ذوب آهن به شکل آشکار به چشم آمد و زنگ خطر را برای این تیم به نحو محسوس به صدا در آورد، چه کرده است؟ از این سرمربی مثلا خارجی! بپرسند بالاخره ترکیب اصلی تیم استقلال کدام است و این همه تغییر و تعویض بازیکنان به چه معنا و برای تحقق کدام اهداف تاکتیکی است؟ و...

********************

 اما ریشه این شکست و امثال آن را صرفا در اینگونه مسائل فنی و تاکتیکی و... دیدن، اسمش خود فریبی و 

مردم فریبی است وموضوع را باید فراتر از این عوامل دید و ریشه مشکلات را باید همه جانبه و در جا‌های دیگر پیدا کرد.

 راست است و اصلاغیر قابل انکار نیست که استقلال (بخوان کلیت فوتبال ما) سال‌های سال است که درست مدیریت و اداره نمی‌شود و حالت محله " بروبیا" پیدا کرده و خاصه در این یکسال و اندی که  مالکیت و مدیریت آن تحت نظر" هلدینگ خلیج فارس" قرار گرفته است. مدیریتی که بیش از هر دوره ومقطع دیگر  عملکرد و نحوه رفتار ومیزان شناخت آن از حوزه تحت مسئولیتش سخت تاسفبار و زیر سئوال است. مدیریتی که بار دیگر این واقعیت را ثابت کرده  که مشکل اصلی و کمبود واقعی این فوتبال پول و امکانات و اردوی خارجی و... نیست بلکه خود " مدیریت" است! مدیریتی که نمی‌داند " تیم سازی" و" تیمداری" با" مهره بازی" و اسراف و ریخت پاش بی حساب فرق دارد. مدیریتی که قدر داشته‌ها و سرمایه هایش را به ویژه در بعد نیروی انسانی نمی‌داند و چم وخم و ظرایف و حساسیت‌های کاری را که بر عهده گرفته نمی‌شناسد و، چون نمی‌شناسد به جای اینکه کاروبار مدیریتی خود را با اتکا به عقلانیت و تجربه و بهره گیری از مشاوران کاربلد و کمیته مجرب وفنی پیش ببرد، بیش از هرکسی گوش به حرف دلالان و کارچاق کن‌ها و عناصر آویزان و طماع وفرصت طلب سپرده و لاجرم حلال همه مشکلات را " پول" و دست کردن در کیسه بیت المال می‌داند و... با نادیده گرفتن" آنچه خود دارد" و دفع مربیانی که ظاهرا جرمشان" ایرانی" بودن است (مثل مجیدی، نکونام، چراغپور، جباری و...) که امتحان خود را به خوبی پس داده و در سال‌های اخیربرای این تیم افتخار و قهرمانی و مقام‌های قابل قبول کسب کرده و... حاضر به باج دادن به باند‌های دلالی نیستند (به همین خاطر بعضا در روستا‌های سمال کشور منزوی شده‌اند! "...   یا حتی طرد و دفع بازیکنانی که سال‌ها برای این تیم با همه وجود زحمت کشیده وکارنامه مثبت و قابل قبولی به نام خود ثبت کرده و... با اشاره و رهنمود، جریانات دلالی، (ونه کمیته فنی که اصلا وجود خارجی ندارد و اگر دارد حالت صوری و نمایشی دارد)  چشم وگوش بسته به سراغ مربیان و بازیکنان خارجی می‌رود و... چون این اقدامات و خرید‌ها  و... هم بر اساس عقلانیت و کار کارشناسی و نیاز‌های واقعی نیست، نتیجه معکوس و منفی  بار می‌آورد، آنچنانکه طی این دوره مدیریتی همه داریم می، بینیم و... چنانکه چند روز پیش در مصاف با تیم معمولی والبته قابل احترام اماراتی دیدیم! مدیریتی که درست از فردای بعد از قهرمانی  تیم درجام حذفی که به رهبری کادرفنی ایرانی واستقلالی  به دست آمد، وداشت مراحل بحراتی را کاملا پشت سر می‌گذاشت و به ساحل ثبات و آرامش می‌رسید و شخصیت خود را بازمی یافت، با دست زدن به تغییرات وسیع وبی امانی (که پیش از آنکه با نظر مشاوران کاربلد و کمیته فنی باشد با اشاره و اراده سایت‌های دلالی و دلالان مشاور نما و شارلاتان‌های فرصت طلب بود) تیم را دوباره با تنش‌ها وچالش‌های جدید مواجه کرد و تمرکز آن را به هم زد و... بحران تازه‌ای را برای آن رقم زد و ...

********************

 حالا وقت آن است که با طرح یک سئوال برای شناخت علل مهمتر ومقصران اصلی‌تر یک مرحله بالاتر برویم و آن سوال این است که: کجا وچه کسانی این مدیران نامدیر و نا آشنا به چم خم کار باشگاهداری و تیمداری را بر این پست‌های حساس که سروکارش با جمعیت میلیونی است می‌گمارند و آنها را عهده دار چنین مسئولیت‌هایی می‌کنند که خواه و ناخواه با میادین بین المللی و حیثیت واّبروی ورزش ایران سروکار دارد؟ آیا این  آقایان مدیران بالادستی (در این بحث منظورمان مدیران ارشد هلدینگ است) برای سپردن این مناصب به افراد ملاک هایی، چون صلاحیت فنی و تخصص و لیاقت وشایستگی و توانایی‌های مدیریتی و تجربه و شناخت و... را در نظر گرفته و می‌گیرند  یا صرفا بر اساس ملاک‌های مسخره و مردودی مثل همشهری بودن وفامیل بازی و جناح محوری وقبیله گرایی و خط وخط بازی و...؟ که بیش از هر چیز نشانه" عقب ماندگی" و بی تفاوتی است، پست‌ها و مناصب مهم اجتماعی را مثل گوشت قربانی بین افراد تقسیم! می‌کنند؟!   پاسخ بر اساس واقعیات و کارنامه روشن والبته مردودی که پیش روی همه قرار دارد، مشخص است. حاضریم قسم بخوریم بعضی از این افراد که عهده دار اداره و مدیریت باشگاه بزرگی مثل استقلال که این روز‌ها سالگرد هشتادمین سال تاسیس آن است، هستند، در عمر خود یک تیم محلی را هم اداره نکرده و از مدیریت تیم‌های زمین خاکی هم عاجزند! ...

********************

سخن را کوتاه کنیم با تکرار و تاکید این سخن همیشگی که مادر و ریشه اصلی وعلت العلل همه مشکلات وناکامی‌های ورزش است:

 اگر کلیت ورزش علیرغم همه داشته‌ها و قوت‌ها واستعداد‌ها و... جز در دوسه رشته محدود از پیشرفت و بالندگی مورد انتظار بر خوردار نیست دلیل آن این است که هنوز در این مملکت ورزش را جدی نگرفته‌ایم و دلیل روشن وغیرقابل انکار آن هم این است که اداره و مدیریت آن را که مخاطب آن جمعیتی به وسعت یک ملت است، نه به دست افرادمتخصص و کار بلد ... بلکه به دست هرکس و ناکسی و اغلب مدیران ضعیف و مردود به عنوان" سهمیه" انتخاباتی و" حق السکوت" سیاسی می‌دهیم.

********************

بعد از شکست فاحش و بسیار تاسفبار ۷-۱ تیم استقلال از حریف اماراتی که درست ۲۴ ساعت بعد از قهرمانی تیم ملی کشتی آزاد در مسابفات جهانی زاگرب اتفاق افتاد طبق معمول هارت و پورت‌ها و تهدید به مقصران و وعده به اخراج فلان کسان و بگیر و ببند و... شروع شد و...، اما بازهم خواهیم دید که بعد از چند روز که آب‌ها از آسیاب افتاد و... بدون اینکه هیج اتفاق خاص و تغییر ملموس ومعنا داری رخ دهد... باز روز از نو روزی از نو! و... آقایان از مقصران اصلی و فرعی  که قرار بود با مقصران این افتضاح (یعنی خودشان!) برخورد کنند، باز مست ومشنگ و سُر و مُر گنده  به همراه  دستیاران و مشاوران رنگارنگ خود از سروکول این فوتبال بالا می‌روند... و به ریش  صغیر و کبیر هم می‌خندند.

********************

و ما نیز برای چندمین بار به صراحت می‌گوییم که آقایانی که تصمیم گیرنده و متولی ورزش هستید، دست از سر ابن ورزش وفوتبال بردارید. کار ورزش را در همه جا وهمه رشته‌ها به دست کاردان بسپارید. فامیل بازی‌ها و داماد وپسرخاله بازی‌ها و ناشی‌ها وکارنابلد‌های جاه طلب وخائن‌های موذی وبلکه نفوذی، دمار از روزگار این ورزش  وفوتبال و باشگاه و... در آورده و با احساسات و عواطف مردم وجوانان از یکسو وبا آبرو وحیثیت ورزش ایران آن هم در شرایط و برهه حساس کنونی از سوی دیگر بازی می‌کنند... ناشی‌های جاه طلب  و فرصت طلب‌های خائن مسلک راکنار بزنید و کار ورزش را در همه جا مثل کشتی به اهلش بسپارید.

********************

 در پایان ذکر این نکته را ضروری می‌دانیم  که ما با علم به اینکه این بار هم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و هیچ گوشی در نزد مسئولان (؟!) برای شنیدن حرف‌های معترضان و منتقدان (از جمله این نوشته) پیدا نخواهد شد و آقایان عقل کل همه چیز دان تره هم برای نظرات دلسوزانه و کارشناسی خرد نمی‌کنند، (واین خود یکی دیگر از نشانه‌های جاهل بودن و مدیر نبودن آنهاست!)، این چند جمله را فقط به احترام عزیزان خواننده‌ای نوشتیم که طی این چند روز با تماس‌های خود با دفتر مجله و همکاران از ما خواستند که در این باره و این افتضاح مدیریتی  و بازی با غرور ملی و این شکست‌هایی که قبل از آنکه معلول قدرت حریفان باشد، به دلیل " ضعف درون" است، بنویسیم و... ما نیز اطاعت کرده ودر حد توان وسواد و بضاعت، نوشتیم... والسلام.

 

*سید سعید مدنی

ارسال نظر