"سیما" ، یار دوازدهم" فوتبال است یا نقش "خاله خرسه" را بازی می کند؟
بدخواهان برای ورزش ایران نقشه و برنامه دارند
تغییرات در بعضی از برنامه
های ورزشی سیما"صوری" بود
نه اصلاحی!
آیا واگذاری دو باشگاه در گروی چرب کردن سبیل
"عده معدود"
است ؟!
سخنی با خوانندگان
یکی از خوانندگان گرامی ( اگر اشتباه نکرده باشیم از اصفهان) در تماس با کیهان ورزشی ضمن تشکراز مواضع اخیر این مجله ومبارزه صریح با جریانات مخرب در فوتبال و... پیغام داده بود که خوب است حال وهوای مجله کمی هم بهاری و ورزشی و لطیف تر باشد و اخیرا ادبیات و بعضی از اصطلاحات و طرح روی جلد مجله خشن وگاه مخوف شده است و...! ضمن تشکر از این خواننده محترم و همه خوانندگان عزیز ، در مورد بعضی از تیترها و تصاویر و اصطلاحاتی که در شماره های اخیر در مجله از سر ضرورت کار شده است عرض می کنیم ماهم تمایل داریم هر هفته مجله ای سراسر ورزشی و پر از مطالب و عکس های جذاب و دیدنی از رویدادهای مختلف ورزشی در داخل و خارج از کشور خدمت خوانندگان عزیز تقدیم کنیم. مجله ای که با اخبار امید بخش در باره کارها و تلاش ها و اقدامات مسئولین ورزش و فدراسیون ها و... در سراسر کشور توام باشد و هرهفته و هر شماره اتفاقات مثبت و اقدامات سازنده در ابعاد مختلف فنی و فرهنگی ورزش و برای پیشرفت وقوی تر شدن ورزش را منتشر کنیم و با خیال راحت بسان بعضی از برنامه های ورزشی سیما که دنیا را آب ببرد اینها را خواب می برد در باره آن توپی که روی خط گل فرود آمد یا مهاجمی که در آفساید بود یا... صحبت کنیم و برای نمک کار در باره " تنیس فوتبال" زدن خودمان با رفقا چیز بنویسیم و عکس خودمان را چاپ کنیم و...اما، چه کنیم و چه باید کرد که ورزش ما در بسیاری جاها و حوزه ها و رشته ها گرفتار نا اهلان وعناصر فرصت طلبی شده که با انگیزه های گوناگون و اغراض مختلف ، از مالی و تجاری گرفته تا فرهنگی و سیاسی ، به این عرصه رخنه و نفوذ کرده و ورزش و به ویژه رشته های پر طرفدار و جذابی را که در آن پول بی حساب هم در جریان است ،آلوده به انواع زشتی ها و پلشتی ها کرده اند. آیا برابر این جریانات خطرناک و باندهای فرصت طلب ضد ورزش و بالاتر از آن ضد منافع ملی باید سکوت کرد و مثلا به بهانه " یار دوازدهم" بودن ، چشم بر قبح شکنی ها و کثافتکاری ها بست و به جای هشدار دادن به موقع و به خروش آمدن حرفه ای و حمله بی امان به زشتکاران و خطاکاران و مدیر نماهای عوضی آمده که علت العلل این اتفاقات هستند یا شاید هم از طرف کانون هایی مامور باشند، "پسرخاله "وار به آنها تریبون یکطرفه داد ، تا به فریبکاری خود ادامه دهند و به شعور مخاطب توهین کنند و وقیحانه از مقدسات و ارزش ها و خون شهدا و... دم بزنند؟!
خیانت ، شاخ و دم ندارد!
خواننده فهیم و عزیز کیهان ورزشی حتما از این مجله معتبر و قدیمی انتظار ندارد در وضعیتی که بدون اغراق و زیاده گویی ، ورزش ما گرفتار جریانات فرصت طلب و زیاده خواه و باندها و عناصر جاه طلب گاه هماهنگ و همراه با جریانات معاند و ضد ایرانی کشور است، چشم بر واقعیات ببندد و با مسببان این اتفاقات بند وبست کند و با بده بستان های رایج کنار بیاید و پشت به مردم بکند و خواننده خودش را که بزرگترین سرمایه این مجله و اصلا دلیل انتشار این مجله است ، فریب و همه چیز را گل وبلبل و امن و امان جلوه دهد و در واقع با عمل نکردن به وظیفه حرفه ای و ملی و شرعی خود به مردم و ورزش و کشور خودش خیانت کند. خیانت که شاخ ودم ندارد وخائن که از کرات دیگر نمی آید. عمل نکردن به وظیفه و فریب دادن وسرگرم کردن مردم و میدان دادن و سکوت و مماشات با هر کس و هر گروهی که با عملکرد خود به منافع ملی و فرهنگ و اعتقادات این مردم ضربه می زند، اسمش اگر خیانت نیست، پس چیست؟ ما شک نداریم خوانندگان کیهان ورزشی از خدمتگزاران خود در مجله خودشان توقع خدمت خالصانه و عمل شجاعانه به مسئولیت و وظیفه خود دارند و لاغیر.و ما نیز امیدواریم با عملکرد خود شرمنده آنها نباشیم.
وقتی که تلف می شود، عمری که هدر می رود
عزل رئیس وقت فدراسیون فوتبال که با رای قاطع هیات رئیسه انجام شد هر چند موجب خوشحالی بسیاری از علاقه مندان و کارشناسان و اهل فن و خیرخواهان فوتبال و ورزش و بلکه اخلاق وفرهنگ کشور شد، اما اگر از زاویه و منظر دیگری به ماجرا نگاه کنیم در مجموع اتفاق خوشایندی برای فوتبال ما به حساب نمی آید. البته برای جلوگیری از هر گونه سوءبرداشتی درهمین ابتدا صریح عرض کنیم که این مجله با عزل چنین افرادی که از اول به اشتباه بر این مسند تکیه زده بودند صددرصد موافق است و این اتفاق که مطالبه جامعه ورزش برای نجات فوتبال از چنگ انواع انحرافات و قانون شکنی ها و هنجار ستیزی ها وقبح زدایی ها و... بود، حتما باید در باره باندی که فوتبال ایران را به اسارت خود گرفته، رخ می داد. اما بحث ما چیز دیگری است وهمانطور که اشاره شد از منظر متفاوتی است.این اتفاق در مجموع برای فوتبال ایران خوشایند نیست ، نه برای اینکه فلان فردی که بر خلاف نظر اعضای آن مجمعی که به او رای دادند چون کفایت و شرایط را برای تکیه زدن بر ریاست فدراسیون مهمی مثل فوتبال نداشت ، عزل شد بلکه از این نظر که درواقع این وقت و انرژی و عمر ما و فوتبال است که دارد هدر می رود. یک سال که هر لحظه و ثانیه اش باارزش و بازگشت ناپذیر است به جای اینکه صرف کار بی امان و خدمت صادقانه و برنامه ریزی مدبرانه و.. برای به فعلیت در آوردن استعدادهای ذاتی و ظرفیت های فراوان وقیمتی این فوتبال شود و جامعه ومردم را شاد و پرنشاط کند و شکر نعمت خالق را که فرصت خدمت را به ما ارزانی داشته است، عملا به جای آوریم، به بیهودگی و بطالت وحرف مفت و صد تا یک غاز و دلالی و رمالی و... گذشت و تباه شد.
مجمع چقدر مقصر است ؟
از این منظر است که می گوییم اینجور اتفاقات در مجموع به نفع فوتبال نیست. البته در این باره فقط این افراد که از اولش برای مسائل ومنافع و اغراض و مشغولیت های دیگری به جز فوتبال و ورزش وخدمت به مردم و برای چنگ انداختن به صندلی ریاست فوتبال هول می زنند و لابی می کنند و دم این وآن را می بینند و سبیل فلان سایت و رسانه و برنامه تلویزیونی راچرب می کنند و... مقصر نیستند ، بلکه جاها و کسان دیگری هم ، اگر از آنها بیشتر مقصر نباشند، حتما به اندازه آنها تقصیر دارند. جاها و کسانی مثل مجمع فدراسیون فوتبال و اعضای آن. آنها که با رای خود سرنوشت فوتبال کشور را که درست ونادرست یخش وسیعی از این مردم دل در گروی آن دارند رقم می زنند. با این حال واقعیات و خروجی رفتار و عملکرد آنها نشان می دهد که با کمال تاسف برای اکثر این حضرات ، نظر و احساسات و علایق خالص وبی غل و غش این مردم کوچکترین اهمیتی ندارد و بدتر از آن ، حتی برای رای و نظر خود که نشان دهنده مرام و شخصیت هر فرد انسانی است احترام و حرمتی قائل نیستند و آنچه که مهم است باند و باندبازی و منافع شخصی و غنیمت هایی است که در گیرودار انتخابات صاحب می شوند. اگر غیر از این بود نتیجه رای گیری مجمع پارسال ، این که می بینیم از کار در نمی آمد و کمتر از یک سال حاصل رای اکثریت مجمع باد هوا نمی شد و یک سال دیگر عمر فوتبال و فدراسیون و همه هدر نمی رفت. سوال اینجاست که آیا این افراد به هنگام رای دادن واقعا به این موضوع که در قبال مردم و جامعه مسئولیت دارند و حق ندارند که با وقت آنها بازی کنند، فکر نمی کنند؟ آیا این آقایان فکر نمی کنند که روزی در محضر عدل الهی باید پاسخگوی نیات و دلیل رای دادن خود باشند؟ وای که اگر به جز انصاف و رعایت حق الناس عامل و انگیزه دیگری از رای دادن در نظر داشته باشند!
"یار دوازدهم"، شعاری که معنای خود را از دست داده
پس در به وجود آمدن این وضع ، مجمع هم بدون تردید مقصر است اما در تداوم آن باز بدون شک جاها و کسان دیگری به ویژه رسانه ها و علی الخصوص تلویزیون نقش وتاثیری غیر قابل انکار دارند. تلویزیونی که امروز بر خلاف پیشگویی های (به تعبیر دوست و همکار عزیزی) " نوستراداموسانه" ای که در باره منتفی بودن هرگونه تغییر وتحول مدیریتی فدراسیون فوتبال ، سه روز قبل از عزل رئیس فدراسیون داشت، حالا یا در قبال این مسائل سکوت کرده است، یا باز در بعضی از برنامه های رفوزه خود کماکان مشغول آدرس غلط دادن به بینندگان عزیز و ارجمند! ( مثلا در ماجرای اخیر، پنهان کردن و حتی اشاره نکردن به دلایل فرهنگی و اخلاقی که موجب عزل رئیس قبلی فدراسیون فوتبال شد و در میان سایر دلایل مالی و اجرایی و... اصلی ترین دلیل عزل بود) و در واقع توهین به شعور مخاطب و یا دست بالا ، در حال لگد زدن به مرده است، هرگز نقش خود رابه عنوان" دیده بان" و جریان ساز و رصد کننده بیدار مسائل و اتفاقات فوتبال و ورزش بازی نمی کند و به بهانه جام جهانی و بازی های حساس پیش رو و هدف مهمی چون صعود به جام جهانی و بالاخره شعار درست اما از معنا و مفهوم تهی شده " یار دوازدهم" چشم بر واقعیات می بندد و به جز حمایت و مجیزگویی و سخن گفتن اندر باب " سریعترین صعود" و تحلیل های آبکی در باره مسائل عدیده و موضوعات مختلف ، حرف وبرنامه ای ارائه نمی دهد و...
اگر رسانه ها به وظیفه حرفه ای خود عمل کنند
در حالی که اگر رسانه ها و خاصه رسانه تاثیرگذاری مثل تلویزیون به نقش واقعی و مسئولیت حرفه ای و ملی خود عمل کند و فراتر از این مسائل که" کمک داور درست پرچم زد یا نزد"،"داور درست پنالتی گرفت یا نگرفت"، " فلان مربی درست ارنج و تعویض کرد یا نکرد"،" پای مهاجم در آفساید بود یا نبود" و مسائل دم دستی در این حد- که البته به جای خود ودر حد خود قابل پرداختن هم هست- به مسائل مهمتر واتفاقات پشت پرده و موضوعات اخلاقی و فرهنگی و... که رخ می دهد بپردازد و با تحلیل های دقیق و بهنگام و هشدارها وگوشزدهای سازنده ، مسئولان را از غفلت و کجروی و اشتباهات و... آگاه سازد و... بدون تردید خیلی از اتفاقات تلخ ومسائل آزاردهنده که به مثابه مانع ساماندهی و پیشرفت فوتبال و ورزش ایران عمل کرده و می کند اساسا رخ نمی دهد یا به موقع از گسترش آن جلوگیری می شود وکار در مسیر صحیح و اصلاحی پیش می رود.
دوستی" خاله خرسه "و "سیما"!
خلاصه کلام ، تلویزیون و برنامه های ورزشی آن که عمدتا در دوشبکه سوم و ورزش تولید و پخش می شود به جای اینکه یار فوتبال باشد و با پوشش و حمایت ها ی سازنده و هشدارهای به موقع آن را از مهلکه های خطرناک و دام های ویرانگر برهاند ، بار آن شده و با آن دوستی "خاله خرسه "می کند و به آن خواسته و ناخواسته آسیب می رساند و به دشمنان و بدخواهان و جریانات مشکوک و دلال صفت و رمال مسلک پاس گل می دهد و بدون ذره ای تردید در به وجود آمدن شرایط نابسامان رشته های جذاب و پر طرفداری مثل فوتبال نقش مخرب و غیر قابل انکاری بازی می کند.
نقش برنامه های ورزشی در رواج اباحه گری فرهنگی
سکوت و مماشات وحتی همراهی و همگامی و ماله کشی این رسانه به ویژه دست اندرکاران ومدیران شبکه های اشاره شده آن هم طی حداقل دو دهه و سال ها و روزهای اخیر حداقل این نشریه و صاحب این قلم را چنانچه بارها به صراحت گفته و تکرار کرده اند به این ارزیابی و نتیجه رسانده که رسانه ای مثل سیما - که قرار بود دانشگاه باشد و آگاهی بخش و فرهنگ ساز ومروج ارزش های کم نظیر ملی و مبلغ آموزه های بی بدیل اعتقادی ، با عذرخواهی صمیمانه از همکاران عزیز و زحمتکش و گمنام شاغل در این رسانه که در تهران و سراسر کشور به انجام وظیفه خالصانه و شرافتمندانه خود مشغول هستند - سهم بسیار بسیار عمده ای در مشکلات ورزش علی الخصوص مسائل فرهنگی و رواج اباحه گری و هرهری مسلکی و بد اخلاقی وحرمت شکنی و بی بندوباری های اخلاقی و... دارد ولزوم ایجاد تغییرات اساسی و تحولات اصلاحی و فکری در آن سخت احساس می شود.
تغییراتی که فقط "صوری" بود
والبته نه تغییرات و تحولاتی که فقط به رفتن" زید" وآمدن "عمرو " به عنوان مجری ختم شود و کماکان همان دیدگاه و روش و ... حاکم باشد تا آنجا که حتی مخاطب، باز به اجبار ، شنونده تیکه های سبک و کری ها ی چندش آور آقا پسر مجری در باره" تنیس فوتبال " زدن ! با مهمانان برنامه باشد..!!. دیدگاه و روشی که متاسفانه علی رغم تغییرات صوری و سطحی ،کماکان برغالب برنامه های ورزشی این دو شبکه حاکم است و سخت از فقر فرهنگی و از مرحله پرت بودن صاحبان و برنامه ریزان و ... حکایت می کند!
این دور باطل ، کی تمام می شود؟
برگردیم سر بحث وحرفی که اول شروع کرده بودیم و اظهار امیدواری کنیم این اتفاقات تلخ و دور باطل دست از سر فوتبال بردارد واین البته ممکن نیست مگر اینکه با هشیاری جامعه فوتبال ، اعضای مجمع- البته به شرط آنکه خود درست و از مسیر صحیح به مجمع راه یافته باشند!- ، رسانه ها و دستگاه های نظارتی و قانونی ، دست آلوده و مخرب جریانات فرصت طلب وبعضا فاسد که کوچکترین ربطی به مدیریت و فوتبال و مردم و...ندارند، و فقط به دنبال اهداف اقتصادی و منفعت جویی و ترویج بی بندوباری و قبح شکنی فرهنگی و تحقیر آرمان های ملی و انقلابی و... هستند، از گریبان فوتبال که سال هاست گرفتار آنهاست کوتاه و قطع شود.
بحث ورزش در نماز جمعه
هفته گذشته در خطبه دوم نماز جمعه (29 بهمن) خطیب جمعه تهران فصل مفصلی از سخنرانی خود را به موضوع ورزش اختصاص داد که هم تازگی داشت و هم جای خوشحالی و امیدواری. پیش از این هم البته در نماز جمعه تهران موضوع ورزش از زبان ائمه محترم جمعه مطرح شده بود ، اما اکثرا در حد تبریک و تجلیل از ورزشکار یا تیم و کاروان ورزشی که در مسابقات بین المللی و جهانی یا المپیکی و... صاحب مقام و افتخار شده بودند.این بار اما حجت الاسلام ابوترابی فر خیلی مفصل و به طور جزیی و دقیق وارد موضوع ورزش شد و به نکات قابل توجه و مهمی اشاره کرد که جای خوشحالی دارد. ایشان ضمن اینکه کارکردهای متنوع ورزش رادر حوزه های فرهنگی و سیاسی و اقتصادی برشمرد ، به اهمیت افتخارات ورزش ایران در میادین بین المللی ، آن هم در شرایط تحریم و...و پیام مهم و امید بخش" ما می توانیم" پرداخت و به لزوم توجه مسئولان و دولت و مجلس به مقوله ورزش اشاره کرد و بالاخره به موضوع ظاهرا لاینحل واگذاری سهام پرسپولیس و استقلال پرداخت و جمله ای گفت که به گمان ما اصل ماجرا و دلیل لاینحل ماندن این ماجراست. آن جمله این است:"خطای راهبردی در واگذاری سهام پرسپولیس و استقلال این است که عده معدودی بخواهند این سهام را در دست بگیرند. سهام باید به هواداران واگذار شود و باید برای خرید سهم ، محدودیت قائل شد. بعضی از کشورهای پیشرو به صورت تعاونی اداره می شوند، یعنی ۱۶۰ هزار هوادار سهم باشگاه را در دست دارند."
امان از این "عده معدود" !
امان از دست این معضل و آفت" عده معدود"! که همه جا هستند : در اقتصاد ، در فرهنگ، در سینما ، درسیاست و در ورزش و به جز منفعت طلبی و قربانی کردن منافع ملی و مصالح جمعی ، هیچ دغدغه و فکر دیگری ندارند. " عده معدود" ی که تنها هنرشان زیاده خواهی و مردم آزاری و ناراضی تراشی و... است و متاسفانه خیلی جاها و خیلی وقت ها هم کسی کاری به کارشان ندارد و هیچ دستگاه ناظری یقه اینها را نمی گیرد و جلوی رفتار و اعمالی که سخت جامعه را آزرده ساخته با قاطعیت و به طور قانونی نمی ایستد. طبق گفته آقای ابوترابی این" عده معدود" خود را نخود آش ماجرای واگذاری سهام استقلال و پرسپولیس هم کرده اند و اینجا هم به دنبال این هستند که با گرفتن سهام این دو تیم، از منافع اقتصادی و مالی آنها بهره مند شوند.
موانع واگذاری دو باشگاه
خطیب محترم جمعه با هشیاری دراین باره هشدار می دهد ودر ضمن ، امثال ما اینطور متوجه می شوند که اگر ماجرای واگذاری سهام این دو باشگاه سال ها ست لاینحل ومعطل مانده برای این است که اینجا هم پای این" عده معدود" در میان است و از طریق ارتباطات و نفوذی که در بعضی از دستگاه های تصمیم گیرنده دارند و مشارکت های اقتصادی که با برخی از افراد ذینفوذ و بعضی از " آقا زاده " ها دارند، اجازه نمی دهند موضوع این دو تیم حل شود مگر آنکه خواسته زیاده خواهانه و منفعت جویانه آنها برآورده و خلاصه سبیل آنها در این ماجرا هم حتی المقدور به بهترین شکل " چرب" شود! در هرحال امیدواریم هشدار و راه حل امام جمعه محترم تهران در باره واگذاری این دو تیم پرطرفدار موثر واقع شود و دولت مردمی و مجلس انقلابی و سایر دستگاه های ذیربط با نگاه ملی و رعایت مصالح ورزش و بستن راه نفوذ و اعمال نظرهای مخرب و منفعت طلبانه آن " عده معدود" موضوع واگذاری این دوتیم را به بهترین وجه- که نفعش به جیب مردم و هواداران و ورزش کشور برود- حل و فصل کنند.
مسئولان از ورزش و جوانان غافل نباشند!
یک نکته دیگر هم در باره طرح موضوع ورزش در خطبه های نماز جمعه وجود دارد که حیفمان می آید بدون اشاره به آن پرونده این بحث را ببندیم و به سراغ موضوع بعدی برویم و آن اینکه هرچقدر در باره ورزش به عنوان سروکاری مهم و پر مخاطب به ویژه جمعیت جوان ، از سوی مسئولان کشوری توجه و دلسوزی و نظارت بیشتری انجام شود، به نفع ورزش والبته به ضرر جریانات ضد ورزش است. این عناصر و باندهای ضد ورزش که بعضا و بدون تردید با جریانات معاند و ضد ایرانی وانقلابی سَر وسِرًی دارند - ودر جریان اخیر و باند حاکم و رخنه کرده در فدراسیون فوتبال به وضوح این ارتباط و بده وبستان مشخص شد- در سایه بی توجهی و غفلت مسئولان ارشد کشور و وادادگی و انفعال مدیران و مسئولان ورزش، و با رخنه در مراکز حساسی مثل وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک، صدا و علی الخصوص سیما وفدراسیون های پرمخاطب و...، امروز خود را صاحب اختیار و قیم ورزش می دانند و معلوم است که در ماجرای اشاره شده- واگذاری استقلال و پرسپولیس- سهم و باج سبیل خودشان را می خواهند. ورزش حوزه بسیار مهم و حساسی است که مسئولان مملکت در قوا و تشکیلات مختلف نباید از آن غافل شوند. اگر هم اینان از ورزش غافل باشند، بدخواهان و دشمنان پیشرفت و عزت این سرزمین از آن غافل نیستند و سعی می کنند بسیاری از برنامه های شوم وضد مردمی خود - مثل تهاجم فرهنگی و ارزش زدایی و قبح شکنی اخلاقی و دین ستیزی واباحه گری و... - را از طریق ورزش ، اجرایی و پیاده کنند، چنانکه همانطور که بارها بر آن تاکید کرده ایم در ماجرای باند عزل شده در فوتبال ، به وضوح اجرای پروژه ضد فرهنگی و اخلاقی - به بهانه صعود به جام جهانی!!- با همراهی و حمایت رسانه های ضد ایرانی خارج از کشور قابل لمس و مشاهده بود.
*سیدمحمدسعید مدنی