PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - November 14 2024
کد خبر: ۵۸۲۳۹
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۶

نظارت، حلقه گمشده فصل نقل و انتقالات فوتبال ایران

بار دیگر اتفاقات فصل نقل و انتقالات فوتبال ایران و مبالغ عجیب درخواستی بازیکنان و مربیان از باشگاهها، سبب شد تا صدای اعتراض جامعه بلند شود.

این داستان را در سالهای قبل نیز شاهد بودیم، اما امسال با توجه به ارقامی که اعلام شده است، حجم اعتراضات نیز بیشتر از گذشته به نظر می رسد.

اعتراض جامعه به این اتفاقات از این جهت است که؛ چرا باید برای فوتبال از بیت المال و از جیب ملت خرج شود و آیا اساسا این روند با اصول فوتبال حرفه ای همخوانی دارد؟

نگاهی به فهرست تیم های حاضر در سطح اول فوتبال ایران، گویای این مسئله است که اغلب آن تیم ها، از منابع دولتی ارتزاق می کنند و طبعا ریخت و پاش های فصل نقل و انتقالات و مبالغ هنگفتی که به پای برخی از بازیکنان و مربیان می ریزند، از همان منابع دولتی خواهد بود، لذا این نوع هزینه تراشی برای فوتبال، بدون بازگشت و تنها در جهت منافع عده ای خاص است.

طی روزهای گذشته، برخی از افراد در مواجهه با اعتراضات به مبالغ درخواستی فوتبالیست ها، از فوتبال اروپا مثال آورده و اعلام کردند مبالغ پرداختی به بازیکنان ایرانی، در مقایسه با ارقامی که در فوتبال اروپا و حتی همین کشورهای حوزه خلیج فارس به فوتبالیست ها تعلق می گیرد ناچیز است و ...

این ادعا و این نظر کاملا درست است اما باید صورت مسئله را در نظر گرفت و آن صورت مسئله، همان منابع مالی باشگاههای ایرانی و محل درآمدزایی باشگاههای اروپایی است که در واقع شاه کلید ماجرا همینجا خواهد بود.فوتبال اروپا اگر در نقل و انتقالات باشگاههای خود شاهد ردو بدل شدن مبالغ هنگفتی است، آن مبالغ از فوتبال به فوتبال می رسد؛ به تعبیر ساده تر، دخل فوتبال آن برای خرج شان هزینه می شود. در آن فضا رقابت بر سر جذب بازیکنان بزرگ و فوق ستاره ها، به این دلیل جذاب است و اعتراضی در پی ندارد که؛ همگان می دانند آن باشگاهها با استفاده از منابع مشخص خود و درآمد یکساله شان از راههای مختلف مثل تبلیغات، تولید و فروش بازیکن، حق پخش تلویزیونی، بلیت فروشی و ... دست به خرید می زنند.بر می گردیم به فوتبال خودمان که دخل و خرج آن کمترین همخوانی با هم ندارد. شرایطی که باشگاههای لیگ برتری همین امروز به دلیل شکایت مربیان و بازیکنان خارجی با آن روبرو هستند و شمشیر داموکلسی که فیفا بالای سر این باشگاهها قرار داده است، به تنهایی گویای منظور ماست. این باشگاهها به علت فقدان ساختار درست و اصولی و خلاصه شدن اهداف مدیران شان در بردها و قهرمانی های مقطعی، کوهی از بدهی را پشت سر خود می بینند و امروز که شاهد ریخت و پاش های آنان در فصل نقل و انتقالات هستیم، این قراردادهای میلیاردی تله های جدیدی هستند که سر راه مدیران بعدی این باشگاه ها کار گذاشته می شوند و ...!

اما در این فضا و در حالی که همه راههای درست و حرفه ای درآمدزایی مثل استفاده از حق پخش تلویزیونی و حق میزبانی مسابقات و ...بر روی باشگاهها بسته شده و اراده ای هم برای بازگشایی آنها دیده نمی شود، چه باید کرد؟ آیا با این توجیه که باشگاهها امکان درآمدزایی ندارند، باید به آنها اجازه بهره برداری غیر منطقی از منابع دولتی- بخوانید بیت المال- را داد تا از کنار این خوان گسترده، عده ای دلال و سوء استفاده گر پروار شوند؟

در این داستان و این نقد، بار دیگر باید به حلقه مفقوده ای به نام نظارت اشاره کنیم که در بحث نقل و انتقالات فوتبال ایران نیز همچون بسیاری دیگر از بخش های ورزش مان جای آن خالی است. روشن است که اگر مجامع باشگاههای کشور از حالت سمبلیک و

مجسمه ای خارج می شدند و به وظیفه اصلی خود که همان رصد حرکات و اقدامات مدیران باشگاهها است عمل می کردند، دیگر شاهد جولان دلال ها و زیاده خواهی برخی از بازیکنان فوتبال نمی شدیم. البته قبل از رسیدن به این مرتبه و تحقق این خواسته، باید باشگاه های خود را به سمت خصوصی شدن حرکت دهیم تا خیلی زود دست آنها و مدیران شان از منابع دولتی کوتاه شود و به اصطلاح عامیانه یاد بگیرند روی پای خود بایستند و به معنای واقعی حرفه ای شوند.

امیدواریم در راستای اقدامات جسته و گریخته ای که اخیرا در راستای مبارزه با فساد در ورزش از سوی برخی از نهادهای نظارتی و قضایی صورت گرفته است، سراغی هم از بازار آشفته نقل و انتقالات فوتبال گرفته شود و شاهد جولان بیشتر واسطه ها و دلال های فرصت طلب نباشیم.

* گروه فوتبال

پربازدید ها
آخرین اخبار