فوتبال از دریچه تفکرات پیرلو
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﻮﻭﻧﺘﻮﺱ ﺩﺭ ﻓﯿﻨﺎﻝ ﻟﯿﮓ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﺍﺭﻭﭘﺎﯼ ۲۰۱۷ ﺑﻪ ﺭﺋﺎﻝ ﻣﺎﺩﺭﯾﺪ ﺑﺎﺧﺖ، ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﮐﻤﯽ ﺑﻬﻢ ﺭﯾﺨﺖ. ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﮐﺮﯾﺴﺘﯿﺎﻧﻮ ﺭﻭﻧﺎﻟﺪﻭ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﺮﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﮐﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺗﯿﻢ ﻣﮑﺲ ﺍﻟﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ۲۰۱۹ - ۲۰۱۸ ﺣﺘﯽ ﺧﺴﺘﻪﮐﻨﻨﺪﻩﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﻫﻢ ﺑﻮﺩ. ﯾﻮﻭﻩ ﺳﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﻣﺎ ﺗﯿﻢ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﺎﻟﺖﺁﻭﺭ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺟﻨﮕﻨﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ. تصور کنید تیمتان برای نهمین مرتبه قهرمان شده اما از طرف دیگر مسئولان باشگاهتان در پی تغییر سرمربی هستند. مائوریتسیو ساری مثل اینکه از جنس یوونتوس نبود و پس از کسب اسکودتو دنبال بهانهای بودند که برکنارش کنند. ﺁﻧﺪﺭﻩﺁ ﺁﻧﯿﻠﯽ، ﺭﺋﯿﺲ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﯾﺴﮏ ﮐﻨﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺁﻧﺘﻮﻧﯿﻮ ﮐﻮﻧﺘﻪ ﺭﯾﺴﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻟﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﮔﺮﭼﻪ ﻣﺮﺑﯽ ﻣﻨﻔﻮﺭ ﻣﯿﻼﻥ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺣﺘﯽ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﻭ ﺑﻪ ﯾﻮﻭﻩ ﻫﻢ ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﻌﻒ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺷﺎﯾﺪ ﭘﯿﺮﻟﻮ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺳﺎﺑﻖ ﻣﯿﻼﻥ ﻭ ﺍﺳﻄﻮﺭﻩ ﯾﻮﻭﻩ، ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺭﻭﺡ ﯾﻮﻭﻧﺘﻮﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﯿﻢ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺗﯿﻢ ﺟﺬﺍﺏ ﺳﺎﺑﻖ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﺪ. ناکامی در لیگ قهرمانان اروپا هم همان بهانه بود اما جانشینی که برای ساری انتخاب شد، همه را غافلگیر کرد. آندرهآ پیرلو بدون هیچ سابقه سرمربیگری و حتی دستیاری، به قول معروف یک هندوانه در بسته است که باید ببینیم چه خواهد کرد. مهندس خط میانی یووه در سالهای گذشته حالا از روی نیمکت باید افکارش را پیاده کند. برایمان جذاب است ببینیم او چه برنامهای برای یوونتوس پرستاره دارد.
تقریبا در ابتدای راه پیرلو با یووه هستیم و او و شاگردانش باید زمان لازم را برای هماهنگ کردن ایدهها و برنامه هایی ذهنی مربی و عملی کردن آنها در سیستم تیمی و نمایش بازیکنان را داشته باشند تا بتوانند یوونتوسی که انتظارش را داریم و دارند را روانه میدان کنند. از این رو تا فرصت باقی ست پیرلو به بررسی داشتههایش را می پردازد. او با بازگشتش به این تیم لبخند را نیز به یووه اورده، هیجان و شوقی که کمی از یووه دور شده بود، حالا بیش از پیش در کالبد بیانکونری احساس میشود و در چهره بازیکنان نیز انگیزه و امید برای بازگشت شکوهمند به خوبی دیده میشود. پیرلو در نخستین کنفرانس خبری خود تاکید کرد که یووه او قادر خواهد بود تا در هر بازی و با بررسی سیستم رقیب سیستم و تاکتیک تیمی خود را تغییر دهد، در فلسفه یووه این یک امر تقریبا طبیعی ست اما چگونگی عملی شدن ان بسیار مهم است. در ایده های پیرلو فوتبال تهاجمی موج میزند، تیمی با داشتن قدرت دریبل و حفظ توپ بالا و استحکام کافی در خط دفاع که در صورت موفقیت می تواند او را به یک مربی پیروز و محبوب تبدیل کند.
اگر بازگشت کیه لینی به ترکیب این فصل یووه را در نظر بگیریم باید بگویم که می توانیم به او به عنوان یک خرید تازه نگاه کنیم که علاوه بر انگیزه های بالا از داشتن تجربه ای بالا بهره می برد که می تواند پیرلو را نجات دهد. در کنار او چند مهره قدیمی مانند بونوچی و بوفون هستند که می توانند عامل مهمی برای پیشبرد اهداف پیرلو تلقی شوند، یوونتوس این شانس را دارد که در ترکیب خود از بازیکنانی بهره ببرد که الگوها و نمادهای همیشگی یوونتوس به شمار خواهند رفت و این نکته در کنار جوانگرایی و انگیزه خوب بازیکنان تازه وارد می تواند برای پیرلو راه تازهای همراه با شکوه را شروع کند.مطمئنا راه سختی پیش روی او و یوونتوس است و لبخندی که حالا بر لبان او و بازیکنانش دیده میشود در ادامه مسیر سخت به طور مداوم دیده نخواهد شد ولی اگر این تیم بتواند ارزیابی های اولیه را در ماه های نخست به ویژه هفته های نخستین فصل که با جدول پیش روی بیش از پیش تحت فشار خواهند بود را با موفقیت پشت سر گذارد، میتواند به فصلی همراه با پیروزی های چشمگیر و جامهای قهرمانی امیدوارتر شود.
برخی رسانههای ایتالیایی اما معتقد هستند که پیرلو گزینه اول رئیس باشگاه یوونتوس یعنی آندرهآ آنیلی نبوده و او بیشتر تمایل داشته که مائوریسیو پوچتینو یا زین الدین زیدان را روی نیمکت تیمش بنشاند؛ اتفاقی که به نظر میرسد به دلیل مسائل مالی منتفی شده است. در واقع یووه در صورت انتخاب مائوریسیو پوچتینو باید سالیانه 2/8 میلیون پوند دستمزد این سرمربی آرژانتینی پرداخت میکرد. در حالی که این رقم برای زین الدین زیدان به چیزی بیش از 8/10پوند می رسید. از طرفی سران باشگاه یوونتوس بعد از اخراج ساری باید به این سرمربی ایتالیایی ۲۱ میلیون پوند غرامت پرداخت کنند و شاید این مسئله نیز به علاوه دستمزد بالای مربیان ذکر شده باعث شد که پیرلو به عنوان سرمربی جدید بیانکونری انتخاب شود. البته گفته میشود که سران باشگاه یوونتوس برای انتخاب پیرلو به عنوان سرمربی جدیدشان از بازیکنان بزرگ خود مثل جورجو کیه لینی، جان لوئیجی بوفون و البته کریستیانو رونالدو مشورت گرفته اند. علاوه بر این به نظر می رسد فلسفه سرمربیگری پیرلو چیزی شبیه به ماسیمیلیانو آلگری است که پیش از این دوران خوبی را در یووه پشت سر گذاشت.
اما درباره پیرلو چه میدانیم؟ درباره
نگاه او به فوتبال و فلسفهای که او در باشگاه اجرا خواهد کرد؟ درباره تاکتیک و
سیستم مورد علاقه او؟ بازیکنانی که دوست دارد و ترکیب اصلی مورد نظرش؟ طرفدار
سیستم چرخشی است یا دوست دارد فقط با یک ترکیب اصلی بازی کند؟
اینها و بسیاری از
سئوالات جزیی تر درباره تاکتیک و فلسفه فوتبال، چیزهایی است که درباره پیرلو نمیدانیم
و راهی هم نداریم که بدانیم. اگر درباره فلسفه فوتبال او بپرسید، مهمترین چیزی که
به ذهن میآید این است که پیرلو گواردیولا را خیلی تحسین میکرد. در بازی پلی
استیشن همیشه بارسلونا را برمیداشت و خودش را به عنوان گواردیولا در حال هدایت
تیم داخل زمین تصور میکرد.
او مطلقا در هیچ تیمی مربیگری نکرده است. به ندرت درباره فوتبال از زاویه دید یک مربی مصاحبه کرده و به ندرت به عنوان کارشناس فنی در هیچ برنامهای حضور داشته اشت. در کتاب اتوبیوگرافی خودش به رابطه فوقالعادهای که با آنیلی داشت اشاره میکند و البته کمتر کسی تصور داشت که ۷ سال بعد از انتشار آن سطور، پیرلو به این شکل و بدون هیچ تجربه قبلی سکان هدایت تیمی را به دست بگیرد که قدرت بدون رقیب فوتبال ایتالیا در دهه گذشته بوده است. اما از نظر شخصیتی میتوان درباره پیرلو چیزهایی گفت. چزاره پراندلی مربی سابق تیم ملی ایتالیا درباره او میگوید که پیرلو در رختکن خیلی کم حرف میزد، اما زمانی که لب به سخن باز میکرد همه میدانستند که چیز مهمی خواهد گفت. این ویژگی شخصیتی مهمی برای یک مربی است. اینکه دیگران حرفش را بخوانند. از این نظر شاید بتوان او را به زیدان تشبیه کرد. بازیکن بزرگ دیگری که مسیر مربیگری را خیلی سریع طی کرد -البته که نه به سرعت پیرلو- و حالا از پر افتخارترین مربیان قرن بیست و یکم اروپاست. پیرلو در زمین فوتبال یک مغز متفکر تمام عیار بود. نام کتابش «فکر میکنم پس بازی میکنم» گویای نگاه او به عنوان یک بازیکن به فوتبال و خصوصا به پست خودش در هافبک میانی است. او در توصیف بازی خودش میگفت "در زمین فوتبال دیوارهایی وجود دارد که برای دیگران مانع ایجاد میکند، اما برای من این دیوارها فرو میریزند؛ ذهن من این توانایی را دارد تا از آنها عبور کند.” باید دید ذهن پیرلو برای عبور از دیوارهای مربیگری چه برنامهای دارد. هواداران کالچو در انتظار فصل هیجان انگیزی هستند.
ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻗﻄﻊ ﻣﺎ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻬﺎﺭﺕﻫﺎﯼ ﻣﺮﺑﯽﮔﺮﯼ ﭘﯿﺮﻟﻮ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺣﺘﯽ ﭘﯿﺸﺒﯿﻨﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺟﻮﺭﺟﻮ ﮐﯿﻪﻟﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﺯﯾﮑﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﯿﺮﻟﻮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ "ﻓﺮﺍ ﺯﻣﯿﻨﯽ" ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺮﺑﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭﻧﺪ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺎﺯﯾﮑﻨﺎﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ. ﻧﺸﺎﻧﻪﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﭘﯿﺮﻟﻮ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎﺯﯾﮑﻨﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺭﺍ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﮐﻨﺪ . ﺁﯾﺎ ﺍﻭ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩﻫﺎ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﺪ ﯾﺎ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﮐﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ؟ ﺍﻣﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﺭﯾﺴﮏ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﭘﯿﺮﻟﻮ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺍﺯ ﺭﯾﺴﮏ ۱۴ ﻣﺎﻩ ﻗﺒﻞ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺟﺬﺏ ﺳﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ؟ ﺳﺎﺭﯼ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺩﺭﺧﺸﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻧﺎﭘﻮﻟﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﭼﻠﺴﯽ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﻟﯿﮓ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﮐﻤﺎﮐﺎﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺷﯿﻮﻩ ﺧﺎﺻﯽ ﺍﺯ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﮐﻪ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺍﺭﺯﺵﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ. ﺣﺎﻻ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺘﺢ ﯾﮏ ﺟﺎﻡ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﺭﯾﺴﮏ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﭘﯿﺮﻟﻮ، ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺳﺎﺭﯼ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﭘﯿﺮﻟﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﺮﺑﯽﮔﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻃﻌﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺿﻌﻒ ﺿﺮﺑﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺁﻧﯿﻠﯽ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺗﯿﻢ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺍﻓﺮﺍﺩ ﮐﻤﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﭘﯿﺮﻟﻮ ﺳﺮﯼﺁ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﺳﻪ ﺗﯿﻢ ﻣﻄﺮﺡ ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﻘﺎﻁ ﻗﻮﺕ ﻭ ﺿﻌﻒ ﺁﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺳﺪ. ﺍﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭼﺎﻟﺶ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﻨﻨﺪ، ﺁﺷﻨﺎ ﺍﺳﺖ. پیرلو یک دهه را در تیم میلان گذرانده است ﻭ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﻧﺎﻟﺪﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﺭﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﯽﺯﺩ، ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﭼﺮﺧﺎﻧﺪ، ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎ ﭘﯿﺮﻟﻮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ.
ﻣﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ
ﺳﺎﺭﯼ ﺑﺎ ﺑﺎﺯﯾﮑﻨﺎﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ، ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺟﺎﻥﻟﻮﺋﯿﺠﯽ ﺑﻮﻓﻮﻥ، ﻟﺌﻮﻧﺎﺭﺩﻭ ﺑﻮﻧﻮﭼﯽ
ﻭ ﮐﯿﻪﻟﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﺁﺷﻨﺎﯾﺎﻥ ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺿﻤﻦ اینکه ﭘﯿﺮﻟﻮ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ
ﮐﻪ ﯾﻮﻭﻧﺘﻮﺱ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﺎ ﺁﻥ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﺭﯼ ﻣﯽﺩﯾﺪﯾﻢ
ﺩﺭ ﭘﯿﺮﻟﻮ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﺮﺩ. ﻣﯽﺩﺍﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻟﻮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﻮﻭﻩ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﯽ ﻣﺎﻟﮑﺎﻧﻪ ﺍﺭﺍﺋﻪ
ﺩﻫﺪ ﻭ ﺗﯿﻢ ﺑﺮﺗﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﻃﺮﺯ ﻓﮑﺮﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺑﯿﺎﻥ ﻣﺪﺭﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽﻧﺎﻣﻪﺍﺵ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ:"ﺩﺭ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ،
ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺟﺒﻬﻪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩﺗﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﯿﻤﯽ ﮐﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﮔﻞ ﺑﺨﻮﺭﺩ، ﺑﺮﻧﺪﻩ
ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺍﯾﻦ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺒﺮﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﺮﺍﯼ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺍﻥ
ﯾﻮﻭﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺗﯿﻢﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﺼﻞ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۴۰ ﮔﻞ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ۲۱ ﺍﻣﺘﯿﺎﺯ ﺭﺍ ﺩﺭ
ﺣﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺗﯿﻢ ﺑﺮﺗﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﻮﺩ. ﯾﻮﻭﻧﺘﻮﺱ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﻮﻧﺪ: ﺍﺯ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺳﻦ
ﺑﺎﺯﯾﮑﻨﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻣﺸﮑﻞ ﺧﻂ ﻣﯿﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻓﺎﻗﺪ ﺑﺎﺯﯾﮑﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺗﻮﭖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﻧﺎﻟﺪﻭ
ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﻓﺸﺎﺭ ﺍﺻﻠﯽ ﺭﻭﯼ ﺧﻂ ﺩﻓﺎﻋﯽ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺧﻂ ﺩﻓﺎﻉ ﺁﻥﻫﺎ ﻣﺎﺗﯿﺎﺱ ﺩﻟﯿﺨﺖ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ
ﻣﺪﺍﻓﻌﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﯾﻮﻭﻩ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﻭ ﺑﺎﺯﯾﮑﻦ ﮐﺎﺭﮐﺸﺘﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻮﺭﯾﻨﯿﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻫﺎﺭﻭﺍﺭﺩ ﺩﺭﺱ ﺩﻫﻨﺪ.
*عرفان خماند