PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۰۱ دی ۱۴۰۳ - December 21 2024
کد خبر: ۸۰۵۰۹
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۵
زبان سرخ

همه ما متهمیم !

همه ما متهمیم !

راستش را بخواهید ، اولش فکر کردیم که بدل های «مصطفی هاشمی» و «مهران حاتمی» هستند که اتوکشیده در جعبه جادویی روبرویمان نشسته و اندراحوالات این روزهای بسکتبال سخن می رانند و همین سبب شد که از تعجب شاخ در بیاوریم !

مهران حاتمی از عملکرد غیرقابل دفاع تیمش حرف می زد و با گاردی تهاجمی سعی بر این داشت تا ناکامی شهرداری گرگان در رقابت های باشگاه های غرب آسیا را به گردن زمین و آسمان بیندازد و «جاستین آلستون» پیزوری را در نظرمان «شکیل اونیل» جلوه دهد ؛ از بی پولی می نالید و عنوان می کرد که تیمش با دستانی خالی و در جدالی نابرابر ، مقهور قدرت نمایی حریفان متمول شده است و این طور نتیجه گرفت که اگر سر کیسه را شُل نکنیم ، محکوم به شکست خواهیم بود و ...

با بخشی ازحرف های مهران حاتمی موافقیم که سرمایه گذاری کشورهای صاحب ورزش دنیا ، کارمان را دشوار کرده اما اگر بنا را این چنین بگذاریم باید تا «ابدالدهر» دست هایمان را بالا برده و پرچم سفید تکان دهیم !

آقای حاتمی ! مگر مشاهده نکردید که همین چند روز پیش در هفتاد وهفتمین فصل رقابت های NBA که ویترین بسکتبال جهان است تیم های «دنور ناگتس» و « میامی هیت» که به ترتیب در رده های هشتم و سیزدهم جدول میزان سرمایه گذاری تیم های فعال در اتحادیه ملی آمریکا حضور داشتند ، فینال را برگزار کردند ؟ این چه استدلال غلطی است که به خورد مخاطب می دهید ؟!

اوضاع اقتصادی مملکت را که می بینید ؛ اگر توانستید در این شرایط ، هنر کوچینگ تان را نشان دهید کار بزرگی انجام داده اید وگرنه با جذب Player NBA ، هر مربی سطح پایینی هم قادر به کسب نتیجه است ! یادش به خیر غلامحسین پیروانی که اتفاقا همشهری شما هم هست و در تیم کم بضاعت فجر سپاسی مربیگری می کرد ، همیشه در لیگ فوتبال ما ، یقه بزرگان را می گرفت و به تعبیر خودش با «تفنگ بادی» به جنگ «ژ۳» ، می رفت با این تفاوت که «شاغلام » کلی فوتبالیست ملی پوش تحویل جامعه داد و در جدال های نابرابر شگفتی ساز می شد اما جنابعالی با یک جین ملی پوش و امثال بهنام یخچالی و محمد جمشیدی که جزو بهترین های آسیا هستند ، در نتیجه گیری ناکام می مانید و عجیب تر این که در مقام شاکی هم بر می آیید !

باری !

همیشه وقتی صحبت از مصطفی هاشمی می شد ، جامعه بسکتبال ، او را با صفت حق طلبی و رک گویی ، مورد خطاب قرار می دادند اما انگار او هم تغییر کرده و در این وانفسا با سیاسی کاری عجین شده است. هاشمی و حاتمی که جزو مفاخر بسکتبال ایران هستند و خیلی بهتر از ما، دردهای ریشه دوانده را می شناسند ، بر روی آنتن تلویزیون حرف هایی را مطرح کردند که مرهمی بر زخم های چرکین بسکتبال نبود !

این که در پستو بنشینیم و از زمین و زمان انتقاد کنیم ولی وقتی که پای عمل می رسد ، شکسته نفسی و ملاحظات را پیشه کنیم چه معنایی دارد ؟

چه بلایی باید سرتان بیاید که حرف بزنید ؟ از چه چیزی واهمه دارید ؟ وقتی برای خودتان دل نمی سوزانید ، چطور توقع دارید بقیه حق تان را بگیرند و از خودشان هزینه کنند ؟! شما را به بدترین شکل ممکن از تیم ملی کنار گذاشتند، بعد جناب حاتمی از انتصاب شایسته و بجای «هاکان دمیر» دفاع و مصطفی هاشمی هم همان حرف های کلیشه ای اش را تکرار می کند !

عجبا ! گویی وضع موجود از سرمان هم زیاد است چرا که وقتی بزرگان بسکتبال این مملکت ملازم بی تفاوتی و شاید هم عافیت طلبی می شوند ، وای به حال آدم کوتوله ها ...

امیدواریم مصطفی هاشمی و مهران حاتمی ، پس از خواندن «زبان سرخ» بدون تعارفی که این بار دامن آن ها را گرفت ، رنجیده خاطر نشوند چرا که از قدیم و ندیم گفته اند « دوست آنست که بگریاند، دشمن آنست که بخنداند ».

پی نوشت : شاید جامعه بسکتبال و برخی مریدان «رئیس جوان» بنا به مصلحت ، لام تا کام صحبت نکنند اما وظیفه و رسالت اصلی رسانه ها بیان حقایق و واقعیت ها به مردم است و از این رو اگر در حوزه اختیارات خودمان ، روشنگری نکنیم با اصولی که کیهان ورزشی در این شصت و هشت سال به آن پایبند بوده ، مغایرت پیدا خواهد کرد و...

حتما خبر دارید معزی فر که «سرپرستی دبیری» فدراسیون بسکتبال را بر عهده دارد ، وظیفه «سرپرستی سازمان لیگ بسکتبال کشور» را هم بر دوش گرفت و این مغایر با قانون است . اولا قرار بود فلسفه «سازمان لیگ» با «کمیته مسابقات» متفاوت باشد و به طور مستقل از فدراسیون عمل کند ؛ یعنی مجمع تخصصی و اعضای هیات رئیسه خودش را داشته باشد، نه این که «مشاور غرب آسیا » در آن انتصاب انجام دهد ، ثانیا تبصره ماده ۲۶ اساسنامه فدراسیونهای ورزشی مصوب هیات وزیران صراحتا توضیح می دهد که «دبیر کل فدراسیون نمیتواند همزمان در پست دیگری شاغل باشد. » و این یعنی یک تخلف دیگر .

هر چند آشنايي به زبان انگليسي و دارا بودن سابقه فعالیت و مديريت در ورزش هم در آن ذکر شده است که نمی دانیم سرپرست دبیری شایسته آن هست یا خیر ! چرا که در رزومه کاری ایشان فقط ریاست هیات بسکتبال دزفول به چشم می خورد و باید پرسید که این مورد تایید قانونگذاراست ؟! درباره تسلط به زبان انگلیسی هم خودشان توضیح بدهند بهتر است!

معزی فر که سال 1399 در انتخابات هیات بسکتبال استان خوزستان شرکت کرد و رای نیاورد، در سال 1400 فرصت را مغتنم شمرد و در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا از شهرستان دزفول کاندیدا شد که آنجا هم موفق نبود وسال بعدش در کمال ناباوری سرپرست دبیری فدراسیون بسکتبال شد ! شایعه شده او که دو سِمَت مهم را به خودش اختصاص داده ، برای تصدی «سرپرستی تیم ملی» هم دورخیز کرده که از صحت و سقم آن بی اطلاعیم ! البته برخی هم اذعان می کنند که صلاحیت وی از سوی مراجع ذیصلاح برای عنوان دبیرکلی تایید نشده و برای همین است که نزدیک به یک سال گذشته و حکمش را دریافت نکرده و «رئیس جوان» به ناچار ادای دین دیگری به رفیق شفیقش کرده تا خدای ناکرده بیکار نباشد !

حضور ذهن نداریم اما اگر شما سراغ دارید که در یک فدراسیون دیگر چنین اتفاقی رخ داده باشد، بگویید تا ما هم خبردار شویم . البته این قانون گریزی درباره اعضای هیات رئیسه تان هم به چشم می خورد ، چرا که فردی مثل «سهراب کیهانی» که عضو هیات رئیسه فدراسیون کشتی است، توأمان عضو هیات رئیسه فدراسیون بسکتبال هم هست و...!

بگذریم !

اگر میبینیم بسکتبال ما دچار چنین وضعیتی شده که هیچ چیز سرجای خودش نیست و یک فرد معلوم الحال روی نیمکت مقدس تیم ملی می نشیند یا دایره افراد تصمیم ساز ، روز به روز تنگ تر شده و «پسرک جک سوار» و «ایجنت»، خط دهندههای آن میشوند به خاطر مصلحت بینی ریز و درشت جامعه بسکتبال است؛ بله، بدون تعارف همه ما متهمیم !

هامش: آورده اند كه مریدی مدعی شد پیر و استاد او چون كامل است، در همه انواع فضائل بر سایر انباء نوع برتری دارد.

شنونده ای بر سبیل انكار پرسید: آیا شیخ خط را نیز از میرعماد بهتر می نویسند؟

مرید گفت : البته چنین است!

مشاجره طول كشید، داوری را پیش خود شیخ بردند. شیخ اقرار كرد كه خط میرعماد البته بهتر است، مرید متعصب این معنی را حمل بر تواضع و فروتنی مرشد كرده و گفت : آقا شكسته نفسی می كند، غلط میكند !

* کامران خطیبی

پربازدید ها