جنگ اراده ها
بارها و به دفعات به سهم خود نوشته
و تاکید کرده ایم که فوتبال( بخوانید ورزش) ایران
برای فائق آمدن بر مشکلات و گرفتاری های ریز ودرشتی که در بعد فنی و همچنین
فرهنگی با آن دست به گریبان است به شدت به
یک تحول اساسی و اصلاح ساختاری نیازمند
است. این فوتبال و این ورزش از ظرفیت بالا و امکانات کافی در ابعاد مادی و انسانی
برخوردار است که در صورت داشتن برنامه و مهمتر از آن اراده اصلاح و سازندگی می
تواند به لطف یک مدیریت کارشناس و با انگیزه و متعهد سقف پرواز خود را ارتقا دهد و به جایگاه های
بهتر در پهنه قاره بزرگ و بلکه جهان دست یابد. این البته فقط صحبت و دغدغه این
مجله قدیمی نبوده و نیست بلکه همه کسانی که اهل ورزش هستند، ورزش ایران را می
شناسند و از داشته های عیان و گنج های پنهان آن آگاه هستند در این باره گفته و
نوشته و فریاد کشیده اند. با این همه بدون تعارف برای این حرف های دلسوزانه و
کاملا کارشناسانه و غیر احساسی در نزد
مسئولان و مدیران و متولیان قانونی ورزش گوش
شنوایی پیدا نشده و به شکل عجیب و سئوال برانگیزی نوعی اصرار بر تداوم و حفظ
وضع موجود دیده می شود. وضعیتی که دوام و ادامه آن هرچقدر به نفع آدم ها و جریانات
فرصت طلب و منفعت جو و آویزان از ورزش و رشته ای مثل فوتبال هست به هیج وجه به
صلاح ورزش و مطابق انتظارات جامعه ورزش نیست. نمونه جدیدی که نشان می دهد اراده
هایی در کار است که به نفع جریانات مخرب و منفعت جو نمی خواهد اجازه دهد در ورزش
اتفافی رخ دهد که برهم زننده وضع موجود باشد، انتخابات اخیر هیات فوتبال تهران
است.در اینجا نمی خواهیم وارد ریز مسائل و جزئیات امور شویم و به آنچه که طی سال
های اخیر بر فوتبال تهران گذشته است، بپردازیم. اما آنچه که اکثر قریب به اتفاق
اهالی فوتبال خاصه فوتبال تهران درباره آن اتفاق نظر دارند، این است که فوتبال
پایتخت اصلا طی سال های اخیر روزگار خوشی نداشته و حتی نسبت به گذشته خودش از حیث
فنی ، اداری ، اجرایی، اخلاقی ، فرهنگی ، مالی، اقتصادی و... پسرفت داشته و با
اشکالات عدیده و نابسامانی های آزار دهنده روبرو بوده است، مسائل و مشکلاتی که نه
تنها افراد و جریاناتی که طی بیش از ده سال اخیر
بر فوتبال تهران حکومت کرده اند برای حل و برطرف کردن آنها اقدامی نکرده
اند بلکه خود از عوامل ایجاد این مشکلات و تداوم آنها هم بوده اند! با وجود این
واقعیات ناخوشایند که اهالی فوتبال و حتی مسئولان ورزش کشور و پایتخت از آن اگاه
هستند، و علی رغم تذکرات و هشدارهای کارشناسان و دلسوزان، نتیجه انتخابات اخیر
فوتبال تهران نشان داد که قرار است درِ فوتبال پایتخت بر همان پاشنه قبلی بچرخد و
منافع و جایگاه مشتی چسبیده و دلال و جریانات بعضا مفسد و... در این فوتبال ادامه
داشته باشد ، همه آن تذکرات و نوشته ها و هشدار های خیرخواهانه بادهوا شده ودر این ورزشی که نا
اهلان و برخی از آدم های کوچک و فاقد صلاحیت به عنوان مدیر از سروکله آن بالا می
روند، گوشی برای شنیدن حرف حساب و اراده ای برای اصلاح امور وجود ندارد. همانطور که بالاتر اشاره شد انتخابات فوتبال
تهران فقط یک نمونه و البته تازه ترین نمونه ای بود که به روشنی ثابت می کند اراده
ای در کار است و باندها و جریاناتی وجود دارند که تمام تلاش و توان خود رابه کار
می برند که ورزش مستعد و فوتبال پرطرفدار ما سروسامان نگیرد و در مسیر درست و روبه
اصلاح و آبادی حر کت نکند. فردا(یکشنبه) قرار است انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار
شود از شواهد و قرائن بر
می آید که در اینجا نیز همان باندها وجریانات ضد سلامت و پیشرفت ورزش، اما بهره
مند و منتفع از ورزش در تلاش هستند که کاندیداهای مورد نظر خودشان رای بیاورند و
اگر این نشد ، سعی خود را به کار بگیرند که هر فرد دیگری که شد ریل حرکت فوتبال را تغییر ندهد، چشم برخرابی ها و پلشتی ها و مفسده انگیزی ها
ببندد و هرگز در صدد اصلاح و سالم سازی امور برنیاید و... خلاصه آن تحول مثبت و
اتفاق مبارکی که ورزش ما برای نجات از وضع فعلی و قدم گذاشتن در مسیر بایسته ودر
جهت تحقق انتظارات صاحبان اصلی ورزش یعنی مردم به آن نیاز دارد، رخ ندهد.در چنین
وضعیتی وظیفه اهالی اصیل ورزش ، کارشناسان و رسانه های درستکار و بالاخره مسئولان
رده بالا ومتولی اصلی ورزش یعنی " دولت”
است که برخلاف اراده های منفی و ضد ورزش برای اصلاح اساسی وساختاری و مهمتر از همه
سلامت فضای ورزش ورشته های پرطرفداری مثل فوتبال تلاش کنند و اراده خود را به کار
اندازند تا در " جنگ اراده ها” برنده اصلی، ورزش و خیل طرفدارانش باشند. ان
شاءا...
*سیدمحمدسعید مدنی
آقای...رئیس مافیای رسانه های ورزشی محسوب می شود چرا که او با سردبیری در سه سایت و ... تریبونهای آشکار و نهان زیادی را برای جریان سازی علیه بازیکن، مربی یا تیم خاصی را در اختیار دارد و در کنارش هم مشغول دلالی و تیم بستن در فوتبال با سود آنچنانی است ! آیا لزوماً به کسی که صرفاً فوتبال را تماشا کرده و دنبال می کند می توان صفت کارشناس را اطلاق کرد؟ وی به عنوان کارشناس برنامه های مجهول تلویزیونی در حوزه فوتبال حاضر می شود که خروجی آن نیز ادبیات خارج از ادب او در مورد اصل فوتبال و سلاطین داخلی اش است!وی اخیرا در برنامه ای تلویزیونی که توسط افراد غیرفوتبالی تهیه شده بود با وقاحت تمام، شنیده های غیرمستندی را علنی در رسانه ملی علیه علی پروین بیان کرد که حتی به فرض محال هم اگر درست باشند، آیا تریبون رسانه ملی باید در اختیار چنین افرادی قرار گیرد که مروج بی فرهنگی هستند ؟ از روزنامه کیهان و کیهان ورزشی می خواهم برای مقابله با فساد علیه این فرد و همدستانش افشاگری کند تا فوتبالی ها بدانن فوتبال توسط چه انگل هایی اداره می شود!
پربازدید ها 
آخرین اخبار 
