محک زن
وابسته های مقیم و مدعیان صاحب سهم در باشگاه !
از چاپ مطلبی تحت عنوان "ارباب حلقه های فوتبال" در این صفحه چند روزی بیشتر نگذشته بود که مصاحبه گلایه آمیز جواد نکونام سرمربی جوان باشگاه استقلال مبنی بر نفوذ جریانی تمامیت خواه که مانع انجام و اجرای برنامه های اوست تبدیل به تیتر اول رسانه های ورزشی کشور شد! نکونام در این مصاحبه به افرادی اشاره می کند که می خواهند کنترل کامل امور باشگاه را علی رغم فعالیت مدیر عامل جدید به دست بگیرند! افرادی که در وتو کردن برنامه ها و تصمیم های مورد نظر سرمربی نقش آفرین هستند! او به همین مقدار هم در مصاحبه خود قناعت نکرد و در ادامه مدعی شد : قهرمانی استقلال با فرهاد مجیدی نتیجه کوتاه شدن دست ها و پاهای جریان "قدرت در سایه" باشگاه بوده است! به نظر این جمله جواد نکونام دنیایی از حرف و پیام را برای میلیون ها هوادار و علاقه مند عاشق استقلال به همراه دارد. معنای این جمله آن است که "اصلی ترین عامل ناکامی آبی پوشان را باید از درون خود باشگاه جست نه عوامل بیرون از آن ! " یعنی عامل اصلی ناکامی و ناکارآمدی را باید در" وجود و حضور چسبیده های مقیم در ورزش و فوتبال یافت". چسبیده هایی که از قبل این ورزش و فوتبال ارتزاق و در مقابل آن را بیمار می کنند! افرادی که خود را مالک ، ارباب و صاحب این ورزش و فوتبال می دانند و باید سهم خود را از طریق حلقه های قدرت در ورزش و در مراکزی مورد توجه ، محبوب و با گردش مالی قابل توجه دریافت کنند. کسانی که بنا به اظهارات سرمربی باشگاه ، وقیحانه از او درخواست جلسه سازش ، همکاری و همراهی می کنند! نکته مهم دیگر در مصاحبه نکونام مساله گم شدن قرارداد تازه منعقد شده او و دو نفر از بازیکنان جدید باشگاه است! موضوعی که خطیر، مدیر عامل استقلال هم در کمال تعجب آن را تائید می کند. به راستی چگونه ممکن است سه فقره قرارداد کادر فنی و بازیکنان جدید از داخل باشگاه گم شود؟ مگر باشگاه بی در و پیکر است؟ آیا سرقتی صورت گرفته است؟ اگر سرقت بوده است چرا قرارداد نکونام و دو بازیکن تازه به استخدام درآمده سرقت شده است؟ گم شدن قرارداد اینان چه نفعی برای سارق یا سارقین داشته است؟ آیا می توان چنین تصور نمود که جریان وابسته به حلقه "قدرت در سایه" راضی نیست که فرد یا افرادی خارج از حیطه کنترل و رضایتش وارد باشگاه شوند و مستقل از این جریان کار و عمل کنند؟ اگر چنین تصوری صحیح نیست چرا قراردادها گم شده و این موضوع را حتی مدیر عامل هم تائید می کند؟! اما این قدرت در سایه تا چه اندازه در باشگاه نفوذ دارد و صاحب رای و اختیار است؟ به نظر از قدرت و نفوذ و رای و اختیار این جریان همین کافی است که بدانیم و بفهمیم که جریان یا افراد مورد اشاره نکونام، از رگ گردن هم به حریم خصوصی و محرمانه باشگاه نزدیک تر هستند! این "افراد یا جریان" می توانند قراردادها را گم کنند ، تصمیم ها را عوض کنند ، خط و نشان بکشند، تعیین تکلیف کنند و از سرمربی بخواهند که باید اول بنشینی با ما تکلیفت را روشن کنی تا بتوانی کار کنی وگرنه حتی قرارداد هم نخواهی داشت و چه بسا نیمکتی هم نباشد که روی آن بنشینی!
خطیر ابهامات را بیشتر کرد
پیش بینی می شد بلافاصله پس از مصاحبه افشاگرانه جواد نکونام، خطیر مدیر عامل جدید باشگاه درصدد شفاف سازی برآید و به نوعی بار فشار را از روی دوش خود بردارد به ویژه که نکونام مدعی شد از او خواسته اند که به مقام پنجمی قناعت کند و هزینه اضافی روی دست باشگاه نگذارد! این که خطیر گفته اجازه دخالت را به احدی نخواهم داد و نخواهم گذاشت برای سرمربی باشگاه حاشیه سازی کنند البته با نگاهی خوش بینانه امید بخش و مایه مسرت است . اما با نگاهی بدبینانه این سوال را مطرح می سازد که چرا خطیر نگفت : مثل دوره فرهاد مجیدی دست و پای افراد تمامیت خواه که مورد اشاره و نگرانی نکونام در مصاحبه اش بوده را قطع می کنم؟ چرا خطیر گفته محکم مقابل جریان مورد اشاره می ایستم و با کسی تعارف نخواهم داشت؟ مگر اینان کیستند که مدیر عامل اگر بدون تعارف در مقابل شان بایستد "شق القمر" محسوب خواهد شد؟ مگر با شروطی خطیر مدیر عامل باشگاه شده که امکان تعارف و رودرواسی با این جریان در پس زمینه ذهن مدیر عامل وجود دارد و به نظر محتمل می رسد؟! خطیر بی شک معنی و مفهوم جملات را به خوبی می داند و از وزن و بار آن به خوبی آگاه هست ، بنابراین نمی شود تصور کرد که او از تفاوت معنی و مفهوم این دو جمله آگاه نباشد. : جمله "مقابل آنها بی تعارف می ایستم" و جمله " از باشگاه بیرون شان می کنم " . در یک جمله مدیر عامل با قاطعیت خبر از "برخورد قهر آمیز و اخراج عوامل مخرب " می دهد. در یک جمله مدیر عامل به هوادار وعده مقاومت و ایستادگی مقابل این جریان تمامیت خواه می دهد . "ایستادگی" یعنی این عوامل مخرب هستند اما من اجازه دخالت را نمی دهم و مقاومت می کنم. "برخورد" یعنی با کوتاه کردن دست و زبان باج خواهان آرامش را تا پایان فصل در باشگاه حکم فرما می کنم. خطیر جمله اول را گفته اما اگر از منظور وی بد برداشت شده خوب است جمله خود را اصلاح کند . بدیهی است در نهایت این سرمربی باشگاه است که باید حمایت عملی و قاطعانه مدیر عامل را تائید کند. و به همان هوادارانی که آنها را به شهادت گرفته بگوید: بلی! "مدیر عامل باشگاه مثل آخرین باری که قهرمان شدیم این آدم ها را از باشگاه بیرون کرد. " اما اگر خطیر نتواند یا نخواهد دست عوامل مخرب را از باشگاه کوتاه کند آن گاه می توان چنین نتیجه گرفت که یا قدرت و نفوذ چسبیده های وابسته به حلقه قدرت در باشگاه بیشتر از مدیر عامل است یا این چسبیده ها خود بخشی از بدنه مدیریتی باشگاه به حساب می آیند و صاحب یا مدعی سهمی از باشگاه هستند آن هم از نوع عمده و کلانش !
سازمان خصوصی سازی قاتق نان یا قاتل جان ؟
تا وقتی این مختصر درصد سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس واگذار نشده بود مسئولان و صاحب نظران مدعی بودند که راه نجات دو باشگاه از فرابورس می گذرد . البته حق هم داشتند، چه کاری بهتر از دست کردن درجیب هوادار بخت برگشته ! در حقیقت برای رفع مشکلات و نیازهای مالی دو باشگاه واگذاری ده درصد از سهام آنان ، همان ضرب المثل "از این ستون تا آن ستون فرج است "را تداعی می کرد. وقتی می گفتیم و می نوشتیم : فرابورس علاج درد بی درمان فقدان ساختار و زیر ساخت ورزش حرفه ای در کشور نخواهد بود . علمای حوزه اقتصاد و سازمان خصوصی سازی اش می فرمودند که : خیر شما اطلاع ندارید این "کدال" چه معجزه ها که نمی کند ! وقتی می گفتیم و می نوشتیم که : عزیز دل برادر، اول تکلیف بدهی ها را روشن کنید بعد شیوه های شناخته شده درآمد زایی در این فوتبال ورشکسته را برای ادامه حیات باشگاه ها مشخص سازید ، می فرمودند که : همین وارد شدن در فرآیند واگذاری در فرابورس یعنی تکلیف بدهی و تراز مالی روشن است. وقتی می گفتیم و می نوشتیم که : برادر گرامی مردم را در سود این واگذاری سهیم کنید نه در زیان آن ! می فرمودند که: از این فرآیند چیزی نمی دانید! وقتی می گفتیم و می نوشتیم که : مشکل ناشی از مدیریت دولتی و دخالت نامسئولانه عواملی است که به این دو باشگاه به چشم طعمه نگاه می کنند. می فرمودند که : ما نظارت کافی داریم و در حال تغییر در ترکیب اعضای مجمع دو باشگاه هستیم تا ایراد "ای اف سی" مرتفع گردد. وقتی می گفتیم و می نوشتیم که: این اقدامات کافی نیست و کار خراب تر از این حرف هاست. قبول نکردند تا استقلال مجددا از حضور در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا محروم شد ! و محرومیت باشگاه اتفاقا به همان مشکلات فوق الاشاره و عدم نظارت مناسب و انتصاب های نادرست و اعمال نامسئولانه باز می گشت. این ها را مجددا نوشتیم و یادآوری کردیم تا پس از اظهارات عجیب و سوال برانگیز آقایان خطیر و درویش مدیران عامل دو باشگاه استقلال و پرسپولیس که یکی مدعی ششصد میلیارد تومان بدهی باشگاه استقلال است ! و دیگری مدعی است که تقریبا تمام منابع به دست آمده از طریق واگذاری کمتر از ده درصد سهام باشگاه پرسپولیس تاکنون هزینه شده است ، خطاب به آن دسته از علمای اقتصاد ، بورس و سازمان خصوصی و عزیزان در وزارت ورزش که طرفداران پرشمار سرخابی ها را" رهین منت " فرابورسی کردن باشگاه شان کرده اند بنویسیم : "اکنون به مردم پاسخ دهید!! " مگر شما مسئول این وضع نیستید؟ می فرمائید : "خیر نیستیم !" عرض می کنیم : چطور آن وقت که سر مردم منت می گذاشتید که این ما بودیم این دو باشگاه را از این فلاکت نجات دادیم ، مسئول بودید و هستید، اما در بالا آمدن ششصد میلیارد تومان بدهی یکی و تمام شدن منابع به دست آمده از طریق واگذاری سهام دیگری نامسئول هستید؟! مگر نگفتیم و ننوشتیم که: بار کج به مقصد نمی رسد. جناب قربان زاده طوری صحبت می کردند که گویی اگر مدیران با نظر تخصصی و کارشناسی شده سازمان خصوصی سازی در راس امور دو باشگاه قرار گیرند همه مشکلات مالی و گرفتاری های ناشی از حضور مدیران کم سواد به زعم ایشان حل می شود . خب چه شد؟ مصاحبه نکونام را که دیدید . مصاحبه خطیر و درویش را هم خواندید. حال بفرمائید بالاخره سازمان خصوصی سازی برای دو باشگاه قاتق نان شد یا قاتل جان ؟
یوز پلنگ جوان در مسیر بالندگی
در مسیر کار حرفه ای در حوزه رسانه های ورزشی کمتر پیش می آید که حرکت مجریان ورزش برمبنای تحلیل و نظر کارشناسان اصلاح و باز تعریف گردد . اما این اتفاق بزرگ که مجریان ورزش فرق تحلیل و تفسیر دلسوزانه و آگاهانه را از غیر آن تشخیص داده و بر آن اساس کار خود را مورد بازبینی و بازنگری قرار دهند، بسیار امیدوارکننده و موجب مسرت و قدردانی است. در این میان باید منصفانه اذعان کرد که به واقع فدراسیون فوتبال و کادر فنی زحمت کش و خادم تیم فوتبال امید در دو ماه گذشته در مسیری صحیح و رو به جلو در حال حرکت بودند . آنها حتی پیشنهاد "محک زن" در تاریخ ده تیر ماه شماره 3424 کیهان ورزشی، مبنی بر دعوت از بازیکنانی چون : میلاد کر ، دانیال ایری ، امیر رضا اسلام طلب و عرفان قربانی و تشکیل اردوی تدارکاتی ، که خوشبختانه چندی پیش در ترکیه برگزار شد را پذیرفتند و اجرا کردند. یقینا فدراسیون فوتبال و کادر فنی تیم فوتبال امید به آن درجه از باور نسبت به صحت ، صداقت و دلسوزی این نشریه و نویسندگانش نسبت به طرح دیدگاه ها و مسائل کارشناسی شان رسیده اند که این نظرات و پیشنهادات را ارج می نهند و آن ها را راه گشا و در راستای منافع ملی فوتبال تلقی می کنند. این بی شک به عنوان نقطه قوت یک فدراسیون ورزشی و اعضای کادر فنی تیم های ملی آن تلقی خواهد شد. به هرحال اردوی تیم فوتبال امید ما در ترکیه علیرغم عدم همکاری برخی از باشگاه های بزرگ بسیار مفید و موثر بود در حقیقت فدراسیون فوتبال با همه تنگناها و کارشکنی های ممکن و کادر فنی این تیم نیز علی رغم تنگ نظری و عدم مساعدت برخی همکاران باشگاهی ، تکلیف و وظیفه خود را به درستی انجام دادند. بین تیمی که با بی تفاوتی و سهل انگاری نسبت به انجام تکلیف و وظیفه خود ناکام می شود با تیمی که وظیفه و تکلیف خود را تا سر حد توان و حتی بیش از آن انجام می دهد اما خدای نکرده از رسیدن به هدف نهایی باز می ماند تفاوت از زمین تا آسمان است . چرا که یکی بی تفاوت نسبت به وظیفه و رسالتش اوقات خود را به بطالت می گذراند و با بی توجهی و سهل انگاری حکم شکست و ناکامی خود را پیش از برگزاری مسابقات ، روی پیشانی اش می چسباند! دیگری با کوهی از ایمان و دریایی از انگیزه چون شیری غران و سرپنجه به میدان می آید و با تمام توان و ظرفیت های درونی اش مبارزه می کند و اگر بر فرض محال موفق هم نشود سربلند و سرافراز خواهد بود و مورد تحسین خاص و عام . تیم فوتبال امید ما از زمان تشکیل اردو و اعزام به مسابقات غرب آسیا چنین تیمی بوده است . تیمی که کادر فنی اش خالص و مخلص با تمام توان به دنبال برطرف کردن نقاط ضعف خویش بوده اند و فدراسیون فوتبال با تمام تنگناهای مالی اردوی خارجی و مسابقات دوستانه اش را برنامه ریزی و پیاده سازی کرده است . طبق اخبار واصله تیم فوتبال امید پس از پیروزی دو بر صفر مقابل تیم الرائد در لیگ حرفه ای عربستان که بنا به اظهارات کادر فنی ، با ارائه یک فوتبال منسجم و هدفمند همراه بوده است. خوشبختانه با تمرکز روی برنامه های تاکتیکی که مورد تاکید ما نیز در این صفحه بود، کار خود را پیش از بازی با تیمی از مولداوی دنبال کرد . تمرکز روی ضربات ایستگاهی و آرایش های دفاعی یکی از ضرورت های مورد اشاره ما در خصوص تیم فوتبال امید بود که شنیدیم در اردوی ترکیه کادر فنی ما به خوبی روی آن متمرکز شده است. همچنین شنیدیم کادر فنی تیم امید از عملکرد و کیفیت بازیکنان جدید و تازه دعوت شده اظهار رضایت کرده است، این نیز در راستای تائید نظر ما مبنی بر کیفیت این بازیکنان و ضرورت دعوت از آنها به عنوان بازیکنان جانشین در تیم اصلی تلقی می گردد. تنها نگرانی موجود داستان کهنه عدم همراهی باشگاه ها برای در اختیار گذاشتن بازیکنان شان به تیم امید است. متاسفانه شاهدیم برخی باشگاه های بزرگ پس از درخشش بازیکنان تیم امید در مسابقات غرب آسیا برای شکار بازیکنان این تیم در حال رقابت با یکدیگرند در حالی که همین باشگاه ها در اردوی تدارکاتی اخیر این تیم در ترکیه با اعضای کادر فنی تیم امید همکاری نکردند! درحال حاضر این نگرانی و سوال وجود دارد : باشگاهی که از فرستادن یک یا دو بازیکن امید خود به اردوی ترکیه ممانعت به عمل آورده " اگر شش یا هفت بازیکن اصلی این تیم را به خدمت بگیرد، آیا با تیم فوتبال امید ما همکاری خواهد کرد؟! " طبیعی است که پاسخ منفی خواهد بود . لازم و ضروری است فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ در اسرع وقت در خصوص" برنامه تیم فوتبال امید و لزوم همکاری و هماهنگی باشگاه ها به ویژه باشگاه های بزرگ با کادر فنی این تیم اقدامات لازم را به عمل آورند. " و این کار باید پیش از ثبت قراردادها در سازمان لیگ انجام شود !!
* مازیار مهرانی