بارسلونا پس از مسی

او نمی‌خواست از بارسلونا برود و بارسلونا هم نمی‌خواست او را به سادگی از دست بدهد. اما مسائل اقتصادی هر دو طرف را به این نتیجه رساند که جدایی بهترین و ساده‌ترین راه‌حل برای این مشکل است. نه مسی می‌توانست جایگاه خود را با کوتاه آمدن در دستمزدش زیر سوال ببرد و نه بارسلونا می‌توانست از پس بازیکن گرانقیت خود برآید و اینگونه مسیر آنها پس از 21 سال از یکدیگر جدا شد. با هر شرایطی که بود، عصر مسی در بارسا به پایان رسید و حالا با گذشت بیش از یک هفته از شروع این پایان، همه چیز رو به آرامش می‌رود و واقعیت‌های بیشتری بروز پیدا می‌کند. مسی علاوه بر عناوین و افتخاراتی که برای بارسلونا به ارمغان آورد، از نظر اقتصادی کمک زیادی به باشگاه کرد اما احتمالا سران تیم کاتالانی به این برآورد رسیده بودند که هزینه ماندن او بیشتر از سودی است که قرار است به باشگاه برساند. اما حالا سوال اصلی دنیای فوتبال این است که بارسلونا پس از جدایی مسی با چه شرایطی مواجه خواهد شد و وضعیت این باشگاه چگونه تغییر خواهد کرد؟

بی‌میلی هواداران

باشگاه بارسلونا در پی از دست دادن لیونل مسی، حالا با مشکلی جدید مواجه است؛ بی‌میلی هواداران برای حضور در ورزشگاه. هواداران بارسلونا با نشان دادن بی‌میلی برای خرید بلیت بازی‌های خانگی این تیم سعی در فرستادن پیامی واضح به مدیران باشگاه داشته‌اند؛ اینکه آنها مدیران تیم را مسبب جدایی مسی از آبی‌و‌اناری‌ها می‌دانند. در حالی که ‌بارسلونا اجازه دارد برای فصل جدید به اندازه 29 هزار و 803 نفر از ظرفیت 83 هزار نفری ورزشگاه نوکمپ بلیت بفروشد، باشگاه برای اولین بازی‌اش در فصل جدید لالیگا که دوشنبه هفته آینده برابر رئال سوسیه‌داد است، تنها 15 هزار و 820 بلیت فروخته است. این در حالی است که طی 17 ماه گذشته حتی یک هوادار هم اجازه ورود به ورزشگاه‌ را برای تماشای بازی‌های بارسا نداشت. تصور می‌شد درخواست برای خرید بلیت اولین بازی خانگی فصل کاتالان‌ها آنقدر زیاد باشد که باشگاه اقدام به قرعه‌کشی کند، اما کار به قرعه‌کشی نرسیده است، چون نزدیک به نصف حدمجاز حضور تماشاگر در ورزشگاه اقدام به خرید بلیت کرده‌اند که این موضوع می‌تواند برای مدیران باشگاه زنگ خطری جدی باشد.

کسادی فروشگاه‌ها

بارسلونا باید منتظر سقوط 137 میلیون یورویی ارزش برند خود باشد. بارسلونا با 1266 میلیون یورو پس از رئال مادرید(1276 میلیون یورو) با ارزش ترین برند فوتبالی دنیاست. با جدایی لیونل مسی بارسا افتی 137 میلیون یورویی را تجربه خواهد کرد که در ادامه آن، درآمدهای تجاری باشگاه به 77 میلیون یورو و درآمدهای حاصل از فروش پیراهن و دیگر محصولات باشگاه نیز به 43 میلیون یورو کاهش خواهد یافت. در همین مدت زمان اندکی که از جدایی لیونل مسی گذشته، تاثیر آن روی درآمد روزانه فروشگاه های رسمی بارسلونا چشمگیر بوده است. از سال 2017 و پس از جدایی نیمار، از هر 10 پیراهنی که در این فروشگاه‌ها فروخته می شد، 8 پیراهن مربوط به لیونل مسی بود. در واقع 20 تا 30 میلیون یورو از درآمدهای بارسا از فروش پیراهن در هر فصل به خاطر لیونل مسی بود و اکنون باشگاه کاتالان باید منتظر افتی فاحش در فروش پیراهن‌های خود باشد. جالب اینکه در هفته گذشته به فاصله یک ساعت تمام پیراهن های شماره 30 لیونل مسی در فروشگاه های پی اس جی به سرعت فروش رفت و نایاب شد.

فشار مالی؛ اوضاع بهتر می‌شود؟

سازمان لالیگا با تصویب قوانین جدید، موانع مالی و ساختاری زیادی برای بارسلونا ایجاد کرد و این باشگاه نتوانست حقوق مدنظر لیونل مسی را پرداخت کند تا فوق ستاره آرژانتینی حاضر به امضای قرارداد جدید با بارسا نشود. آن هم در شرایطی که طرفین به توافق دست یافته بودند. جدایی مسی باعث می‌شود تا بخش عمده‌ای از درآمدهای بارسلونا کاهش یابد و این باشگاه نتواند از قِبَل این نابغه فوتبال همچون گذشته درآمدزایی کند. وجود این بازیکن قدرت بارسا را در مصاف با رقبا به شدت افزایش می‌داد.

به گفته خوان لاپورتا یک سوم درآمد بارسلونا به واسطه حضور مسی به دست می‌آمد. حضور مسی در تیم باعث درآمدزایی از راه‌های مختلف می‌شد؛ حامیان مالی، فروش لباس (از هر 10 لباس فروخته شده 8 تا لباس مسی بوده) و فروش بلیت. به زبان ساده، بارسلونا بدون مسی سوددهی ندارد. به طور تخمینی بین 250 تا 300 میلیون یورو در سال به لطف حضور ستاره آرژانتینی، برای بارسلونا درآمد ایجاد می‌شد. حالا این درآمد پرکشیده و در این زمانه سخت برای باشگاه، پیداکردن روش جایگزین ساده نخواهد بود.

البته باید بپذیریم که بارسلونا از نظر مالی در وضعیت فاجعه‌باری بود. با وجود عدم توانایی در نگهداری مسی، نسبت حقوق پرداختی به درآمد آنها به عدد فوق‌العاده بالای 95 درصد رسیده است. یعنی 5 درصد دیگر آنها سر به سر می‌شوند و عملا باشگاه وارد ضرر هنگفت می‌شود. این درحالیست که مقررات لالیگا از باشگاه‌ها می‌خواهد که این نسبت نهایتا 70 درصد باشد. بنابراین با وجود فروش مسی، آنها باید تلاش کنند تا این شرایط خارج شوند و فعالیت‌هایی را در جهت بهبود ساختار مالی باشگاه انجام دهند. چنانچه مسی ماندنی می‌شد، سنگینی قرارداد مسی - حتی با کاهش 50 درصدی - تا مدتی بر فعالیت های تجاری آنها فشار وارد می‌کرد. حالا هر پنی برای لاپورتا ارزشمند است و آنها باید با حساب و کتاب برای باشگاه هزینه کنند. راحت شدن از پرداخت دستمزد سنگین مسی، کمی جای نفس کشیدن برایشان ایجاد کرد اما آنها هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارند.

مسی بدون جایگزین

از سال 2013 که مسی به بارسلونا آمد، این باشگاه به دنبال بازیکنی بود که همچون ستاره آرژانتینی برای مدتی طولانی در این تیم بماند و جای مسی را بگیرد اما نه تنها نیمار این تیم را به مقصد پاریس ترک کرد بلکه مسی هم همبازی او شد تا تلاش‌های کاتالان‌ها در این راستا بی نتیجه بماند. آنها در همه این سالها بارها تلاش کردند و شکست خوردند و نمی‌توانستند کسی را جایگزین او کنند. آنهم که دلیل اصلی داشت و آن حضور خود مسی در این تیم بود. فیلیپ کوتینیو و آنتوان گریژمان دو بازیکنی بودند که شاید از این مساله بیشترین ضربه را خوردند و در حالیکه از آنها انتظار می‌رفت درخشش خیره‌کننده‌ای داشته باشند، آنها خیلی زود زیر سایه مسی قرار گرفتند و در کنار بزرگترین بازیکن تاریخ فوتبال، اثرگذاری خود را از دست دادند. اینگونه بود که این عملیات سالها عقیم ماند. کوتینیو و گریژمان هیچ وقت مسی نشدند و نمی‌شوند. حتی ممفیس دیپای هم که به تازگی به نیوکمپ آمده، نمی‌تواند مسی شود. حالا تنها شانس این مهاجم هلندی این است که حداقل زیر سایه مسی قرار ندارد و می‌تواند آزادانه‌تر در بازی حضور داشته باشد؛ اتفاقی که برای بازیکنان قبلی هیچ وقت اتفاق نیفتاد.

تاکتیک‌های مدرن

بسیاری باور دارند یکی از دلایلی که پپ گواردیولا و منچستر سیتی علاقه‌ای نداشتند که مسی را به ورزشگاه اتحاد ببرند، تاکتیک‌های مدرنی بود که آنجا اجرا می‌شود و مسی نمی‌توانست بخشی از سیستم پرفشار این تیم باشد. وادار کردن یک بازیکن خلاق و آزاد به این کار بسیار دشوار است. از سوی دیگر نقش بازیکن شماره 10 در فوتبال مدرن مرده است. هر بازیکنی باید نقش خود را در ساختار دفاعی ایفا کند و باید اذعان داشت که چنین کاری برای مسی اصلا جذاب نیست. در این بین تاکتیک تیمی مانند بارسلونا دقیقا از همین مساله ضربه خورد. در بازی مقابل پاری‌سن‌ژرمن و بایرن مونیخ آنها در نیوکمپ 12 گل پذیرفتند و دقیقا همین ضعف در ساختار دفاعی همه جانبه عامل این شکست‌های مفتضحانه بود. برای مربیان بارسلونا آزاد گذاشتن مسی تاکتیکی ساده‌تر از قرار دادن او در یک ساختار منظم دفاعی بود.

تاثیر بر رختکن

بسیاری از تصمیماتی که بخصوص در یک دهه گذشته در بارسلونا گرفته شد، به این بستگی داشت که آن را مسی دوست دارد یا نه! خرید بازیکنانی مانند نیمار و لوئیز سوارز از این نقطه بوجود آمد که مسی دوست داشت با مهاجمان بهتری بازی کند و در کنارش بازیکنان بزرگتری حضور داشته بانشد. اینکه در تیم ملی آرژانتین چه کسی کنارش بازی کند یا چه بازیکنی در بارسا کنارش باشد، همگی بر اثر تحرکات مسی در رختکن اتفاق می‌افتد. کنترل بی حد و حصر او بر اتفاقات درون تیم همیشه لزوماً منفی نبود، اما نمی‌توان انکار کرد که مربیان قبلی، صرف نظر از کیفیت ارنستو والورده و کیکه ستین، دائما با نقش مسی به عنوان همه کاره بارسلونا، تضعیف می‌شدند.

عبور از عصر مسی

اگر مسی برود، سوالی بود که همیشه پرسیده می‌شد و حالا وقت آن رسیده که پاسخ متقنی به آن داده شود. اینکه با رفتن او چه بشود، چه بازیکنی قدرت بگیرد، همه چیز خوب پیش برود یا بد، این اتفاق افتاده است و مسی اکنون در پاریس حضور دارد. او از همه خاطراتش در بارسا عبور کرده و هواداران هم باید از این بازیکن و لحظات به یادماندنی‌اش در نیوکمپ، عبور کنند. این همان تفکری است که باید در همه بارسلونا اتفاق بیفتد تا ساختار جدید تیم بتواند شکل بگیرد و رویککرد خود را بیابد. یک بازیکن غیرقابل جایگزین از این تیم رفته و حالا باید استراتژی کلی باشگاه از همه لحاظ تغییر کند. مسی برای هواداران، به‌خصوص طرفداران جوان الگوی داخل و خارج زمین مسابقه بوده و با رعایت اصول و رفتار اخلاقی یک مرد خانواده است. به خاطر حضور مسی، بارسلونا نه تنها در اسپانیا بلکه در سراسر دنیا هوادار دارد. اگرچه بعضی از آن‌ها، شاید بعد از خروج مسی، دیگر طرفدار بارسلونا نباشند.

تاثیری که مسی در طی 17 فصل بازی در بارسلونا به جای گذاشته است باورنکردنی است. همه رکوردهای باشگاه به او تعلق دارد؛ بهترین گلزن، بیش‌ترین تعداد بازی ، بیش‌ترین تعداد جام و بیش‌ترین تعداد پیروزی در تاریخ باشگاه. اودر 778 مسابقه 671 گل به ثمر رساند و 305 بار پاس گل داد. لیونل 35 بار جام قهرمانی را بالای سر برد که مهم‌ترین افتخاراتش شامل 4 لیگ قهرمانان، 10 لالیگا و 3 جام‌جهانی باشگاه‌ها می‌شود. او نزدیک به 2 دهه مهمترین بازیکن بوده، همه رکوردها را شکسته و 8 فصل را به عنوان بهترین گلزن لالیگا به پایان رسانده است. چه کسی می‌تواند به رکوردهای این اعجوبه نزدیک شود؟

*عرفان خماند