مساله اصلی ورزش کدام است ؟ هجمه هنجارشکنان یا «میز قطر» ...؟!
یکی از پیامدهای حضور غریبه ها و نفوذ فرصت طلبان در جایگاه های حساس و بعضا مدیریتی ورزش، ایجاد جو بدبینی و فضای بی اعتمادی و بد اخلاقی و حرمت شکنی در ورزش است. این فضا چند سالی است که به شکلی ملموس و آشکار ، سایه سنگین و کسالت آور خود را بر سر ورزش ما گسترانده و متاسفانه چهره ها و شخصیت های ورزشی ما را هم به ورطه خود کشانده و روز و هفته ای نیست که شاهد اظهارات چهره های ورزشی و مربیان و مدیران و ... علیه یکدیگر در رسانه ها نباشیم. همین چند روز اخیر داستان بیانیه نویسی دو تیم ریشه دار علیه یکدیگر را همه خوانده و می دانیم، اظهارات تند و زننده مربیان و مثلا بزرگترهای! دو تیم فینالیست جام حذفی را همه شنیدیم و مطلع شدیم، در پایان هر بازی لیگ برتر و غیر آن معمولا مصاحبه های پرنیش و کنایه مربیان و دست اندرکاران تیم ها را درباره نقش و تاثیر " دست های پشت پرده " بر تعیین نتایج و حتی قهرمان مسابقات را می خوانیم و می شنویم، مصاحبه هایی که ذهن علاقه مندان به ورزش را مشوش می کنند و به فضای بدبینی و بی اعتمادی دامن می زنند و ... البته این قصه و حاکمیت فضای بدبینی و بی اعتمادی اختصاص به رشته خاصی مثل فوتبال ندارد، هر چند که اوج این فضا و بدبینی ها و حرمت شکنی ها و بد اخلاقیها و ... در همین فوتبال چهره می بندد، اما تقریبا اکثر رشته های ورزشی از حاکمیت چنین جو و فضایی در اذیت و آزار وطرفداران تیم ها و علاقه مندان ورزش با کسالت و حال نه چندان خوب پیگیر مسابقات و نتایج هستند. همین هفته پیش کسانی که از نزدیک فینال لیگ هندبال کشور را در سالن شاهد بودند، دیدند که در بازی دوم و بعد از اتمام مسابقه جذاب فینال ، چگونه ناگهان همه چیز به هم ریخت و زیبایی ها و جذابیت های فینال حساس و رقابت نزدیک دو تیم تحت الشعاع درگیری لفظی و فیزیکی برخی از طرفداران و مسئولان دو تیم که بعضی از آنها لباس خدمت هم بر تن داشتند، قرار گرفت. به گمان ما که بر مستندات و شواهد استوار است دلیل اصلی این ماجرا همان است که در شروع مطلب گفتیم : حضور غریبه ها و رخنه فرصت طلبان در ورزش و به دیگر سخن ، کار دست کاردان نبودن و باز به تعبیر ساده تر عدم رعایت ابتدایی ترین اصول و ضوابط در تعیین و انتصاب و یا انتخاب مدیران و دست اندرکاران ریز و درشت. کافی است این وضعیت و دلایل و چرایی و چگونگی پیدایی وحاکمیت آن را به طور علمی و جامعه شناسانه مورد تحلیل قرار دهیم و آسیب شناسی کنیم . بی تردید یکی از اصلی ترین نتایج این تحقیق این خواهد بود که در هر رشته ای به میزانی که مدیریت و اداره امور به دست آدم ها و عناصر غریبه و بیگانه با ورزش باشد این فضای بی احترامی و بدبینی و سوءظن بیشتر است. بنابراین اگر می بینیم فضای رشته جذاب و پرطرفداری مثل فوتبال ، مسموم تر وآلوده تر وناسالم تر از سایر رشته های ورزشی است شک نکنیم که در اینجا جریانات نا اهل وغریبه های فرصت طلب یا شهرت جو و خلاصه این قماش آدم ها نفوذ و رخنه بیشتری کرده و بر مناصب حساس و جایگاه های مهمی حتی تا سطح مدیریت و ریاست فدراسیون ، چنگ انداخته اند. درگیری و برخورد و اظهارات تند وگاه توام با بی احترامی همیشه و همه جا در ورزش و رقابت های ورزشی دیده شده، اما آنها اتفاقات نادری بوده ناشی از عصبانیت ها و قضاوت های عجولانه و ... که غالبا دیر یا زود با یک عذرخواهی به پایان می رسد. در گذشته در همین فوتبال گهگاه شاهد اتفاقات ناپسند و درگیری های غیر اخلاقی و اظهارات حرمت شکنانه بودیم اما اگر به آرشیو نشریات آن زمان و همین مجله نگاهی بیندازیم، خواهیم دید موضوع خیلی زود با دخالت مسئولان و یا پادرمیانی بزرگتر ها و پیشکسوت ها و ... فیصله می یافت و ... بنابراین آن اتفاقات در برابر روند کلی و جو وفضای حاکم بر ورزش، استثناء بوده است و نه قاعده. قاعده، رعایت اخلاق و احترام به رقیب و تکریم بزرگتر و حرمت مداری بود. این قاعده ای است که امروز در حرفه ای ترین سطح ورزش دنیا رعایت می شود و هیچ بازیکن و مربی و مدیر و ... حق کوچکترین تخطی و اظهار نظر توهین آمیز وحرمت شکنانه و تهمت و ... را ندارد و با هر کسی که از چارچوب وظایف خود عملا و لفظا خارج شود با قاطعیت و برمبنای قانون برخورد می شود. در این مورد نمونه ها فراوان است که اتفاقا در شماره های اخیر کیهان ورزشی به بعضی از این موارد پرداخته ایم. متاسفانه، اما آنچه امروز در ورزش ما و رشته های بی در وپیکری مثل فوتبال دیده می شود و فضای غالب آن را شکل داده ، استثنا نیست بلکه قاعده است ، که دیگر دارد حالت عادی و معمولی به خود می گیرد. یعنی اگر مسابقه ای بدون جنجال و درگیری و فحش چارواداری و ... تمام شد، باید سخت تعجب کنیم! اگر در پایان هربازی مربیان تیم لبخند زنان به سوی هم رفتند و دست های یکدیگر را فشردند و به یکدیگر خسته نباشید گفتند باید هاج و واج بمانیم! اگر در کنفرانس خبری پایان بازی مربیان بدون تکه انداختن و متلک گویی به این و آن و زمین و آسمان و متهم کردن حریفان به تبانی باداوران و مقامات بالا و حتی مقامات غیر ورزشی و ... با لحنی مودبانه و فروتنانه درباره مسائل فنی صحبت کردند و ... باید متحیر بمانیم، اگرنه در فوتبالی که کار در بسیاری از جاهای آن دست کاردان نیست و آدم های غریبه و فرصت طلب و منفعت جو و شیفته صندلی مدیریت و ریاست در وسط میدان جولان می دهند و بزرگان و چهره های محبوب و اصیل را به کنج انزوا رانده وخانه نشین کرده اند و بسیاری از رسانه های آن را دلال های اسم و رسم دار و البته بدنام اشغال کرده اند که برای بالا و پایین فوتبال وفدراسیون و حتی تیم ملی ،تعیین تکلیف می کنند و دوربین برنامه های ورزشی مثلا فاخر!! آن دنبال لب و لوچه بازیکن عصبی و هیجانی در میدان هستند که لب خوانی کنند تا طی آن به این کشف بزرگ وحیاتی ! و البته فرهنگی و اخلاقی!! نائل آیند که فلان بازیکن در فلان دقیقه به چه کسی فحش داد و مضمون و یا عین فحشی که بر زبان آورد از چه سنخ فحشی بود! و یا حرفه ای وار دنبال این هستند که کجا دو تا جوان روی سکو نشسته وبه سیگار پک می زنند و ...تا آن را شکار دوربین خود کنند و با نشان دادن آن ضمن اینکه آبروی آن جوان ها را می برند در باره یک امر غیر اخلاقی دیگر قبح شکنی کنند و ... البته در پایان هم بالحنی خیلی دلسوزانه و ناصحانه در حق آن بچه ها پدری کنند و اندرمضرات و معایب سیگار کشیدن در سنین جوانی، آن هم در ورزشگاه اظهار فضل نمایند و ...حاکمیت چنین فضای غیر اخلاقی و جو مسموم و مملو از بدبینی وانگ و تهمت و اهانت و حرمت شکنی و ...کاملا طبیعی است. نمی دانیم آیا نزد مسئولان ارشد ورزش، وزیر محترم و ... اصلا چنین مسائلی،” مسئله” است یا اینکه مسئله مهم از نظر آقایان بحث صعود فوتبال از گروه مقدماتی در جام جهانی است و مهمتر از همه بحث مهم و بین المللی " میز قطر”! و ... و مسائل فرهنگی و اخلاقی و هجمه جریانات ناسالم و قبح شکن و هرهری مسلک و ضد اخلاق و فرهنگ به ورزش چندان مهم نیست که وقت پر ارزش خود را صرف پرداختن به آن نمایند!
*سیدمحمدسعید مدنی