PDF نسخه کامل مجله
سه‌شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - December 03 2024
کد خبر: ۷۵۶۶۳
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۵
«وینچنزو مونتلا» در گفت‌و‌گو با «فورفورتو» :

هواداران رم با فوتبال ، زندگی می‌کنند

وینچنزو مونتلا، مهاجم سال‌های نه چندان دور تیم ملی ایتالیا و باشگاه رم در دوران فوتبالش توانست زوج خوبی با گابریل باتیستوتا تشکیل بدهد و رم را به قهرمانی ایتالیا نیز برساند. او این روزها در کسوت مربی همچنان در دنیای فوتبال حضور دارد و در تازه‌ترین گفت وگویش در مورد دوران فوتبال خود، هم‌تیمی بودن با باتیستوتا، قهرمانی با رم و مسائل مختلف دیگر صحبت کرده است. گفت وگوی او را در ادامه می‌خوانید:
هواداران رم با فوتبال ، زندگی می‌کنند

* در فصل 1996-1995 آخرین جام آنگلو ایتالیا را به همراه جنوا فتح کردید. از این دیدار چه خاطرهای دارید؟

از آن دوران خاطرات فوقالعادهای دارم. این اولین فینالی بود که تجربه میکردم. در ومبلی قدیم برگزار شد و ما پورت ویل را با نتیجه 5 بر 2 شکست دادیم و با ضربه برگردان یک گل زیبا زدم. آن روزها جوان بودم و نمیتوانستم چیز بیشتری بخواهم.

* جنوا را به مقصد سامپدوریا، رقیب دیرینه این تیم، ترک کردید. تصمیم شجاعانهای بود...

این شهر و باشگاههایش همیشه در نوجوانی مرا شیفته خود میکردند. سامپدوریا تیمی جاهطلب بود که در سری آ بازی میکرد و من تنها یک سال در دسته دوم با جنوا بازی کرده بودم. لازم نشد در مورد این انتقال زیاد فکر کنم چون بازی در کنار روبرتو مانچینی برایم یک رویا بود. همچنین این شانس را پیدا کردم تا در کنار افرادی مثل میهایلوویچ، ورون، اورتگا و... بازی کنم. سامپدوریا باشگاه فوقالعادهای بود. هواداران جنوا در آغاز از انتقال من استقبال نکردند و آن را خیانت میدانستند اما اتفاق خاصی نیفتاد.

* در سه سال حضورتان در سامپدوریا زیر نظر اریکسون و پلات بازی کردید. آنها چطور بودند؟

اریکسون مهربان بود و در دوران حضورش جو تیم خیلی خوب بود. پلات در زمان حساسی برای باشگاه آمد و فکر نمیکنم حتی مدرک لازم برای مربیگری را کسب کرده بود. در دوران حضورم در سامپدوریا تیم خوبی داشتیم اما سطح فوتبال ایتالیا به قدری بالا بود که نتوانستیم به قهرمانی برسیم.

*در سال 1999 به همراه کاپلو به رم رفتید اما او مهاجمان قدکوتاهی نظیر شما را دوست نداشت. رابطهتان چطور بود؟

من همیشه جاهطلب بودم. بعد از سه سال حضور در سامپدوریا حس میکردم زمان فتح جام رسیده است. مدیرعامل رم واقعا به جذب من علاقه نشان داد. خودم هم دوست داشتم در شهر رم زندگی کنم و در تیم آن توپ بزنم و زیر نظر " زدنک زمان" بازی کنم. متاسفانه او قبل از شروع فصل اخراج شد و اصلا با او کار نکردم. سپس کاپلو آمد و از علاقه رم به فتح اسکودتو صحبت کرد. او مهاجمان نوک فیزیکیتر را ترجیح میداد و اکثر اوقات ناراحت بودم اما باشگاه به من اجازه جدایی نداد. من و کاپلو یاد گرفتیم به هم احترام بگذاریم و با تمام وجود برای رسیدن باشگاه به اهدافش تلاش کردیم.

* سپس گابریل باتیستوتا در سال 2000 به رم آمد. با وجود کم بازی کردن، 21 گل زده بودید. آیا قبول جذب مهاجم جدید برایتان سخت بود؟

من کاری با باتیستوتا نداشتم. او یک قهرمان واقعی بود و خوشحال شدم که او را جذب کردیم. خرید او تاییدیه دیگری از سوی باشگاه بود که این بار میخواهیم کار را تمام کنیم. در نهایت ، اسکودتو را فتح کردیم و اتفاق خوبی بود. گابریل و من هنوز هم رابطه خوبی با هم داریم.

* گفته میشد هر دوی شما خواهان پیراهن شماره 9 بودید. این موضوع ، حقیقت دارد؟

این را بارها شنیدهام اما پیراهن شماره 9 از یک سال قبلش بر تن من بود. نمیدانم گابریل این پیراهن را درخواست کرده بود یا این که کسی قول آن پیراهن را به او داده بود اما هیچکس هیچوقت از من نخواست تا این پیراهن را به او بدهم. حس میکردم این پیراهن مال من است.

* به عنوان مهاجم چه قدر خوب بود که در کنار فرانچسکو توتی به میدان بروید؟

در زمینه فوتبالی، او دیوانه بود. عملکردش گویای همه چیز است. میتوانست کاری کند که هرکسی بهتر بازی کند زیرا مغز و پایش از هر کس دیگری سریعتر بود. میتوانست شما را زنده کند.

* در دومین فصل خود، فاتح لیگ شدید. قهرمان ایتالیا شدن چه حسی داشت و تیم شما چقدر خوب بود؟

هر هوادار رم هر روز هفته با فوتبال زندگی میکند. اگر همه چیز خوب پیش برود، آنقدر به شما محبت میکنند که باور نکردنی است. یک بار فکر میکنم یک هفته بعد از فتح اسکودتو بود که همه داشتیم در یک رستوران غذا میخوردیم. نمیدانم چطور اما خبر پخش شد که بازیکنان تیم رم در این رستوران هستند و هواداران ، رستوران را محاصره کردند. مجبور شدیم با کمک پلیس ، رستوران را ترک کنیم. دیوانهوار بود.

* نیم فصل دوم 2006-2007 را در فولام توپ زدید. چطور این اتفاق افتاد؟

به اندازهای که باید در رم بازی نمیکردم و میدانستم دو انتخاب بیشتر ندارم. یا باید با مربی جدید، لوچیانو اسپالتی دعوا میکردم و یا تجربه بازی در تیم جدیدی را امتحان میکردم. از باشگاه رم خواستم تا یک باشگاه در شهر لندن برایم پیدا کند چون فکر میکردم آنجا برایم مناسب است. فقط 6 ماه در فولام بودم اما محبوب هواداران این تیم شدم و حتی برایم شعر ساختند. چند هفته بعد از رفتن من به فولام، مربی این تیم عوض شد و نتوانستم رابطه خوبی با مربی جدید داشته باشم به همین خاطر از این تیم جدا شدم.

* در یورو 2000که ایتالیا در فینال شکست خورد بیشتر ، یار تعویضی بودید و در جامجهانی 2002 نیز که کره به شکلی جنجالی ایتالیا را حذف کرد در "آتزوری" حضور داشتید. نگاهتان به دوران حضور در تیم ملی ایتالیا چطور است؟

سوا از نقش من در تیم، هر دو تورنمنت تجربه فوقالعادهای بود. در هر صورت افراد کمی فرصت بازی در تیم ملی را پیدا میکنند. فینال یورو 2000 دردناک بود. فاصله چندانی تا فتح آن نداشتیم. سپس در کره جنوبی داور کارهای عجیبی کرد. رقابت شدیدی بود چون تیم ما مهاجمانی نظیر اینزاگی، دلپیرو، ویری و مرا داشت که اگر چه رقیب هم بودیم اما دوستان خوبی محسوب میشدیم.

* اولین تجربه مربیگریتان نیز با رم و در سال 2011 بود. کدام یک سختتر بود ، حضور در رم به عنوان بازیکن یا مربی؟

قطعا دومی چون کاملا غیرمنتظره بود. مربی تیم زیر 15 سالهها بودم و باشگاه برایم برنامه داشت. قرار بود مربی زیر 17 سالهها و سپس زیر 19 سالهها باشم تا برای مربیگری تیم اصلی آماده شوم اما یک شب با من تماس گرفتند و گفتند فردا به عنوان مربی تیم اصلی معرفی خواهم شد. این کار را قبول کردم زیرا از قبل با اکثر بازیکنان بازی کرده بودم و میدانستم از من حمایت خواهند کرد.

* سپس 3 فصل پیاپی فیورنتینا را به رتبه چهارم رساندید و در سال 2014 نیز با این تیم در فینال جام حذفی ایتالیا حاضر شدید...

سه سال فوقالعاده در کنار هم داشتیم. تیم را خودم از صفر ساختم و باید از این بابت از باشگاه تشکر کنم. فوتبالی فنی و زیبا بازی میکردیم اما کار به جایی رسید که یا باید پول بیشتری سرمایهگذاری میکردیم یا دوباره پروژه را از صفر راه میانداختیم. جوان بودم و نظرم را خیلی رک گفتم و رابطهام با مدیران ضربه خورد.

* این روزها مربی آدانادمیراسپور در لیگ ترکیه هستید. حضور در این تیم چطور است؟

دوست دارم سفر کنم و با فرهنگهای مختلف آشنا شوم. فوتبال این فرصت را به من میدهد. ترکیه همه چیز دارد و باشگاه ما از نظر ساختاری بسیار قوی است. فوتبال اینجا تاکتیک کمتری نسبت به ایتالیا دارد ولی هوادارانش همانقدر متعصب هستند.

*آرمین زمانی