پرونده ویژه «کیهان ورزشی»/ سلطانیفر نباش!
کیهان ورزشی-
حمید ترابپور- ورزش ایران حال و روز خوبی ندارد و این بدحالی و شدت گرفتن حرکت آن در سراشیبی سقوط، محصول انتخاب های غلطی بوده که از سوی دولتمردان صورت گرفته است اما طی سالهای اخیر و با روی کار آمدن «مسعود سلطانی فر» با عنوان وزیر ورزش و جوانان، مشکلات این حوزه در تمامی بخش ها به حدی فزاینده بوده که امروزاهالی ورزش با در نظر گرفتن روزشمار پایان کار دولت و وزیرورزش آن، از پایان این دوران پر تلاطم و پر از ناکامی خرسند هستند و امیدوار به اینکه؛ فردی بجای سلطانی فر سکان را در دست بگیرد که مثل او نباشد. تنها امید این جامعه در تکرار نشدن عصر «سلطانی فر» ها است که مبادا وضع از آنی که هست بدتر نشود. این القای تلخ که بد رفت بدتر نیاید، سطح توقعات از ورزشی که به رغم دارا بودن پتانسیل بالا و بهره بری از استعدادهای بیشمار، درجا زده است را به حداقل می رساند و این کمینه که نتیجه جولان اشتباهی آمدگان به ورزش بوده، تغییر نمی کند مگر با ظهور یک وزیر مقتدر، آگاه به مسایل ورزش و سلامت.
به رغم گمانه زنی ها درباره وزیر بعدی، هنوز کسی به طور قطع نمی تواند از نام گزینه رییس جمهور برای این وزارتخانه، پرده بردارد اما با این حال بسیاری از اهالی دلسوز ورزش با فهرست کردن فاکتورهایی که باید آن فرد داشته باشد، این مهم را یادآور هستند که؛ برای رساندن ورزش ایران به ساحل آرامش، ابتدا باید اشتباهات پیشینیان -بویژه سلطانی فر و رفقایش- را دید و از تکرار آنها جلوگیری کرد، سپس با یک برنامه راهبردی مبتنی بر نظرات کارشناسان و صاحب نظران برای گام گذاشتن در مسیر پیشرفت دورخیز کرد.نگاه به سر و شکل ورزش ایران در این سالها و در نظر گرفتن بلاتکلیفی بسیاری از رشته ها و فدراسیون های آنها، افت شدید باشگاهها و فقدان نظام باشگاهداری، لطمات سخت بر فرهنگ بخش های مختلف بخصوص بخش هواداری و ...موید این است که ورزش در دست اهلش نبوده است و افرادی که این امانت را در دست داشتند، بجای لحاظ کردن منافع ملی، به دنبال کار خود و هم باندی هایشان رفتند و محصول این روند نیز امروز اظهر من الشمس است لذا ضمن آنکه باید کار وزیر بعدی را دشوار بدانیم این را هم می بایست متذکر شویم که برای این ورزش دیگر مجال آزمون و خطا و گام گذاشتن در بن بست های وقت تلف کن نمانده است.
دردناک تر قسمت ماجرا، تجربه ای است که از قبال این آمد و رفت ها و خرابی های داریم؛ یعنی فردا روزی که مدیران فعلی ورزش، جلای وزارتخانه تحت لوای خود می کنند، اراده ای برای بازخواست و پرسش گری بابت حیف و میل وقت و سرمایه های مادی و معنوی از سوی آنان شکل نمی گیرد و این دور و تسلسل خود عاملی بوده تا مدیران نگران نباشند و به تعبیر عامیانه با خود بگویند:« باکی نیست از این همه اشتباه و فرصت سوزی و تخریب، می رویم و کوهی از مشکلات را برای نفر بعدی به ارث می گذاریم و ...!»
... و بدا به حال ورزشی که غریبه ها آن را در دست بگیرند و طی چند سال ضربه زنی حتی یکبار پاسخگوی خبط و خطای خود نباشند. وقتی هم که قرار بر رفتن شان است، آسوده خاطر و با نیشخند به پشت سرشان بنگرند و صحنه را ترک کنند!
ورزش و غریبهها
*محمدرضا طالقانی
شما می دانید که من خیلی علاقه ندارم درباره ورزش صحبت کنم در این سالها بیشتر سعی کردم خودم را کنار بکشم. با احترام به بزرگان ورزش ایران، نظراتم درباره وزارت ورزش و وزیر آینده را بیان می کنم. اول از همه باید عنوان کنم ایراد بزرگی که به بسیاری از بخش های کشور ما وارد است اینکه، برای انتخاب افراد تخصص آنها را در نظر نمی گیرند. استفاده از آدم های غیر متخصص، ضربات سختی به کشور ما در خیلی از حوزه ها وارد کرده است. در همین ورزش چقدر آدم غریبه آمدند و رفتند و ضربه زدند. شما خودتان می دانید این افرد چه کسانی هستند. برای وزارت ورزش هم باید فردی انتخاب شود که بداند اینجا کجاست. نه اینکه بیاید با عدم شناخت خود اوضاع را از این بدتر کند. من معتقدم فردی باید در راس ورزش قرار بگیرد که 30 سال شناخت از این بخش داشته باشد. روزی که قرار شد در ورزش باشم مرا از مربیگری در راه آهن به سرمربیگری، سرپرستی و مدیرعاملی رساندند و از آنجا به کار در هیات کشتی، دبیری فدراسیون، نایب رییسی و نهایتا ریاست مشغول شدم. یعنی پله پله جلو رفتم. مدیریت مهم است اما ابتدا باید دید فرد مورد نظر ورزش را هم می شناسد. این شناخت باید حاصل سالها حضور در ورزش باشد. دیگر نباید فرصت اشتباه کردن داد. برای ورزش ضربه خوردن بس است. یک خاطره برایتان تعریف می کنم. یک روز در راه بازگشت از بلغارستان، بنده، امامعلی حبیبی و ... در قطار بودیم. یک کتابی را در قطار خواندیم که نویسنده اش اهل یوگسلاوی سابق بود و به فارسی ترجمه اش کرده بودند. در آن کتاب، وزیر ورزش یک کشور به مافوق خود گفته بود: «من 30 سال کار کرده ام و دیگر خسته ام و می خواهم کنار بروم.» وی نیز در پاسخ گفته بود: «از حالا به بعد با فکر خودت به کشورت خدمت کن چون فکر شما برای من مهم است.» منظور از فکر، همان تخصص است. حالا شما بررسی کنید که در کشور ما کدام مدیر را با در نظر گرفتن تخصص وی در راس ورزش قرار دادند؟
وزیر آینده، بایدها و نبایدها
*دکتر بیژن ذوالفقارنسب
متاسفانه در ادوار گذشته چه زمانی که ورزش توسط سازمان تربیت بدنی اداره می شد و چه در دوران وزارت ورزش، مدیرانی که توانایی لازم را داشته باشند در راس امور قرار نگرفتند. مدیرانی که با همه جانبه نگری، مشکلات را مرتفع سازند و زیرساخت های بنیادین و اصلی را همگون و همنواخت کنند. بسیاری از استان های کشورمان از نظر امکانات ورزشی در فقر بسر می برند و باید فردی در راس ورزش قرار بگیرد که برای حل مشکلات آنها برنامه ای جامع داشته باشد. ما نمی گوئیم وزیر جدید یک شبه انقلاب کند اما باید گام به گام به مسیر اصلاح حرکت نماید. نگاه او نباید فقط در باشگاههای تهرانی و ورزش تهران خلاصه شود. یک زمان که سازمان تربیت بدنی داشتیم بیشتر به حوزه جوانان رسیدگی می شد اما وزارت ورزش و جوانان نه در ورزش و نه در حوزه جوانان کار خاصی انجام نداد.
رییس جمهور باید از فردی برای ورزش استفاده کند که با دولت و مجلس ارتباط خوبی داشته باشد و فقط حرف گوش کن آنها نباشد. وزیر ورزش می بایست برنامه رشد و توسعه را در همه رشته ها و در همه استان ها اجرا کند. وزیر آینده باید در پیرامون خود کارگروه قدرتمندی داشته باشد. آدم های پاک دستی را انتخاب کند تا با فساد مبارزه کنند. ورزش ایران چندین سال است که به خواب رفته است. در همین المپیک گمان می کنم تلخ ترین نتایج برایمان رقم بخورد و احتمالا این آقایان با بهانه کرونا بر اشتباهات مدیرتی خود سرپوش می گذارند. وزیری باید در راس ورزش قرار بگیرد که این ورزش را از خواب بیدار کند. کسی باشد که جامعه ورزش را بشناسد و مدیران ورزشی را شناسایی و کارها را به آنها بسپارد تا این وضعیت نابسامان روبراه شود.
قولی که رئیس جمهور درباره وزیر ورزش داد
*سید کاظم اولیایی
درباره موضوع مورد اشاره شما باید اعلام کنم که بنده و همکارانم یک گروه کارشناسی درست کرده ایم و در آن گروه، ملاک های مورد نظر برای انتخاب وزیر بعدی ورزش و جوانان را مورد ارزیابی قرار داده ایم. 10 متر و ملاک برای این موضوع اختصاص دادیم و 10 امتیاز نیز برای هر آیتم. 50 نفر را مورد بررسی قرار دادیم و رسیدیم به 21 نفر، سپس از آن تعداد رسیدیم به 11 نفر و حالا هم نفرات نهایی را مورد بررسی قرار می دهیم.
بعد از بازی تیم ملی فوتبال با عراق بود که ستاد ورزشی آقای رئیسی جلسه ای را در فرهنگسرای سرچشمه ترتیب داد و بنده نیز در آن نشست حضور داشتم. در آنجا، دو مطلب مهم از سوی جناب آقای رئیسی مطرح شد که به آنها اشاره می کنم. ایشان درباره باشگاههای کشور صراحتا اعلام کردند که نباید دولتی باشند. نکته دیگری که به آن اشاره کردند این بود که؛ وزیر ورزش باید از ورزشی ها باشد. حتی یک مثال برای صحبت های خود آوردند و به دوران حضورشان در آستان قدس اشاره داشتند که فردی ورزشی را در راس ورزش آنجا قرار داده و نتایج خوبی هم گرفته بودند.
ایشان به نوعی قول دادند که وزیر ورزش از ورزشی ها باشد. بعد از آن نیز ما جلسات متعددی را برگزار کردیم و همان 10 آیتمی که در بالا اشاره کردم را ملاک قرار دادیم که اینجا دو مورد آن که خیلی مهم است را عنوان می کنم.
اول اینکه؛ ما اعلام کردیم وزیر ورزش باید حداقل 10 سال سابقه مدیریت کلان در ورزش کشور داشته باشد و با شناخت از این حوزه مسئولیت قبول کند. کسی که از ورزش شناخت نداشته باشد مجبور است از دیگران اطلاعات بگیرد و همین مسئله سبب خواهد شد تا او را از مسیر درست خارج کنند.
موضوع دوم هم اینکه؛ فردی که قرار است وزیر باشد باید شجاعت داشته و نزد جامعه ورزش از مقبولیت برخوردارباشد تا ورزشی ها را بپذیرند.
هوش سیاه و هوش سفید!
*علی اکبر طاهری
اول باید به این موضوع بپردازیم که مدیران قبلی ورزش و بخصوص در این سالها چگونه عمل کردند که ورزش به این حال و روز افتاد. سپس خطاب به رییس جمهور محترم بگوییم مدیری را برای وزارت ورزش انتخاب کند که رفتار و عملکردش مثل نفرات قبلی نباشد. منظور فقط وزیر نیست و شامل مجموعه مدیریتی وی، از معاونت ها تا دیگر پست ها می شود. حالا می رویم سراغ این سوال که وزیر آینده باید چه شاخصه هایی را داشته باشد. یکی از نکاتی که باید در نظر گرفته شود این است که؛ وزیری باید بیاید که مدیریت وی به سیاست بازی هایش چربش داشته باشد. وقتی مدیری در راس ورزش قرار می گیرد که وزن مدیریتی اش پایین است، نتیجه اش می شود مهندسی انتخابات فدراسیون ها، اوضاع فعلی باشگاهها، وضع کنونی شرکت توسعه و تجهیز و ...
ورزش سیاست نیست. ورزش تعریف و ادبیات خودش را دارد. مدیریت خودش را هم می طلبد. با توجه به شخصیت آقای رئیسی، انتظار دارم فردی که از همه مدیرتر است را در راس ورزش قرار بدهد. کسی که مدیر است اداره می کند. اقتدار دارد. یکی از مشکلات ورزش ما این است مدیران ارشد آن اقتدار نداشته اند. وقتی وزیر اقتدار ندارد، فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و ... اقتدار نخواهند داشت. مدیر خوب مولفه های زیادی دارد. کسی که در راس قرار می گیرد و دزدی می کند، از هوش سیاه خود استفاده کرده است. اما اگر می خوهیم آن مدیر از هوش سفید خود بهره ببرد، باید در مجموعه وی شفاف سازی صورت بگیرد لذا یکی دیگر از ویژگی های وزیر آینده باید این باشد که در مجموعه خود شفاف سازی نماید.
حلقه وزرای قبلی و وزیر آینده...
*علیرضا حیدری
بصورت کلی می توانم بحث خودم را با یک جمله آغاز کنم؛ وزیر آینده ورزش باید اولویتش ورزش باشد نه دیگر مسایل. طی سالهای گذشته اتفاقاتی در ورزش افتاد که اجازه نداد پیشرفت کنیم. دلیلش همان است که در بالا اشاره کردم. ورزش برای آقایان در اولویت قرار نداشت. آنها آمدند تا صندلی های خالی را پر کنند؛ فقط همین. در دیگر بخش ها برای آنها صندلی خالی نبود و به سمت ورزش سرازیر شدند و چون برای این کار نبودند آسیب زدند. وقتی قرار است برای یک پست نفری را انتخاب ابتدا باید بدانید تخصص آن کار را دارد یا خیر. سپردن کار به فردی که تخصص آن را ندارد یعنی نابودی؛ یعنی همان اتفاقی که برای ورزش این مملکت افتاده است. در همین وزارت ورزش و جوانان، افرادی در راس قرار گرفتند که برای خودشان حلقه درست کرده بودند. رفقایشان را وارد آن حلقه کردند و مهم هم نبود چه بر سر ورزش خواهد آمد. همان آدم ها چون خودشان را در برابر ورزشی ها کوچک می دیدند در اولین اقدام، ورزش را از وجود چهره های ورزشی پاک کردند. الان چهره های ورزشی کجای این ورزش هستند؟ پیرامون موضوع مبارزه با فساد در ورزش هم باید این نکته را یادآور شوم که؛ اگر شما برای ورزش برنامه داشته باشید؛ هزینه ها را نیز برای همان هدف اصلی تان در نظر می گیرید اما وقتی در ورزش برنامه و هدف نباشد، پول ورزش هم از دیگر جاها سر در می آورد و کسی هم رصد نمی کند که آن مبالغ کجا می رود!
مجالی برای اشتباه نمانده است
*مصطفی کارخانه
اولین مشخصه وزیر آینده ورزش باید روحیه ورزشی او باشد. ضمنا می بایست از توانایی مدیریتی بالایی بهره ببرد و از همه مهمتر اینکه ورزش ایران را بشناسد و بداند آدم های این ورزش چه وزنی دارند. بنده نمی گویم وزیر باید حتما خودش هم ورزشکار باشد بلکه مهم آگاهی داشتن از فضا است. ورزش ایران از غریبه ها کم ضربه نخورده است لذا امیدواریم فردی در راس قرار نگیرد که به دلیل عدم شناخت، دیگران او را گمراه کنند. چنین فردی قطعا بساط رانت خواری، پارتی بازی و تبعیض را جمع می کند. معاونت های وزارت ورزش هم خیلی مهم هستند. اینجا هم باز برمی گردیم به همان موضوع مهم «شناخت». فردی که شناخت داشته باشد سراغ کسانی می رود و آنها را به عنوان معاون انتخاب می کند که توانمند باشند. وزیر آینده باید در اولین گام با آموزش و پرورش ارتباط برقرار کند چون در بحث استعدادها و بحث فرهنگی ورزش، این ارتباط خیلی مهم است. در سالهای گذشته در ورزش بسیار آزمون و خطا شده است و دیگر مجالی برای اشتباه کردن وجود ندارد. استفاده از آدم هایی که به ورزش وزن بدهند، نه اینکه بیایند اینجا وزن بگیرند، خیلی اهمیت دارد. کسی که وزن داشته باشد دیگر دنبال رانت خواری نمی رود. خودش با فساد مبارزه می کند. امیدواریم ورزش ایران با حضور یک وزیر مقتدر و آگاه، از وضعیت کنونی نجات پیدا کند.
پربازدید ها
آخرین اخبار