گزارش ویژه «کیهان ورزشی» از تغییرات مدیریتی در باشگاه استقلال؛ آدم های وزیر!
کیهان ورزشی-
حمید ترابپور- هفته قبل در مطلبی به موفقیت باشگاه پرسپولیس و صعود ارزشمند آنها به فینال لیگ قهرمانان آسیا اشاراتی داشتیم؛ اتفاقی که تاکید کردیم نه محصول عملکرد مدیریت این باشگاه و وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی آن، بلکه به سبب اراده و تلاش و غیرتمندی مربیان و بازیکنان رقم خورد و آن تاکید از این جهت بود که عنوان کنیم حتی در فوتبالی که مدیریت در آن زیر صفر است و در ورزشی که اداره آن به دست غریبه ها افتاده است، گاهی به پشتوانه توانمندی های جوانان ایرانی و مربیان پر تلاش آنها می توان به موفقیت هایی مثل همین صعود سرخپوشان امیدوار بود و به تعبیر یکی از پیشکسوتان فوتبال، آن پیروزی و آن صعود به مثابه گل آلاله ای زیبا در کوهستان می ماند که بدون بهره بردن از باغبان و نگهداری انسانی رشد کرده و دلبری می کند.
حالا روی دیگری از اتفاقات عجیب فوتبال ایران را مورد بررسی قرار می دهیم و اتفاقا این بخش از ماجرا بر عکس ماجرای پرسپولیس و موفقیت هایش، به مدیران ورزش کشورمان و عملکرد آنان کاملا مرتبط است.
گرچه تغییرات مدیریتی در دو باشگاه مردمی استقلال و پرسپولیس تازگی ندارد و این درد سالهاست که پیکر رنجور آنها را می آزارد، اما بعد از تغییر اخیر در راس باشگاه استقلال و رفتن سعادتمند و آمدن فردی به نام مددی، بیش از پیش مشخص شد که وزارت نشینان و در راس آنها جناب وزیر، باشگاهی به قدمت استقلال و با آن حجم از علاقه مند را شوخی گرفته اند و نمی دانند - و یا خود را به ندانستن زده اند - که این باشگاه دلخوشی بخشی از جامعه ایرانی است. البته درباره دیگر باشگاه یعنی پرسپولیس هم از این دست جابجایی های عجیب و ظهور آدم های غریبه به عنوان عضو هیات مدیره و مدیرعامل و ...کم ندیده ایم. نگاهی به ترکیب هیات مدیره باشگاه استقلال و اسامی مدیرانی که به عنوان سرپرست باشگاه یا مدیرعامل ظهور کرده اند، گویای این حقیقت تلخ است که تا وقتی این نگاه در راس ورزش ایران باشد و تیم های مردمی و کارکردهای مختلف آن جدی گرفته نشود، نه آب خوش از گلوی استقلال پائین خواهد رفت و نه پرسپولیس رنگ آرامش را می بیند.
البته جناب وزیر و همکارانش در ظاهر خود را دلسوز این باشگاهها نشان می دهند و در وادی شعار حرف های خوبی از آنها می شنویم اما آنچه از حال و روز این دو باشگاه برداشت می شود، باسمه ای بودن آن شعارها و نادیده گرفتن جایگاه مردمی استقلال و پرسپولیس از سوی مدیران ورزش است.
بطور مثال اگر به تغییرات مدیریتی همین باشگاه استقلال نگاهی بیندازید و لیست افرادی که آمدند و پست گرفتند و مطرح و سپس برکنار شدند را مرور کنید، بی درنگ از خود می پرسید اینها از کجا آمدند و چرا رفتند؟ مدت زمانی فردی به نام «فتحی» امور را در دست داشت که مشخص نشد مدیریت او در باشگاه استقلال محصول کدام اتاق فکر بود. او و معاون پر سر و صدایش(خطیر) که درباره ظهور ناگهانی وی در ویترین فوتبال ایران نیز یک کوه ابهام وجود دارد، با شهرتی که نصیب شان شده بود برکنار شدند و رفتند. در همان اثنا شاهد ظهوری فردی به نام «خلیل زاده» بودیم که وی نیز مشخص نبود از کجا و چگونه و با کدام کارنامه ورزشی ناگهان همه کاره باشگاه استقلال شده است؟ البته گفته می شود که همچنان نیز همه کاره است. پروسه به شهرت رسیدن این فرد نیز به سرعت اتفاق افتاد، بخصوص در ماجرای مذاکرات نافرجام وی با «استراماچونی». مقطعی گذشت تا نوبت به فردی به نام «سعادتمند» برسد و نام وی از قوطی جناب وزیر بیرون بیاید. مدیرعامل جدید که مثل قبلی ها نه برای جامعه ورزش شناخته شده بود و نه مسیر حضورش در باشگاه استقلال روشن، آمد و مصاحبه کرد و خرابی به جا گذاشت و البته به شهرت رسید و برکنار شد! حالا نوبت به «مددی» نامی رسیده تا مصاحبه کند و مشهور شود و ... این وسط سرنوشت باشگاهی بزرگ و مردمی چه می شود، مهم نیست! که اگر این سرنوشت مهم بود، وزارت ورزش به این سوال پاسخ می داد که این افراد چرا پست می گیرند و چرا برکنار می شوند؟ در پس این رفت و آمدها منافع چه کسانی نهفته است؟ افرادی که امروز در قالب هیات مدیره استقلال فعالیت می کنند کدام شان متخصص ورزش بوده، سابقه درخشانی در این حوزه داشته و پس از عبور از یک فیلتر درست برگزیده شده اند؟
همین سوالات بی پاسخ است که هر علاقه مند به فوتبالی را به این ذهنیت می رساند که؛ تا وقتی ورزش در دست این مدیران باشد نه فوتبال آن رنگ آرامش می بیند و نه باشگاههای مردمی و بزرگش. تنها امیدواری این است که نهادهای نظارتی و قضایی کشور، هرگاه ورود جدی ای به بخش ورزش و فساد موجود در آن داشتند، سراغی از رفت و آمدهای چند سال اخیر برخی افراد به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس نیز بگیرند.
گزارشی از تغییرات عجیب مدیریتی در باشگاه استقلال
کارنامه مردودی رکوردداران رفت و آمد
*حاجی بابایی
مسعود سلطانیفر در تاریخ 11 آبان 1395 به دنبال گرفتن رای اعتماد مجلس، به جای نصرالله سجادی که با عنوان سرپرست موقت در وزارت ورزش خدمت می کرد، پشت میز وزارت نشست. وقتی سلطانی فر وزیر شد، سیدرضا افتخاری مدیرعامل باشگاه استقلال بود. از آن زمان 4 سال می گذرد و استقلال 6 مدیرعامل و 20 عضو هیات مدیره عوض کرده و به گواه اکثر کارشناسان ورزش و هواداران فوتبال، اکثر این افراد ناکارآمد بودند. زمانی که سلطانی فر به عنوان رئیس مجمع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، کارش را شروع کرد، ترکیب هیات مدیره باشگاه استقلال اینچنین بود: سیدرضا افتخاری (مدیرعامل) - شهاب جهانیان (رئیس هیات مدیره) - حسن زمانی - پندار توفیقی و مسعود معینی. در سال 95 استقلال با این ترکیب مدیریتی، نتایج خوبی کسب نکرد و در عوض شاهد قهرمان شدن رقیبش بعد از 10 سال بود. سال 1396، ترکیب هیات مدیره استقلال اینجوری انتخاب شد: سیدرضا افتخاری (مدیرعامل) - محمدحسین قریب (رئیس هیات مدیره) - حسن زمانی - عباس ملکی و جواد قراب. استقلال در این سال توانست فاتح جام حذفی شود اما مشکلات مالی و مدیریتی اش بیشتر نمایان شد. در سال 1397 هیات مدیره استقلال ابتدا با این ترکیب چیده شد: سیدرضا افتخاری (مدیرعامل) - عباس ملکی (رئیس هیات مدیره) - امیرحسین فتحی - جواد قراب و حسن زمانی. این دوره از نظر هواداران استقلال، بدترین دوران مدیریتی در باشگاه محسوب می شود. بعد از جام جهانی 2018 بود که ستاره های خارجی (تیام و چپاروف) و ستاره های ایرانی (مجید حسینی و امید ابراهیمی و...) به راحتی از استقلال جدا و بعضا به جای آنها بازیکنان درجه چندم جذب شدند. داستان دربی برگزار نشده در سوپرجام، باخت 3 بر صفر در این زمینه به رقیب دیرینه، شکایت بی مورد به دادگاه عالی ورزش، هدر دادن وقت و پول بیت المال و از همه بدتر، بازی با افکار عمومی باعث شد تا این دوره از نظر استقلالی ها، به عنوان سیاه ترین دوره، یاد شود. به سبب حجم اعتراضات به مسائل یاد شده بود که افتخاری برکنار و فتحی به جای وی گمارده شد. فتحی در استقلال، 17، 18 ماه مدیر بود و در زمان وی نیز مثل دوران افتخاری بر حجم بدهی های استقلال افزوده شد و مشکلات و حواشی زیادی از جمله جدایی بد موقع استراماچونی سرمربی تیم پیش آمد و نظم و نظام تیم را به طور کلی برهم زد تا جایی که تیم صدرنشین دور رفت لیگ سال 98، در ادامه به راحتی قهرمانی در لیگ برتر را از دست داد و در جام حذفی و جام آسیا هم راه به جایی نبرد. در سال1397 زمانی که امیرحسین فتحی مدیرعامل باشگاه استقلال بود، احمد سعادتمند (رئیس هیات مدیره) و کامران منزوی، میرشاد ماجدی و اسماعیل خلیل زاده نیز در هیات مدیره باشگاه حضور داشتند. در سال 98 این ترکیب به فعالیت های خود ادامه می داد تا اینکه علی فتح الله زاده به جای احمد سعادتمند وارد هیات مدیره شد. با ورود فتح الله زاده، اسماعیل خلیل زاده رئیس هیات مدیره شد و خیلی زود به دنبال ناکامی باشگاه استقلال برای بازگرداندن استراماچونی، فتحی از پست مدیرعاملی برکنار شد و خلیل زاده همزمان هم رئیس هیات مدیره بود و هم وظایف مدیرعامل باشگاه را انجام می داد. در هفته های پایانی سال وقتی خلیل زاده هم مدیری ناموفق نشان داد، زمینه برای مدیرعامل شدن فتح الله زاده فراهم شد. فتح الله زاده در میان هواداران استقلال از مقبولیت برخوردار بود و به نظر می رسید که مشکلات استقلال رو به پایان است اما وی با این بهانه که به بیماری کرونا مبتلا شده و ضعف بدنی دارد، پس از یک ماه، قید مدیریت در استقلال را زد و جای خودش را به احمد سعادتمند داد. عبدالرضا موسوی هم عضوی بود که به جای فتح الله زاده وارد هیات مدیره استقلال شد. در شروع سال99 شاهد آمد و رفت های دیگری به هیات مدیره باشگاه استقلال بودیم به نحوی که مهدی شریفی، حجت نظری، مهدی عبدیان، احمد مددی، مهدی نوروزی و هادی زبده، وارد تیم مدیریتی باشگاه استقلال شدند. سعادتمند در تاریخ 9 مهر99 به خاطر حواشی ای که برای استقلال ایجاد کرد و کسب نتایج ضعیف این باشگاه، از مدیریت و حتی هیات مدیره باشگاه استقلال کنار گذاشته شد و این مسوولیت فعلا بر عهده احمد مددی است. هادی زبده، مهدی عبدیان، اسماعیل خلیل زاده و حجت نظری نیز دیگر اعضای باشگاه استقلال هستند. استقلال قرار است با این ترکیب مدیریتی، وارد گردونه رقابت های آتی لیگ و حذفی ایران و جام آسیا شود و...
گفتنی است که؛ در دوران 4 ساله وزارت مسعود سلطانی فر، استقلال فقط یک جام حذفی به دست آورد.
ماجراهای استقلال استیضاح وزیر را کلید می زند؟
جمعی از پیشکسوتان و اعضای کانون هواداران باشگاه استقلال هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی با برخی نمایندگان نشستی داشتند و مشکلات باشگاه را با نمایندگان مردم در خانه ملت مطرح کردند.
مهدی فروردین نماینده فیروز آباد، فراشبند و قیر و کارزین از استان فارس در مجلس در مورد این نشست به خبرگزاری مهر گفت: جلسه ما با حضور استقلالیهای ناراضی از شرایط تیم شان آغاز شد. آنها درد و دلهای خود را مطرح کردند، سوالات بی جواب شان از وزارت ورزش را پرسیدند، انتقادات خود را بیان داشتند و دغدغههای خود را عنوان کردند. در این جلسه که جلسه اول بود، ما هم حرفهای آنها را شنیدیم و حرفهای خودمان را زدیم. از ساعت ۱۰ نیز نمایندگان (معاونین) وزیر ورزش به این جلسه اضافه شدند.
وی اضافه کرد: بعد از حضور نمایندگان وزیر ورزش، ما دغدغههای مردم را که بر سه اصل مهم استوار بود مطرح کردیم. این سه اصل به ترتیب عبارت بودند از ۱- چگونگی مکانیزم انتخاب اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل ۲- دلیل این همه بی ثباتی در مدیریت باشگاه ۳- معرفی منابع مالی که اعضای هیأت مدیره برای باشگاه در مدت زمان حضورشان جذب کرده اند. در مورد دغدغه سوم این مورد مطرح است که افراد حاضر در هیأت مدیره سوابق ورزشی ندارند و لذا باید شأن نزول آنها موارد اقتصادی باشد و چرا باید با حضور این همه عضو اقتصادی، باشگاه در چنین تنگنای اقتصادی قرار داشته باشد.
عضو فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح کرد: متأسفانه معاونین وزیر پاسخ قانع کنندهای برای دغدغههای مطرح شده نداشتند و ما تاکید کردیم که باید در اسرع وقت در خصوص مسائل استقلال تعیین تکلیف شود و پاسخ سوالات و دغدغههای مردم به روشنی داده شود. همچنین از آقایان خواستیم که در اسرع وقت وضعیت مدیریت باشگاه را نیز روشن کنند. گرچه در پایان یک زمان یک ماهه برای این منظور تعیین شد که نظر ما زمانی کمتر از یک ماه بود، اما همچنان انتظار داریم که در زمان کمتری پاسخ خود را دریافت کنیم و این تیم به ثبات برسد.
فروردین گفت: در صورتی که آقایان به این موضوع اهمیت ندهند ما ابزار فشاری هم داریم. اولین ابزار تذکر به وزیر است که البته ما در قدم اول یک گام هم پیش رفتیم و به جای تذکر، طرح سوال از ایشان در اولین هفته شروع به کار دوباره مجلس را قرار دادیم که ایشان باید در مجلس حضور پیدا کرده و به سوال نمایندگان مردم در مجلس پاسخ دهد و در صورتی که طرح سوال هم جواب نداد، ابزار بعدی ما استیضاح وزیر ورزش است.
استقلال محله برو و بیا شده است!
*مصطفی هاشمی طبا
در دورانی که مسوولیت سازمان تربیت بدنی را برعهده داشتم سعی مان بر این بود که افرادی را در بدنه مدیریتی استقلال و پرسپولیس قرار دهیم که اولا توانایی مدیریتی داشته باشند و ثانیا جایگاه مردمی این باشگاهها را بشناسند. این گونه هم نبود که به آنها بگوییم درباره باشگاه مصاحبه نکنند و ... آنها خودشان بیشتر انرژی شان را روی کار می گذاشتند تا مصاحبه کردن. خوشبختانه در آن روزها اغلب افرادی که در این باشگاهها فعالیت داشتند موفق بودند اما امروز می ببینیم که نه ثباتی وجود دارد و نه هواداران دو تیم راضی هستند. درباره باشگاه استقلال می توان گفت که این حجم از جابجایی مدیران، آنجا را به محله برو و بیا تبدیل کرده است. وظایف مجامع باشگاهها این است که برای مدیران سیاست گذاری و هدف گذاری داشته باشند اما این اتفاق رخ نمی دهد. وزارت ورزش نقش اصلی را در این مسیر دارد و اگر مشکلاتی دیده می شود قطعا وظایف به درستی انجام نشده است.
...از تخم مرغ تا استقلال و پرسپولیس!
*حسن روشن
در اعتراض به اتفاقات باشگاه استقلال تصمیم گرفته ام که نه مسابقات این تیم را تماشا کنم و نه اگر جلسه ای گذاشتند و مرا دعوت کردند به آنجا بروم چون می دانم با وجود اینها استقلال درست نمی شود.
خوشبختانه من هیچ خبری از باشگاه ندارم. تنها از طریق رادیو و تلویزیون یا جراید اخبار را دنبال می کنم و می دانم تمام تصمیمات باشگاه عجولانه است.
اخیرا از دفتر وزیرورزش با من تماس گرفتند تا در جلسه شرکت کنم ولی من عذرخواهی کردم و به این جلسه نرفتم.
همین دو باشگاه استقلال و پرسپولیس اگر درست اداره شوند می توانند جامعه را از مشکلات شان کمی دور سازند اما وزیری که خودش این مهم را نمی داند قطعا کاری برای این باشگاهها نمی کند. بنده هیچکدام از مدیرانی که در این سالها به استقلال آمده اند را نمی شناسم. وزیر ورزش تخصص ورزش ندارد همانطور که در برخی دیگر از وزارتخانه ها، وزار تخصص لازم را ندارند. مردمی که با این دو تیم روحیه می گیرند اگر بدانند تیم های محبوب شان اوضاع و احوال خوبی دارند کمتر از گرانی تخم مرغ غصه می خورند اما وزیری که دغدغه گرانی تخم مرغ را ندارد قطعا دغدغه استقلال و پرسپولیس را هم نخواهد داشت.
من فقط نگران حال هواداران استقلال هستم. من به جز بحث پیشکسوتی، هوادار این تیم هستم و نگران. من از آقای وزیر خواهش می کنم طوری عمل نکنند که همه فکر کنند وزارت در مشکلات استقلال مقصر است. اکنون رفته رفته خود ما هم ممکن است وزارت را مقصر مشکلات بدانیم.
ما باید ابتدا باشگاه را درست کنیم و سپس به سراغ تیم برویم. وزارت ورزش نمیخواهد باشگاه را درست کند بلکه فقط میخواهد یک تیم را به مسابقات بفرستد.امیدواریم وضع استقلال بهتر شود نه اینکه هوادار را گول بزنیم.
استقلال، خانه مدیران ناشناخته!
*منصوررشیدی
در این سه چهار سال چند مدیر و سرمربی در استقلال عوض شده اند؟ آیا در پس این آمد و رفت ها منطقی وجود دارد؟ اینها همه ریشه در نگاه وزارت ورزش دارد. برخی برای کارهای دیگری و برای معروف شدن به این باشگاه می آیند.
متاسفانه وزارت ورزش اصلا نمی داند این باشگاه چه جایگاهی دارد . این افرادی که اخیرا فرستاده اند هیات مدیره استقلال کدام شان فوتبالی هستند؟ آیا شما می دانید اینها را با کدام ملاک برای این باشگاه آورده اند؟ چقدر به این هوادار در این سالها دروغ گفته اند. بس کنید و دست از سر این تیم بردارید.
وقتی استقلال مدیریت درست و حسابی نداشته باشد، هر کسی در راس کار قرار میگیرد حرفهایی میزند که واقعیت ندارد و با هوادار صادق نیست.
بطور مثال سعادتمند و کادر مدیریت مشخص نکرد که در واقع برای چه چیزی به ایتالیا رفت و آن ضربه را به تیم زد. همین اتفاقات باعث شد که این مشکلات برای استقلال به وجود آید. روز اولی که ایشان را دیدیم، فکر میکردیم شرایط خوب پیش میرود اما در این مدت کوتاه، ما چند سرمربی عوض کردیم و چندین درگیری لفظی داشتیم. من واقعا نمیدانم در این شرایط چه کسی صادق است و چه کسی دروغ میگوید.
کسی باید در راس این باشگاه قرار بگیرد که به فوتبال آشنایی داشته باشد. اگر کسی از جنس فوتبال نباشد، نمیتواند در استقلال پیشرفت کند. خیلی مسائل و حاشیه در این دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و جود دارد و یک مدیریت پخته باید روی کار بیاید تا بتواند تمام این مسائل را مدیریت کند و باعث پیشرفت باشگاه بشود.
همه مسایل به مدیریت ها برمی گردد. اگر یک مدیریت خیلی خوب روی کار بیاید شرایط خیلی بهتر خواهد شد. مدیریت باشگاه باید از جنس فوتبال باشد و تیم را به یک مقصد مشخص برساند. من هم خودم از این وضعیت باشگاه خسته شدهام و امیدوارم هر چه سریعتر تکلیف مسائل باشگاه روشن شود.
آینده استقلال کاملا نامعلوم است.من به وضعیت باشگاه بدبین هستم و باید ببینم چه اتفاقاتی در آینده برای استقلال رخ میدهد.
استقلال، گوشت قربانی وزارت نشینان
*مصطفی اردستانی
یادم می آید در روزهایی که خودم در همین باشگاه استقلال بازی می کردم یک نفر مدیر بود و همه هم ایشان را می شناختند اما ما بازیکنان هر روز با این مدیر طرف نبودیم؛ ما کار خودمان را انجام می دادیم و او کار خودش را.
امروز اما حکایت فرق دارد و باشگاه استقلال شده است محله برو و بیا و سیاسیون از این نام و این موقعیت هر استفاده ای که می خواهند می کنند و نگرانی طرفداران، ذره ای برایشان ارزش ندارد. نگاه به این آمد و رفت ها و آدم هایی که می آیند و می روند نشان می دهد که پشت پرده چیست. یعنی یک بچه هم متوجه می شود که برای مدیران ورزش نه استقلال اهمیتی دارد و نه پرسپرسپولیس. شما به اسامی افرادی که در این چند ساله به عنوان مدیرعامل و عضو هیات مدیره به استقلال آمدند و رفتند نگاه کنید! خدا وکیلی اینها را می شناسید؟ کدام چهره ورزش در این مملکت هست که بگوید این افراد را از قبل می شناخته؟ خب آنها آمدند و معروف شدند و استفاده شان را از استقلال بردند و حالا هم معلوم نیست کجا هستند؟ این آدم ها نه شان استقلال را حفظ کردند و نه کلاس آن را. برخی از این افراد به عنوان مدیر برای آوردن مربی و بازیکن خارجی راهی دیگر کشورها هم شدند! آخر این باشگاه جایگاهی دارد، کلاسی دارد، سابقه ای دارد. چرا با حیثیت آن بازی می کنید؟ در یک کلام می توان گفت استقلال شده است گوشت قربانی و آقایان نشسته در وزارت ورزش، آن را دست به دست می کنند. پرسش من این است که چرا تکلیف استقلال و پرسپولیس را مشخص نمی کنند. این همه سال صحبت از واگذاری آنها شده است، پس چرا اتفاقی نیفتاده است؟ تیم های محلی که ما روزگاری در آنها بازی می کردیم بهتر از این دو باشگاه اداره می شدند. آنجا حدقل یک بزرگتر بالای سر تیم بود که همه قبولش داشتند. الان در این دو باشگاه، کدام هوادار و مربی و بازیکن، این مدیران منصوب شده وزارت ورزش را قبول دارد؟
مهندسی تخریب در باشگاه استقلال
*محسن گروسی
دیگر به همه ثابت شده است که وزارت ورزش و جوانان، افرادی را به باشگاه استقلال می فرستد که بتوانند خیلی خوب به این باشگاه ضربه بزنند. این افرادی که به عنوان مدیر از استقلال سر در می آورند، ذره ای دلسوز این مجموعه نیستند. آنها فقط فرمانبر هستند و در راستای عملیاتی مهندسی شده راهی استقلال می شوند. روز اولی هم که پست می گیرند حرف های خوبی می زنند و در اولین اقدام سراغ پیشکسوتان می روند اما به جرات می گویم که آنها یک نفراز پیشکسوتان باشگاه را هم قبول ندارند. درد بزرگ این است که منصوبین وزارت ورزش در استقلال، هیچکدام قدرتی از خودشان ندارند. مدیری که قدرت نداشته باشد خیلی زود با تصمیمات غلط خود آسیب می زند. این مدیران در لحظات حساس و کلیدی، تصمیماتی می گیرند که هم تیم را نابود می کنند و هم برکناری خود را جلو می اندازند اما واقعیت این است که آنها اوامر دیگران را اجرا می کنند. یک نفر پیدا شود و بگوید چرا سال گذشته که در مقطعی این تیم اوج گرفت، جریانی به راه افتاد تا بار دیگر استقلال به بحران برسد و ...
مردم این تیم را دوست دارند اما نگاه تصمیم گیران به استقلال ملی نیست و شخصی است و همین مسئله سبب شده تا دیگر به هیچ مدیری اعتماد نداشته باشند. بدتر از همه این است که کسی این مدیران را نمی شناسد و نمی داند با کدام کارنامه و تخصص راهی استقلال شده اند. آیا همین سرپرست جدید باشگاه استقلال را کسی می شناسد؟ بنده که شناختی ندارم. شما بببنید نگاه برخی وزرا به این باشگاه چگونه است. مثلا نوع نگاه وزیرارتباطات که فقط بلد است کت و شلواربپوشد را به این باشگاه مردمی ببینید. ایشان باید بداند وزیر بودن شان دارد و فقط این نیست که شما کت و شلوار بپوشید و در گفتار و کردار خود دقت نکنید. همین موضوع درباره وزارت ورزش و جوانان هم صدق می کند. چرا باید استقلال در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا نتواند از نفرات جدید خود استفاده کند؟ از این دست سوالات فراوان است و البته کسی پاسخگو نیست!