PDF نسخه کامل مجله
دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳ - December 23 2024
کد خبر: ۳۹۷۹۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۸
پرسپولیس هم از همین جا ضربه خورد

ساختار غلط ، ترمز پیشرفت فوتبال ایران را کشیده است

یادآوری یک اصل

بعد از انجام دیدار نهایی مسابقات فوتبال قهرمانی باشگاه های آسیا(لیگ قهرمانان آسیا) ، حالا مهمترین دغدغه خارجی و فرامرزی فوتبال ایران حضور درهفدمین دوره جام علت های اسیاست. مسابقاتی که قرار است دی ماه آینده(ژانویه2019) در امارات برگزار شود. عقل و منطق و غیرت ملی و رفتار حرفه ای و همه وهمه حکم می کند که در چنین مقطعی که فوتبال ما قرار دارد همه عناصر و اجزاء تشکیل دهنده آن با در نظر داشتن " هدف ملی" و کنار گذاشتن ولو موقت اختلافات وکدورت ها به ویژه آنها که ریشه در منیت و خود خواهی ها دارد، به انجام وظیفه در نهایت مسئولیت شناسی و تعهد عمل کنند ودر پی تحقق هدف مشترک که موفقیت و سرفرازی تیم ملی است، باشند. ناگفته پیداست که منظور از این سخنان پند و اندرز دادن و نصیحت اخلاقی کردن نیست؛ بلکه یادآوری یکی از اصول و شرایط موفقیت است که در حرفه ای ترین سطح ورزش دنیا رعایت می شود. اصلی که در کنار اصول دیگر موفقیت هر چقدر بیشتر در عمل رعایت شود راه پیروزی و تحقق هدف را هموارتر می سازد. در واقع اگر در جایی و میدانی از سطح روستا و محلات گرفته تا سطوح ملی و بین المللی، تیمی موفق می شود و بر صدر می نشیند وجام قهرمانی را روی دست بلند می کند حتما دلیل اصلی این بوده که آن اصول و شرایط موفقیت و پیروزی رابیشتر رعایت کرده و فراهم آورده است.

سرپوش بر کم کاری ها

بنابراین این حرف ما که می گوییم در مقطع کنونی ودر آستانه شروع جام ملت های آسیا اینک ضروری ترین اقدام ومهمترین کاری که باید صورت بگیرد وحدت و همکاری میان همه اجزاء و عناصر فوتبال و پرهیز از اختلاف و درگیری و هر اقدامی که فضا را متشنج و آرامش را از تیم ملی سلب می کند؛ است؛ سخنی صرفا اخلاقی و توصیه ای کلیشه ای وانشایی نیست کاری است که" باید" انجام شود تا " درون " فو تبال و تیم ملی راحتی الامکان ودر حد مقدورات محکم کرده باشیم که سابقه نشان داده فوتبال ما در سطوح بین المللی و به ویژه آسیائی خیلی مواقع و دوره ها بیش از آنکه مقهور قدرت حریفان رودر رو باشد مغلوب مسایل ومشکلات و تفرقه" درون" بوده است. با همه اینها و با وجود این تجربیات که به قیمت گزاف به دست آمده آنچه در روزهای اخیر وبهتر بگوییم یکی دوماه اخیر در باره فوتبال خود و شرایط وفضای حاکم بر آن شاهد بوده ایم از وضع وحال ایده آل که هیچ؛ از حداقل شرایط مطلوب هم حکایت نمی کند و نوعی به هم ریختگی و آشفتگی در امر فوتبال دیده می شود که البته تازگی هم ندارد اما در شرایط و مقطع فعلی نگران‌کننده تر از همیشه و هر وقت دیگر است. برای فوتبال و مدیران و مسئولانی که در ورزش ما و بالتبع فوتبال فقط و فقط دنبال کسب نتیجه هستند تا به ضرب این موفقیت ها بر کم کاری ها و طفره روی از انجام امور اساسی و کارهای معطل مانده ورزش که انجامش بیش از هر کس بر عهده آنها است ماله بکشند و سر پوش بگذارند، لازم و بلکه واجب است که حداقل در شرایط فعلی وحصر کنونی که در استانه شروع یک دوره رقابت بین المللی قرار داریم در ایجاد ارامش وتلطیف فضای فوتبال نهایت تلاش و کوشش خود را به کار بگیرند.

اعتراض کروش به مسئولان نتیجه گر!

با این حال در کمال تعجب مشاهده می شود که فوتبال ازاین فضا و آرامش برخوردار نیست بلکه اتفاقات و مسائلی باعث شده که به جای آن فضای تنش و درگیری حاکم باشد ! این فرآیند و طرز رفتار شاید یکی از اصلی ترین دلایل اختلافات و مجادلات لفظی و اعتراضات کلامی کروش هم باشد که هر از گاهی علیه مسئولان ورزش و عمدتا فوتبال ما صورت می دهد. شاید حرف اصلی و دلیل عمده اعتراض کروش به مسئولان" نتیجه گرا" ی فوتبال این باشد که شما مسئولان از من (کروش) نتیجه می خواهید. می خواهید که تیم ملی را به جام جهانی ببرم. این تیم را برقله فوتبال آسیا بنشانم و... اما خودتان از فراهم آوردن ابزار ضروری وایجاد شرایط لازم و بایسته طفره می روید وبه مسئولیتی که در این باره دارید عمل نمی کنید.

ترمز پیشرفت فوتبال

به دیگر سخن مسئولان ورزش و مدیران فوتبال حتی در باره آنچه خود از فوتبال می خواهند جدی نیستند و یکی از نشانه های آن و دلایل حرف ما ، مسائل و اتفاقات دل آزار و نگران کننده ای است که طی روزهای اخیر بر فوتبال ما وفضا و محیط آن حاکم شده است که عمده ترین آن رویارویی کروش است با خیلی از اهالی فوتبال وبعضی مربیان مثل برانکو که او نیز در فوتبال ما ودر تیم پرسپولیس کارنامه قابل قبول و موفقی از خود بر جای گذاشته است. اهالی فوتبال خوب می دانند که این دعواها و درگیری های مخرب در فوتبال ماهیچکدام جدید نیست و به شکل یک روند واپیدمی درآمده است که ماموریت اصلی آن کشیدن ترمز پیشرفت فوتبال ایران وتحمیل کردن ناکامی و عدم موفقیت است. بنابراین چون چنین است ما هم در اینجا وارد ریزمسائل نمی شویم و مثلا مشخص کنیم دعوا واختلاف کروش و برانکو برسر چیست. این اختلاف از کجا ناشی می شود؟ چرا کروش در بازی فینال باشگاهی آسیا که یکسوی آن تیمی ایرانی قرار داشت ودر ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد حضور نیافت؟ ایا این کار درست بود ؟ غلط بود؟ آیا واقعا آنطور که کروش می گوید او آن روز به ورزشگاه نرفته چون خبردار شده بود قرار است " لیدر"های پرسپولیس به او حمله کنند ووی را مورد ضرب و شتم قرار دهند یا با حرف آقای پندار خمارلو مدیر رسانه ای پرسپولیس همراهی کنیم که ادعای کروش در این باره را صریحا ودر کنفرانسی مطبوعاتی تکذیب و رد می کند؟ و آیا... وآیا...و آیا...؟

باندهای پدرخوانده و مدیریت فوتبال

ما وارد جزئیات ماجراها نمی شویم اما یکسره و خلاصه می رویم سراغ علت العلل این اتفاقات که در جای خود معلول هستند. علت العلل هم‌چیزی نیست جز عامل" مدیریت فوتبال"! وقتی هم می گوییم مدیریت در فوتبال همانطور که بارها هم در مقالات مختلف یادآور شده ایم‌منظورمان یک شخص و فرد خاص که مثلا امروز آقای تاج باشد ، نیست. بلکه نحوه نگرش و بینش و روشی است که نه حالا ودر این مقطع ، که سال هاست در باره فوتبال مستعد ایران اعمال می شود و باندهای پدر خوانده و جریانات اختاپوسی حاضر در فوتبال به هیچ وزیر و مدیری اجازه ایجاد تغییر وتحول در این نگرش و روش مدیریتی نمی دهند. اجازه نمی دهند چون جایگاه به ناحق و منافع نامشروع خود را در خطر می بینند. این است که می بینیم بسیاری از کارهای بدیهی و اقداماتی که برای پیشرفت فوتبال و ارتقای سطح آن ضروری است در فوتبال ما و توسط مدیران فوتبالی و ورزشی ما انجام نمی شود و معطل مانده است و به جای آن شاهد حاکمیت نوعی روزمرگی و دعواها ویرانگر وروندی فرسایشی در فوتبال خود هستیم.

مالکیت دو باشگاه

برای مثال یکی از کارهای معطل مانده که برای رشد و پیشرفت فوتبال وبلکه کل ورزش ما انجام آن ضروری است اما سال هاست که لاینحل روی زمین مانده است بحث مالکیت و نحوه و چگونگی مدیریت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است. در این باره مسئولان فوتبال و به ویژه مدیران فوتبال ما سال هاست حرف می زنند بر ضرورت مشخص شدن تکلیف مالکیت و نحوه اداره دو باشگاه تاکید می ورزند ، متعاقب آن کارشناسان و رسانه ها بر روشن شدن موضوع تاکید می ورزند . همین نشریه به سهم خود بارها و بارها در این باره مطلب نوشته و گزارش تهیه کرده است، اما متاسفانه در عمل آب ار آب تکان نخورده است و بلاتکلیفی کاملا بر حال و هوای دو تیم حاکم است وسیاست مسلط و حاکم در باره مدیریت و اداره آنها سیاست" باری به هر جهت " و روزمرگی و " این نیز بگذرد" و... است!

به نفع جریانات مخرب اما به ضرر فوتبال

و این وضعیت و تداوم آن هرچند که به هیچ وجه به نفع این دو تیم مردمی و پرسابقه ولاجرم فوتبال و ورزش ایران نیست اما حتما به نفع همان جریانات مخرب ذکر شده هست . جریاناتی که جز به نفع خود نمی اندیشند و حتما سروسامان گرفتن این دوتیم وبرخورداری آنها از یک ساختار باقدرت و منظم ودارای حساب و کتاب به نفع آنها نیست که با دخالت های مستقیم و غیر مستقیم و استفاده از ابزارهای در اختیار کارو بار مدیریت ورزش را تحت تاثیر قرار می دهند و نمیگذارند تکلیف این ماجرا علیرغم تاکیداتی که همگان ( از وزیر و مدیر گرفته تا کارشناس و طرفدار) برآن دارند روشن شود. و البته این مورد و نمونه فقط یک نمونه و مثال است برای مستند ساختن سخن و مطلب خود و گرنه تعداد این کارهای معطل شده وزمین مانده که انجام آنها برای ورزش ضروری وبلکه حیاتی است بیش از یک مورد است.باری ، همانطور که بارها نوشته و تکرار ودرواقع تاکید کرده ایم برای ایجاد تحول واصلاح رویه و رفتار حاکم بر فوتبال باید فکری اساسی کرد و برنامه ای کارساز و دقیق طراحی و به اجرا گذاشت. با حاکمیت و تداوم وضع فعلی بیش از این نمی شود توقع داشت.

بیشتر نباشیم ، کمتر نیستیم

دنیا دارد بی امان کار می کند. آن هم کار حسابشده و دقیق. همین کشورهای قاره کهن را مطالعه کنیم.متوجه خواهیم شد چقدر کار ورزش خود و رشته های جذابی مثل فوتبال را جدی گرفته اند. اما ما داریم چه می کنیم و کجا میرویم؟! این در حالی است که بی اغراق اگر سرمایه های ذاتی ‌، مادی و انسانی ما از دیگران بیشتر نباشد حتما کمتر نیست.

مشکل و مساله مهمی که فوتبال ما با آن دست به گریبان است این است که آنطور که باید قدر داشته ها و سرمایه هایش شناخته نشده است و به طور طبیعی از آنها در جهت محکم کردن پایه ها و تقویت ساختارها استفاده نشده است. کسی و تشکیلاتی هم که باید این کار را انجام دهد سازمانی است که فوتبال و همچنین ورزش ما را اداره میکند یعنی فدراسیون فوتبال و سازمان اداره کننده ورزش که فعلا وزارت ورزش است و قبلا سازمان تربیت بدنی بود.

جنگ ساختاری را ژاپن برد

در تحلیل دقیق و عمیق چرایی عدم توفیق تیم پرسپولیس در فینال باشگاهی آسیا و موفقیت تیم ژاپنی جستجوگر بدون شک فراتر از مسایل دم دستی و سطحی و فنی- که البته در جای خود مهم هم هست اما اینگونه مسایل، فرعی و معلول هستند_ به عامل ساختار برمی خوریم. یعنی در تحلیل نهایی در بازی ذکر شده این ساختار قوی وپویای فوتبال ژاپن است که بر ساختار ناقص و راکد فوتبال ایران غلبه می کند. و این ساختار ناقص نه فقط در اینجا در باره پرسپولیس که خیلی جاها در باره تیم ملی و کلیت فوتبال ایران به مثابه یک مانع ترمز فوتبال ایران را کشیده است. پرسپولیس با تکیه بر توانایی های ذاتی و فنی و روحی و خلقی خود توانست علیرغم همه مشکلاتی که از حیث فنی دست مربی این تیم و همکارانش را سخت بسته بود، توانست خود را تا فینال آسیا بالا بکشاند اما در اینجا همانطور که گفته شد جنگ قدرت و رویارویی ساختاری دو فوتبال بود که یکی با تکیه بر برنامه های علمی وفنی چندین ساله خود به فینال آمده بود و دیگری با تکیه بر ظرفیت های ذاتی و روحی خودو..‌ نتیجه کار هم از پیش معلوم بود مگر آنکه یکی از معجزات فوتبال اتفاق می افتاد که... نیفتاد.

ضربه از خود

عرض کردیم این اتفاق و این شکست خوردن از خود و ساختار فوتبال خود فقط در این میدان و مقطع و درباره تیم پرسپولیس رخ نداده بلکه این ماجرای تلخ"ضربه از خود" دارد ذاتی فوتبال ما می شود به صورت یک روند در آمده وبرای فوتبال ایران صورت طبیعی به خود گرفته تاآنجا که دیگر از فرط تکرار آن را نمی بینند و درتحلیل مسائل و مشکلات فوتبال از طرح وبرشمردن آن ناخودآگاه غافل می شوند. این ترمز کشیدن ها و مانع سازی های ناشی از ساختار ناقص فوتبال ایران در همین مسابقات آسیا ترمز دیگر نماینده فوتبال ایران یعنی استقلال را هم کشید و دیدیم در فاصله مرحله یکهشتم تا یکچهارم این مسابقات در حالیکه همه تیم های دیگر به تقویت و ترمیم خود پرداخته نمایندگان فوتبال مایعنی پرسپولیس واستقلال از حیث نفر و مهره نه تنها تقویت نشدند بلکه همانی را هم که د مرحله یکهشتم داشتند نتوانستند کامل حفظ کنند استقلال که با از دست دادن چند بازیکن خود( مثل مجید حسینی، امید ابراهیمی، چپاروف، تیام و...) کاملا به " تیمی دیگر" تبدیل شد که هرگز آن قدرت و شادابی دور پیش را نداشت و پرسپولیس با از دست دادن بازیکنانی مثل وحید امیری؛ فرشاد احمدزاده وصادق محرمی و... با توجه به بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتش- که باز خود همین ریشه در ساختار ناقص فوتبال ما دارد- و بعد اسیب دیدگی نفراتی مثل ماهینی و حتی کامیابی نیاو... به شکلی دست و پا شکسته وارد مرحله بعدی و مصاف با حریفان متمول قطری شد.

غل و زنجیر ها را از پای فوتبال باز کنید

سئوال این است در کجای دنیا با فوتبال و نمایندگان فوتبال یک کشور اینطور معامله می کنند؟! چطور ما توقع داریم با این رفتار ومنش غلط وروش های روزمرگی مدیریتی فوتبالمان در مسیر رشد و پیشرفت حر کت کندبه جایگاه های مهم قاره ای و جهانی دست پیدا کند. این است که تا کید می کنیم برای هموار کردن مسیر فوتبال مستعد ایران باید با همت ، دلسوزی، تدبیر و برنامه ریزی بندها وغل وزنجیرهایی که به دست و پای آن بسته ایم باز کنیم. در فوتبال و برای فوتبال" مدیریت" کنیم آن وقت خیلی از اتفاقات تلخ و برخوردهای نا خوشایند دیگر در فوتبال ما اتفاق نمی افتد؛ خیلی ناکامی ها وشکست ها به پای فوتبال ما نوشته نمی شود و آن وقت خواهیم دید که فوتبال ایران با سرعت بالا وشتاب قابل قبول و منطقی مسیر بزرگی و افتخار را در پیش می‌گیرد و...

* سیدمحمدسعید مدنی

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
آقاجانی
|
United States of America
|
۰۹:۲۸ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
تشکر از استاد مدنی بزرگوار مثل همیشه عالی نوشتید
پربازدید ها