زبان سرخ/ شکست های طلایی و اشعار دور کرسی !
اگر بخواهیم خیلی شفاف و بدون تعارف ، اتمسفرفعلی بسکتبال را ترسیم کنیم و در جست و جوی علت ناکامی های «دومینو وار» باشیم ، سوء مدیریت و عدم کاریزمای مناسب مسئولان فدراسیون را می توان اصلی ترین عامل شکست هایی دانست که دیگر نه تنها از رخ دادن آن ها حیران نمی شویم ، بلکه مع الاسف باید اعتراف کنیم که به آن ها عادت هم کرده ایم . اما در این باب ، به جز تصمیم سازان اشتباهی آمده ، خیل کثیری از «وسط بازان» که اسم پیشکسوت ، کارشناس وخبره بسکتبال را روی خود گذاشته اند و در برابر کجروی و بی عدالتی ها ، روزه سکوت گرفته اند ، هم مقصرند و اگر نگوییم گناهشان بیشتر است باید عرض کنیم کسانی که در مقابل بی عدالتی ، اظهار بی طرفی یا سکوت پیشه می کنند ، بدانند که ناخواسته (که امیدواریم این طور باشد) صف خود را مشخص کرده اند . به راستی با وجود «اپورتونیست» هایی که به هیچ چیز ، جز خود نمی اندیشند و برای این که خدای ناکرده جایگاه شان از دست نرود ، لام تا کام صحبت نمی کنند و درسایه نشسته ، آفتاب را نظاره می کنند و از این و آن انتظار دارند که حکم جاده صاف کن را برایشان داشته باشند تا گوشه اسکناس هایشان هم ساییده نشود ، چه دورنمایی را می شود متصور بود ؟
تا دیر نشده باید طرحی نو در انداخت و برای این که بسکتبال کشورمان بیش از این به محاق و ضعف نرود ، عافیت طلبی را کنار گذاشته و برای اعتلای این رشته ورزشی هم قسم شویم ، البته اخباری مبنی بر نگاه تیزبینانه و برآورد دقیق فعالیت های فدراسیون از سوی برخی از اعضای مجمع شنیده می شود که تا حد زیادی دلگرم کننده است ولی فعلا قصد پرداختن به جزئیات را نداریم و در زمان خود به تشریح آن خواهیم پرداخت . فقط امیدواریم دوراندیشان محافظه کار، سد راه اعضای مجمع نشوند چرا که به قول شیخِ اجلّ ، مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان و...
باری، وقتی در رقابتهای بسکتبال قهرمانی زیر ۱۸ سالههای پسر آسیا به میزبانی تهران، پنجم می شویم و یا در پنجره چهارم انتخابی جام جهانی با 30 امتیاز اختلاف مقابل تیم چهارم استرالیا شکست می خوریم و محسن معزی فر ، سرپرست دبیری فدراسیون از آن ها به عنوان «شکست طلایی» یاد می کند ، دیگر چه می توان گفت ؟!
معزی فر،حدود دو ماه است که کلیدی ترین سمت فدراسیون را بر عهده گرفته و خودش بهتر از هرکسی می داند که ردای مدیریت (مثل خیلی دیگر از همکارانش) بر تنش گشاد است و عجیب تر این که از سوی سایت فدراسیون ، با سابقه عضویت در هیات رئیسه هیات بسکتبال استان خوزستان معرفی شد که هرچه پرس و جو کردیم و به در و دیوار زدیم ، اطلاعاتی عایدمان نشد و توقع داریم که مسئولان فدراسیون، مدارکی را دال بر اثبات این مدعا ارائه دهند و...
بگذریم ! مشارالیه این جملات گهربار را در صفحات اجتماعی نشر داده :
«پیام شکست های طلایی[کذا!] نیاز فوری به بازاندیشی سیاست ها. بگو به باد که مابا آفتاب زاده شدیم و با آفتاب طلوع خواهیم کرد و...»
«در فاز عدم بهروری[کذا!] و یا شکست تیم همه تحلیها[کذا!] و مفاهیم خاک خورده درسته چون تیم باخته ولی ما امروز از شکست طلایی[کذا!] اموختیم [کذا!] که نباید به باخت عادت کنیم و هرگز حق تسلیم شدن تا لحظه اخر[کذا!] را نداریم و...»
ما که به دلیل IQ پایین و ضعف سواد رسانهای و ادبی از نوشته های توأم با غلط های املایی ایشان چیزی نفهمیدیم ، اما تمنا می کنیم اگر خوانندگان عزیز ، چیزی دستگیرشان شد، حتما ما را هم به بهره کافی و وافی برسانند و...
پی نوشت : شخص لافزنی برای به رخ کشیدن قدرت و شجاعت خود نزد پیشنماز محل رفت و با صدای بلند و بهگونهای که دیگران هم بشنوند از وی پرسید: اگر در حالی که به نماز ایستادهام، شیری از راه رسید و غرشی کرد و قصد حمله داشت، تکلیف چیست؟ آیا باید نمازم را بشکنم و فرار کنم یا در جای خود بمانم و به نمازم ادامه بدهم؟! امام جماعت که طرف را میشناخت و میدانست قمپز در میکند و لاف گزاف میزند، گفت: اگر با شنیدن غرش شیر وضویت باطل نشد، به نمازت ادامه بده و...
ما هم به جناب سرپرست دبیری توصیه می کنیم که تا چند ماه دیگر(که احتمالا سرشان خلوت می شود) و با آغاز فصل سرما، به رسم گذشتگان، دور کرسی بنشینند و شعر بخوانند، الان وقت کار کردن است و تا دیر نشده باید دست جنباند که کار از کار نگذرد. ضمنا تقاضا داریم، واژگانی مثل «شکست های طلایی» که بیشتر در حوزه کسب و کار (مثل لاستیک فروشی، بساز بفروشی، فرش فروشی و...) رواج دارد را وارد دایره لغات بسکتبالی مان نکنند و اجازه دهند با همین اندک سوادی که داریم،«زبان سرخ» بنویسیم!
برفرض محال، اگر شکست های طلایی را به ورزش هم تعمیم دهیم، یادمان باشد که یک فدراسیون، اجازه این که نسبت به ناکارآمدی ها اغماض داشته باشد را ندارد و تنها در زندگی فردی ورزشی می توان از این ایده ها منفعت جست ؛ مباحثی مثل تغییر نسل و جوانگرایی، که منتج به ناکامی های فراوان در سطوح مختلف شده، کاملا انحرافی است؛ لطفا با منافع ملی شوخی نکنید و...!
شما هم که با آفتاب زاده شدهاید، احتیاط کنید که با آن غروب نکنید !
همین ...
* کامران خطیبی