درنگی بر نقش "توخل" در طلاییترین فرصت قهرمانی

کیهان ورزشی-
تیم ملی انگلیس با هدایت توماس توخل، با نمایشی قدرتمند در مرحله مقدماتی، سهمیه حضور در جام جهانی ۲۰۲۶ در آمریکای شمالی را به دست آورد. انگلیس برای هشتمین دوره متوالی به جام جهانی فیفا راه یافته است. این موفقیت در حالی محقق شد که آنها با دو بازی باقیمانده از مرحله مقدماتی اروپا، از سد مرحله مقدماتی عبور کردند. ناتوانی تیم گراهام تیلور برای صعود به جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا، یکی از تلخترین خاطرات فوتبال انگلیس محسوب میشود، اما توخل با هدایت قاطعانه تیم ملی، مانع از تکرار آن تاریخ شد. پیروزی ۵-۰ مقابل لتونی در ریگا، برگ سبز دیگری بود در کارنامه درخشان انگلیس در مرحله مقدماتی. این ششمین پیروزی متوالی تیم ملی انگلیس بود، دستاوردی قابل توجه که با حفظ کلین شیت در تمامی بازیهای مقدماتی همراه شده است. توخل در ژانویه ۲۰۲۵ با امضای قراردادی ۱۸ ماهه، سکان هدایت تیم ملی را از گرت ساوت گیت تحویل گرفت. آنها که در جامهای جهانی ۲۰۱۸ روسیه و ۲۰۲۲ قطر به ترتیب تا نیمهنهایی و یکچهارم نهایی صعود کردند، اینک امیدوارند در جام جهانی ۲۰۲۶ به نتیجهای تاریخی دست یابند.
توخل کلید این معماست
این رویکرد نوین واقعبینانه و عملگرا، عاری از هرگونه پیچیدگی مصنوعی و ناشیانهای که سلبریتیها میسازند، حکایت از آن دارد که شاید این بار، روز موعود فرارسیده باشد.
در راهیم. ما بیستوشش نفرِ "تام" هستیم. این بار، بیش از هر زمان دیگری. این بار، راهی خواهیم یافت، راهی برای به انجام رساندن درست کار. اگر چه دفعه بعدی هم بد نیست و نوبت پس از آن، اما در هر صورت این جام جهانی را نمیخواهید؟
شکوه رنج دیرینه
در طنین اصلی شور و هیجان انگلیسیها برای جام جهانی، تاریخی چندلایه نهفته است. به سادگی فراموش میشود که وقتی تیم ۱۹۸۲، معروف به بیستودو نفرِ "ران"، ترانه "این بار" را منتشر کرد، انگلیس در واقع تنها شانزده سال پیش از آن قهرمان جهان شده بود.
این صحنه همانند آن بود است که اسپانیا در سال ۲۰۱۰ قهرمان شود و سال بعد ترانهای بخواند که "بالاخره، بالاخره میخواهیم شکست نسلهای پیاپی را جبران کنیم". با این حال، منصفانه باید گفت که بیستودو نفرِ "ران" کاری درخشان و اصیل ارائه دادند، با چهرههایی متین و اندوهگین، سرود معروف شان را فریاد زدند ولی از قضا، انگلیسیها این حس را چندین بار تجربه کردهاند: این پناهگاه امن آنهاست؛ شیرهای زخمخورده، آرامش در حسرت، شکست در قالب درامی حماسی و ناکامی به اندازه تیم ملی.
از دود غلیظ کنسروهای گوشت در اسکلههای مکزیکوسیتی تا خشم علیه گرت ساوت گیت برای ارائه امیدی واقعی، همواره لحن حاکم اینچنین بوده است و این زیباترین بخش فوتبال انگلیس نیز هست؛ بخشی که حتی از عملکرد درخشان ۱۹۹۰ نیز عزیزتر داشته شده یا از پذیرش این واقعیت که شاید چندان خوب نیستیم و باید راه و رسمی تازه در پیش گیریم.
گذار از اسطوره به واقعیت
حالا که انگلیس با کارایی کممانند به مسابقات سال آینده در آمریکا، مکزیک و کانادا صعود کرده است، بازگویی این روایت، ضروری است. اگر نه به هیچ دلیل دیگر، تنها برای آنکه ماموریت توماس توخل - "قهرمانی در جام جهانی یا شکست" - را کمتر به سرنوشتی محتوم و بیشتر به حقیقتی ساده بدل کند. بیپرده بگوییم: این قاعده برای هر مربی تیم ملی انگلیس صادق بوده، حتی وقتی موفقیت بسی دور از دسترس مینمود؛ و اکنون، به شکلی عملگرایانه و منطقی، انگلیس بهترین شانس خود برای قهرمانی در جام جهانی را از ۱۹۷۰ تاکنون در اختیار دارد.
برای نخستین بار، انگلیس توسط کسی هدایت میشود که هم قهرمان لیگ قهرمانان اروپاست و هم در بالاترین سطح لیگ داخلی مربیگری کرده است. بازیکنانش خوب هستند. گویی زیر بار سنگینی این ماموریت خم نشدهاند. زیاد مهم نیست که انگلیس توخل هنوز با تیمهای درجهیک روبهرو نشده. این بازیکنان هر هفته در لیگی جهانی به مصاف نخبگان میروند. برای مثال کوین دی بروینه را به خوبی میشناسیم. کار همچنان دشوار است، اما دیگر ترسناک نیست.
فراسوی باورهای کهنه
گفتوگو از گرما را نیز فراموش کنید که به روزگاری گذشته تعلق دارد. این ادعا که به جلو راندنِ مداومِ توخل تنها در هوای سرد ممکن است، نشان از سوءتفاهمی بنیادین درباره مفهوم مورد نظر دارد. اسپانیا، آلمان و فرانسه تحت هدایت دشان در هشت فینال گذشته، چهار جایگاه را به خود اختصاص دادهاند. تاکتیکهای توخل با فرهنگ فشار آوردن به تیم مقابل همخوان است.
این واکنشی افراطی به نتایج مرحله مقدماتی هم نیست. تمام تیمهای دیگر گروه K ضعیف بودند ولی انگلیس همچنان مشتاق، جدی و شادمان از حضور در میدان به نظر میرسید. غیر از یک شکست پایانی در برابر سنگال، سابقه یک سال گذشته ۹ بازی، ۹ پیروزی و ۹ کلینشیت را نشان میدهد. در این برهه، هیچکس رویارویی با این تیم انگلیس را نخواهد پسندید.
سادهسازی در مقام هدایت
یادآوری این نکته ضروری است که توخل کلید این دگرگونی است. در فوتبال بینالمللی که در بسیاری از جهات یادآور گذشته است، هدایت درست در وضوح است، در سادهسازی و کاستن زوائد. ساوت گیت این را میفهمید، اما همچنان دلبسته ماجراجویی بود. توخل در آغاز از این نگرش شگفتزده به نظر میرسید. مردی که تمام زندگیاش "اندیشیدن افراطی به فوتبال" بوده، اکنون باید به "وضوح و شفافیت" میاندیشید.
تاکتیکهایشان ساده است: دفاع گروهی، حمله با سرعت. چه بسا بهتر از آن، از زمان کاپلو، انگلیس مربیای به این شفافیت در اهداف نداشته که بداند این مقام، هویت او را تعریف نخواهد کرد. توخل از بیپرواییِ فرحبخشی برخوردار است.
ستارهها یا سیستم؟
اینجاست که موضوع حذف بازیکنان ستاره به میان میآید. این همواره نقطه ضعف انگلیسیها بوده است: از دست دادن کنترل در مواجهه با استعداد واقعی. رویکرد توخل هم جالب توجه است و هم عملگرایانه. شاید حذف پسران مطرح، اما نیمهآماده هیجانانگیز به نظر برسد ولی این خودنمایی نیست. عقل سلیم است.
توخل این کار را میکند، چون انگلیس هافبک هجومی مازاد دارد ولی در به رویشان بسته نیست. هنوز زمان زیادی برای بازگشت جود بلینگام با نقشی مشخص وجود دارد. یک بلینگام منضبط، موهبتی بزرگ برای توخل خواهد بود، اما تنها وقتی که تیم به او نیاز داشته باشد.
واقعبینی نهایی
مزیت دیگر: توخل به خوبی میداند بازیکنانش در چه جایگاهی ایستادهاند. برای قهرمانی، انگلیس باید ترکیبی از اسپانیا، فرانسه، آرژانتین، پرتغال، بلژیک و دیگران را شکست دهد. نکته اصلی این است که آنها باید تیمهایی را شکست دهند که توپ را نگه میدارند و بازیکنانی به مهارت ستارههای خود دارند.
باز هم در اینجاست که واقعبینی به میان میآید. آنها از یک هافبک، مدافع مرکزی، دفاع چپ و جایگزینی برای هری کین در سطح واقعا درجه یک محرومند. یک ترکیب خوب میتواند چیزی شبیه به این باشد: پیکفورد، جیمز، گوهی، استونز، لیورامنتو؛ رایس، اندرسون؛ ساکا، ازه، گوردون؛ کین.
علاوه بر این، انگلیس باید به فکر گلزنی افرادی غیر از کین هم باشد. مورگان راجرز، ابرشی ازه، آنتونی گوردون و جارد باون در مجموع ۵۹ بازی ملی انجام داده و ۶ گل به ثمر رساندهاند. فیل فودن، جک گریلیش و بلینگام ۱۴ گل در ۱۲۸ بازی. چرا همه ستارههایت را به میدان نمیفرستی؟ زیرا عملکرد درخشانی نداشتهاند.
تاکنون تنها با ماموریتهای قابل کنترل روبهرو بودهاند. نتیجه نهایی تابستان آینده در لحظاتی تعیین خواهد شد که رشتهها گسسته میشوند و جزئیات کوچک در هم میآمیزند.
زدودن گذشته، کنار نهادن سنگینی شکستهای پیشین و اندیشیدن تنها به این حضور، کلید اصلی پیشرفت تحت هدایت توخل است. آن زمان که مربی اسب خود را زین میکند، بهترین امیدواری برای انگلیسیها جام جهانیای است که صرفا به شایستگیهای بازیکنان بستگی دارد و این به تنهایی میتواند پیروزی بزرگی به شمار رود.
ترکیب احتمالی برای جام جهانی
با تثبیت صعود و نزدیکی رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۶، به نظر میرسد بیش از نیمی از ۲۶ سهمیه تیم قطعی شده باشد ولی چند چهره شاخص در خطر هستند.
مسافران قطعی هواپیما
جردن پیکفورد که به تازگی رکورد کلینشیتهای متوالی گوردون بنکس را شکسته، همچنان گزینه بیچون و چرای دروازه است. جان استونز، مدافع میانی خوشساخت، به ترکیب بازگشته و در صورت حفظ آمادگی، در جام جهانی حاضر خواهد بود، اما نکته اینجاست: همتای او چه کسی خواهد بود؟ توخل به ازری کونسا (که چندپُسته بودنش او را به گزینهای برای دفاع راست نیز بدل کرده) و مارک گوهی علاقه دارد. دن برن نیز پس از آغاز همکاریاش در ماه مارس جای خود را محکم کرده ولی در دفاع چپ وضعیت نامشخصتر است. ریس جیمز در دفاع راست بازی خواهد کرد، مشروط بر آنکه از مصدومیت در امان بماند.
حضور دکلن رایس در میانه میدان قطعی است و الیوت اندرسون در یک ماه گذشته درخشان بوده است. دیگر انتخاب، جردن هندرسون حاشیهساز نیست، بهویژه آنکه او به لیگ بریتانیا بازگشته و در برنتفورد خوب ظاهر شده است.
برخی از انتخابها قطعیاند: بوکایو ساکا در جناح راست تثبیت شده و نونی مادوئکه در پیروزی مقابل صربستان درخشان بود. مورگان راجرز، که به گزینه محبوب توخل بدل شده، در پست هافبک هجومی هم در پرسینگ موثر است و هم ارتباط خوبی برقرار میکند. ابرشی ازه که در تمامی پستهای خط حمله توانایی دارد نیز جایگاه خوبی دارد. همچنین عملکرد پرشور آنتونی گوردون در جناح چپ مقابل لتونی مورد تحسین قرار گرفت و در مورد هری کین که دیگر سخنی لازم نیست.
در سالن انتظار
سؤال بزرگ این است: آیا جود بلینگام خود را به برنامههای توخل تحمیل خواهد کرد؟ آیا او به سلسله مراتب احترام میگذارد و دستورات تاکتیکی را اجرا میکند؟ زمانی که سرمربی تیمش را برای بازی مقابل آلبانی و صربستان در ماه آینده اعلام کند، چیزهای زیادی روشن خواهد شد. محروم کردن دوباره بلینگام بسیار پرحرف و حدیث خواهد بود، اما آیا انگلیس میتواند بدون یکی از بااستعدادترین بازیکنانش به جام جهانی برود؟
محتملترین نتیجه، احتمالا بازگشت نسخه متواضعتری از بلینگام به جمع است. با این حال، توخل در ساختن یک جمع، قوی عمل کرده است؛ او به شهرت افراد اهمیتی نمیدهد. تیم در اولویت است و این ممکن است به معنای حذف برخی از چهرههای بزرگ باشد. کول پالمر در خطر است. او تنها یک بار برای توخل به میدان رفته و با مصدومیت کشاله ران دست و پنجه نرم میکند ولی در یک ترکیب ۲۶ نفره، آیا نادیده گرفتن بازیکنی با چنین سابقه درخشانی در بازیهای بزرگ عاقلانه است؟
دین هندرسون، پیکفورد را تحت فشار قرار خواهد داد، در حالی که تنها نگرانی در مورد دروازه بان منچسترسیتی، جیمز ترافورد، کمبود بازی پس از آمدن دوناروما به این تیم است. اولی واتکینز اولین گزینه پشت کین است. مارکوس رشفورد به نیمکت رفته و توخل از او خواسته ثبات بیشتری نشان دهد ولی اگر در بارسلونا خوش بدرخشد، نمیتوان او را نادیده گرفت. کین به بازیکنان دونده در اطراف خود نیاز دارد. یک رشفورد با فرم آماده در جناح چپ سلاحی قدرتمند است و در میانه میدان نیز پوشش ایجاد میکند.
در مورد مدافعان کناری، دو بازیکن سریع تینو لیورامنتو و جِد اسپنس توانایی بازی در هر دو جناح را دارند و در بازیهای اخیر خوب ظاهر شدهاند. مایلز لوئیس-اسکلی آسیب پذیرتر است - توخل گفته که او باید در آرسنال بیشتر در ترکیب اصلی باشد -، اما یادمان باشد که او چپ پا است. یکی از بزرگترین اشتباهات گرت ساوت گیت در یورو ۲۰۲۴، انتخاب نکردن یک دفاع چپ متخصص بود.
در انتظار بلیت
اصرار زیادی وجود خواهد داشت که توخل، آدام وارتون را انتخاب کند. هافبک کریستال پالاس مجبور شد از اردوی سپتامبر کنار بکشد و جای خود را به روبن لافتوس-چیک داد. سپس این ماه نیز جایی برای وارتون نبود، اما اگر بازیکنی با چنین دامنه پاس دهی در پالاس به رشد خود ادامه دهد، بی تردید اشتباه خواهد بود اگر توخل او را نادیده بگیرد.
رقابت شدید است. فیل فودن استعدادی درخشان ولی انتخاب پرحاشیه این بار بود و ممکن است به دلیل تعداد زیاد بازیکنان خلاق در دسترس توخل، حذف شود. جک گریلیش نیز در وضعیت مشابهی قرار دارد. جارد باون در دو ترکیب گذشته بود، اما در تیم وستهامی بازی میکند که عملکرد ضعیفی داشته و ممکن است حضورش به مصدومیت مادوئکه وابسته باشد. مورگان گیبز-وایت در ذهن توخل است ولی باید فرم خود را در ناتینگام فارست بهبود بخشد.
یک نکته به نفع باون، توانایی او در بازی در خط حمله است. توخل از او به عنوان یک گزینه احتمالی برای جایگزینی کین در صورت مصدومیت نام برد. او همچنین لیام دلپ، بازیکن چلسی که با مصدومیت طولانی مدت همسترینگ مواجه است را مدنظر دارد.
بازیکن دیگر چلسی که ممکن است در دقایق آخر شانس خود را امتحان کند، لوی کولویل است. این مدافع به دلیل مصدومیت جدی زانو از میدان دور است، اما در جام جهانی باشگاهها عالی بود. جارل کوانشا، مدافع بایرلورکوزن نیز شانس دعوت دارد. نیکو اورایلی و ریکو لوئیس از منچسترسیتی ممکن است لوئیس-اسکلی را به چالش بکشند.
تماشاگرانی در خانه
زمان کایل واکر به پایان رسیده و به نظر میرسد توخل تحت تاثیر ترنت الکساندر-آرنولد قرار نگرفته، بخشی به دلیل تردید در مورد درک دفاعی این مدافع راست رئال مادرید. ترور چالوبا در برابر سنگال در ماه ژوئن از فرصت خود بهره کافی نبرد، هری مگوایر در منچستر یونایتد با فراز و نشیب زیادی روبروست و امیدهای اریک دایر کمرنگ به نظر میرسد. جارد برانتویت از اورتون مصدوم است. دروازه بانان نیوکاسل، آرون رمزدیل و نیک پوپ احتمالا باید خود را برای دعوت نشدن آماده کنند.
کانور گالاگر و کورتیس جونز در میانه میدان از محبوبیت برخوردار نیستند. توخل در چلسی عاشق میسون مونت بود ولی هافبک منچستر یونایتد از جام جهانی ۲۰۲۲ تاکنون برای انگلیس بازی نکرده است. کوبی مینو که در فینال یورو ۲۰۲۴ در ترکیب اصلی بود و آنجل گومز توجه توخل را جلب نکردهاند. هاروی الیوت که تابستان گذشته برای تیم زیر ۲۱ سال درخشید، با رقبای زیادی روبروست و احتمالا جام جهانی ۲۰۲۶ برای جوب بلینگام و اتان نوانری زود باشد. به علاوه وقتی توخل در مورد گزینههای جایگزین کین صحبت کرد، نامی از ایوان تانی یا دومینیک سولانکه نبرد.
انتقام «بدترین لحظه» در قطر
هری کین اعلام کرده که شکست مقابل فرانسه در آخرین جام جهانی به دلیل خراب کردن ضربه پنالتی دقایق پایانی بازی، او را به عنوان یک بازیکن متحول کرده و انگیزه مضاعفی به وی بخشیده تا تیم ملی انگلیس را در مسابقات تابستان آینده به قهرمانی برساند.
کاپیتان انگلیس در دقیقه ۸۴ یکچهارم نهایی جام جهانی ۲۰۲۲ ضربه پنالتی را از دست داد و انگلیس با نتیجه ۲-۱ مغلوب شد؛ لحظهای که کین از آن به عنوان پایینترین نقطه دوران حرفهای خود، بدتر از باخت در هر فینال باشگاهی یاد میکند. مهاجم بایرن مونیخ با باشگاه سابقش، تاتنهام، سه فینال را از دست داده بود که از جمله آنها فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۹ بود.
پاسخ کین به این شکست، کار بر روی ایجاد تنوع بیشتر در تکنیک ضربات پنالتی بود؛ عمدتا با ایجاد تعلل در دویدن و منتظر ماندن برای حرکت دروازهبان، قبل از شوت زدن. نتایج درخشان بودهاند.
کین پس از بازی با فرانسه، ۳۱ پنالتی متوالی موفق را برای باشگاه و تیم ملی در کارنامه ثبت کرد، دنبالهای که ابتدای این فصل با خراب کردن پنالتی برای بایرن در جام حذفی آلمان مقابل وهن ویسبادن گسسته شد. از آن زمان، او شش پنالتی پیاپی را به ثمر رسانده که آخرین آن در پیروزی ۵-۰ انگلیس مقابل لتونی بود.
کین میگوید: "همیشه سعی میکنم از آن لحظات درس بگیرم. پس از آن پنالتی، ۳۱ ضربه را بدون خطا زدم. تکنیکم را کمی تغییر دادم و از این نظر پیشرفت کردم که به آن افتخار میکنم. اینکه این آخرین خاطره من از یک جام جهانی باشد... بله، مشتاقانه منتظر جام جهانی بعدی هستم تا آن را جبران کنم و برای قهرمانی تلاش کنیم. "
ذکر صریح کین از آن ضربه تعیین کننده بود: "بدون شک بدترین حسی بود که تاکنون داشتهام. با این مسئولیت، تقریبا حس میکنی تمام بار روی شانههای توست و ناتوانی در اجرای کاری که بارها در حرفهام انجام دادهام... سختترین بخش برای هضم کردن بود. "
کین با دو گل مقابل لتونی به ۷۶ گل در تیم ملی رسید. رکورد وین رونی (۵۳ گل) اکنون بسیار پشت سر اوست و رسیدن به صد گل شگفتانگیز به نظر امکانپذیر میرسد.
توخل، سرمربی انگلیس که در تابستان ۲۰۲۳ کین را به بایرن آورد، به حرفهایگری او ادای احترام میکند: "از نظر من، او هرگز پنالتی را از دست نمیدهد. وقتی مقابل ویسبادن پنالتی را خراب کرد، خوشحال نبود، اما من به نحوی... نه اینکه خوشحال بلکه آسودهخاطر بودم که آن رشته باورنکردنی پاره شد و این برای تیم من رخ نداد. فکر کردم: خوب، این لحظه خوبی است برای شروع که یک رشته جدید ایجاد شود. در واقع چه بهتر که چنین اتفاقی در یک بازی جام جهانی رخ نداد. "
*سید محمدطاهر شاهین