PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۵۲۲۷۹
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۵

ریشه ناکامی تیم امید

با پایان یافتن رقابت های فوتبال قهرمانی امیدهای آسیا که با قهرمانی تیم امید کره جنوبی همراه بود چهره نمایندگان فوتبال آسیا در بازی های المپیک نیز مشخص شد و کره جنوبی و عربستان و استرالیا سه تیمی هستند که به همراه ژاپن میزبان بازی ها در مرحله نهایی مسابقات فوتبال المپیک 2020 توکیو حاضر خواهند بود. همانطور که ملاحظه می فرمایید و حتما در جریان هستید در میان چهار نماینده آسیا نامی از فوتبال ایران به چشم نمی خورد. البته تیم امید ایران در رقابت های امیدهای آسیا حضور داشت اما در همان مرحله اول از دور مسابقات حذف شد و از صعود به مراحل بعدی بازماند.و این داستانی است آزاردهنده و ناخوشایند که بارها در پنج دهه گذشته برای فوتبال ما تکرار و باعث ناخرسندی دوستداران آن شده است . حالا سئوالی که اینجا برای نگارنده و شاید برای اهالی فوتبال مطرح می شود این است که با توجه به آنچه که دیده شد و همه دوستداران فوتبال دیدند. فاصله فوتبال ما و امیدهای ما با تیم هایی مثل کره جنوبی و... که علاوه بر صعود به المپیک به فینال مسابقات امید های آسیا هم راه پیدا کرده است چقدر بود؟ آیا واقعا صرفا برتری فنی و تاکتیکی کره ای ها و ...نسبت به امید های ما آنها را فاتح وشادکام کرده است یا اینکه نه؟ امیدهای ما از نظر فنی و فوتبالی اگر چیزی از حریفان نامبرده بیشتر نداشتند، کمتر هم نداشتند.پس دلیل کامیابی حریفان و ناکامی تیمما که سال هاست دارد اتفاق می افتد وتکرار می شود در کجاست؟ پاسخ حداقل از نظر صاحب این قلم ناتوان این است که دلیل را باز هم باید در " درون" پیدا کرد. درون این فوتبال بیمار است . کسانی که سال ها ست و در مقاطع مختلف برکار این فوتبال و بالاتر ازآن این ورزش تسلط و ریاست پیدا کرده اند صلاحیت و شایستگی این کاررا ندارند. این را چند بار باید تکرار کرد؟ چند نفر باید در این باره هشدار و تذکر بدهند؟ وقتی گوش شنوایی در نزدمسئولان بالاتر و تصمیمگیرنده در باره ورزش پیدا
نمی شود هر چقدر هم که در این باره بگویی و بنویسی تاثیری در تغییر روند غلط فعلی نمی گذارد و گامی در جهت اصلاح و بهبود روش های مدیریتی در فوتبال برداشته نمی شود و این شکست ها و ناکامی ها ناسزاوارانه برای فوتبال ما رقم می خورد. این حرف ما به معنای نادیده گرفتن تلاش و لیاقت حریفان نیست بلکه تاکید بر این امر است که فوتبال ما ناسزاوارانه در خیلی از میادین ودر رده های مختلف سنی و باشگاهی و... شکست می خورد نه به این دلیل که از حریفان و همگنان خود از حیث فنی و فیزیکی کم و کسری دارد، همه بازی تیم امید را مقابل ازبکستان که جزو چهار تیم مرحله نهایی بود،دیدیم بدون تعارف و تعصب حق تیم ما در آن بازی برد آن هم با اختلاف بالای یک گل بود.نه کسب مساوی با زحمت! در مقابل کره هم که قهرمان مسابقات شد و به عنوان تیم اول آسیا جواز صعودبه المپیک را به دست اورد تیم ما چهره یک بازنده را نداشت و اگر نبود حرکات ناشی از ناپختگی و... بعضی از بازیکنان خاصه روی گل اول ما در آن بازی حداقل می توانستیم بازنده نباشیم. در بازی آخر هم چین را با یک گل شکست دادیم اما می شد با پیروزی پرگلتر میدان را ترک کنیم. نه! حرف ما بی انصافی در حق زحمات وشایستگی حریفان نیست همه حرف و عرض ما سال های سال این است که فوتبال ما از حیث فنی و استعداد و نیروی انسانی اصلا کم ندارد بلکه در شرایط بسیار خوب و نسبت به خیلی از حریفان آسیایی کم
نظیر است اما این فوتبال خوب مدیریت نمی شود. در باره آن دلسوزی و کار مخلصانه و مدبرانه وجود ندارد بلکه در حق آن سوء استفاده می شود و باندها وجریاناتی که اغلب هم ریشه در این فوتبال ندارند وآمده اند تا بار خود را ببندند و کمبودها وعقده های مختلف خود را از حیث شخصیتی و روانی و مالی و... به وسیله فوتبال جبران کنند روی آنچنبره زده اند. لذا فوتبال ما راه و هدف خود را گم کرده است و سال هاست در بیراهه و به سوی اهداف پوچو واهی در حرکت است. این است که برای این فوتبال جام جهانی رفتن که می تواند موجب افتخارش و ایجاد انگیزه برای بهتر شدن و ارتقای روحیه اعتماد به نفس و... باشد به منزله"سم" و " زهر" عمل می کند. صعود به جامجهانی ماله ای شده است برای کشیدن روی کمکاری ها و غلط کاری ها وسوء استفاده ها ی کسانی که سوار بر ورزش و فوتبال شده اند تا از مواهب مدیریتی و مسئولیتی آن خودشان و باند و خانواده شان منتفع شوند.صعود به جامجهانی آن هم به هرقیمت و دست زدن به هر حربه و کوتاه آمدن از اصول اخلاقی و حرفه ای و... در این فوتبال و مثلا مسئولان آن شده است بهانه ای برای کار نکردن. برای رها کردن اقدامات اصولی و پایه ای ساختاری. برای کوتاه امدن و کاری قاطعانه نکردن در برابر بداخلاقی ها و هنجار شکنی ها و فحاشی ها و...آلوده شدن فضای این ورزش پر طرفدار به انواع و اقسام ضد ارزش ها وخلافکاریها و جولان دادن عناصر و جریانات خطرناک و خلافکار و...در حالی که به نظر مااگر یک نظر سنجی ازطرفداران ورزش و فوتبال صورت بگیرد که آیا دوست دارید تیم ملی به هرقیمتی به جام جهانی برود یا اینکه اساس وپایه ها و ساختار آن اصلاح و تقویت شود بی گمان گزینه دوم درصد زیادی از آراء را به خود اختصاص خواهد داد... اما برای مدیران و افرادی که فقط دنبال اهداف و منافع شخصی خود از فوتبال هستندیعنی کسانی که تفکر نتیجه گرایی را با کمک قلم ها و میکروفون های اجیر شده تفکر و دغدغه اصلی بر فوتبال کرده اند صدالبته گزینه اول ارجح است!

سخن را کوتاه کنیم. تا فوتبال از چنگال باندها و جریانات فرصت طلب و منفعت جوخارج نشود تا کاروبار مدیریتی واداره آن را به دست اهلش نسپاریم وضع آن از حیث فنی و فرهنگی از اینی که هست بدتر خواهد شد. ریشه اتفاقات نا خوشایندبازی دو تیم ریشه دار وپرطرفدار کشورمان( پرسپولیس و تراکتور) رادر اعمال و رفتار مدیران فوتبال همان ها که نتیجه گرایی افراطی مثل رفتن به جام جهانی را برای سرپوش گذاشتن بر غلط کاری های خود در این فوتبال محور قرار داده اند جستجو کنید. رفتار خشن آن تماشاگر و سنگ پراکنی این طرفدار معلول است ریشه را در عملکرد های مدیریتی فوتبال و ورزش جستجو کنید. شکست تیم امید و موقعیت هایی که در بازی هدر رفت یا بعضی اشتباهات فنی که ازمربیان سرزدو... اینها معلول و فرع ماجراست علت اصلی ناکامی تیم امید رادر بلایی که بعضی مدیران نااهل این فوتبال و ورزش سال هاست سر این فوتبال در آورده و می آورند ، پیدا کنید...

* سیدمحمدسعید مدنی


پربازدید ها