ظهور اراده برای مبارزه با فساد و شارلاتانیسم در ورزش !

**رگبار تبلیغات

دیگر بر همگان ثابت شده که وقتی قرار است در جایی در اقتصاد، فرهنگ،سینما، دانشگاه و ورزش این مملکت کاری اساسی و درست صورت پذیرد، یعنی کاری که در جهت منافع مردم و پاسخگویی به مطالبات به حق جامعه تمام شود، کاری که به جای اینکه منافع نامشروعش به جیب فلان دلال و بهمان قالتاق و... سرازیر شود عاید مردم شود، ناگهان از این سو وآن سو و از داخل و خارج کشور صداها به اعتراض بلند می شود و جوسازی و تبلیغ و هو و جنجال و... ازحلقوم این قلم و این رسانه و آن سایت و آن شبکه ماهواره ای معاند و... به راه می افتد و چنان فضا را تیره وتار می کنند و چنان اذهان مردم و جامعه را زیر رگبار تبلیغات مسموم خود می گیرند، تا مسئولان و مدیران را مرعوب و آنها را ازانجام طرح ملی و اقدام مردمی خود منصرف وپشیمان سازند.این واقعیتی است غیرقابل انکار که در حوزه های مختلف اجتماعی تا دلتان بخواهد برایش شاهد ومثال وجود دارد. در همین ورزش خودمان می شود این مثال ها و نمونه ها را در قالب یک کتاب مفصل وقطور ذکر کرد.

**ورزش دلال زده

راستی آن است که اتفاقات مثبت و تحرکات امیدوار کننده ای در ورزش دلال زده و اسیر دست مکتب شارلاتانیزم ایران در حال وقوع است.اتفاقاتی که جملگی حکایت از یک شروع مبارزه تمام عیار با جریاناتی دارد که به خاطر منافع شخصی خود یا اغراض غیرورزشی ، بعضاً آلوده به اغراض سیاسی و مطابق با خواسته های دشمنان و بدخواهان این آب وخاک فضای ورزش را ناسالم کرده و مسیر صحیح آن را به کجراهه و انحراف کشانده اند.

**«پالس» به بیگانگان

کتمان و انکار نمی توان کرد که ورزش هم مثل خیلی از حوزه های حیات اجتماعی با مشکلات و معضلاتی دست به گریبان است که همین ها مانع اصلی بر سر راه پبشرفت ورزش مستعد و پرظرفیت ما هستند. معضلات و گرفتاری هایی که بخشی از آن معلول منفعت پرستی و رانت خواری و زیاده خواهی و... است و بخش دیگر آن ریشه در سناریوهایی دارد که" آن طرف آب" نوشته شده و از طریق ورزش پیاده و اجرا می شود. مخلص کلام اینکه بدخواهان این سرزمین و مردم آن از خارج از مرزها از یک طرف و فرصت طلبی و منفعت پرستی و دلالیسم بی مهار از طرف دیگر، دارند از ورزش به نفع منافع مختلف خود استفاده می کنند. از بی سروسامانی و آشفته احوالی ورزش، عده ای نفع سیاسی می برند و از آن حربه ای می سازند برای تبلیغات منفی وسمپاشی های ماهواره ای و سایت های مجازی و... و عده دیگری هم به سودهای نامشروع وبعضا کلان می رسند و ... همین ها همان هایی هستند که در آغاز مطلب گفتیم به محض اینکه قرار می شود یک گوشه ای از امور مردم- ودر بحث ما ورزش - سروسامان بگیرد و روبه راه شود و از انحرافات و کجروی های آن جلوگیری شود و حرکت امور روی ریل سلامت صورت گیرد داد وناله و فغانشان بلند می شود و به لطائف الحیل به مقابله و مانع تراشی جلوی پای اقدامات اصلاحی اقدام می کنند.این جماعت که جز منافع خود به هیچ آئین و مکتبی و خاک و آبی تعلق ندارند برای حفظ این منافع نامشروع از اینکه علیه کشور خودشان به مراکز بین المللی و مجامع جهانی ورزش" پالس" بدهند و اطلاعات غلط ارسال کنند ، هیچ ابایی ندارند که در این باره هم نمونه ها کم‌نیست و نمونه تازه اش همین تهدید اخیر فیفا در باره دخالت مجلس در ماجرای ویلموتس، که بدون هیچ تردیدی ناشی از اطلاعات غلط همین به ظاهر ایرانی های بی وطن است.

**حفظ وضع موجود ورزش به نفع کیست؟!

بنابراین موضوع خیلی روشن است. جریان انگل و ضدورزش حالا از هر نوعش چه آنکه دنبال اغراض سیاسی و خوراک دادن به مشتی بی وطن پناهنده به جریانات وهابی- داعشی است و چه ان شارلاتان و منفعت طلبی که دنبال کسب منافع نامشروع از ورزش است، بدون کوچکترین تردیدی در برابر این جریان ضد فساد و انقلابی مقاومت خواهد کرد و هرچقدر این جریان در کار خود جدی باشد و هرچقدر دست به اقدامات اصلاحی و سازنده بزند جیغ و داد وناله و فغان آنها که در جوسازی و سمپاشی علیه جریان ضد فساد تجلی می یابد یا در" پالس" هایی که به خارج برای شبکه های صهیونیستی - وهابی یا مجامع جهانی ورزش می فرستند ، لو می رود، بیشتر می شود. اینها برای حفظ منافع خود که در گروی حفظ وضع موجود ورزش است همه کاری می کنند کما اینکه تا الان هم غیر از این نبوده است و تا حالا هم بالاخره بوده اند کسانی در مسئولیت های ورزشی که ورزش را می شناخته اند، متوجه نقاط ضعف و اشکال آن بوده اند، سرمنشا این اشکالات را می دانستند و قصد اصلاح و گندزدایی داشته اند اما همین جریانات که چند سال پیش ناشناخته تر بوده ونقاب ظاهر الصلاح علمی و روشنفکرانه و امروزی بودن بر چهره زده بودند- و البته همان موقع هم چهره واقعی وعقب مانده و قالتاق مآب آن برای بعضی ها- از جمله این مجله روشن بود- با هو وجنجال وشعارهای به ظاهر مقبول از طریق ابزاری که در اختیار داشتند و مهمترین آن تلویزیون، معرکه و کولی بازی راه می انداختند که طرف از کرده خود پشیمان شود. یا عطای ماندن را به لقایش می بخشید و یا اینکه بعد از مدتی در جریان مخرب وضدورزش و عقب مانده های روشنفکر نما حل می شد و در خدمت تحقق اهداف کوچک و دلال منشانه آنها در می آمد.

**اراده ای برای اصلاح

همانطور که در شروع این نوشته آمد به نظر می رسد اراده ای در نزد مسئولان و دست اندرکاران ورزش و حتی خارج از ورزش پیدا شده که می خواهد به مقابله با این وضعیت برخیزد و به ورزش در جهت مطالبات مردمی و منافع ملی سروسامان ببخشد. این حرکات وقتی بیشتر ملموس و عزم ها وقتی بیشتر جزم شد که ماجرای قرارداد سراسرضرر وزیان ویلموتس و محکومیت و جریمه سنگین فیفابرای فوتبال ایران حتی توجه جریانات و محافل سیاسی و غیر ورزشی را به خود جلب کرد به طوری که تا چند روز ماجرای قرارداد پر شبهه و ابهام ویلموتس تیتر اول یا جزو تیترهای اصلی صفحه اول روزنامه های غیر ورزشی کشور قرار داشت. این در حالی بود که ماجرای قرارداد های مساله دار و محکومیت های پیاپی ورزش و فوتبال ایران برای اهالی ورزش٬کارشناسان و رسانه های ورزشی چیز تازه ای نبود و سال های سال است که در ورزش و علی الخصوص برای فوتبال شارلاتان زده ما این داستان تکرار می شودو در حالی که همانطور که قبلا هم درهمین صفحه بارها نوشته ایم عده ای از مردان وزنان این آب وخاک با کوشش و جهاد در عرصه های مختلف علمی و فرهنگی و نظامی و ... و شخصیت بزرگ و عزیزی مثل حاج قاسم سلیمانی یا شهیدحججی یا شهید شهریاری با نثار خون خود برای این ملک و ملت آبرو و افتخارو سرفرازی خلق می کنند‌ ، مشتی شارلاتان و انگل پر مدعا برای صرفا پر کردن جیب خود، آن هم از کیسه بیت المال و در سایه غفلت و وادادگی و انفعال برخی ازمدیران ورزشی وغیر ورزشی در ورزش دکان دونبش باز کرده اند و با آبرو و حیثیت این مملکت بازی می کنندو با عملکرد ابلهانه یا خائنانه خود موجبات محکومیت های پیاپی ما را در محافل و مجامع ورزشی جهان فراهم می آورند.

**هشدار دلسوزان

درباره عملکرد و خرابکاری های این باندهای دلالی و این شارلاتان های خوش دک وپز که به عناوین وبهانه های مختلف مشاوررسانه ای،کارشناس فنی،کارشناس حقوقی ومشاور فرهنگی و...ازسرو کول این ورزش بخت برگشته بالا می روند و سلامت و آرامش را از آن سلب کرده اند ‌،سال هاست که خیلی از دلسوزان ورزش از جمله این مجله ریشه دار( حداقل از حدود بیست سال پیش) براساس انجام وظیفه فریاد کشیده و به مسئولان ورزش هشدار داده اند( خوانندگان قدیمی تر کیهان ورزشی خوب به یاد دارند که این مجله در اوایل دهه هشتاد ،حدود بیست سال پیش، مبارزه باجریان مخرب اختاپوسی درورزش را آغاز کرد و.. مبارزه ای که هرچقدر مورد توجه اهالی اصیل و بزرگان ورزش قرار گرفت،متاسفانه با القائات افراد نفوذی، از سوی مدیران و مسئولان آن وقت و بعد های ورزش مورد توجه قرار نگرفت... و رسیدیم به اینجا که حالا رسیده ایم!)

**پرونده مربی بلژیکی

خوشبختانه همانطور که بالاتر اشاره شدمحکومیت پرونده مربی بلژیکی حجت را بر همگان تمام کرد و دیگر هیچ کسی حتی مسئولان ورزش نتوانستند هشدارهای دلسوزانه را به حساب سیاه نمایی و غرض ورزی سیاسی بگذارند و... حالا با ورود دستگاه های نظارتی ،آقایان مسئول در ورزش و فدراسیون فوتبال باید پاسخگو باشند.

**ایجاد فضای سالم و مبارزه با دلالیسم در ورزش

سخن را جمع کنیم. نجات ورزش از ورطه گرفتاری هاو هموار شدن راه پیشرفت آن در گروی مبارزه با پلشتی ها و افراد و جریانات آویزان ودلالیسم افسار گسیخته ازیکسو و ایجاد فضای سالم‌ و توام با آرامش از سوی دیگر است. این کار باید از خیلی وقت پیش آغاز می شد که به دلایلی که تلویحا به بعضی از آنها اشاره شد تا الان انجام نشده است،حالا که اراده ای در حال انسجام و هماهنگی در ورزش و غیر ورزش به وجود آمده است امید می رود ماموریت و رسالت خود را به انجام برساندو ورزش را در مسیر تحول و قوی شدن قرار دهد، مثلا بودجه ای را که باید صرف ورزش کند به درستی و درایت و دلسوزی خرج کند به طوری که به حال ورزش مفید باشد و به جای اینکه این بودجه را دلال ها و آویزان ها به نفع خود تصاحب کنند، به نفع و مصلحت ورزش خرج شود.چند روز پیش در جایی خواندیم که رئیس فدراسیون کشتی که قهرمانی المپیک را هم در کارنامه خود دارد با انتقاد از بودجه هایی که صرف استخدام( یا بهتر بگوئیم باج دادن به ویلموتس و دلال های ایرانی نمایش) می شود از مشکلات عدیده مالی فدراسیون کشتی انتقاد کرده بود. نظیر این انتقاد را ما ،هم از زبان روسای سایر فدراسیون ها می شنویم و هم در دوره های گذشته از زبان روسای وقت همین فدراسیون کشتی ایران که همیشه به جای سرافکندگی وبی حیثیتی باعث افتخار و سربلندی ورزش ایران بوده است، بودجه ورزش باید بر اساس مصلحت و نفع ورزش خرج شود و نباید اجازه داد انگل های طماع آن را به یغما بین خودشان تقسیم نمایند.

**مدیریت مذبذب!

سردار محمد اسماعیل کوثری در این شماره به مناسبت هفته دفاع مقدس با مجله ما به گفتگو نشسته است. ایشان که در عهد شباب به صورت حرفه ای پا به توپ بوده و در دوره های پنجم و ششم جام تخت جمشید بازیکن فیکس ابومسلم خراسان به حساب می آمده ٬ در دوره های هشتم و نهم، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم بوده است.‌ایشان در قسمتی از مصاحبه خود می گوید ماجرای خصوصی سازی در هر دو دوره ای که ایشان عضو مجلس بوده، مورد توجه نمایندگان قرار داشته اما الان بعد از ۱۶سال هنوز در مرحله حرف باقی مانده است ، وی حرفی را می زند که همه دلسوزان‌ورزش می زنند«اگر می خواهید واگذار کنید خیلی محکم بایستید و کار را انجام دهید، اگر هم نمی خواهید با این دو تیم که طرفداران میلیونی دارند بازی نکنید، در تصمیم مدیریتی، مذبذب بودن اصلا قابل قبول نیست.»

مبارزه ای که قراراست در جهت اصلاح ورزش آغاز شود باید با شدت ادامه پیدا کند تا خیلی از اقدامات اساسی انجام نشده و بسیاری از اقدامات معطل مانده که انجام شدن آنها بر خلاف منافع جریان مخرب وضدورزش است، و به همین خاطر هم هست که با آویزان شدن به بعضی از« مدیریت های مذبذب» مانع از انجام و بسامان شدن آنها می شوند،عملی شوند و از بلاتکلیفی فعلی رهایی یابند.

*سیدمحمدسعید مدنی