PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳ - November 24 2024
کد خبر: ۳۲۲۰۳
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۰

سوگلی فوتبال، پشت پنجره نقل و انتقالات ماند !

فصل 95 – 94 لیگ برتر هنوز به اتمام نرسیده بود که شرایط برای تراکتورسازی سخت و سخت تر شد. مدیرعامل وقت باشگاه تراکتورسازی هم البته در جمعی تائید کرد که آینده مالی باشگاه چشم انداز مورد انتظار و گذشته را نخواهد داشت و خلاصه به هر شکل ممکنی که بود تراکتورسازی فصل را به پایان رسانید و توفیقی جز تصاحب رتبه چهارمی جدول رده بندی را نیافت تا تیم پرشورها سهمیه ای در رقابت های آسیائی پیش رو نداشته باشد.

نکته مهم اما فقط این نبود چرا که انباشت مطالبات مالی بازیکنان بویژه بازیکنان خارجی تراکتورسازی را در تنگنا قرار داده بود که البته با تغییر مدیریت و جابجائی در ترکیب هیئت مدیره و صحبت های امیدبخش، آرامش ظاهری و موقت به اردوگاه قرمزپوشان تبریزی لبخند زد اما این حکایت همچنان ابعاد مختلفی در دل خود داشت و حتی در فصل جاری مسابقات نیز "چهره" نمود و ثابت کرد هنوز که هنوز است تراکتورسازی به بازیکنانی بدهکار است که پرونده های آنان یکی یکی این تیم را به مسلخ جریمه و آوردگاه انضباطی محاکم داخلی و خارجی فوتبال می کشاند.

تراکتورسازی که سوگلی فوتبال ما شده بود به یکباره در تلاطم این بدبیاری ها و شرایط نامناسب مالی و متاثر از عملکردی که در خصوص قرارداد با بازیکنان خارجی داشت، از پنجره نقل و انتقالات محروم شد و این داغ کافی بود تا تیم ثروتمند از حیث غنای نیروی انسانی، در بدو امر نتواند از سرباز – بازیکن استفاده کند و آنگاه حق جذب نیروهای مکمل و جدید را نه در فصلی که به پایان رسید با عنوان سومی، بلکه حتی مشمول این جریمه شد تا پایان نیم فصل آتی رقابت های لیگ برتر.

تراکتورسازی اکنون با چند مشکل اساسی مواجه است؛ اول آنکه حق جذب توپچی های صاحبنام داخلی و خارجی را ندارد و دوم آنکه از نظر بکارگیری بازیکنان مشمول نیز محدودیت های مضاعفی را تجربه خواهد کرد و اگر مشکل رفع دیون مالی این باشگاه به ذینفعان را نیز به شرط فرض، تمام شده تلقی کنیم، دغدغه جدی تراکتورسازان این خواهد بود که چگونه و با چه تدارکی از نظر نیروی انسانی فصل آینده مسابقات را شروع و تا نیم فصل ادامه دهند؟

واگذاری باشگاه به بخش خصوصی نیز چالش جدی در این مسیر خواهد بود و هنوز معلوم نیست با کناره گیری تنها حامی بزرگ و اصلی سالیان اخیر که سهمی جدی و ویژه در توفیقات این تیم مردمی در صحنه فوتبال داخلی و بین المللی داشت، تصمیم گیران کنونی این باشگاه چه تصمیم و تدبیری برای رهائی تراکتورسازی از تنگناهای مالی خواهند اندیشید؟

فوتبال حرفه ای البته ساز و کار خاص خود را می طلبد و نیک می دانیم و اهالی فوتبال هم بخوبی واقفند که ثروت و داشته اصلی تراکتورسازی به " پایگاه و پشتوانه مردمی و هواداران پرشور" است اما همه اینها برای حضور مقتدرانه تراکتورسازی در آینده کفایت نمی کند و تراکتورسازی به مدیران کارگشا و کاربلد و نه اهل شعار و حرف، نیازمند است. به بازیکنان غیرتمندی که سودای مالی ندارند و تعصب حرف اول و آخرشان است.

یادآوری مهم هم اینکه، مردم صاحبان اصلی این تیم هستند کما اینکه ماشین سازی هم در شرایط مشابه، از خاستگاه بومی و مردمی برخوردار است و هواداران دلسوز این تیم، شیفتگان واقعی خدمت به تراکتورسازی را از عاشقان شهرت و ثروت تشخیص و تمیز می دهند.

اما ذکر نکاتی در این مجال و نوشتار بی ارتباط با شرایط کنونی تراکتورسازان نیست و نخست آنکه گردانندگان باشگاه برای اداره مطلوب امور جاری از نیروهای کیفی و کاربلد و امتحان پس داده استفاده کنند نه از افراد بله قربان گوئی که نه آشنائی به چم و خم کارها را دارند و نه پیشینه اشتغال در چنین عرصه هائی، بعضا.

دوم آنکه اداره باشگاه، با اداره امور بصورت خانگی و خانوادگی تفاوت های اساسی دارد و اینکه برخی از مسئولان ( به گواه تاریخ ) بجای افراد کاردان از خویشاوندان!! و اعضای خانواده!! و فامیل!! برای امور بعضا حساس هم استفاده کرده اند و نتیجه آن هم ناگفته پیداست که غیر از عدم مقبولیت نزد عامه و خیل عظیم دوستداران این تیم و نقش بستن علامت سوال؟ در تاریخ این باشگاه ریشه دار، نه تنها دستاوردی نداشته بلکه خسران کاری و حتی بعضا مالی هم به مجموعه وارد آورده است که صدالبته در این مقال بحث ما مرتبط با موضوع بسته شدن پنجره نقل و انتقالات تراکتورسازی است و هزار افسوس که آب رفته نیز به مصداق ضرب المثل به جوی باز نگردد و این قصه اما امیدواریم اینبار به سرانجامی نیک و خوش نائل آید تا تراکتورسازی و برند آن و مهم تر از همه قلوب هواداران میلیونی اش در اقصی نقاط ایران عزیز اسلامی و فراتر از آن، بیش از این آزرده خاطر و ملول نشود.

* اسدفلاح