کار اصلی مدیران فوتبال ، ریشه کن کردن« ویروس منحوس دلالیسم افسارگسیخته»است

**حرف های رئیس فراکسیون ورزش

رئیس فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با یک برنامه ورزشی رادیویی به نام« تهران ورزشی» درباره بلاتکلیفی فدراسیون فوتبال از نظر مدیریتی پیشنهاد کرد مدیران فدراسیون فوتبال دسته جمعی استعفا کنند.

آقای فروردین که قبلا هم بعضی از اظهارات ایشان در این صفحه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، در این مصاحبه رادیویی می گوید:« یک سال است که فدراسیون فوتبال با سرپرست اداره می شود و این برای ورزش پر طرفداری مثل فوتبال خوب نیست.» وی بحث«تاخیر در تاییداساسنامه» را هم شبهه دار می داند و تلویحا اشاره می کند که مثل خیلی از گرفتاری های این ورزش که بیشتر ریشه داخلی دارد هیچ بعید نیست اینکه اساسنامه فدراسیون فوتبال هم تایید نمی شود بیشتر دلیل داخلی داشته باشد و به نظر ایشان گویا«فدراسیون فوتبال در حال خریدن زمان است و... چون همه به این موضوع اذعان دارندکه فدراسیون کاری در این زمینه انجام نمی دهد.» بر این اساس و نگاه نه چندان خوش بینانه، آقای فروردین از کمیته ملی المپیک خواهش می کند در این باره یعنی علت تاخیر تایید اساسنامه مکاتبه ای با فیفا داشته باشد. اودر پایان صحبت های خود ضمن انتقاد شدید ازشرایط ناسالم و فضای آلوده فوتبال می گوید که« مگر می توان فساد وشرط بندی و قرار دادها را رها کرد؟!« و بعد از این حرف است که پیشنهاد می کند دست اندرکاران فدراسیون فوتبال بهتر است استعفا دهند چرا که« این اتفاق، بزرگترین کمک به فوتبال کشور است.» او با این جمله به مصاحبه رادیویی خود خاتمه می دهد که«اهالی فوتبال باید همیشه از رفتار های فدراسیون فوتبال خون دل بخورند و بهترین کار،استعفای دسته جمعی است تا ترکیب جدیدی بیاید، گروهی که کار را بشناسد، به چم و خم فوتبال آگاه باشد، تیمی که بداند فوتبال را چگونه اداره کنند و از پایه؟»فدراسیون خوبی بنا بگذاریم تا به اهدافی که شایسته مملکت ماست، برسیم،»

**واقعیات غیرقابل انکار

قبل از هر چیز اولا ،لازم است خدا را شکر کنیم که بر خلاف خیلی وقت ها که از زبان بعضی از مسئولان کشور مثلا همین نمایندگان مجلس حرف های کلی و شعاری و بدتر از همه « خارج از موضوع» می شنیدیم، حرف هایی که حکایت از این داشت که آقای مسئول یا کوچکترین شناختی از واقعیات ورزش ندارد و به زدن حرف های کلیشه ای وکلی که« بله! ورزش چیز خوبی است.وبرای سلامتی لازم است»! بسنده کرده است و یا اینکه از مشاوران خوبی بهره نمی برد و بدتر از همه اینکه از بعضی از افراد نفوذی به عنوان مشاور استفاده می کند به طوری که به جای اینکه آن نماینده یا فرد مسئول، مشاور را به عنوان خدمت گرفته یاشد آن نفوذی مشاور نما، فرد مسئول را به سخنگوی جریان متخلف و بعضا مفسد در ورزش تبدیل کرده است! آری بر خلاف کرات و دفعات قبل، خدا را شاکریم که حالا از زبان نماینده محترم مجلس که رئیس فراکسیون ورزش هم هست حرف هایی را می شنویم که باید بشنویم. حرف هایی که مبتنی بر واقعیات غیر قابل انکار است و برای هر کسی با دو چشم سر به راحتی قابل دیدن است.

**این بار تیر نفوذی ها به سنگ خورده !

حرف هایی که نشان می دهد این بار تیر نفوذی ها والقائات آنها برای فریب مسئولان و تاثیر گذاری روی محاسبات و تصمیم گیری های آنها به سنگ خورده است واقعیاتی که متاسفانه برخی برای خفظ پست وجایگاه خود برای دو روز بیشتر به راحتی آن را انکار می کنند و به حساب بدبینی کسانی که اتفاقا خوب ،واقعیات رادیده اند ، می گذارند! اینکه وضع و شرایط حاکم بر فوتبال و ورزش اصلا سالم ومحترمانه نیست، اینکه در فوتبال و ورزش کار، دست کاردان نیست و اصل مهم شایسته سالاری رعایت نمی شود ، اینکه در این فوتبال و ورزش اصل صداقت و شفافیت با مردم خیلی از جاها و بسیاری از اوقات از سوی مدیران و دست اندر کاران رعایت نمی شود واینکه دلالان وشارلاتان ها در ورزش برو و بیا وکر وفری برای خود دارند و خیلی از جاها و درشته هایی مثل فوتبال نبض کار را در دست دارند و به خاطر حفظ و تامین منافع خود از هیچ گونه زدوبند ورفتار تخریبی ابایی ندارند.

**بازی در نقش «دکور»

و اینکه امر مهم و حیاتی« فرهنگ» در ورزش به یکی از بی معنی ترین مفاهیم تبدیل شده و مسئولان فرهنگی در ورزش نقش« دکور» را بازی می کنند و بود و نبودشان درحال و روز ورزش علی السویه است ، سهل است که از آنجا که در برابر پلشتی ها و ضد ارزش ها در ورزش سکوت و در واقع آن را تایید می کنند،مضر هم هست!بالاخره اینکه در خیلی از جاهای این ورزش و از سوی بعضی از به اصطلاح مسئولان و مدیران ورزش منافع ملی فدای منافع شخصی و سوءاستفاده از مواهب مدیریتی می شودو...واقعیات تلخی است که اصلا نمی شود آن را انکار وکتمان کرد.

**انکار واقعیات به چه منظور؟!

واقعیاتی که اگر درست دیده نشود و به هر دلیل چشم خود را بر روی آن ببندیم، هرگز مشکلات ورزش حل نخواهد شد و هر چقدر دنیا به کام فرصت طلبان و زیاده خواهان و عناصر آویزان ورزش باشد، به ضرر ورزش خواهد بود، برای همین هم هست که افراد و جریاناتی که از وضع نابسامان فعلی ورزش منتفع می شوند برای حفظ وضع موجود واقعیات را انکار و سعی می کنند با قلم وسخن مسموم خود مانع از آگاهی جامعه نسبت به واقعیات ورزش شوند و همانطور که بالاتر هم اشاره شد ازطرق مختلف به ذهن و فکر مسئولان نفوذ می کنند و ایده های منفعت طلبانه خود را که جملگی برحفظ و تداوم وضع موجود تا کید می کنند، القا می نمایند.

**سپردن ورزش به دست«اهل» آن

واقعیتی که دیگر نمی شود آن را کتمان کرد این است که ورزش برای اینکه در مسیر رشد وپیشرفت بایسته و مطابق انتظار دوستداران آن قرار گیرد سخت محتاج تغییر و تحول است. محتاج تغییر در دیدگاه ها و تحول در روش ها است. سپردن کاروبار ورزش به دست « اهل» آن واقعیتی اجتناب پذیر است . ورزش از ضعف مدیریت و نبودن کار به دست کاردان، ضربات مهلکی در یافت کرده است.چون کار دست کاردان و آدم های« اهل» نبوده ونیست ، نماینده مردم در مجلس یعنی آقای فروردین می گوید:« اهالی فوتبال باید همیشه از رفتار صورت گرفته در فدراسیون فوتبال خون دل بخورند.»

**اطلاعیه ای برای «تنویر افکار عمومی»!

البته در پاسخ به اظهارات رئیس فراکسیون در باره ضعف تشکیلاتی و مدیریتی فدراسیون فوتبال، این فدراسیون نیز جهت « تنویر افکار عمومی»! پاسخی گلایه آمیز منتشر کرد که نخیر، آقا اینطوری ها هم که شما می فرمائید نیست، ما چنین کردیم و ما چنان کردیم،اردوی تیم ملی با رعایت پروتکل برپا کردیم و کلاس آموزش مربیگری با حضور قریب به 1000نفر برگزار کردیم، ما لیگ را علی رغم مقارن بودن با ویروس منحوس و همه گیر در دسته های مختلف اتجام دادیم و،. ..! پاسخ های کلیشه ای و «روتین» که این آقایان هم که اطلاعیه ندهند و بر منبر توضیح هم که ننشینند ، ناگفته پیداست، یعنی منظورفدراسیون نشینان گلایه مند ! این است که این کارهای معمولی و عادی راهم نباید انجام داد،اگر اینطوری است کرکره فدراسیون را کلا پایین بکشید تا علاقمندان به فوتبال یک فکری برای اداره و مدیریت ورزش محبوب خود بکنند. اتفاقا آقای نماینده هم در بخشی از صحبت هایش گفته بود« منکر این نیستیم که برخی از افراد در فدراسیون زحماتی کشید ه اند اما فدراسیون فوتبال با این عظمت دچار سردر گمی است و هر روز اخبار مختلفی از آن منتشر می شود که افکار عمومی را زجر می دهد.»

**ویروس منحوس دلالیسم در فوتبال

این آقایان یا نمی دانند یا نمی خواهند هم بدانند یا خود را به ندانستن می زنند کسی نمی گوید اعضای فدراسیون دست روی دست گذاشته اند و پشت میزهای خود عاطل و باطل نشسته اند و مثلا« گل یا پوچ» بازی می کنندو... حرف بر سر این است که فوتبال ماو کلیت ورزش ما گرفتار ویروس منحوس و ویرانگری است به نام دلالیسم یا شارلاتانیزم یا انگلیسم یا... هر چه می خواهید اسمش را بگذارید. ویروسی که با دقت و حساسیت کامل باید با آن مبارزه کرد، مبارزه ای که مهمترین وظیفه کسانی است که به اسم مدیر و مسئول و عضو هیات رئیسه و... در این ورزش ردای مسئولیت بر دوش افکنده اند، ویروس کشنده ای که هر چقدر دلسوزان وطبیبان کارشناس در باره آن و رخنه و نفوذ آن به جسم و جان این ورزش و علی الخصوص رشته های پرطرفدار و جذابی مثل فوتبال به مسئولان تذکر می دهند در نزد آنها گوش شنوایی پیدا نمی کنند. آنها یا این هشدارها را به حساب غرض و مرض می گذارند ویا اگر مجبور شوند که پاسخی به آنها بدهند مثل همین اطلاعیه اخیر واشاره شده فدراسیون انجام کارهای بدیهی را پشت سرهم ردیف می کنند یا مثل اظهاراتی که دو سه هفته پیش وزیر ورزش در جلسه با نمایندگان ورزش مطرح می کنند که« آقایان ،چطور می گوئید در فوتبال کار نشده ما !!دوبار متوالی تیم به جام جهانی برده ایم»!! ملاحظه می کنید؟

**مظلوم نمایی و ادعاهای پوپولیستی برخی مدیران

حرف کارشناسان و دلسوزان و مردم علاقمند این است که فوتبال را از ساختار غلط از رخنه باندهای مخرب و مفسد و... نجات دهید،بافراخوان مردان کار بلد کنار نشسته، مسیر پیشرفت فوتبال را هموار کنید و دست کلوخ اندازان و شارلاتان ها را ازدخالت مفسده برانگیز در آن قطع کنید آقایان مسئول حرف های از مرحله پرت و به قول امروزی ها« پوپولیستی» می زنند که« ای مردم، ببینید و شاهد باشید که ما داریم کار می کنیم، لیگ برگزار می کنیم، کلاس داوری تشکیل می دهیم، تیم به جام جهانی می بریم، آن وقت مشتی مغرض وبی انصاف با خادمان ورزش و مردم چنین رفتار می کنند»...!

**روراست و صادق باشید

تمام حرف کارشناسان ورزش و خیر خواهان بی توقع این حوزه این است که مسئولان محترم دیروز و امروز و فردای ورزش! به جای طفره رفتن و روزگار به روزمرگی گذراندن ، به جای فرافکنی و بهانه جویی، به جای پنهان کاری وکارهای پر ابهام و شبهه بیائید أولا، رو راستی و صداقت بیشتری با مردم پیشه کنید و ثانیا، به کارهای اساسی و ریشه ای بپردازید و در ورزش بسیار مستعد ما تحول ایجاد کنید. تردید نکنید که این مردم زیرکتر و با هوش تر از آن هستند که متوجه نباشند که صعود به جام جهانی که توفیق بزرگی هم هست وبرای آینده فوتبال کشورانگیزه ساز و روحیه بخش است ‌ حاصل طبیعی عملکرد و برنامه ریزی دقیق مسئولان آن نیست، آنها خوب می دانند که صعود به جام جهانی بیشتر از آنکه به نفع فوتبال و آینده فوتبال تمام شود حربه و پناهگاهی است برای مسئولان ورزش و فوتبال که برای ده ها کار معطل مانده واقدام اساسی انجام نشده ،وقتی مورد باز خواست مسئولان بالاتر ویا سئوال نمایندگان مجلس قرارمی گیرند، به آن چنگ بزنند و ناکارآمدی های خود را پنهان کنند و روی آن ماله بکشند.مثل همین دفعه اخیر که آقای وزیر برای توجیه افتضاح قرارداد ویلموتس وتبرئه مسببان آن باز به صعود فوتبال به جام جهانی استناد کرد.

**مردم خوب می فهمند!

ضمنا مردم این را هم خوب می دانند که اگر فوتبال ایران به ویژه در دو دوره اخیر به جام جهانی صعود کرده است این صعود اصلا ربطی به فوتبال بیماروگرفتار دلالیسم لجام گسیخته ما ندارد بلکه این خرج بی حساب از جیب مردم، کارکشتگی وجدیت مربی ای حرفه ای به نام کارلوس کروش وبالاخره استعداد و مایه های ذاتی جوان فوتبالیست ایرانی است که این توفیق و افتخار را برای فوتبال ایران رقم زده است ، بنابراین مدیران ورزش باید بدانند که با مردمی صاحب تشخیص و کارشناسانی صاحب تحلیل طرف هستند که می دانند یکی از بزرگترین مشکلات این ورزش و یکی از مهمترین موانع بر سر راه پیشرفت آن« مدیریت نا اهل» است. مدیریتی که اهل ورزش نیست، چم و خم آن را نمی شناسد و مدیریتی که خیلی از اصول مدیریتی را هم نمی شناسد یا در هر صورت رعایت نمی کند.

**تبدیل کمیت به کیفیت!

مردم و کارشناسان می دانند این ورزش، چه در ابعاد انسانی و چه از حیث مادی و امکاناتی، شرایط لازم برای پیشرفت را دارد، همین چند روز پیش 220 خانه ورزش روستایی در سراسر کشور افتتاح شد و به گفته وزیر ورزش« با این تعداد، سه هزار و پانصد در کل کشور وجود دارد ودر تلاشیم تا پایان دولت تدبیر و امید این تعداد به پنج هزار افزایش پیدا کند.» بنابراین در ورزش ایران بحثی در باره امکانات مادی و نیروی انسانی وجود ندارد. بحث و مشکل مهم، مدیریتی است که بتواند از این داشته ها به بهترین وجه استفاده کرده و این اعداد و« کمیت» ها را به کیفیت تبدیل کند.

*سیدمحمدسعید مدنی