PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۵۴۷۵۲
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۸:۱۱
پای صحبت های حاج حسن ترایپور از استقلالی های قدیمی

آقای وزیر، صاحبان این تیم مردم هستند

حاج حسن ترابپور از حامیان بنام و قدیمی باشگاه استقلال تهران طی 50 سال گذشته بوده است.
کیهان ورزشی-
آقای وزیر، صاحبان این تیم مردم هستند

استقلالی های قدیمی می گویند که اگر حاج حسن نبود استقلال ،پس از انقلاب اسلامی جمع و جور نمی شد. او پای تیم ایستاد و زندگی اش را برای استقلالی گذاشت که سالها با پیروزی هایش شاد و با شکست هایش غمگین شد.بازیکنان دهه های گذشته هنگامیکه صحبت از حاج حسن ترابپور می شود از او با زبان تکریم سخن می گویند زیرا می دانند که او یک استقلالی شناسنامه دار است و حتی برای استقلال مقابل بدخواهانش سینه سپر کرده است.

چندی پیش دوباره بحث واگذاری باشگاه استقلال از جانب وزارت ورزش مطرح شد و ظاهرا امسال قرار است استقلال وارد بازار بورس شود .واگذاری استقلال طی چند هفته گذشته با انتقاداتی مواجه شد همچون دوستداران این باشگاه که اعتقاد دارند استقلال صاحب دارد و وزارت ورزش اجازه ندارد بدون توجه به نظر صاحبان واقعی اش اقدامی برای واگذاری استقلال انجام دهد.حاج حسن ترابپور که از باستانی کاران قدیمی است اولین فردی بود که به واگذاری استقلال انتقاد کرد و از وزارت ورزش پرسید که مگر استقلال صاحب ندارد که شما می خواهید بطور سلیقه ای برای آن تصمیم بگیرید.


از این رو پای صحبت های حاج حسن ترایپور از استقلالی های قدیمی نشستیم که صحبت های وی را در ادامه می خوانید:

-حمایتم از باشگاه استقلال به قبل از انقلاب برمی گردد. من به تیم ،بازیکنان و مربیان کمک می کردم و همیشه کنار تیم و بازیکنان بودم.تیم استقلال ،پس از انقلاب رها شد و هیچ حامی ای نداشت. من ،منصور پورحیدری و ناصرحجازی تیم را جمع کردیم و تیم را به جایگاه پیشین اش رساندیم.

-من در روزهایی که استقلال نه رختکن داشت و نه زمین تمرین تصمیم گرفتم نمایشگاه اتومبیلم که مقابل زمین سبلان بود را هر روز به عنوان پاتوق در اختیار تیم استقلال بگذارم تا بازیکنان در نمایشگاهم لباس هایشان را عوض کنند و روانه زمین خاکی سبلان برای برگزاری تمرین شوند. پس از تمرین هم از بازیکنان در نمایشگاه پذیرایی می شد تا بازیکنان کمی استراحت کنند و سپس روانه منزل شوند.نمایشگاه من در آن روزها که هیچ کسی از استقلال سراغی نمی گرفت پاتوق یا بهتر بگویم مقر تیم بود.

-پس از راه اندازی مسابقات فوتبال باشگاه های تهران ترتیبی دادیم تا تیم روانه بازیها شود. هیچ حمایتی از استقلال نبود . ما به عنوان کسانی که سالها عاشق استقلال بودیم و دوست نداشتیم استقلال از بین برود هر چه در توان داشتیم برای بازگشت تیم استقلال به میادین فوتبال گذاشتیم.من ،پورحیدری و حجازی در آن برهه ،تیم را جمع و راهی باشگاه های تهران کردیم تا طرفداران استقلال را خوشحال و امیدوار کنیم.حقیقتا در آن روزها خودمان بودیم و هیچ کسی برای کمک به تیم پا پیش نمی گذاشت. 

-پس از گذشت یک دهه از انقلاب ترتیبی دادم تا تیم به جام میلز هند اعزام شود.خوشبختانه تیم در جام میلز خوش درخشید و قهرمان شد و ما با جام به تهران برگشتیم.تمامی هزینه های سفر استقلال به هند را متقبل شدم چون عاشق استقلال بودم و  دوست داشتم تیم به روزهای خوب گذشته اش برگردد و طرفدارانش را خوشحال کند.تیم استقلال در جام میلز بازیهای خوبی انجام داد و مقتدرانه قهرمان شد. یک جام هم در بنگلادش کسب کردیم.

-پس از این که قرار شد تیم استقلال برای برگزاری بازیهای خارج از خانه به شهرستان برود. بدون مکثی رفتم و یک اتوبوس ایران پیما خریدم و خودم پشت رل نشستم و تیم را به شهرستان ها بردم.اگر اتوبوس نمی خریدم تیم روی زمین می ماند و می بایست چنین کاری می کردم. خودم تیم را به محل بازی می بردم و  دوباره برمی گرداندم.تمامی هزینه های تیم را هم در مسیر رفت و برگشت پرداخت می کردم.هیچ کسی نبود که در آن برهه از تیم حمایت کند یا بخواهد ما را همراهی نماید.

آقای وزیر، صاحبان این تیم مردم هستند

-حدود 14 الی 15 سال بطور مداوم قبل از هر بازی، تیم استقلال را به رستوران لوکس طلایی در خیابان ولیعصر پایین تر از میدان تجریش می بردم و به بازیکنان و مربیان ناهار می دادیم.آقای حسین کریمی صاحب رستوران لوکس طلایی از دوستان قدیمی، این مسائل را می داند  . تمامی هزینه ناهار یا شام تیم در لوکس طلایی را از جیب می دادم زیرا عاشق تیم بودم و دوست داشتم تیم استقلال در شرایط خوبی باشد.بعد از ناهار هم بچه ها را به خانه ام در دیباجی شمالی(فرمانیه) می بردم تا تیم در خانه ما استراحت کند و سپس روانه بازی در ورزشگاه شود .خانه ام را به عشق استقلال محل استراحت تیم کردم .

-در همان ایامی که هیچ کسی از استقلال حمایت نمی کرد و از چند کیلومتری اش رد نمی شد خودمان بازیکن جذب می کردیم و برای تقویت تیم با آنها قرارداد می بستم.هزینه به خدمت گرفتن بازیکنان را می دادم زیرا کسی نبود در آن برهه از نظر مالی از استقلال حمایت کند.حتی به بازیکنان ماشین هم می دادم. یادم هست به صادق ورمزیار و جعفر مختاری فر یک رنو و یک پیکان اهدا کردم.


- 15سال بدون چشمداشتی تمام هزینه های استقلال را به عشق تیم محبوبم پرداخت کردم. اگر من نبودم تیم استقلال بعد از انقلاب از هم می پاشید اما من، پورحیدری و حجازی پای تیم ایستادیم و تیم را حفظ کردیم.آنقدر حواسم به تیم بود که تمام وقتم را روی استقلال گذاشته بودم.امیر قلعه نویی ،رضا حسن زاده،جعفر مختاری فر و... به تیم استقلال آوردم.حتی یادم است که محسن گروسی در اوائل حضورش که به استقلال آمده بود از نظر بدنی ضعیف بود و من ترتیبی دادم تا او هر شب به رستورانی معروف در حوالی میدان هفت تیر برود و شام مقوی در این رستوران بخورد تا تقویت شود.

 -چندی پیش در رسانه ها خواندم که آقایان می خواهند تیم استقلال را بفروشند.این آقایان چکاره تیم هستند که می خواهند استقلال بفروشند؟ مگر استقلال صاحب ندارد که می خواهید تیم را بفروشید؟!آقای وزیر ورزش ، استقلال صاحب دارد .من  زندگی ام را سر این تیم گذاشتم. صاحب استقلال مردم هستند که بیش از نیم قرن است این تیم را در ورزشگاه ها حمایت می کنند.این آقایان که می خواهند تیم را واگذار کنند آیا می دانند که من خانه ام را در دیباجی شمالی فروختم و خرج استقلال کردم. خانه ام را 30 میلیون تومان فروختم و تا ریال آخرش را خرج تیم کردم . من عاشق استقلال بودم و اگر بازهم به عقب برگردیم بازهم برای استقلال این کار می کنم.الان قیمت همان خانه شده 30 میلیارد تومان .آقای وزیر ورزش ،استقلال صاحب دارد و شما اجازه ندارید که تیم را واگذار کنید.من برای حمایت مالی از استقلال ،نمایشگاه ماشینم را فروختم . آقای وزیر ، اگر می خواهید تیم استقلال را واگذار کنید پس تکلیف ما که یک عمر کنار استقلال بودم ،چه می شود؟

-مدتهاست که برخی شده اند پیشکسوت تیم استقلال!زمانی که ما این تیم را با تمام دارایی مان حفظ کردیم آقایان کجا بودند؟آقای سعادتمند مدیرعامل کنونی استقلال در آن روزهای سخت کجا بود؟پیشکسوت استقلال  امثال امیر حسین صادقی نیستند که تا صدایشان می کنند راهی باشگاه می شوند و با هر مدیری نشست دارند بلکه علی جباری، جواد قراب، اکبر کارگر جم، حسن روشن، امیر قلعه نویی و... است.

-طی سالهای گذشته افراد مختلفی را به عنوان عضو هیات مدیره و مدیرعامل به استقلال آوردند و باعث شهرت و ثروت خیلی از آنها شدند و همه هم ادعا می کردند که ما از بچگی استقلالی بوده ایم و ... امثال ما که 60 سال کنار این فوتبال و این باشگاه بوده ایم نه این افراد را دیده ایم و نه می شناسیم. معلوم نیست اینها را از کجا به این باشگاه آورده اند. یک نفر بگوید اینها چگونه از استقلال سردرآورده اند؟
- جوری می گویند که می خواهیم مالکیت این باشگاه را واگذار کنیم که انگار این تیم بی صاحب است. آقای وزیر و رفقایش نمی دانند که این تیم صاحب دارد و صاحبان آن هم مردم هستند. اصلا شما از کجا و چگونه آمده اید که حالا بخواهید برای مالکیت استقلال تعیین تکلیف کنید؟ اگر هم قرار است درباره تیم تصمیمی بگیرند این افراد صلاحیتش را ندارند و باید از استقلالی های اصیل و پیشکسوتان نظر بخواهند وگرنه تیم را بدبخت می کنند.

آقای وزیر، صاحبان این تیم مردم هستند
-طرف می آید مدیر استقلال می شود که اصلا نمی داند فوتبال و تاریخچه این باشگاه چیست. اسمش این است که چون پولدار است می خواهد کمک کند. بعد هم هر روز در روزنامه ها و تلویزیون با او مصاحبه می کند و معروف می شود. یکسری از اینها چند روزه از خیلی از بازیکنان قدیم استقلال که کسی سراغ شان را نمی گیرد هم معروف تر می شوند. بعد هم تیم را بهم می ریزند و می روند و مدعی می شوند از جیب مان برای استقلال خرج کرده ایم. بخدا خیلی از اینها یک ریال از جیب شان نمی دهند و از کنار تیم سود هم می برند.
-بروید ببیند در همان سالهای اول انقلاب چه کسانی واقعا از جیب خودشان کمک کردند تا استقلال زمین نخورد. مردم نام یک نفر آنها را هم نمی دانند. روزنامه ها هم مقصرند که اینها را گنده می کنند.
-مخارج استقلال را تا اوایل دهه هفتاد خودمان می دادیم تا اینکه یک شب در خانه نشسته بودم که دیدم چند نفر که پاسدار بودند آمدند و گفتند آقای علی آقا محمدی می خواهد با شما صحبت کند. اتفاقا آن شب چون پسرم زانویش را جراحی کرده بود مرحوم رنجبر، مرحوم حجازی ، فرامرز ظلی و حسین کازرانی برای ملاقات در منزل ما بودند. رنجبر خدابیامرز گفت: حسن آقا، ایشان آقای آقامحمدی از همدان هستند. آقامحمدی  گفت: شما تا امروز برای استقلال زحمت کشیدید و ما می خواهیم کمک تان کنیم تا تیم درست شود. گفتم تیم که درست است ولی بفرمائید کمک کنید. خلاصه همان شب استقلال را از ما گرفتند . من هم تقریبا دیگر از همان سالها پایم را در استادیوم نگذاشتم. یک نفر هم نیامد بگوید این همه برای استقلال زحمت کشیدید و سراغ مان را بگیرد.

*کیوان طباطبایی
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
فرزاد شفیق
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۰۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۳
نوکر همه مشتی های ایران هستم خصوصا حسن آقای ترابپور استقلالی متعصب و واقعی یار دیروز و امروز استقلال خوشگل گفتی استقلال صاحب داره و مثل برخی تیم ها نیست که حراجش کنند استقلال قیمت نداره سلطان
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۰۴
خدا به شما و خانواده بزرگوار سلامتی و عمربا عزت بدهد انسانهای کامل و با قلب بزرگ مثل شما در این دوره زمونه کمیاب هستن.