PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - November 23 2024
کد خبر: ۸۱۹۸۹
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۳

محک زن

محک زن

فرآیند جانشین پروری از مسیر انضباطی
حذف حسین کنعانی زادگان از لیست اعلام شده اردوی اخیر تیم ملی، اقدامی به جا و به موقع بود که امیر قلعه نویی آن را انجام داد. تیم ملی فوتبال کشورمان بدون شک در دوره گذار قرار دارد و به طور طبیعی چنین مرحله ای سخت ترین زمان ممکن برای هدایت تیم ملی است . سرمربی در چنین مقطعی باید به فکر جایگزین سازی مرحله ای بازیکنان اصلی ، اما پا به سن گذاشته تیم ملی برود . در این راه بازیکنانی که عملکرد فنی ، آمادگی جسمانی و عملکرد انضباطی و اخلاقی مناسبی در طول برگزاری مسابقات لیگ برتر یا اردوها و مسابقات تدارکاتی تیم ملی ندارند، باید در اولویت تغییر و قرار گرفتن در فرآیند جایگزین سازی قرار گیرند. به این معنی که تیم ملی باید نفرات جدیدتر و جوان تر و با کیفیت مطلوب را در اولویت اول برای اعلام لیست اسامی تیم ملی قرار دهد تا بازیکنان جدید در اردوها و مسابقات دوستانه فرصت هماهنگی با سایر بازیکنان هم پست را پیدا کرده و در شرایط بازی در تیم ملی قرار گیرند. نباید فراموش کرد که ایجاد فرصت دوباره برای حضور در تیم ملی مخصوص بازیکنان جوان و کم تجربه است که به اقتضای شرایط سنی مرتکب اشتباهاتی می شوند که با تذکر و راهنمایی های دلسوزانه بزرگان ، مربیان و سرپرستان قابل رفع است این بازیکنان شانس مجددی خواهند داشت تا در زمان دراز باقی مانده از عمر قهرمانی خود با درس گرفتن از اشتباهات گذشته مسیری روشن در سابقه قهرمانی و آینده حرفه ای خود ایجاد کنند. اما عقل و منطق حکم می کند که بازیکنان مسن و بالای سی سال دوره خطا و اشتباهات حرفه ای خود را پشت سر گذاشتند و نه بهانه ای برای تکرار اشتباهات خود دارند و نه فرصتی برای اصلاح رفتارشان بنابراین پیام روشن قلعه نوعی به این معنی است که اگر بازیکنان اصلی و با تجربه تیم ملی در مسیر آماده سازی تیم برای حضور در مسابقات مقدماتی جام جهانی و نهایی جام ملتهای آسیا دچار لغزش شوند . این آخرین لغزش و آخرین اشتباه آنها در تیم ملی می تواند باشد. تا فرآیند جانشین پروری و جایگزین سازی بازیکنان از مسیر انضباطی آغاز شود!
بهترین و کامل ترین تیم برای زنده ماندن امید!
سرانجام موعد حضور در مسابقات فوتبال مقدماتی انتخابی المپیک فرا رسید تا "روزه سکوت"       رضا عنایتی بشکند و او در آستانه اعزام تیم به تاشکند مجبور به ارائه اطلاعات و همکاری با       رسانه های گروهی ورزش شود! سرمربی جوان و کم تجربه ای که از کم ترین شانس برای هدایت تیم فوتبال امید برخوردار بود به خوبی می دانست ، اگر حمایت امیر قلعه نوعی و نظر مساعد او برای واگذاری چنین مسئولیتی بر روی دوش وی نبود هرگز فدراسیون فوتبال برای صدور حکم        سرمربی گری به عنایتی اعتماد نمی کرد، کما اینکه خود او نیز در کنفرانس مطبوعاتی زبان به اعتراف گشود و مراتب تشکر و قدردانی خود را از سرمربی تیم ملی اعلام کرد. به هر حال عملکرد کادر فنی تیم امید در مسابقات غرب آسیا برای مخاطبان خاص این تیم بیش از حد انتظار بود، چرا که کادر فنی تیم امید تجربه لازم را برای قبول چنین مسئولیت دشواری آن هم در زمان اندک باقی مانده تا آغاز مسابقات مقدماتی المپیک نداشت و همانطور که پیش از این در شماره های قبلی مجله نوشتیم تلاش کادر فنی تیم امید با چنین سابقه ای رضایت بخش به نظر می رسید . اما این به آن معنی نیست که نقاط ضعف تیم امید در رقابت های غرب آسیا در عراق دیده نشود. به همین دلیل ما در خصوص نقاط ضعف فنی تیم امید هم مطالبی را در همین صفحه به رشته تحریر درآوردیم و خاطر نشان کردیم که مسئولان امر و کادر فنی تیم امید برای برطرف کردن نقاط ضعف و تقویت تیم نباید حتی لحظه ای درنگ کنند. به هر شکل میهمان ناخوانده مسابقات فوتبال غرب آسیا پس از بازگشت از عراق با وقفه ای کوتاه اردوی تدارکاتی مجدد خود را در ترکیه برگزار کرد. اردویی که با دعوت از چند بازیکن جدید و انجام دیدارهای تدارکاتی بسیار مفید واقع شد. تنها نگرانی به حق کادر فنی و کارشناسان فوتبال، عدم هماهنگی و دراختیار قراردادن بازیکنان باشگاهی پیش از اعزام تیم به تاشکند بود. اما خوشبختانه نه تنها تقریبا تمام بازیکنان مورد نیاز داخلی در اختیار کادر فنی قرار گرفتند ، بلکه لژیونرهایی چون محمد امین حزباوی و الهیار صیاد منش هم به تیم پیوستند ، حضور بازیکن هال سیتی در اردوی تیم امید آن هم در پستی که خلاء یک مهاجم شش دانگ در آن کاملا احساس می شد شرایط فنی تیم را می تواند زیر و رو کند. به جز موارد اشاره شده ، بازیکنان شاخص تیم امید با درخشش در تیم های باشگاهی خود در مسابقات فصل جدید لیگ برتر فوتبال کشور با بیشترین میزان آمادگی جسمانی و آمادگی روحی در اختیار تیم امید قرار گرفتند . بدین ترتیب     می توان ادعا نمود که: تیم اعزامی ما به تاشکند بهترین و کامل ترین تیم امید از زمان به کارگیری "مهدی مهدوی کیا" به عنوان سرمربی ، تاکنون می باشد. حال چنانچه کادر فنی قدر داشته های خود را بداند و از دیدارهای گذشته نکات لازم را آموخته باشد. شکست تیم های هم گروه به ویژه تیم میزبان دور از دسترس نخواهد بود و ما با غلبه بر تیم امید ازبکستان می توانیم از هم اکنون برای رقبای آسیایی خود خط و نشان بکشیم و امید های فوتبال خود را برای صعود به پاریس زنده کنیم!
تیم جوان را چه کسی پخته کند؟
بازی دو تیم فوتبال سپاهان اصفهان و پیکان تهران از هفته چهارم رقابت های لیگ برتر با پیروزی سه بر یک تیم سپاهان خاتمه یافت در دیداری که پیکان یک نیمه فرصت داشت تا سپاهان ده نفره را متوقف کند و حداقل با کسب یک امتیاز، دست خالی این میدان را ترک نکند . پیکان با دوندگی بازیکنان جوانش بچه های مورایس را کلافه و سراسیمه کرده بود و در دقیقه بیست و نه روی ضعف قلب خط دفاعی سپاهان این "رضا قندی پور" که موفق شد دروازه تیم صدرنشین لیگ را بگشاید . اما در کمال تعجب رسول خطیبی مربی جوان تیم "جوان "پیکان بدون هیچ تغییری در استراتژی و برنامه بازی اش کار را با سه مدافع مرکزی دنبال کرد! آن هم در حالی که که عملا خط هافبک این تیم بدون توجه به فضای باز کانال های طولی زمین و شکاف حاصل بین مدافعان مرکزی با خط میانی مانند دقایق پیش از باز شدن دروازه سپاهان بازی را "باز" دنبال می کرد! در حالی که به حکم منطق سرمربی این تیم باید دستور بستن کانال های طولی زمین را صادر می کرد و با تغییر شیوه و سیستم بازی برای استفاده مجدد از ضد حمله های سریع تیمش، سپاهان را برای دریافت گل دوم به دام می کشاند ! خطیبی خوش بینانه کنار زمین آن قدر ایستاد و اشتباهات پیاپی و فاحش تاکتیکی تیمش را نظاره کرد که دیگر کار از کار گذشت و سپاهان روی تیز هوشی مربی با تجربه پرتغالی با اصرار جهت استفاده از کانال های باز طولی به ویژه در جناح راست بار خود را بست و در ادامه با تعویض های طلایی نه تنها دروازه اش را سه قفله کرد بلکه مزد سرمایه گذاری و اعتماد روی بازیکنان جوانی چون آریا یوسفی را گرفت و از بازی باخته یک برد با ارزش ساخت. در حقیقت تفاوت بازی نیمه اول و نیمه دوم تفاوت دو مربی با دو سطح از دانش و تجربه و رویکرد نسبت به یک بازی از مسابقات حرفه ای بود! جایی که رسول خطیبی از بخت مناسب خود استفاده ای نکرد و نه برای دفاع از تک گل پیروزی خود برنامه ای داشت نه برای تحت فشار قرار دادن تیم ده نفره حریف در نیمه دوم کاری در خور ستایش انجام داد. پیکان مغلوبی سربلند نبود اما در آینده این بازیکنان جوان می توانند هر یک تبدیل به مهره ای کارآمد برای باشگاه شان بشوند البته در صورتی که باشگاه بتواند آنها را حفظ کند و گرنه پیکان از این جوانگرایی هم خیری در حال و آینده نخواهد دید. نباید فراموش کنیم که یک تیم جوان و بازیکنان کم تجربه برای نتیجه گیری نیاز به یک سرمربی با تجربه دارند سرمربی ای که وظیفه دارد بازیکنان خام خود را پخته کند!
"جواد" نامجو مطلق !
بدون اغراق بازی چشم نواز "محمد جواد حسین نژاد "هافبک میانی جوان سپاهان هر تماشاگر و ناظری را شیفته و غرق در لذت می کند . سبک بازی و تکنیک بالای او بی اختیار ما را به یاد مجید نامجو مطلق می اندازد . هافبکی که توپ به پایش می چسبید و با چالاکی و مهارتی مثال زدنی توپ و جریان بازی را در اختیار می گرفت . هرچند مجید کنار خط غوغا می کرد و محمد جواد در میانه میدان، نامجو مطلق بلند بالا با موهایی کوتاه و آراسته بود، اما حسین نژاد کوتاه تر با موهایی صاف اما بلند ! تفاوت مهم تر این دو در عین وجه تشابه شان در مهارت های بالای تکنیکی، فاکتور های  دوندگی ، استقامت و تمایل به بازی درگیرانه و فیزیکی حسین نژاد است. در حالی که نامجو مطلق به ندرت برای تصاحب توپ درگیر می شد. با این تفاسیر حسین نژاد را یک هافبک جنگنده ، خستگی ناپذیر و فیزیکی دیدیم که علی رغم عدم بهره مندی از یک بدن عضلانی و پرقدرت ! او در طول بازی  به هافبک های حریف باج نمی داد و با توپ ربایی و بازی گردانی و سرعتی قابل توجه ستاره بی چون و چرای این بازی بود. به نظر محمد جواد حسین نژاد آینده درخشانی در فوتبال خواهد داشت و نوید ظهور یک هافبک ایده آل را در فوتبال ملی ما می دهد.  
"عبدی" اسدی ثانی می شود؟
مهدی عبدی در پرسپولیس خیلی زود تبدیل به یک بازیکن مطرح و کارساز گشت. بازیکنی که در عین جوانی چهارچوب دروازه را خیلی خوب می شناخت و با همان چهره پر از اعتماد به نفس و بدون کوچکترین اثر و آثاری از استرس با ضرباتی نرم و آرام دروازه حریفان را می گشود . همانطور که نرم و آرام در زمین بازی رفت و آمد می کرد . افسوس که عبدی قدر خود و جوانی اش را ندانست و گرنه کدام بازیکن جوان پس از گل های حساسش در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا آن هم مقابل    تیم های قدر قاره به نیمکت تیمش می چسبد؟! این بلایی بود که مهدی بر سر خود نازل کرده بود! دیگر خونسردی های مهاجم جوان و شمالی پرسپولیس عامل پیروزی بخش و شادی افزا برای این تیم نبود بلکه سوهان روح و مایه خشم و عصبانیت کادر فنی و تماشاگران پرسپولیس شده بود. اگر میزان دوندگی عبدی کم بود ، اگر او تمایلی به درگیری با مدافعان حریف و بازی بدون توپ نداشت. بزرگترین حسن و توانایی او در چهارچوب شناسی هم مورد سوال قرار گرفت . تا جایی که عبدی تقریبا از جرگه بازیکنان اصلی این تیم خارج شد. متاسفانه یا کادر فنی پرسپولیس نتوانست عبدی را راه اندازد یا نخواست چنین کند! هر چه بود مهدی عبدی از لیست بازیکنان پرسپولیس خارج شد آن هم در مقطعی که پرسپولیس مهاجم نداشت. اما کار ناکرده یحیی را پاکو خمز در تراکتور انجام داد تا مهدی عبدی در مقابل دیدگان تماشاگران پرشور تبریزی برای تراکتور هم گلزنی کند هم طلسم ناکامی های این تیم پرخرج را بشکند . این اولین بار نبود که پرسپولیس مهره از نظر افتاده پرسپولیس خود را در تراکتور بازیافت . پیش از این نیز رضا اسدی در تراکتور ثابت کرده بود که کادر فنی پرسپولیس هنر استفاده از توانایی هایش را ندارد . این بار مهدی عبدی در اولین بازی اش برای تراکتور گلزنی کرد و منتقدانش را غرق حیرت که پس این جوان چطور به این سرعت از خواب بی تفاوتی و بی خیالی برخاست؟ و چرا زودتر خود را در تیم بی مهاجم پرسپولیس احیاء نکرد ؟ این سوالات را باید یحیی و مهدی توامان پاسخ گویند . ختم کلام آن که امیدواریم . مهدی عبدی هم رضا اسدی ثانی شود و راه خود را در تراکتور به تیم ملی یک روزی باز کند!

* مازیار مهرانی