PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - November 22 2024
کد خبر: ۵۴۴۰۷
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۲

نظام باشگاهداری در اوج بی ثباتی مدیریتی؟!

مهدی علی نژاد،معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای وزارت ورزش و جوانان در گفت و گو با ایسنا، در مورد آخرین وضعیت لایحه نظام جامع باشگاهداری، اظهار کرد: «مدت های طولانی بود که لایحه نظام جامع باشگاهداری در مجلس به صورت طرح و لایحه مورد بحث قرار گرفت و بی نتیجه ماند، بنابراین تکمیل پیش‌نویس‌هایی که در گذشته مربوط به تنظیم لایحه نظام جامع باشگاهداری بود، در دستور کار قرار گرفت و در حال حاضر مقوله مربوطه نهایی شده است و پس از آنبه دولت ارجاع می شود و پس از تصویب در دولت نیز جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال خواهد شد

این گزاره که بر زبان معاونت وزارت ورزش جاری شده به موضوعی اشاره داشته که اگر به سرانجام برسد و همچون گذشته رنگ و بوی شعار نداشته باشد، اتفاقی مهم در ورزش و بخصوص فوتبال کشور خواهد بود؛ هر چند این مهم باید سالها قبل به وادی اجرا می رسید.

صحبت های مهدی علی نژاد اما می تواند بهانه ای باشد برای اشاره به مشکلات ورزش ایران در بحث باشگاهداری و به طور خاص دو باشگاه مردمی و پر طرفدار آن یعنی استقلال و پرسپولیس که سالیان سال است از فقدان ساختار درست و اصولی، رنج می برند و از قضا متولی آنها وزارتی است که همین جناب علی نژاد معاونت آن را بر عهده دارد.

پیش از این، بارها درباره توانایی ها و کارکردهای بالقوه و البته نادیده گرفته شده این دو باشگاه نوشته ایم و این پرسش همواره برای اهالی ورزش و علی الخصوص هواداران این باشگاهها مطرح بوده که؛ چرا اراده و فکری درست برای برون رفت استقلال و پرسپولیس از مخمصه همیشگی شان وجود نداشته است و بالعکس هر آنچه از سوی تصمیم سازان تا به امروز دیده ایم نه تنها در راستای ثبات مدیریتی و شکل گیری ساختار نبوده،بلکه لعاب سوءاستفاده گری و نادیده گرفتن قدرت تاثیرگذاری همه جانبه این باشگاهها را داشته است.

این واگویه را ناگزیر به نظر شما خوانندگان می رسانیم زیرا معتقدیم یکی از شریان های اصلی ورزش ایران که اگر مسیر آن هموار و گرفتگی هایش رفع شود اثرات مثبتش به تمام بخش ها خواهد رسید همین استقلال و پرسپولیس است.

درباره حکایت عجیب و تکراری خصوصی سازی این باشگاهها صحبتی نیست و از آنجایی که این موضوع بیشتر شبیه به طنز می ماند تا ناشی از یک اراده محکم، فعلا از آن می گذریم اما پیرامون تغییرات مدیریتی سرخابی ها طی همین ماههای گذشته و بلاتکلیفی های این روزهای آنها حرفهای بسیاری داریم.

هفته گذشته در بخشی از مجله «کیهان ورزشی» و طی یک گزارش، سیاهه تغییرات مدیریتی در دو باشگاه را با عنوان «رکورد آقای وزیر!» منتشر کردیم که آمد و رفت عجیب و پر تعداد افرادی تحت عنوان مدیرعامل و عضو هیئت مدیره به استقلال و پرسپولیس گویای عمق فاجعه و فقدان نگاه درست و دلسوزانه مسئولان ورزش نسبت به این باشگاهها و نادیده گرفتن علاقه مردم به آنها بود.

حال بماند که وزیر ورزش و جوانان در برابر انتقادات به این مکانیزم غلط و مخرب، کلامی حاضر به پاسخگویی نیست و معمولا پیاده نظام ها را به تقابل با پرسشگران می فرستد و عجیب تر آنکه، کسانی که منصوب وزارت ورزش و جوانان در این باشگاهها هستند و مسیر ورودشان به این عرصه به شدت مبهم است و اغلب ارتباط و سنخیتی با ورزش ندارند، در مقام پاسخگویی و دفاع از تصمیمات غلط برمی آیند.

به طور مثال مدیرعاملی که تنها چند روز از انتصابش در یکی از این باشگاهها گذشته میهمان یک برنامه زنده تلویزیونی می شود تا درباره کاری که هنوز استارتش را نزده، توضیحاتی را ارائه کند(!) دست آخر هم کار به اینجا می کشد که مدیر منصوب با بیان این جمله که:« من می توانم یک نیمه برای استقلال بازی کنم و ...!» طنازی خود را به رخ تماشاگران می کشد و ...

و یا عضو هیئت مدیره باشگاه دیگر که چند روز قبل در همان برنامه زنده تلویزیونی حاضر شد و هر جا پاسخی به انتقادات نداشت فی الفور مدعی می شد او را در جریان اتفاقات قرار نداده بودند ...!

کسی هم از ایشان نپرسید که؛ اگر واقعا در جریان اتفاقات و تصمیمات قرار نداشتید چرا قید حضور در هیئت مدیره را نزدید؟

اینها تنها نمونه هایی از خروارخروار اتفاق است.

آیا کسی دقیقا متوجه دلایل جدایی سرمربی موفق و خارجی استقلال و یا جابجایی در کادر فنی پرسپولیس در میانه فصل رقابت های لیگ برتر شد؟

آیا از مدیرانی که طی همین یک سال گذشته بیش از 40 میلیارد بدهی(به گفته یکی از همین مدیران) به مربیان و بازیکنان خارجی از خود برجا گذاشتند بازخواستی‌ صورت گرفت؟

جملگی این اتفاقات موید یک مسئله است: نگاه مسئولان ورزش به دو باشگاه بزرگ کشور، نه دلسوزانه که منفعت طلبانه است و لذا وقتی آقای علی نژاد صحبت از نظام باشگاهداری می کنند، اولین پرسش در ذهن مخاطب این است که؛ آیا کسانی که هنوز تعریف درست باشگاهداری را نمی دانند و بدیهیات در زمینه موجودیت یک باشگاه مردمی را -عامدانه یا ناخواسته-نادیده می‌گیرند می توانند خط سیر درستی برای نظام مند شدن آن باشگاهها در پیش بگیرند؟

گذر زمان پاسخ این سوال را هم خواهد داد.

*گروه فوتبال کیهان ورزشی