شناخت مدیران ورزش از «شرایط»

کیهان ورزشی-
انضباط، رعایت ارزشهای اخلاقی، حفظ حرمت ها، قرار گرفتن هر چیز و هر کسی سر جای خودش و رفتار وعمل و اظهارنظر در حوزه اختیارات و وظایف و اصولی این چنینی که جزو عوامل " درونی" هم به حساب میآید، در تقویت و پیشرفت و بهتر و قویتر شدن ورزش نقشی اساسی و درجه اول دارند، خیلی مهمتر وموثرتر از عوامل ظاهری ومادی و...
در سالگرد درگذشت "معلم اخلاق" ورزش و فوتبال، شادروان پرویز دهداری این چند کلمه را نوشتیم تا هم به سهم خود یادی از این چهره همیشه ماندگار کرده باشیم و هم بار دیگر این اصل را یادآور شویم که پایه و بنیان ورزش با رعایت و به کار بستن این اصول و ضوابط مستحکم میشود و نه عوامل مادی و ظاهری که جریانات فرصت طلب و مشاورنماهای منفعت جو القا و بر آن تاکید میکنند. برای مثال تیم ملی فوتبال برای حضور شایسته در جام جهانی، اول از همه باید به تیمی در حد " ملی" و نام " ایران" تبدیل شود، تیمی که هرکس و ناکسی آن را با "ارث پدری" و "تیمهای محلی" اشتباه نگیرد. باید نظم و اخلاق و شایسته سالاری و رعایت حریمها وحرمتها و... سرلوحه رفتار قرار گیرد و بازیکن در جای خودش عمل کند ومربی در چارچوب اختیارات خودش و هیچکس - هرکسی که میخواهد باشد – پا را از گلیم خود فراتر ننهد و هر دلال بی سروپا و نام و نشانداری برای آن و دعوت بازیکنان و... خط وربط تعیین نکند.
مشکل اصلی تیم ملی فوتبال برخلاف آنچه شایع شده، دیدار تدارکاتی با تیمهای اسم و رسم دار – که یک بحث انحرافی و فریب اذهان عمومی محسوب میشود – نیست، بلکه مسائلی است که بالاتر به پارهای از آنها اشاره شد. تا این مسائل حل نشود، بازی با قدرترین تیمهای فوتبال جهان هم تغییری در اوضاع نخواهد داد. با این مقدمه برویم سراغ اصل مطلب:
تجربه و تاریخ نشان داده که بهترین و موثرترین راه حرکت بی امان در مسیر پیشرفت، قوی شدن از " درون" است. به این معنا که از سرمایههای انسانی و مادی خود به درستی و در جهت وصول به هدف استفاده بهینه کنیم. وقتی از بیرون به دلایل مختلف و عمدتا سیاسی با ما همکاری نمیشود و به عنوان مثال تیمهای قوی و مطرح دنیا از بازی دوستانه و تدارکاتی با تیم ملی فوتبال ایران - که خود را برای حضور در جام جهانی آماده میکند - طفره میروند، آیا باید زانوی غم بغل گرفت و نومید شد یا اینکه به دنبال راهها و حربههایی باشیم که اگر چه شاید نتواند جبران کننده این کاستی باشد، اما بخش عمدهای از آن را جبران میکند؟
همه میدانیم که کشور ما شرایط ویژهای دارد و مدیریت ورزش باید با شناخت و توجه به تنگناهای موجود آنچنان اقدام کند و دست به ابتکار بزند که خنثی کننده نیات شوم و اغراض بدخواهانه کسانی باشد که برای ناکامی این ملک در عرصهها و حوزههای گوناگون - از جمله ورزش – و نومید کردن این ملت، بی امان و یکسره و آشکار وپنهان در حال طراحی نقشه و توطئه و سنگ اندازی هستند. این واقعیت نشان دهنده سنگینی بار مسئولیتی است که مسئولان ورزش - مثل هر مسئول و مدیر دیگری - برعهده دارند.
خوشبختانه ورزش ما به گواه همه کسانی که آن را میشناسند، از حیث نیروی انسانی و همچنین از بعد مادی از داشتههای قابل توجه و ظرفیت بالایی برخوردار است و از این نظر هیچ مشکل و کمبود اساسی و "فشل کننده"ای وجود ندارد. مشکل چنانکه بارها اهل فن گفتهاند و ما نیز به سهم خود نوشتهایم، عدم مدیریت بایسته در جهت استفاده بهینه از این داشتههای مادی و سرمایههای انسانی است.
مدیر توسعه و پیشرفت فوتبال در مصاحبهای که با کیهان ورزشی داشت - و در شماره گذشته چاپ شد - حرف کاملا دقیق و درستی زد. او که خوشبختانه از سنخ غریبههای ناشی و تحمیلی نیست و از جنس فوتبال است و از زمینهای خاکی تا ردههای ملی و بین المللی شناخت دارد، میگوید:" فدراسیون فوتبال روی گنج نشسته است، اما کلید آن در دست خودش نیست"!
در این باره اضافه میکنیم که این کلیت ورزش ایران است که روی گنج نشسته و حواس آنهایی که باید، متوجه این موضوع نیست، چون متاسفانه غالبا ورزش را نمیشناسند و قرار هم نیست که در آن ماندنی باشند. آنها مهمان چند روزه هستند و از بد حادثه به ورزش تحمیل شدهاند.
اگر کلید گنج فوتبال دست فدراسیون مربوطه نیست، پس در دست کیست؟! ما البته بارها به این سوال در حد فهم وشناخت خود پاسخ داده و به صراحت گفتهایم باندها وجریاناتی که فرصت طلبانه و منفعت جویانه به عناوین مختلف و طرق گوناگون به فوتبال نفوذ کردهاند، کلید گنج فوتبال را در دست دارند و اجازه نمیدهند این گنج در جهت مصالح ورزش و خدمت به علاقهمندان به کار گرفته شود.
بحث " گنج فوتبال" البته یک مثال بارز و ملموس است. همانطور که بالاتر نوشتیم نه فقط فوتبال، کشتی یا ... بلکه کلیت ورزش ما روی گنج خوابیده و اگر مدیران به درستی از داشتهها و سرمایهها بهره ببرند و تدابیری اتخاذ کنند که این گنج در خدمت ورزش و برای رشد واعتلای آن به کار گرفته شود، بدون تردید بسیاری از نقصانها و ناداشتهها جبران خواهد شد و میتوان بر بخشی از کاستیها و کمبودهای تحمیلی و خارج از حیطه اختیار ما (مثل همین داستان بازیهای تدارکاتی برای تیم ملی و مصاف با حریفان قوی و با کیفیت و سطح بالا) فائق آمد.
بازهم تاکید میکنیم کسانی که در ورزش مناصب مدیریتی را برعهده دارند و مسئولیتی را پذیرفتهاند، باید حتما با شناخت " شرایط و محدودیتها و تنگناها"ی طبیعی و ساختگی و درونی و بیرونی وارد این عرصه شده باشند و بر مبنای این شناخت و آگاهی بر مشکلات غلبه کنند. درددل کردن و تکرار مکررات و گفتن اینکه، چون شرایط کشور اینطوری است، هیچ تیم خوبی حاضر نیست با ما بازی کند و... دردی را دوا نمیکند.
همانطور که گفتیم مسئولان باید با استفاده بهینه از شرایط و امکانات موجود و فراهم آمده (مثل تورنمنت کافا یا مسابقات چهارجانبه دبی و...) و بدون اعتنا به کمیت و نتیجه و حرف مغرضان و بیماردلها و از مرحله پرتها و البته با توجه به انتقادات کارشناسانه و فنی، بیشترین و بهترین بهره را ببرند و حتی المقدور بخشی از کاستیها را مرتفع سازند و...
*سید محمدسعید مدنی