07/مهر/1404
|
03:29
|
کد خبر: ۹۱۵۱۴
۱۲:۵۷
۱۴۰۴/۰۷/۰۵

چشم شما روشن، آقای تاج!

کیهان ورزشی- 

 

مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، اخیراً اظهاراتی مطرح کرده که به‌خوبی عمق ولنگاری و نابسامانی در فوتبال ایران را نشان می‌دهد؛ جایی که هدررفت سرمایه به‌شدت بیداد می‌کند. او در توضیح وضعیت مالی باشگاه‌ها گفته است: «در سال ۱۴۰۳ میزان زیان انباشته به دو هزار و ۱۶۰ میلیارد تومان رسید. اگر کمیته صدور مجوز حرفه‌ای ورود نکند، این عدد می‌تواند در سال جاری به چهار هزار میلیارد تومان برسد. البته این برآورد ذهنی من است، اما در هر حال عدد بسیار بالایی محسوب می‌شود. اگر باشگاه‌ها نتوانند زیان انباشته خود را کاهش دهند و صورت‌های مالی قابل‌قبول ارائه کنند، مجوز حرفه‌ای دریافت نخواهند کرد.»

تاج همچنین افزود: «فقط دو باشگاه در حال حاضر صورت‌های مالی مقبول دارند. از نظر هزینه‌کرد، ما در آسیا جزو چهارمین کشور پرهزینه هستیم و برآورد من این است که امسال حتی به رتبه سوم هم برسیم. ترکیب رقابتی بین باشگاه‌ها متوازن نیست؛ یک باشگاه نزدیک به ۳۰۰ میلیارد هزینه کرده است و باشگاه دیگری بیش از یک همت! در بحث مالکیت، هشت باشگاه وضعیت مشخصی پیدا کرده‌اند که جای امیدواری است. راه بازسازی و استانداردسازی باشگاه‌ها همین مسیری است که آغاز کرده‌ایم. نباید مانند گذشته به‌صورت باری به هر جهت حرکت کنیم بلکه باید اصولی عمل کرده و در جهت استانداردسازی گام برداریم.».

اما عجیب‌ترین بخش سخنان تاج، ادعای او درباره جایگاه ایران در آسیاست. به گفته وی، فوتبال باشگاهی ایران از نظر هزینه‌کرد در میان چهار کشور نخست قاره قرار دارد. این اظهارنظر به‌تنهایی پرده از واقعیتی تلخ برمی‌دارد: زیر پوست فوتبالی فرسوده و ناکارآمد، هزینه‌های سرسام‌آور می‌شود ولی شاهد دستاوردی برای فوتبال ملی نیستیم.

این فوتبال، با وجود ریخت‌وپاش‌های فراوان، در ابتدایی‌ترین نیاز‌ها - از جمله داشتن یک هافبک بازی‌ساز - به مشکل خورده است تا جایی که باشگاه‌های مدعی برای جذب یک بازیکن خارجی به نام آلوز به جان هم افتاده‌اند! در چنین شرایطی، تیمی پرطرفدار با همین هزینه‌های گزاف، مقابل یک حریف رده‌دومی از امارات به‌راحتی شکست می‌خورد و "کیسه گل" می‌شود.

این تناقض آشکار، یعنی هزینه‌های نجومی در کنار دستاورد ناچیز، نشان می‌دهد پول‌ها کجا می‌روند. جریانات دلالی از این آب گل‌آلود بیشترین استفاده را می‌برند و مدیران و مربیان پیوندخورده با این شبکه‌ها مشغول بهره‌برداری شخصی‌اند. سفره‌ای پهن شده که همه بر سر آن نشسته‌اند؛ همه به جز فوتبال ایران که بی‌نصیب مانده است!  

اینجاست که باید خطاب به آقای تاج گفت: «چشم‌تان روشن، جناب رئیس!» فوتبالی که مدیریت در آن چنین ضعیف و ناکارآمد باشد، سرنوشتی بهتر از این نخواهد داشت.

از ادعای یک نماینده مجلس تا شائبه «بده‌بستان‌های پشت پرده»!

شاید اشاره به این موضوع از نگاه برخی قدیمی و دیرهنگام به نظر برسد، اما با توجه به اهمیت ماجرا و سابقه خاک خوردن چنین پرونده‌ها و ادعاهایی، باید به هر بهانه‌ای آن را یادآوری کرد.

چندی پیش علی خضریان، یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره ورود دلالی به بدنه تیم ملی اظهاراتی مطرح کرد؛ ادعا‌هایی که البته با واکنش کادر فنی تیم ملی رو‌به‌رو شد. فرد یادشده سخنانی بر زبان آورد که با شناختی که از امیر قلعه‌نویی، سرمربی تیم ملی، داریم، اگر هم این ادعا‌ها بی‌اساس نبودند، دست‌کم او از آنها بی‌اطلاع بوده است، چرا که سابقه قلعه‌نویی نشان داده در برابر چنین مسائلی سکوت نمی‌کند و اساساً در طول سال‌های فعالیت خود هیچ‌گاه سمت این‌گونه ماجرا‌ها نرفته است.

حال ممکن است برخی از اطرافیان خطا یا لغزشی مرتکب شده باشند، اما در این‌باره، نه می‌دانیم و نه قضاوت می‌کنیم. روی صحبت ما بیشتر با آن نماینده‌ای است که ادعا‌ها را مطرح کرد، بی‌آنکه سند و مدرکی ارائه دهد. البته مخاطب اصلی ما نهاد‌های نظارتی و قضایی هستند؛ همان‌هایی که باید به چنین موضوعاتی ورود کنند ولی متأسفانه نمی‌کنند.

این نهاد‌ها باید به سراغ فرد مدعی بروند، از او مدرک بخواهند و اگر مدرکی وجود داشت، آن را بررسی کنند. اگر هم معلوم شد ادعا‌ها صرفاً در حد شایعه و سخن بی‌پایه بوده، باید با فرد مدعی برخورد قانونی کرد.

عدم پیگیری چنین مواردی و اتفاقاتی مانند انتخاب یک سرمربی سفارشی در تیمی زیرمجموعه فدراسیون، شائبه جدی به وجود می‌آورد. این بی‌تفاوتی‌ها شایعاتی از قبیل «بده‌بستان‌های پشت پرده» را تقویت می‌کند؛ اینکه ادعایی مطرح می‌شود تا در نهایت راه برای حضور فردی خاص روی نیمکت تیمی باز شود.

ما از این موضوع نمی‌گذریم و در آینده باز هم درباره آن خواهیم نوشت.

از "مستطیل سبز" تا "قلب کودکان"

 حرکت زیبای پورعلی‌گنجی

موفقیت‌های کشتی ایران - که حقیقتاً ارزشمند و ستودنی بود - سبب شد حملاتی به اهالی فوتبال و به‌ویژه فوتبالی‌ها شکل بگیرد؛ با این کلیدواژه که «فوتبال حق کشتی را خورده است.»

با آنکه اساساً با چنین مقایسه‌هایی میان رشته‌های ورزشی موافق نیستیم ـ چرا که در سراسر دنیا فوتبال به دلیل تأثیرگذاری اجتماعی و محبوبیت گسترده‌اش ذاتا (naturally) توجه بیشتری جلب می‌کند ـ، اما از سوی دیگر باید بپذیریم که خود اهالی فوتبال و به‌ویژه مدیران این حوزه در دامن زدن به این قیاس‌ها مقصرند. فوتبالی که می‌توانست مایه غرور مردم باشد، به دلیل سوءمدیریت‌ها به "پاشنه آشیل" ورزش کشور بدل شده است!  

با این حال، در دل همین فوتبال هم زیبایی‌هایی وجود دارد که نباید فراموش شود. نمونه تازه‌اش را هفته گذشته دیدیم: مرتضی پورعلی‌گنجی، مدافع سرشناس تیم پرسپولیس، با حضور در یکی از مراکز توانبخشی کودکان موسسه خیریه «بچه‌های آسمان»، لحظاتی صمیمانه را در کنار آنها سپری کرد.

او با کودکان عکس یادگاری گرفت، با آنها گفت‌و‌گو کرد و با حضور خود به آنان انگیزه و روحیه بخشید. حرکت ارزشمند ستاره پرسپولیس نشان می‌دهد که در کنار تمام ضعف‌ها و مشکلات ساختاری، همچنان بازیکنانی در فوتبال ایران هستند که مسئولیت اجتماعی خود را فراموش نکرده‌اند.

مدیران استقلال می‌خندند، هواداران زجر می‌کشند!

هیات مدیره استقلال اخیراً جلسه‌ای با ساپینتو برگزار کرد که خروجی آن ابقای این سرمربی و حمایت کامل مدیران باشگاه از او بود. یک عکس جنجالی از این نشست منتشر شد که در قاب آن، تاجرنیا ـ یکی از عوامل اصلی بحران‌های استقلال ـ همراه با ساپینتو رو به دوربین لبخند می‌زدند. شاید این لبخند، بزرگ‌ترین توهین به جامعه هواداران استقلال باشد.

البته در پس همین لبخندها، حرف‌های زیادی نهفته است؛ مهم‌ترین آن بی‌تفاوتی این افراد به غم و اندوه هواداران استقلال است. چنین لبخندی را شاید حتی مالکان باشگاه‌های بزرگ دنیا پس از فتح قله‌ها هم نزنند!

این‌که عاملان وضعیت بحرانی استقلال و افرادی که مربی و بازیکن برای تیم انتخاب کرده‌اند، جلسه‌ای برگزار کرده و همچنان انتخاب‌های اشتباه خود را تأیید و از آن حمایت کنند، به همان اندازه دردآور است که فقدان کمیته‌ای مستقل و دلسوز در این باشگاه آزاردهنده است.

فعلاً "فصل خنده آقایان" و "خزان تیم" و " موسم اشک‌ریزان هواداران استقلال" است و کاری از دست کسی برنمی‌آید جز اینکه این خنده‌ها را تماشا کرده و زجر بکشد!  

 

*حمید ترابپور 

ارسال نظر