PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۷۳۴۵۱
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۱

ورزش و هویت ملی

ورزش و هویت ملی

در دیدار اخیر جمعی از معلمان و فرهنگیان کشور به مناسبت هفته معلم، رهبر انقلاب با تاکید بر هدف بلندمدت «ایجاد تمدن نوین اسلامی» و اشاره به این نکته مهم و دقیق که» منابع انسانی ، زیرساخت هر تمدنی به شمار می رود» از نقش حساس آموزش و پرورش و معلمان در تربیت و پرورش نسل جوان سخن گفتند و یادآور شدند « نسل نوجوان و جوان باید دارای هویت ملی و اسلامی- ایرانی و معتمد به نفس و مقاوم و ...» تربیت و پرورش پیدا کند. تردیدی نیست که در تربیت و آموزش و پرورش نسل آینده مملکت و در میان دستگاه ها و تشکیلات رسمی کشور، نقش اصلی بر عهده وزارت آموزش و پرورش است ، اما در این واقعیت هم نباید کوچکترین شکی به خود راه داد که هر دستگاه و تشکیلاتی که به انواع و اشکال مختلف با نسل جوان سروکار دارد باید از نقش تربیتی و پرورشی خود غافل نباشد و به سهم و در حوزه مسئولیت و تخصص خود، به تربیت نسلی «دارای هویت ملی و اسلامی- ایرانی» و» معتمد به نفس» و « مقاوم و آگاه و کارآمد» همت گمارد و نقش بایسته خود را ایفا نماید. بی اغراق « ورزش» یکی از این حوزه ها و دستگاه اداره کننده ورزش یکی از این تشکیلات است که مانند وزارت آموزش و پرورش با خیل عظیم و قریب به اتفاق جمعیت جوان کشور سروکار دارد وعلاوه بر این ، همه می دانیم که ورزش فقط خاص قوی کردن جسم و پروار کردن هیکل و ... نیست و از کارکردهای متنوع و گوناگونی برخوردار است که یکی از مهمترین آنها تربیتی و پرورشی است. بنابراین تربیت و پرورش نسل جوان در کنار آموزش فنی و تکنیکی و تعالیم مهارتی، یکی از وظایف اصلی و حیاتی ورزش است. علاوه بر این، ورزش در سطح رقابتی جولانگاه رقابت و هماوردی ورزشکاران در عرصه جهانی و بین المللی است و در اینجا عنصر هویتی ورزش نقش پررنگ تر و حساس تری را ایفا می کند. اهالی ورزش ، به ویژه مربیان و حتی خود ورزشکاران خوب می دانند که در عرصه رقابت و مسابقه با حریفان علاوه بر مسائل فنی و تکنیکی، عامل ذهنی و روحی و یا همان» اعتماد به نفس» در موفقیت ورزشکاران چقدر مهم و تاثیرگذار است. ورزشکاری که علاوه بر تقویت جسمی و تسلط تکنیکی ، از روحیه قوی و درون پرمایه برخوردار باشد ، به پیراهن تیم ملی و پرچم و سرود کشورش از صمیم قلب عشق بورزد ، شنیدن نام کشورش عرق ملی او را به جوش آورد و ورزشکاری که نسبت به مردم و فرهنگ و تاریخ و باورهای جامعه اش معرفت و آگاهی داشته باشد و علاوه بر دبستان و مدرسه، در اردوها و فضای ورزش کشور، از طریق مربیان و رسانه های مختلف با این مسائل عمیقا و نه صوری و کلیشه ای و شعاری آشنا باشد، متعلق به هر ملت و سرزمینی که باشد با ایمان و انگیزه بالا و اعتماد به نفس تاثیرگذار به مصاف حریفان می رود و نه فقط به صرف دریافت جوایز و پاداش و ... بلکه به عشق مردم و سرفرازی کشور تمام تلاش و توان خود را به کار می گیرد که افتخار آفرین باشد. لذا می بینیم که نقش تربیتی ورزش ، مکمل کارکرد فنی و تکنیکی آن است و در تمام کشورهای صاحب ورزش به این هر دو نقش توجه جدی می شود. بنابراین اینکه ورزش را با فرهنگ چه کار و هدف ورزش فقط نتیجه گرایی و پیروز شدن است و کاری به اخلاق و تربیت ندارد و ... حرف ها و تشکیکاتی است که یا از سر ناآگاهی مطلق و عدم شناخت نسبت به کارکردهای متنوع و ظرفیت های وسیع ورزش مطرح می شود و یا کاملا حسابشده و از سر غرض و مرض و برای انجام ماموریت خاص وتعریف شده فرهنگی و سیاسی.

توقع طبیعی و مطالبه منطقی از تشکیلات ورزش، وزارتخانه، فدراسیون ها، باشگاه ها، هیات ها، مربیان، رسانه های ورزشی و ... این است که از این نقش مهم ورزش غفلت نکنند و به بهانه نتیجه گرایی و مدال آوری، نقش تربیتی را نادیده نینگارند چرا که چنانچه بالاتر اشاره شد و قبلا به کرات تاکید کرده ایم حتی اگر هدف ، نتیجه گرایی باشد پرداختن و توجه به نقش تربیتی ورزش اجتناب ناپدیر است. ورزشکاری که از نظر روحی و اخلاقی ، درست تربیت و هدایت نشده باشد به صرف توانایی های فنی نمی تواند هدف نتیجه گرایی را تحقق بخشد.

این ، واقعیتی غیر قابل انکار است ولی متاسفانه این توقع طبیعی و مطالبه منطقی از سوی مسئولان ورزش در این دوره و در اکثر مقاطع مدیریتی ،جدی گرفته نشده و علی رغم بعضی از شعارها و رفتار و اطوار کلیشه ای و قالبی، اینان در باره نقش تربیتی ورزش کاملا « غفلت» کرده اند . این در حالی است که بدخواهان ایران و دشمنان افتخار آفرینی و سرفرازی آن، یکسره و خستگی ناپذیر در کار تضعیف و بمباران باورهای فرهنگی و تحقیر هویت ملی و تمسخر ارزش های اعتقادی جوانان هستند . پناهندگی چندتن از ورزشکاران ایرانی در سال های اخیر و همین مورد اخیر که درباره دختر جوان وزنه بردار ما رخ داد، در این چارچوب و با این نگاه قابل تحلیل است. دشمنان ایران مستقل و افتخار آفرینی جوانان ( به ویژه بانوان) برای به دام انداختن آنها نقشه ها و برنامه ها طراحی کرده اند و از طریق شبکه های معاند و وهابی و صهیونیستی، آنها را تحریک و اغوا می کنند و ... راستی ما در این گیرودار چه می کنیم؟! معاونت فرهنگی ورزش ما چه می کند و چه برنامه های دقیق و ظریفی دارد؟ فدراسیون های ما کجای کار هستند و چقدر با توجه به این مسائل و واقعیات، برنامه های خود را سروسامان می دهند ؟ رسانه ها ، تلویزیون ، رادیو ، خبرگزاری ، سایت ها، روزنامه ها و مجلات ورزشی ما چقدر به این موضوعات توجه می کنند و برنامه می سازند و خوراک فکری وتربیتی مناسب فراهم می آورند و به ارتقای سطح معرفت و آگاهی های لازم ورزشکاران و مربیان کمک می کنند؟ پاسخ را همه می دانیم: «هیچ» یا» تقریبا هیچ»!

و این درد و آفت بزرگی است که گریبانگیر ورزش ماست ، درد و آفتی که اگر با برنامه ریزی کارشناسانه و تلاش مدبرانه درمان و رفع نشود ، نه تنها ورزش به نقش تربیتی خود در پرورش نسل جوان آراسته به هویت و اعتماد به نفس ملی و حتی نقش نتیجه گیری و افتخار آفرینی در میادین بین المللی عمل نمی کند بلکه به ضد کارکرد های خود تبدیل می شود و به مصداق» از قضا سرکنگبین صفرا فزود» ! به عرصه ای برای جولان قالتاق های فرهنگی و دلال های رسانه ای و عناصر منحرف و مفسد و فرصت طلب تبدیل می شود که به جای تربیت و هدایت نسل جوان و تقویت هویت ملی ، آنها را نسبت به فرهنگ و هویت ملی بدبین و متنفر و به انحراف و انواع مفاسد آلوده می کند...!

* سیدمحمدسعید مدنی

پربازدید ها