" فرهنگ زخمیِ " فوتبال ایران

کیهان ورزشی-
وضعیت اخلاقی و فرهنگی ورزش - و خاصه رشتههای تماشاگرپسند و جذابی مثل فوتبال - به جایی رسیده و به صورتی زشت و گاه حتی خطرناک درآمده که مسئولان اینگونه رشتهها و متولیان ورزش و حتی غیر ورزش باید حتما دست به کار شوند و برای حل این معضل آزاردهنده چارهای کارساز و تدبیری موثر بیندیشند.
برای آنان که با ورزش ایران سروکار دارند و اخبار و مسائل آن را پیگیری میکنند، این سخن هشدارگونه به هیچ وجه حرف تازهای نیست وسال هاست که آن را از زبان خیرخواهان و دلسوزان و طرفداران "ورزشِ پاک" میشنوند. از سالها پیش با توجه به اتفاقاتی که چهره بسته و حضور جریانات و عناصری که عمدتا برای منفعت جویی در ورزش رخنه کردهاند، نشانهها و قرائنی به چشم آدمهای باتجربه و افراد تیزبین میآمد که حکایت از به خطر افتادن ارزشهای اخلاقی و نادیده گرفتن هنجارهای فرهنگی داشت، نشانههایی که انتظار میرفت بیش از هر کسی، توجه مدیران و مسئولان را جلب کند تا به اقداماتی لازم و به موقع دست بزنند، اما این توجه و تیزبینی نه تنها در کاروبار بسیاری از آنها دیده نشد، بلکه بعضاً چنان در مسائل روزمره و هیاهوی برد و باختهای گذرا غرق شدند که حتی صدای ناصحان هشداردهنده و دلسوزان بیدار را نشنیدند و بدتر از همه، گاه با تصمیمات و رفتار و گفتار خود، آتش بیار معرکه شدند و به جای راه و رسم بزرگی و مدیریت و... به شکلی عریان و تهوع آور، روش بوقچیها و طرفداران تیفوسی تیمها را پیشه خود ساختند و موجب شدند احساس ناخوشایند تبعیض وبی عدالتی در میان سایر تیمها و طرفداران به وجود آید و لاجرم خواسته و ناخواسته فضای بی اعتمادی را در ورزش به شکلی ملموستر از همیشه ایجاد کردند و به دنبال آن، بی حرمتیها صورت بست و بداخلاقیها رایج و قبح خیلی از مسائل ریخته شد و این شد که همه میبینیم.
حالا برای حل معضل به وجود آمده که اگر مرتفع نشود - چنانکه بارها به سهم و وظیفه خود نوشتهایم - میتواند در آینده پیامدهای شایدغیرقابل جبرانی داشته باشد، امیدواریم مسئولان و مدیران فعلی ورزش و رشتههایی نظیر فوتبال برخلاف اسلاف خود، هشدارها را جدی بگیرند و" کاری " کنند.
همه یادمان هست که وزیر محترم ورزش در آغاز مسئولیت خود درباره اصلاح وضعیت اخلاقی و فرهنگی وعدههای بسیاری داد و با اعلام اینکه در ریشه کنی فساد و جمع کردن بساط مفسدان جدی است و در این باره کوتاه نخواهد آمد، امیدواریهای زیادی ایجاد کرد، اما علی رغم گذشت ماهها از مسئولیت ایشان، نه تنها اتفاق ملموس و مثبتی در ابعاد فرهنگی واخلاقی ورزش نیفتاده، بلکه با کمال تاسف و با نگاه به واقعیات غیر قابل انکار باید بگوییم در بعضی از جاها وضعیت بدتر از قبل شده است!
اتفاقاتی که اخیرا در ورزشگاه شهر تبریز و در مصاف دو تیم ریشه دار و پرطرفدار کشورمان رخ داد و شعارهایی که سر دادند و حرمتهایی که لگدمال شد، شاهد تازهای برای ادعای ماست. چند ماه قبل نظیر این اتفاق – و شاید بدتر - در تهران و در بازی همین دو تیم رخ داد و حالا هم خط ونشانهای علنی و رسانهای که خبر از تلافی و انتقام! برای دیدار بعدی میدهد، آغاز شده است! و البته این اتفاقات ناخوشایند و برخوردهایی که با روح ورزش و مرام ورزشکاری فرسنگها فاصله دارد، اختصاص به فوتبال و این دو تیم و تبریز و تهران ندارد و شبیه آن - و گاه به مراتب بدتر - در میادین دیگر و شهرهای بزرگ و کوچک رخ میدهد که برای پایان دادن یا حداقل تخفیف آنها مسئولان باید فکری کنند.
تلاش برای دریافت ویزا به منظور سفر به آمریکا البته کاری است که مسئولان ورزش و فوتبال باید به فکر آن باشند، اما مشکل اساسی که ورزش را تهدید میکند، فراتر از بحث ویزا و اینطور مسائل است. مشکل اساسی ورزش، اعتبار و اعتماد و احترامی است که سخت متزلزل شده و از رهگذر آن فرهنگ و ارزشهای اخلاقی و... به خطر افتاده است. یادمان نرود که هدف نهایی ورزش، تعلیم و تربیت و دادن درس اخلاق وادب و جوانمردی وانسانیت است، لذا مهمترین و اساسیترین وظیفه همگان، به ویژه کسانی که نقش" بزرگتر" را ایفا میکنند - از مدیران ومربیان گرفته تا رسانهها و کارشناسان - پرداختن به این وظایف و مبارزه بی امان با ناهنجاریها و بداخلاقیها و ریشهها و مسببان است، نه سرگرم شدن به روزمرگی و غرق شدن در اتفاقات و آتش بیار معرکه شدن و...!
این سخنی تکراری، اما مهم است که ما حتی اگر میخواهیم ورزش در ابعاد فنی و صرفا ورزشی به شکل ریشهای و مانا پیش برود، چارهای نداریم جز اینکه نسبت به اخلاق و فرهنگ حساس باشیم. بدون پرداختن به اخلاق ورزشی، پیشرفت فنی غیر ممکن است و این اصل بارها و بارها در محک تجربه بشری به اثبات رسیده است.
در هرحال، در شرایطی که بسیاری از کشورهای همسایه و آسیایی (مانند ازبکستان و...) حرکتهایی بنیادی را برای رشد و پیشرفت ورزش خود آغاز کردهاند و این واقعیت را در مسابقات اخیر (بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی در ریاض و جوانان آسیا در بحرین) بسیاری از شاهدان نزدیک و رسانهها - از جمله همکاران اعزامی کیهان ورزشی - در گزارشها و تحلیلهای خود آوردهاند، بر مسئولان و مدیران ورزش فرض است که حداقل برای اینکه از حریفان و کشورهای دیگر عقب نیفتیم، سخت نسبت به وضعیت فرهنگی و شرایط اخلاقی حساس باشند و با سپردن کار به دست کاردان (نه ناشیهای فرصت طلب) بستری فراهم کنند تا ورزش مستعد و ورزشکاران بالقوه توانمند کشورمان بتوانند در محیط مناسب و فضایی سالم در مسیر پیشرفت و افتخار حرکتی شتابندهتر داشته باشند.
*سید محمدسعید مدنی