PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 03 2024
کد خبر: ۸۲۹۳۴
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۷
زبان سرخ
هنوز «مایه» رو نگرفته بود !

گفت : یادته یارو همش ناله می کرد که آی حقم رو خوردن و من باید سرمربی تیم ملی می موندم و فدراسیون کار اشتباهی کرد؟
گفتم : اتفاقا خیلی هم خوب یادمه ، می خواست به فیبا هم شکایت کنه .
گفت : پس چرا الان اون ور دنیا نشسته و فتوا داده که «برکناری دمیر اشتباه است» ؟
گفتم : مثل این که خبر نداری ؟ اون موقع  که حرف از مردی و مردونگی می زد ، هنوز مایه رو نگرفته بود ولی الان ماجرا فرق کرده.
گفت : اوه . تازه دوزاریم افتاد و شیرفهم شدم .
گفتم : چقدر پول بی زبون هزینه شد تا ایشون و رفیقاش از ینگه دنیا بیان و برن و برای بسکتبال ایران نسل سازی کنن که آخرش هم دیدیم چه بلایی سرمون آوردن !
گفت : رئیسشون باید بفهمه که خیلی از این آدم هایی که دور و برش می پلکن و مجیزش رو میگن واسه منفعتشونه و اگه روزی مواجبشون قطع بشه،براش شمشیر رو از رو می بندن و خودش رو متهم می کنن !
گفتم : والله چه عرض کنم ! حاکمی ولیمه گرفت و همه طرفدارانش را دعوت کرد. اطعمه فراوان بود که روشنایی (برق) رفت. یکی گفت که تا روشن شدن خانه همه مشغول دست زدن شوند تا مبادا کسی سفره را هاپولی کند. صدای کف زدن بلند بود که روشنایی آوردند. چشم همه به سفره افتاد که غارت شده بود؛ حاکم گفت ما که همگی دست می زدیم؛ نکند اجنه سفره را غارت کرده اند! رئیس اجنه ظاهر شد و گفت: شما هرکدام با یک دستتان به گردنتان می زدید و با دست دیگر غذاها را درشکمتان می ریختید ؛ آن وقت تقصیرش را می اندازید گردن اجنه ؟!

* کامران خطیبی

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار