PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳ - November 24 2024
کد خبر: ۸۰۵۲۰
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۰۵

یادداشت های شبانه

یادداشت های شبانه


انتخاب از دلال‌ها، بررسی از کمیته فنی!

اینکه باشگاهی چون استقلال پس از مدتها صاحب کمیته ای با عنوان " فنی " شود اتفاقی خوب است. این هم خوب است که مدیران این باشگاه از پیشکسوتان خوشنام این مجموعه برای تشکیل این کمیته دعوت به همکاری کرده اند اما وقتی سابقه و تاریخچه چنین کمیته هایی را در فوتبال کشورمان و به ویژه در همین باشگاه استقلال در ذهن مرور می کنیم، یادمان می آید که همیشه یک جای کار می لنگیده و اتفاقا این بار هم ظاهرا همان داستان است. عرض می کنیم چرا.

باشگاه استقلال با مدیرانی که شاهکار آنها را در فصل گذشته مشاهده کردیم ناگهان یادش می افتد که باشگاه کمیته فنی ندارد. سه سوته این کمیته را تشکیل می دهند و چندین اسم را ردیف می کنند. حالا قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ بر اساس اعلام خود آقایان، مقرر می شود که این کمیته سرمربی را انتخاب کند. تا اینجا هم مشکلی نیست اما وقتی می خوانیم و می شنویم کمیته مورد نظر باید از بین نفراتی که باشگاه در اختیار آنها قرار داده یک نفر را انتخاب کند، متوجه می شویم که کجای کار می لنگد.

اینکه کمیته فنی روی اسامی ای کار کند که مدیران باشگاه – بخوانید دلال ها و ایجنت ها – در اختیارشان قرار داده اند همان نکته انحرافی ماجراست. مدیرانی که در انتخاب سرمربی قبلی باشگاه یعنی ریکاردو ساپینتو نشان دادند تا چه اندازه تبحر دارند و انتخاب شان چقدر موفقیت به دنبال داشت و ... حالا می خواهند به روش های قبلی و ویرانگر خود رنگ و لعاب بزنند و چه گزینه ای برای این کار بهتر از کمیته فنی صوری با حضور چند پیشکسوت مطرح و خوشنام ؟ اگر غیر این بود از همان اول گزینش اولیه و انتخاب گزینه های داخلی و خارجی سرمربیگری استقلال را به کمیته فنی می سپردند تا حرف و حدیثی باقی نماند و ردپای دلال ها در ماجرا دیده نشود.

کلام آخر و کوتاه هم با اعضای محترم کمیته فنی باشگاه استقلال که از بزرگان فوتبال ایران هستند: مراقب باشید بازی نخورید؛ این ماجرا پشت پرده هایی دارد که ای کاش قبل از حضور در آن کمیته از آنها مطلع می شدید.

...از رستوران‌داری تا مدیریت استقلال!

درباره سرپرست مدیرعاملی باشگاه استقلال که بعد از مجمع اخیراین باشگاه، ابقاء و حسابی زیر پایش سفت و محکم شده است می توان مطالب بسیاری نوشت. اساسا می توان رفت سراغ این موضوع که چه اتفاقاتی می افتد که یک نفر غریبه بدون سابقه فوتبالی و شناخت درست از این عرصه می شود همه کاره و نفر اول باشگاه استقلال ؟ نکته دوم اینکه چرا بعد از به بار آمدن آن همه افتضاح در باشگاه استقلال کسی از هیات مدیره آن که همین جناب حجت کریمی هم عضو ارشدش بوده سوال و بازخواستی نکرد و دست آخر همه فرمان را به دست خود همین آقایان دادند تا کشتی به گل نشسته را به ساحل آرامش برسانند ؟نفر اول باشگاه استقلال که ظاهرا تخصص اصلی اش در رستوران داری، واردات قطعات خودرو و ... است در حالی ماندگار شده و برای آینده این مجموعه نسخه می پیچد که هنوز آثار نوع مدیریت وی و دوستانش در هیات مدیره بر سر و صورت استقلال دیده می شود. تاثیراتی که عملکرد اینان در فصل گذشته بر روح و روان طرفداران گذاشت کافی بود تا تصمیم گیران مانع از حضورشان در کابینه مدیریتی استقلال شوند. البته آن عملکرد ، قربانیانی چون پرویز مظلومی و محمد مومنی داشت که برای شکسته نشدن دل شان فی الفور از هیات مدیره به کمیته فنی باشگاه نقل مکان داده شدند.بدیهی است که مقصران ناکامی های سال گذشته استقلال نمی توانند ذهن هواداران پر شمار این تیم را با چند مصاحبه و چند انتصاب تغییر دهند اما آنچه عجیب است اینکه وزارت ورزش و جوانان و سازمان خصوصی سازی و به ویژه رئیس این سازمان که در مقطعی رکورددار مصاحبه شد و حسابی خودش را در ویترین فوتبال قرار داد، برخلاف ادعاهای قبلی شان که گفته بودند تصمیماتی را اتخاذ می کنند که در مسیر اصلاح باشد، کار را دو دوستی به افرادی سپرده اند که خودشان در زمره مخربان دوره قبلی بودند و ...

کمی قدرشناسی هم بد نیست!

هفته گذشته دو چهره از دو باشگاه آبی و قرمز رسما کفش های خود را آویخته و دنیای بازیگری را بوسیدند و کنار گذاشتند. اولی وریا غفوری ، بازیکن و کاپیتان سابق استقلال بود و دومی محمد انصاری ، مدافع و کاپیتان سابق پرسپولیس. وجه تشابه هر دو نفر جایگاه ویژه ای است که نزد طرفداران دو تیم دارند. اتفاقا هر دو بازیکن هم در دوران ورزشی شان اقدامات زیبای بیرون از مستطیل سبز ، کم انجام نداده بودند و ...

اما منظور از اشاره به این دو بازیکن و وداع بی سر و صدایشان از فوتبال که تنها با یک پست در فضای مجازی اتفاق افتاد این است که به قدرنشناسی باشگاههای آنها اشاره کنیم ، باشگاههایی که در این کار ید طولایی دارند و افراد زیادی را در حافظه تاریخی مان سراغ داریم که بی صدا رفتند و این دو باشگاه قدمی برای تقدیر و تجلیل از آنان برنداشتند. درباره وریا غفوری که به آن شکل عجیب پس از قهرمانی تیمش در لیگ بیست و یکم از آنجا رانده شد این قدرنشناسی باشگاه استقلال عجیب تر است زیرا او بر خلاف انصاری مصدوم نشد و در فرم خوبی که داشت طرد شد. البته محمد انصاری هم کم مورد بی مهری قرار نگرفت. او که سال قبل در اقدامی زیبا مبلغ قابل توجه طلب خود از باشگاه پرسپولیس را صرف امور خیریه کرد حداقل این حق را داشت که طی یک مراسم زیبا و در خور شان که باید پرسپولیسی ها برایش ترتیب می دادند خداحافظی کند. آنها در قبال خداحافظی سیدجلال حسینی ، دیگر کاپیتان خود نیز به همین شکل عمل کردند.ظاهرا این رسم فوتبال ما شده که با زحمتکشان خود اینگونه نامهربانانه برخورد کند و چه رسمی نازیباتر از این.

فدراسیون این قانون را روی یخ نوشته است؟

خلاصه داستان این است که فدراسیون برای جلوگیری از ریخت و پاش های فوتبال ایران و به خصوص آنچه در لیگ برتر اتفاق می افتد تصمیم می گیرد قانونی را وضع کند که بر اساس آن باشگاهها باید سقف بودجه تعیین شده از سوی این فدراسیون را رعایت کنند و جناب تاج هم برای آنکه خودش و مجموعه تحت مدیریتش را در این راه ، جدی و مصمم نشان دهد در اظهاراتی تهدید آمیز از جرایم متخلفان و تعدی کنندگان از این قانون سخن بر زبان راند و ... اما درست یکی دو روز بعد از این اظهارات بود که باشگاه سپاهان که توسط دوستان و همشهریان همین جناب تاج اداره می شود برای دریافت رضایتنامه گلر خود مبلغی فوق سنگین را هزینه کرد و ...

همین اتفاق موجب شد تا خیلی ها از فدراسیون بپرسند ضمانت اجرایی این قانون چیست ؟ ضمنا آیا این قانون سبب نمی شود تا باشگاهها پرداختی های زیرمیزی را بیش از پیش در دستور کار خود قرار دهند ؟ همین چند روز قبل بود که یک خبرگزاری از درخواست عجیب یک دروازه بان از تیمش خبر داد؛ درخواستی مبنی بر سه برابر شدن مبلغ قراردادش و دریافت چیزی در حدود 30 میلیارد تومان برای یک فصل و ...!
راه دوری نرویم. سال قبل و در فصل نقل و انتقالات لیگ بیست و دوم در یکی از باشگاههای بزرگ کشورمان اتفاقاتی افتاد که در نوع خود کم سابقه بود. ماجرا به حضور فردی متمول و خارج نشین در پشت پرده نقل و انتقالات این باشگاه مرتبط می شد. فرد کانادا و دوبی نشین داستان به بازیکنان مطرح این تیم مبالغی را از جیب خود پرداخت می کرد تا نتوانند پای میز مذاکره به مدیرعامل «نه» بگویند. بر اساس اخباری که ما داریم، این فرد سایه نشین بالای
20 میلیارد تومان به 5 ستاره این تیم به صورت زیرمیزی پرداخت می کند و ...

حالا با در نظر گرفتن تمام این موارد، آیا به نظر شما قانون جدید فدراسیون فوتبال باری را از روی دوش فوتبال بر می دارد یا اینکه باشگاهها را به سمت روش هایی شبیه روش ذکر شده و رواج پرداخت های زیرمیزی و خارج از برگه قرارداد سوق می دهد؟

*حمید ترابپور

پربازدید ها
آخرین اخبار