01/آذر/1404
|
15:47
|
کد خبر: ۹۲۰۰۴
۱۳:۰۸
۱۴۰۴/۰۹/۰۱
باند‌های زیرپوستی، قاتلان خاموش

ورزش ایران در محاصره مافیای پول!

ورزش ایران در محاصره مافیای پول!

کیهان ورزشی- 

 

کوچکترین تردید!

اصلاح و ایجاد تحول در ورزش مستعد پیشرفت ایران امری ضروری و حیاتی است که دیر یا زود باید انجام شود. می‌توان با قاطعیت گفت که در این باره کسانی که ورزش ایران را می‌شناسند و با چم وخم و ضعف‌ها و قوت‌های آن آشنایی دارند، کوچکترین تردیدی به خود راه نمی‌دهند.

موفقیت‌ها و افتخارات ورزش

همه می‌دانیم - و با دو چشم سر می‌بینیم - که این ورزش با وجود همه مشکلات و گرفتاری‌هایی که از درون و بیرون با آنها درگیر است و به مثابه یک سد سکندر و مانع ستبر در برابر پیشرفت آن عمل می‌کنند، در رشته‌های مختلفی مانند کشتی، وزنه برداری و والیبال به موفقیت‌های بزرگ و افتخاراتی حتی  در حد" قهرمانی جهان" دست می‌یابد و در میان بزرگان دنیا می‌درخشد. آنچه موجب آزردگی خاطر دوستداران و حسرت کسانی می‌شود که ورزش ایران و قابلیت‌های پنهان و آشکار آن را می‌شناسند، این است که ورزش ما با توجه به خیل ورزشکاران پرانگیزه و مستعدی که در رشته‌های گوناگون فعال هستند، علی رغم شرایط نامساعد، در خیلی از میادین بین المللی می‌درخشد و افتخار خلق می‌کند و بدون تردید اگر موانع و مشکلات برطرف شود، خیلی بهتر از این ظاهر خواهد شد و شور ونشاط را در کالبد جامعه تزریق خواهد کرد. 

" اراده"ای وجود ندارد

اما آنچه در این میان موجب تاسف است، این است که از سوی کسانی که انتظار می‌رود، تلاشی برای برطرف کردن مشکلات، صورت نمی‌گیرد و خلاصه اراده لازم برای درمان درد‌ها و اصلاح ورزش و روانی حرکتش به سمت پیشرفت، وجود ندارد!

دسته بندی مشکلات ورزش

گرفتاری‌ها و درد‌های ورزش که باید درمان شوند - و در غیر این صورت نمی‌توان به بیش از آنچه که حالا هست، خوشبین و امیدوار بود - عمدتا دو نوع هستند. نوع اول، مشکلات ریشه‌ای وساختاری است و نوع دوم، مشکلاتی که دست‌ها و جریاناتی برای کسب منافع یا بهره برداری وسوءاستفاده‌های سیاسی و اقتصادی و... ایجاد کرده‌اند.

دسته اول را که می‌توان "مشکلات ورزشی و فنی" هم نامید، آنهایی هستند که باید با برنامه ریزی وتدبیر و کمک دستگاه‌های مرتبط به شکل منطقی و به تدریج حل کرد. می‌توان گفت این مشکلات طبیعی است و ورزش‌هایی با ساختار‌های قوی در دنیا هم به نوبه خود با آن دست به گریبان هستند. حل همین گونه مشکلات است که موجب پیشرفت هر چه بیشتر ورزش می‌شود.

کشور‌هایی که یکسره در تلاش برای برطرف کردن ضعف‌ها و تقویت ساختار ورزش خود هستند و آنی از این کار غفلت نمی‌کنند، در جهان و میادین بزرگی، چون المپیک پیشتازند و جزو کشور‌های " صاحب ورزش" در دنیا به حساب می‌آیند.

متاسفانه برای حل مشکلات ساختاری (مثلا نظام باشگاهداری و...) در کشور ما اقدامات لازم و بایسته صورت نمی‌گیرد، در حالی که سال هاست روح و روان ورزش را خراش داده و مجروح کرده است.

مشکلات تحمیلی و ساختگی

اما نوع دوم، مشکلاتی است که مستقیما به ساختار و درون سیستم ورزش ربطی ندارد و از بیرون تحمیل می‌شود و حل آن بیش از آنکه نیازمند برنامه ریزی‌های فنی وتدبیر و ... باشد، به قاطعیت و شجاعت احتیاج دارد. این مشکلات ساختگی را باند‌های اختاپوسی و مافیایی تحمیل کرده‌اند که برای کسب منافع و به دست آوردن جایگاه سیاسی و... به لطایف الحیل و به ویژه با سفارش برخی از افراد و جریانات ذینفوذ، بدون اینکه تجربه‌ای در ورزش داشته باشند و به سرنوشت آن کوچکترین اهمیتی بدهند یا اصلا معنی احساسات و عواطف مردم را درک کنند و برای انتظارات و توقعات آنها پشیزی ارزش قائل باشند، به مراکز حساس رخنه کرده و پنهان و آشکار سکان هدایت ورزش را در دست گرفته‌اند و به آن به مثابه" طعمه" و " فرصت" می‌نگرند و لذا ورزش را به شیوه‌ای اداره می‌کنند که منافع واهداف شخصی و باندی آنها ایجاب می‌کند.

برای حل این مشکلات و دفع عناصر مخل و مزاحم - که منشا بسیاری از خرابی‌ها و مفاسد هستند - همانطور که اشاره شد باید از سلاح " شجاعت و قاطعیت" بهره ببریم و به معنای واقعی کلمه" جهادی" عمل کنیم و ورزش را از دست آنها نجات دهیم.

بوی پول!

بالاتر اشاره شد - و بار‌ها تاکید کرده‌ایم - که این عناصر صرفا برای کسب نان ونام به درون ورزش نفوذ کرده‌اند، چنانکه در جا‌های دیگر به ویژه حوزه اقتصاد نیز شاهد چنین وضعیتی هستیم. خلاصه باند‌های مزبورهر جا که بوی" پول" به مشام شان می‌رسد، کاروبار آن حوزه را به خرابی و فساد آلوده کرده و سبب نارضایتی و اعتراض مردم شده‌اند. این جریانات به دنبال نفع شخصی و پر کردن جیب خودشان هستند و همانطور که مثلا در کاروبار اقتصاد مملکت ومعیشت مردم روند امور را به نفع خود منحرف می‌کنند، در ورزش یا هر جای دیگری هم که دست شان برسد واحساس کنند نفع و سودی عایدشان می‌شود، وارد شده و آنجا را به" گند" می‌کشند!

حرف‌های قابل تامل " دروازه‌بان اقتصاددان"

 چند روز پیش دکتر حسین راغفر که امروز  به عنوان یکی از متخصصان متعهد اقتصادی مطرح است و اهالی ورزش - به ویژه قدیمی تر‌ها - ایشان را به عنوان یک چهره پیشکسوت خوشنام می‌شناسند و بازی‌های خوبش را درون دروازه  تیم‌هایی مثل راه آهن، دارایی، تیم جوانان  و تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۵۰ به یاد می‌آورند، درباره وضعیت ورزش - خاصه معضل دلالی وفساد مالی در فوتبال - در نشستی علمی، حرف‌های قابل تامل و دردناکی زد که از طرفی سخت مایه تاسف و نگرانی بود و از سوی دیگر به درد مدیران و مسئولانی می‌خورد که واقعا - و نه ادایی و شعاری – به دنبال اصلاح معایب و مبارزه با فساد هستند.

فساد سازمان یافته در فوتبال

دکتر راغفر که سابقه مدیریت کیهان ورزشی را هم در کارنامه خود دارد و الحق دوره مدیریتی وی (سال‌های ۶۴ تا ۶۶) از حیث فرم و محتوا یکی از بهترین مقاطع کاری این مجله به حساب می‌آید، در بخشی از حرف هایش می‌گوید:"  مسئله ورزش جدا از مسئله اقتصاد نیست و درگیر آلودگی‌های فراوان اقتصادی است... امروز می‌بینیم که باشگاه‌های کشور درگیر مافیا‌هایی شده‌اند که بخشی از آن به خاطر پولشویی است و بخش دیگرش هم این است که برخی می‌خواهند مردم فعلا سرگرم این چیز‌ها باشند... وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، دیگر نمی‌توان گفت مسئله‌ای تصادفی است. این فسادی سازمان یافته است که تمام بافت‌ها وسلول‌های ورزش را در بر گرفته است... وقتی یک دلال در سال ۱۲۷ میلیارد تومان درآمد دارد، این نشان می‌دهد که شبکه بسیار پیچیده و تودر توی مافیایی در ورزش بی رمق کشور وجود دارد که [ حتی به بعضی]نهاد‌های قدرت متصل است، وگرنه چطور ممکن است این همه پرونده علیه این افراد تشکیل شود وهیچ واکنشی هم صورت نگیرد؟ "

 اینها بخشی از صحبت‌های کارشناسی است که هم سابقه وشناخت کافی از زیر و بم ورزش دارد وهم با آنچه که در اقتصاد کشور می‌گذرد، کاملا آشناست.

اراده جمعی و ملی برای مبارزه با فساد

 باری، این است که تاکید می‌کنیم این دسته از مشکلاتی که گریبان ورزش را گرفته الزاما" ورزشی" نبوده و با تدابیر و برنامه‌های صرفا ورزشی برطرف نمی‌شود و حل آنها به یک " اراده جمعی و ملی" نیاز دارد و به غیر از دستگاه ورزش، دیگر تشکیلات و مراکز موثر - از دستگاه‌های امنیتی گرفته تا دولت و مجلس و به ویژه قوه قضائیه - باید وارد عمل شوند. این جریانات و باند‌ها نه فقط برای ورزش، بلکه برای هر جایی که بتوانند از طریق آن به آب ونان و منفعت و شهرت و ثروت و سفر و لذتی برسند و آخور سیری ناپذیر خود را آباد کنند، برنامه دارند و کاروبار مملکت و امور اجتماعی و زندگی و معیشت مردم را به بازی گرفته‌اند واصلا هم برایشان مهم نیست که الان در چه شرایطی قرار داریم، دشمنان شرور و بدخواهان خبیث چه نقشه‌های شومی علیه این ملک وملت در سر می‌پرورانند و جامعه و مردم به آرامش و اتحاد و روحیه نیاز دارند. آنها به دنبال کار و کاسبی و اهداف پلید و پست خودشان هستند و آنچه می‌کنند - چه در ورزش و چه غیر ورزش - کاملا هدفدار و حساب شده است و اصلا "همینطوری" و"اتفاقی" و "از سر سادگی"؟! نیست.

جریانات پشت پرده و باند‌های زیرپوستی

خوانندگان عزیزی که مطالب مجله - و خاصه این صفحه - را مطالعه و پیگیری می‌کنند، شهادت می‌دهند که ما در شماره‌های اخیر به این موضوع پرداخته‌ایم که اداره و مدیریت ورزش، چه در سطح کلی و کلان و چه در حوزه فدراسیون‌ها و خیلی جا‌ها از دست مسئولان رسمی ومدیران قانونی خارج شده و جریانات پشت پرده و عناصر زیرپوستی به میدان آمده‌اند وهرجا این افراد و عناصر حضور دارند جز خرابی و درجا زدن وعقبگرد رقم نخورده است. منظور ما دقیقا همین جریانات و باند‌های فرصت طلبی است که  شبکه‌های مافیایی تشکیل داده و ورزش را هم از حضور نحس و مخرب خود بی نصیب نگذاشته‌اند.

اگر می‌بینیم بزرگان ورزش خانه نشین هستند...

اگر مسائل آزاردهنده و مشکلات ورزش را بررسی کنیم، به وضوح به این نتیجه می‌رسیم که اکثر قریب به اتفاق آنها ریشه در این ماجرا دارد. برای مثال اگر می‌بینیم بزرگان ورزش و رشته‌هایی مثل فوتبال " هیچکاره" هستند و مشتی دغل وشارلاتان مسلک وابسته به باند‌های دلالی از سر وکول فوتبال بالا می‌روند و شیره جانش را می‌مکند و به فن و فرهنگ و اخلاق آن آسیب‌های جدی وارد می‌کنند و مثل قداره بندان باجگیر بساط تطمیع و تهدید به راه انداخته‌اند و چنانکه در همین  دو سه شماره پیش نوشتیم چهره‌های خاک‌خورده و خوشنامی، چون ابراهیم قاسمپور، حسین کازرانی، نصرالله عبداللهی، محمد زادمهر و... از کوچکترین جایگاه و پستی برخوردار نیستند، دلیل را باید در سازکار غلط حاکم بر فوتبال دانست.

اگر می‌بینیم قالتاق‌ها شلتاق می‌کنند...

اگر می‌بینیم قالتاق‌های فرصت طلبی که تماشاگران در شهر‌های مختلف با  شعار" هِری...! " خواهان برکناری آنها هستند وقتی از یک تیم متمول رانده می‌شوند، از دیگر تیم متمول سر در می‌آورند و از در بیرون شان می‌کنند، اما از پنجره داخل می‌شوند و از جنوب اخراج می‌شوند، در شمال مشغول کار می‌شوند! برای این است که باند‌های اختاپوسی و شبکه‌های مافیایی تعیین می‌کنند چه کسی باشد و چه کسی نباشد و...

 برای این است که امثال قاسمپور، مایلی کهن و خیلی از بزرگان - که حالا اسم شان را هم به سختی می‌شود برد - در این فوتبال بیمار و آفت‌زده " هیچکاره" هستند‍!

" سالم بودن" و " سالم کار کردن"، " جرم" است؟!

و باز اگر می‌بینیم که در بسیاری از جاها، فضا چنان ناسالم است که کار سالم کردن، " جرم" تلقی می‌شود و مجال وعرصه برای " آدم‌های سالم" تنگ شده، ریشه در همین ماجرا و خطری دارد که سخت ورزش را تهدید می‌کند.

پرونده ویلموتس به کجا رسید؟!

 اگر می‌بینیم که پرونده‌هایی مثل " پرونده ویلموتس"! که آن همه هیاهو وجنجال و سروصدا راه می‌اندازد و فلان وبهمان مسئول درباره برخورد و محاکمه مسببان آن ماجرا - که هزینه سنگین مالی را به بیت المال تحمیل کرد - حنجره پاره می‌کنند و یقه می‌درانند و شعار مبارزه و وعده محاکمه می‌دهند، اما بعد از چندی که آب‌ها از آسیاب افتاد و طوفان و گرد وغبار خوابید، هیچ اتفاقی نمی‌افتد، هیچ پولی به بیت المال برگردانده نمی‌شود و هیچ کسی را به عنوان مقصر محاکمه نمی‌کنند و متهمان " سر ومر و گنده" و" طلبکار از زمین و آسمان" فوتبال را کماکان در تسخیر خود دارند، علت را باید در این دردی جست‌و‌جو کرد که ظاهرا درمان ندارد.

 هنر تبدیل " بازی صدهزار نفری" به "بازی ده هزار نفری"!

 اگر می‌بینیم " بازی صدهزار نفره "به خارج از تهران تبعید! و به " بازی ده هزار نفره" تبدیل می‌شود، اگر برخی از معاونین فدراسیون با همکاری همکاران رسانه‌ای! ومشاوران رنگارنگ آنها  به جرم " تبانی و بند وبست" با این و آن تبم کارشان به بازداشت و دادگاه و محکومیت و محرومیت (؟!) کشیده می‌شود وخلاصه اگر مشکلات ومعضلات فوتبال حل نمی‌شود و قرار نیست حل شود واراده‌ای برای اصلاح (که اگر واقعا بخواهند شدنی است) وجود ندارد و مسئولان به میدان نمی‌آیند و حداکثر به" نوچ نوچ گفتن"! اکتفا می‌کنند، علت را باید در نفوذ و اعمال نظر و سکانداری شبکه‌های اختاپوسی و باند‌های مافیایی دانست که ورزش را "بخشی از سفره‌ای گسترده و چرب و شیرین" و طعمه بزرگی می‌بینند که فقط باید در خدمت منافع نامشروع آنها باشد.

 تا وقتی که مسئولان خطر را درک نکنند و به روزمرگی‌ها و برد و باخت‌های گذرا دلخوش باشند و برای مبارزه‌ای جانانه آستین همت بالا نزنند، وضع ورزش همین است که هست، البته اگر عقب‌تر نرود!

 

*سید محمدسعید مدنی

ارسال نظر