مسببان پرونده ویلموتس هر که باشند ، باید محاکمه شوند

در این فوتبال ، حرف زدن از اصلاح و سالم سازی خطرناک است !

**نقش ایوان !

به کرات نوشته ایم و بازهم خواهیم نوشت که جریانات ناسالم و بعضا مفسد و همچنین باندهای افسار گسیخته دلالی بر بخش های قابل توجهی از ورزش ، سلطه پیدا کرده و فوتبال را به طور کامل در چنگ خود اسیر و گرفتار ساخته اند. تا وقتی این وضعیت هست و فکری اساسی برای این معضل نشود و مبارزه ای جدی و قاطع برای ریشه کن کردن این میکروب های مختل کننده سلامت فوتبال صورت نگیرد، حرف از دیگر موضوعات ، " شو" اجرا کردن به روش بعضی از شبکه های تلویزیون( عمدتا 3 و ورزش) و مصداق شعر شاعر شیرین سخن ، سعدی شیرازی است که سرود:

خانه از پای بست ویران است

خواجه در بند نقش ایوان است

بقیه اش حرف مفت و فرصت سوزی و سرکار گذاشتن مردم و علاقه مندان به ورزش است.

**باید جریان ویلموتس ، روشن شود

تا مشخص نشود جریان قرارداد ننگین با ویلموتس ، مربی بلژیکی که خیلی از اهالی ورزش به درستی آن را با قرارداد سیاه و شرم آور ترکمانچای مقایسه می کنند( و اصلا هم بعید نیست کسانی که امروز چنین قراردادهایی می بندند ، اگر در دوره قاجار و فتحعلیشاه بودند کل مملکت را تسلیم بیگانگان می کردند!) زیر سر کی بود و اصلا پشت پرده ماجرا چه بود و چه باندها و چه کسانی و کدام مسئول(؟!!) فوتبال و کدام دولتمرد بی غیرتی، خائنانه چنین قرارداد ذلت باری را - آن هم نه از جیب مبارک ، که از کیسه ملت - با آن قالتاق مربی نمای اجنبی منعقد کردند، حرف زدن به سبک شبکه 3 و برنامه های fake و تخدیری آن - که یکسره در کار ماله کشی جریانات مخرب و مفسد فوتبال و تحمیق مخاطبان و دادن آدرس غلط به آنهاست - یا از سر هالوگری است یا از سر شیطنت وغرض.

**فریب و انحراف افکار عمومی

چنین وانمود و القاء کردن که فوتبال ما هیچ مشکل و گرفتاری و معضلی ندارد و در مرداب ساخته شده به دست جریانات دلالی و اختاپوسی گرفتار نشده و دست و پا نمی زند و با صد مشکل اخلاقی و فرهنگی و رفتاری ، درگیر نیست و اتفاقا همه چیز فوتبال ، امن و امان و گل و بلبل است و تنها مشکل و نگرانی آن و مهمترین دغدغه و مشغله فکری طرفدران این است که " آیا در قطر قادر خواهیم بود از گروه خود برای اولین بار صعود کنیم و آن را در کنار افتخار" سریعترین صعود"، به ویترین افتخارات فوتبال ایران اضافه کنیم ؟!" ... آری چنین القائات و تبلیغاتی، جز الکی خوشی( در نگاه خوش بینانه) و فریب و انحراف افکار عمومی از واقعیت های اصلی - آن هم به نفع جریانات مخرب و مفسد و دلالی افسارگسیخته و... - هیچ معنا و مفهومی ندارد.

**محاکمه مقصران

امروز یکی از اصلی ترین مطالبات و توقعات به حق جامعه ورزش و بلکه مردم کشور ، رسیدگی به ماجرای قرارداد ویلموتس و عاملان عقد این قرارداد و شفاف سازی جامعه و روشنگری درباره آن و بالاخره محاکمه کسانی است که در لباس و قامت مسئول و مدیر، به جای اینکه منافع ملی و مصالح ورزش و مطالبات مردم را مورد توجه قرار دهند، به دنبال اهداف و اغراض مشکوک و سوال برانگیزی بودند که مغایر با کارکرد و انجام وظیفه بایسته آنها است.

**مو را از ماست بکشید

در این باره، اینطور که از شواهد و قرائن برمی آید و آنطور که در زمان رفتن پرونده ویلموتس به دادگاه فیفا مطرح شد ، فقط پای یکی دو نفر در میان نیست و نام کسان دیگری خارج از حوزه فوتبال و حتی وزیر وقت ورزش ( سلطانی فر)هم در این ماجرا برده شده که امروز نه فقط اهالی و جامعه ورزش ، که کل جامعه ایران از دستگاه های نظارتی و قانونی و... انتظار دارند به این موضوع رسیدگی کنند و مو را از ماست بکشند. خوشبختانه بخش حقوقی وزارت از مقامات قضایی ذیربط خواسته است که با مسببان این قرارداد افتضاح به طور قاطع و قانونی برخورد کرده و ضمن مجازات آنها، شرشان را برای همیشه از سر فوتبال و ورزش ایران کوتاه کنند.

**انتخابات ماه آینده

قبلا هم نوشته بودیم و چند جا هم که فرصتی دست داد ، بر این نکته تاکید کردیم که انتخابات ماه آینده فدراسیون ، خیلی مهم و برای آینده فوتبال ما ، بسیار حساس و سرنوشت ساز است. اگر عینک واقع بینی به چشم بزنیم و دنبال این نباشیم که سرخودمان را کلاه بگذاریم و عمدا واقعیت ها را نبینیم، خواهیم دید که وضع فوتبال ایران اصلا بسامان نیست و همانطور که در فراز آغازین این نوشته آوردیم ، دربست در مشت جریانات ناسالم و منفعت جوست ، باندها و افرادی که سایت و رسانه دارند و در بعضی از رسانه های موجه صاحب دار مثل خبرگزاری ها و بدتر از همه " تلویزیون" نفوذ و رخنه کرده و تمام دغدغه و آرمانشان! زالوصفتانه، مکیدن خون فوتبال ایران است.

**پیشانی سفیدها برای فوتبال ایران تصمیم می گیرند !

فوتبال ایران کارش به جایی رسیده که این زالوها و دلالی افسارگسیخته و عناصر رسوا و پیشانی سفید ، برایش تصمیم می گیرند و درهمه کار و امورش دخالت می کنند، به اکثریت مجمع نشینان فدراسیون خط وربط می دهند و رای آنها را مشخص می کنند، رئیس فدراسیون را به خاطر رای آوردن ، بدهکار و وامدار خود می کنند، برای تیم ملی ، سرمربی و کادر فنی گوش به فرمان می آورند ، از طریق او لیست بازیکنان می دهند، ارنج و تعویض را مشخص می کنند و نرخ بازار نقل و انتقالات را به نفع خودشان تا آنجا که زورشان برسد، بالا می برند. خلاصه ، از هیچ کثافتکاری و وقاحتی برای کسب منافع هرچه بیشتر دریغ نمی ورزند.

**اعتراض خواننده کیهان ورشی

یکی از خوانندگان عزیز کیهان ورزشی ( آقای پاشایی) در پیام به سایت مجله ضمن اعتراض به هزینه های سنگین تیم های لیگ برتری در برپایی اردوهای خارج از کشور و... بنده را هم خطاب قرار داده بود که شما که از دلالی افسارگسیخته در فوتبال می نویسید، درباره این اردوهای سنگین و پر هزینه هم که اکثرا از جیب این مردم زیرفشار کمرشکن اقتصادی، تامین می شود، بنویسید. ضمن تشکر از این خواننده محترم و پیگیر مطالب و نوشته های مجله، عرض می کنیم ، وقتی از جریانات منفعت جو و دلالی افسار گسیخته می نویسیم در واقع به ریشه همه گرفتاری های فوتبال می تازیم . هر جای فوتبال که معیوب است، ناقص است، نابسامان است، آزاردهنده است و... ، شک نکنید که پای جریان مخرب اشاره شده در میان است. ما هم مثل شما و خیلی از علاقه مندان به فوتبال و ورزش، از فلسفه وعلت و چرایی برپایی این اردوهای خارج از کشور - که دیگر به صورت امری رایج وعادی درآمده – سر در نمی آوریم. آیا نمی توانیم این اردوها را در کشور پهناور و چهار فصل خودمان برپا کنیم؟ آیا اردوهای تابستانی در شمال کشور، گیلان و مازندران و رامسر و یا غرب کشور، بروجرد و... مناسب نیست ؟ آیا شیوه تمرینات و اتخاذ تاکتیک ها به گونه ای است که فقط در اردوهای ترکیه قابل اجراست؟! و... آیا اینجا هم پای دلالی و منافع کارچاق کن های قالتاق در میان است؟! اگر بحث آماده سازی و تمرین و کار بدنسازی و مسائل فنی و ... در بین است ، در کشور خودمان هم می شود آن را انجام داد . آیا تیم های دیگر که این اردوها را در خارج از کشور برپا نکرده اند ، نتوانسته اند بدون اینکه با مربی هموطن گلاویز شوند و هم درس اخلاق و مربیگری به جوانان و شاگردان خود بدهند و هم در خارج از کشور ، شخصیت و منش ورزشکاران ایرانی را نمایندگی کنند!! در ایران تمرین کنند و بازی دوستانه برگزار کنند و برای حضور در لیگ ، مراحل آماده سازی را پشت سر بگذارند؟! البته اگر مصلحت ها و بحث های دیگر مطرح است که از قدیم گفته اند( و البته به غلط هم گفته اند!) "صلاح کار خویش خسروان دانند" اما امیدواریم در این مصلحت نگری ها ، مصلحت ورزش و فوتبال و منافع ملی مورد نظر باشد!

**عینک واقع بینی

باری، این وضعیت و واقعیت فوتبال ایران است. حالا انتخابات هم قرار است برگزار شود. کسانی هم برای شرکت در انتخابات پا پیش گذاشته و کاندیدا شده اند. آیا این آقایانی که برای تصاحب صندلی ریاست فدراسیون جلو آمده اند ، آن عینک واقع بینی را به چشم زده اند و می دانند در این فوتبال چه می گذرد؟ آیا می دانند که رجاله ها و شارلاتان ها( از خواننده محترم جدا برای استفاده از این کلمات و صفات عذرخواهی می کنیم ولی کلمه و صفت دیگری که بتواند اینطور موجودات را وصف کند در دایره لغات ما وجود ندارد و گویی محل مصرف و کاربرد این کلمات ناخوشایند ، همین جا و درباره اینگونه عناصر باشد. در هرحال بازهم پوزش) در سایه بی صاحبی و بی دروپیکری فوتبال - که محصول عملکرد و نقشه های خودشان و فقدان نظارت و کنترل مسئولان ذیربط است - حاکم بر سرنوشت و کار و بار آن شده و چه بر سر فوتبال آورده و می آورند؟

**قرار است شیوه " وسط تشکی " ادامه پیدا کند ؟

این آقایان برای چه کاری و تحقق کدام هدف وارد عرصه انتخاباتی شده اند؟ آیا می خواهند بیایند که فقط چند صباحی به صندلی ریاست فوتبال تکیه بدهند و ریاست کنند، بدون اینکه برای تغییر و اصلاح وضعیت آن کاری بکنند ؟ حامی و مدافع وضع موجود فوتبال باشند و به اصطلاح وسط تشک بخوابند و با هر کسی و جریان و دیدگاهی به فراخور حال و هوایش صحبت کنند ؟ جلوی دلال ، وفق مراد او حرف بزنند، با زیاده خواه هرهری مسلک ، همراهی "حرفی " و "عملی " داشته باشند، با حزب اللهی یک جور حرف بزنند که نشان دهد خیلی انقلابی و طرفدار آرمان های اسلامی و عاشق سینه چاک فرهنگ ایرانی و مخالف با هر گونه اجنبی پرستی و خارجی پسندی و... هستند و با پیشکسوت ها و فوتبالی ها جور دیگر، سبیل باباشمل های قداره کش رسانه ای را چرب کنند و... خلاصه جوری رفتار وعمل کنند که نه سیخ بسوزد و نه کباب و از آن طرف ، حتی نزدیک خط قرمزهای تعیین شده توسط پدر خود خوانده های ورزش نشوند و همه چیز را زیر سبیلی رد کنند و ترک فعل ها و وادادگی خودشان را بدهند پادوهایشان در رسانه ها توجیه کنند و از کنار جولان و باج خواهی جریانات مخرب عبور کنند و...؟ اگر قرار است آقایان با چنین نیت و قصدی وارد شوند، نیایند بهتر است. اتفاقا در میان این سه کاندیدا، یکی از آنها که قبلا بعضی از مدیریت های فدراسیون را تجربه کرده و حتی چند سالی رئیس فدراسیون هم بوده و در تجربه قبلی خود به شیوه ای که بالاتر اشاره شد، مدیریت کرده - یعنی به شیوه " وسط تشکی"!! - الان هم که دوباره یا خودش هوس ریاست به سرش زده یا جریانات مخرب وعناصری که با توجه به اتفاقات اخیر فوتبال و رو شدن خیلی از مسائل پشت پرده و افشا شدن بیش از پیش عملکرد بعضی از سایت ها و رسانه های مخرب در خدمت دلالی، احساس خطر کرده و برای تداوم وضع موجود و جلوگیری از هر نوع اقدام اصلاحی و تحول گرایانه در فوتبال، او را تحریک و "شیر" کرده اند که به میدان بیاید، صرف نظر از ماجرای پرونده ویلموتس که پای وی هم به عنوان رئیس وقت فدراسیون ، وسط است - و مردم انتظار محاکمه مسببان این پرونده پر ضرر و زیان را دارند - این نگرانی را نزد مردم علاقه مند به فوتبال به وجود آورده است که ورود او و ریاست احتمالی او ، یعنی اینکه کماکان دنیا به کام دلال ها و قالتاق ها باشد و موانع پیش پای پیشرفت فوتبال مستعد ایران برداشته نشود.

**آقای مجری، همه را به کیش خود پندارد !

داخل پرانتز عرض کنیم که جالب است که همین الان که مشغول نگارش این سطور بودیم، خواننده عزیزی از سرزمین سرسبز و قهرمان گیلان( آقای بابایی) با ما تماس داشت و درباره همین مسائلی که داریم می نویسیم مفصل صحبت و تحلیل کرد . کلی از ایشان یاد گرفتیم و تقریبا بدون اغراق روزی نیست که یک یا چند تن از خوانندگان مجله تماس نگیرند و درباره وضع فوتبال و نحوه اداره آن سخت گلایه نکنند. تا یادمان نرفته این را هم عرض کنیم که آقای بابایی در میان حرف هایش گفت: به این آقایانی که در شبکه ورزش می آیند و رفقای خودشان را حمایت و " لانسه " می کنند و هر خزعبلاتی را بر زبان می آورند و مثل کافر که همه را به کیش خویش پندارد، فکر می کنند مخاطبان ، نفهم و فاقد شعور هستند، بگویید مردم خوب می فهمند . تکان بخورید ، تا آخر دستتان را می خوانند و می دانند راهبران و اربابان شما چه کسانی هستند و از چه کسانی خط می گیرید . این حرف های آقای بابایی بود خطاب به سوگلی های سیما نشین‌، هرچند بعید می دانیم این" مموش های سفارشی" که باورشان شده تازگی ها خیلی هم کارشناس شده اند، به حرف هیچ دیارالبشری - حتی مدیران واداده و از مرحله پرت خود - توجه کنند. آنها همانطور که این خواننده محترم گفت فقط گوش به فرمان اربابان سایت دار خود هستند و همه روزه خط و ربط را از آنها می گیرند و این پادوهای کارشناس نما، طوطی وار آن را اجرا می کنند. مثلا روزی مامور می شوند " نویدکیا" را بکوبند و روز دیگر ماموریت پیدا می کنند که فلان شخص لازم المحاکمه! را لانسه و حمایت کنند و...الخ.

**آغاز حرکت جهادی و انقلابی ؟!

جمله پرانتزی طولانی شد! برگردیم به ادامه بحث. حرف این بود که آقایانی که آمده اند رئیس فوتبال شوند چه هدف و نیاتی در سر دارند . آیا می خواهند بی دردسر و بدون اینکه قدمی برای اصلاح فوتبال و تلاش برای سوزاندن ریشه های تخریب و فساد بردارند ، به شیوه " وسط تشکی" چند سالی ریاست کنند و از مواهب آن بهره ببرند ( که سوابق و کارنامه بعضی از آنها استفاده از این روش را نشان می دهد) یا اینکه در سر ، نقشه اصلاح را می پرورانند و می خواهند شجاعانه و مدبرانه به شرایط حاکم بر فوتبال یورش ببرند و در جهت فساد زدایی و اصلاح و ایجاد تحول در آن ، حرکت جهادی و انقلابی خود را آغاز کنند؟ تاکنون هیچکدام از افرادی که برای انتخابات ، کاندیدا شده اند درباره برنامه های خود و به ویژه در این باره که نقشه های اصلاحی در سر دارند و می خواهند وضع موجود را به هم بزنند و... حرفی نزده اند. البته همه می دانیم که در این فوتبال ، حرف زدن از اصلاح و سامان دادن و سالم سازی ، خیلی خطرناک است و اصلا به مذاق جریانات بی همه چیزی که حاکم بر سرنوشت فوتبال ایران شده اند و به ریش همه می خندند خوش نمی آید و اصلا امکان دارد طرح چنین حرف هایی شانس رئیس شدن آنها را باد هوا کند و از فردا با اشاره مافیای افشا شده فوتبال، توپخانه ای رسانه ای و شبکه ورزشی و سومی و... دودمان گوینده این حرف های بد! را جلوی چشمش بیاورند!

**حسین (ع) به مردم ، پشت نکرد

سخن آخر . آقای مسئول، آقای وزیر، آقای مجری قانون و عدالت ! دست بجنبانید . دست از مصلحت اندیشی و مماشات با خلافکارها و دزدهای روز روشن بردارید . آقایان ! اگر لباس عزا برتن کرده اید و این روزها حسین، حسین می کنید، بدانید که حسین به تاسی از جد و پدر بزرگوارش ، دشمن فساد و مفسد و طرفدار حق مردم و خواهان اصلاح بود و جان بر سر این راه گذاشت و درباره هدف قیام خود فرمود "... انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی و اریدان آمربالمعروف وانهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی وابی، علی ابن ابیطالب"! بدانید که حسین(ع) با مردم بود و در برابر پیشنهادات یزید که به جز حکومت ، حاضر بود همه چیز در اختیار حسین (ع) بگذارد و او کاری به کار سرنوشت مردم نداشته باشد، " نه" گفت و به مردم پشت نکرد و این بود جرم بزرگ حسین(ع( .

بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق

یوسف از دامان پاک خود به زندان می رود

پس ما و شما و هرکسی که سیاهپوش حسین (ع) است و خود را حسینی می داند، با مردم و طرفدار حق مردم و دشمن مفسدان و تضییع کنندگان حق مردم باشیم ، وگرنه این حسین ، حسین (ع) گفتن ها در نزد خود امام حسین (ع) و بالاتراز آن، خدای حسین (ع) پشیزی ارزش ندارد . والسلام!

*سیدمحمدسعید مدنی