تکواندو، دوستان و دشمنانش!
تکواندوی ایران که بیش از یک دهه است، در مسیر پیشرفت و سرفرازی و افتخارآفرینی حرکت میکند، در مسابقات جهانی اخیر (کرهجنوبی) نتوانست انتظارات را برآورده سازد و با انتقادات سنگینی هم از سوی منتقدان و کارشناسان مواجه شد. این موج انتقادات مثل همیشه وموارد و دفعات قبلی، از حیث محتوی و هدف، به دو دسته، قابل تقسیمبندی هستند، دسته اول کسانی که بنابر دلایل شخصی و از سر غرض و مرض، فرصت را غنیمت شمرده و بغض و کینه چندین ساله خود را آشکار کرده و با چشم بسته، بیمحابا سخن میگویند و قلم میزنند و به صغیر و کبیر، رحم نمیکنند، بلکه در این شلوغ بازار و گلآلود شدن آب، غنیمتی هم نصیب آنها شود و چیزی هم گیر آنها بیاید! دسته دیگر اما کسانی هستند که از سر دلسوزی، با نگاه دقیق کارشناسی و در نظر گرفتن همه جوانب و روند حاکم بر کار و بار مدیریتی تکواندو و همچنین مسائل فنی و... مسائل تکواندو را و از جمله مسابقات اخیر را مورد بررسی و نقد قرار میدهند. طبیعی است نظرات گروه اول چون کارشناسانه نیست، و اتکا بر غرض و مرض دارد و از سر بی انصافی است قابل اعتنا نیست، در اینجا و درباره تکواندو، بلکه در هیچ جا و هیچ عرصهای از حوزههای حیات اجتماعی و زندگی جمعی، کسی که سنگ خود را به سینه میزند، کسی که کینه خود را نشان میدهد و دشمنی میکند و... طبیعی است که باید به حال خودش رهایش کرد، دقیقاً همانطور که کاسهلیسان بیشخصیت و مداحان فرصتطلب را باید به عقب راند و به فرموده پیامبر اکرم(ص)، خاک بر دهانشان پاشید. متأسفانه در ورزش ما، منشأ خیلی از نقدها و حرفها، یا از سر غرضورزی است یا ناشی از فرصتطلبی رندانه و منفعتپرستی که هر دو در گمراه کردن ذهن جامعه، حاشیهسازی و غفلت از مسائل اصلی و... خیلی نقش داشتهاند، اما در مقابل مدیران و مسئولان ورزش ما باید به کسانی که کارشناسانه و سازنده و خیرخواهانه، درباره مسائل مختلف ورزش- در اینجا تکواندو- نظر میدهند و حرف میزنند، بهاء دهند، آنان را گرامی بدارند، به حرف و نظرشان توجه کنند و خلاصه در نزد آنها دوغ و دوشاب فرق داشته باشد برای آنها، مغرض بدزبان و مداح چربزبان یا کارشناسان مستقل و خیرخواه، تفاوت داشته باشد. به قول مولا علی(ع)، آن کس که عیب تو را میگوید و نقص تو را بازگو میکند، دوست صدیق توست و آن کس که عیب تو را میپوشاند و از تو بیجا تعریف و تمجید میکند، دشمن توست! (من ابان لک عیبک فهو ودودک و من ساتر عیبک فهو عدوک)
در تقبیح مداحان چاپلوس و متملقان بیشخصیت، آموزههای دینی و سخنان معصومان(ع) و ادبیات ما مملو از عبارات نغز و عبرتآموز است. از جمله آن روایت معروف که مولای متقیان علی(ع) در پاسخ به چاپلوسیهای فردی متملق و رند و فرصتطلب فرمود: «من کوچکتر از آنم که تو بر زبان درباره من میگویی و خیلی بزرگتر از آنی هستم که در ذهنت درباره من فکر میکنی.» (انا دون ماتقول، و فوق ما فی نفسک)! پاسخی که اگر مسئولان ورزشی و غیرورزشی ما آن را با خط خوش در اتاق کار خود نصب کنند، تا هر روز پیش دیدگانشان باشد و مهمتر از این، آن را سرلوحه امور مدیریتی خود قرار دهند، بدون شک بسیاری از مشکلات این ملک و ملت حل خواهد شد و...
بازنگری و نوآوری در تکواندو
آنچه که همگان درباره آن وفاق دارند این است که طی سالیان اخیر و دوران ریاست آقای پولادگر، تکواندو، از جهش و پیشرفت قابل تحسین و غیرقابل انکاری برخوردار بوده و به یکی از رشتههای مطرح جهانی و مدالآور المپیکی تبدیل شده است. طبیعی است که این روند و اتفاق، تصادفی و باری به هر جهت رخ نداده، و حتماً از پشتوانه فکری و اجرایی و مدیریتی قوی و کارآمد برخوردار بوده است. بنابراین در قضاوت و تحلیل مسائل آن، نباید فقط مقطع فعلی را نگریست و یکجانبه به قاضی رفت. شک وجود ندارد که به هرحال و به طور طبیعی در ساز و کار و نحوه اداره و مدیریت فدراسیون اشکالات و انتقاداتی وارد است و بسته بودن فضا و مکانیزم جذب و دفع و اختلافات و انفکاکهایی که وجود دارد و بالاخره ضعف در کیفیت و نتیجهگیریهای اخیر از نشانههای غیرقابل کتمان است. تکواندو به یک بازنگری جدی و متعاقب آن نوآوری و ابتکار و تدبیر نیاز دارد، و در اینباره بیش از هر کس مدیریت فدراسیون باید با خود روراست باشد و اقدام کند. در این میان البته خانواده بزرگ و محترم تکواندو، قهرمانان و پیشکسوتان و کارشناسان صدیق و خیرخواه این رشته و بالاخره مقامات ارشد ورزش- به ویژه معاونت قهرمانی وزارت- میتوانند هر کدام به سهم خود در سر و سامان دادن مجدد و دلخواه به اوضاع تکواندو نقش و تأثیر بسزا داشته باشند.
* سیدمحمدسعید مدنی