PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - November 23 2024
کد خبر: ۸۲۳۷۰
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۰
مشکل اصلی ورزش ، "مدیریت" آن است

اصلاحات در ورزش باید عقلایی و تدریجی شروع شود

اصلاحات در ورزش باید عقلایی و تدریجی شروع شود

*اصلاح در ورزش

وقتی از لزوم اصلاحات انقلاب گونه در ورزش سخن می گوییم به هیچ وجه منظورمان این نیست که یکشبه همه چیز " کن فیکون" و زیر و رو شود. ورزش ما به اندازه کافی از فرط مشکلات، آشفته احوال و به هم ریخته است و آنچه آن را نجات می دهد و دردهایش را درمان و وضعیتش را اصلاح می کند ، اراده و تدبیر وعقلانیت و اجرای دقیق و قاطعانه برنامه های درمانی است. ورزش ما به چنین اصلاحی نیاز دارد که اگر به معنای واقعی اجرا شده و تحقق یابد، حتما انقلابی تمام عیار در حال و احوال آن و لاجرم روند و حرکت در مسیر پیشرفت چهره خواهد بست.

*جنگ با غلط کاری و غلط کاران

آنچه که در آن تردیدی نیست و اکثر قریب به اتفاق کارشناسان و ورزش شناسان و اهالی ورزش درباره آن اتفاق نظر دارند، لزوم انجام اقدامات اساسی و اصلاحی در ورزش است ، اقداماتی که به جنگ غلط کاری و غلط کاران برود که بی اغراق هرکاری را که با منافع و امیال شخصی خود سازگار می بینند به آن دست می زنند بدون اینکه به پیامدهای منفی آن که گریبان ورزش را می گیرد اصلا فکر کنند و حساسیتی داشته باشند.

*منافع ملی ، قربانی تعارف و رودربایستی

در سرمقاله شماره قبلی مجله به یکی از تازه ترین نمونه ها پرداختیم و پرسیدیم که چه کسی یا کسانی باعث شدند که بازی حساس نماینده فوتبال ایران( پرسپولیس) در مسابقات باشگاهی آسیا بدون تماشاگر برگزار شود و یک شکست ورزشی و مهمتر از آن یک باخت حیثیتی را برای فوتبال ما رقم زدند؟ این سوالی است که البته پاسخ آن را همه می دانیم اما ظاهرا قرار نیست با مقصران برخورد شود و آنان را وادار به پاسخگویی کنند که چرا کاری را که شاید حریفان نتوانند ، شما به خاطر ناآگاهی انجام می دهید و راه حریفان را هموار و پیروزی ها را عملا تبدیل به شکست می کنید ؟ مثل اینکه قرار شده در این ورزش هر ناشسته روی فرصت طلبی هر کاری که دلش بخواهد، انجام دهد و هر بلایی که می خواهد سر ورزش بیاورد و کسی هم احوالپرس و پیگیر ماجرا نیست و ظاهرا دفاع از منافع ملی و برخورد و محاکمه کسانی که آن را به خطر می اندازند مساله ای فرعی است که به راحتی قربانی رودربایستی و تعارف و ملاحظه کاری های شخصی و باندی می شود.

*ماجرای پیراهن امضا شده!

گویا چنانکه پیش از این هم بارها نوشته ایم قرار است روند خلافکاری و غلط کاری و کارهای مفسده انگیز در ورزش " عادی سازی" شود و هرکسی بدون اینکه هراسی از عواقب رفتار و اقدامات ضد ورزشی - و بلکه ضد منافع ملی - داشته باشد ، خودخواهانه و فرصت طلبانه و ... دست به هر کاری بزند. وقتی با هنجارشکنی ها و غلط کاری ها برخورد نمی شود آن وقت مسائل ناخوشایند بعدی یکی پس از دیگری از راه می رسند . همه در جریان بعضی از اتفاقات مشمئز کننده که در جریان سفر تیم عربستانی و ستاره پرتغالی رخ داد - و عمده ترین آن جریان " پیراهن امضا شده برای دختر هنرمند معلول" بود - هستیم و همه دیدیم و شنیدیم که بعضی ها که بدون شایستگی و تخصص به باشگاه بزرگ و پرطرفداری که جزو افتخارآفرینان ورزش ماست و از سرمایه های با ارزش ورزش به حساب می آید، با لطائف الحیل و حتما سفارش این و آن مقام ذینفوذ و... رخنه و نفوذ کرده اند، آنقدر کوچک و حقیر هستند که حتی به یک پیراهن ورزشی که صاحبش کسی دیگر است و برای فرد دیگری امضا شده ، رحم نمی کنند. آن وقت آیا منطقی است که توقع داشته باشیم اینها معنای منافع و حیثیت ملی را بفهمند و به تماشاگر و احساسات او و سرنوشت باشگاه و پولی که در آن جریان دارد، رحم کنند؟!

*فیلم نادرشاهی!

تردیدی نداریم که از جنس و نوع همین موجودات بی لیاقت و فرصت طلب و رخنه کرده بودند که با ساختن آن فیلم " نادر شاهی" و توهین آمیز نسبت به ملت و کشور بزرگ هند، این ضرر و زیان را به فوتبال ما - و نه فقط تیم پرسپولیس - وارد ساختند . از آنجا که با آن جماعت به موقع و بجا و قانونی برخورد نشد، اتفاقات هفته پیش افتاد ، حالا با این اتفاقات و مسببان آن هم برخورد قانونی نکنید تا اتفافات بدتر و تلخ تر بعدی رقم بخورد...!

*اصول بدیهی

حرف بر سر این است که در ورزش ما به بسیاری از بدیهیات عمل نمی شود ، بدیهیاتی مثل نظم و نظارت و کنترل و شایسته سالاری و تخصص و لیاقت و... که در اداره ورزش با هر سطح و روشی - از آماتور گرفته تا حرفه ای و... - حتی المقدور رعایت می شود. عمل به همین اصول بدیهی است که در میزان و سرعت پیشرفت ورزش هر جامعه ای اثر مستقیم می گذارد.

*پاسخ های متفاوت

اینکه چرا به این اصول و بدیهیات امتحان پس داده و ثابت شده عمل نمی شود و بعضی در مقام و موقعیت مدیریت از انجام کارها به شکل اصولی به اشکال مختلف طفره می روند ، سوالی است که پاسخ های متفاوت با دلایل مختلف دارد. از ضعف و وادادگی مدیریتی گرفته تا دخالت های غیر مسئولانه و زیاده خواهانه، از تعارض منافع گرفته تا پرداختن به مشغولیت ها به جای مسئولیت ها و... می تواند پاسخ این سوال باشد.

*کفران نعمت و سرمایه سوزی

اما آنچه توقع و انتظار اهالی و دلسوزان ورزش است این است که بالاخره از یک روز و وقتی- و البته هر چه زودتر ، بهتر- کار اصولی وعمل به بدیهیاتی مثل نظم و انضباط و قانونگرایی و شایسته سالاری و... در ورزش مستعد و واقعا و بدون اغراق توانمند ایران آغاز شود. بی تعارف و صریح عرض و در واقع تکرار می کنیم که ورزش ایران برای پیشرفت و قویتر شدن همه چیز دارد، جز مدیریت به اندازه کافی کارآمد که قادر باشد از سرمایه های انسانی و توانایی و امکانات مادی به درستی استفاده کند. شوربختانه و در کمال تاسف در بسیاری از موارد دیده شده که نه تنها از امکانات مادی و دارایی هایی ذاتی و خدادادی به درستی و در جای خود و به نفع ورزش استفاده نمی شود ، بلکه بعضی از عملکردها به سرمایه سوزی و کفران نعمت و ضربه خوردن به پیکر ورزش منجر می شود.

*تلاش برای بی ارزش کردن نایب قهرمانی کشتی

به کارنامه ورزش ایران در همین یکی دو هفته اخیر نگاه کنید. کشتی در دو رشته آزاد و فرنگی نایب قهرمان جهان شد ، نتیجه ای که از نظر فنی و با توجه به واقعیت ها می توان آن را کاملا " قابل قبول" قلمداد کرد و این حتما نظری است که اکثر قریب به اتفاق اهالی فن درباره آن وفاق دارند. مقام دومی جهان در هر رشته ای از رشته های ورزشی یک موفقیت غیر قابل انکار است که متاسفانه بعضی در کشور ما سعی می کنند آن را انکار کنند و ناچیز جلوه دهند. اینان یک گروه و فرقه نیستند اما آنچه در آن شک و تردیدی وجود ندارد این است که تقریبا همه این گروه هایی که با انگیزه های مختلف سعی می کنند تلاش کشتی گیران برومند و شایسته ایرانی را کتمان کنند و نادیده بگیرند و از طرق مختلف نزد مخاطب ، ناچیز و کم ارزش جلوه دهند در اینکه " عامدانه و مغرضانه" با کشتی و کارنامه آن در آوردگاه جهانی برخورد می کنند، موضع و نگاه مشترک دارند. یعنی جملگی خوب می دانند که کارنامه کشتی گیران باغیرت و شجاع ایرانی در رقابت های جهانی قابل قبول و مثبت است و نایب قهرمانی جهان مقامی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و کم ارزش جلوه داد، اما دانسته ، مغرضانه موضع گیری می کنند. حالا چرا این اتفاق می افتد؟ می توان به این سوال پاسخ های متعدد داد. دلایل سیاسی و غرض ورزی های شخصی با رئیس فدراسیون( حتی با کشتی گیران خوش اخلاق و نجیبی مثل حسن یزدانی) و خط مشی فکری و فرهنگی و موضع گیری هایی که بوی سنت و فرهنگ خودی و ارزش های ملی و انقلابی و اعتقادی دارد از جانب رئیس فدراسیون ، به مذاق گروه ها و جریانات سیاسی و فرهنگی در داخل و خارج از کشور خوش نمی آید و با ناچیز جلوه دادن نایب قهرمانی جهان می خواهند با رئیس فدراسیون تصفیه حساب کنند و از او انتقام بگیرند و... دلایل خطی و رقابت های درون خانواده کشتی و حسادت ها و اینطور انگیزه ها هم می تواند دلیل دیگری باشد . باج خواهی ها و طلبکاری ها و توقعات بیجا و زیاده خواهانه برآورده نشده هم می تواند دلیل دیگری برای کوبیدن کشتی و کارنامه افتخار آفرین آن در صحنه رقابت های جهانی باشد.

*کشتی ، اگر اول هم می شد...

با این همه ، اما، دوستداران ورزش و کارشناسان و اهل فن که " ملی" و" فنی" به کشتی نگاه می کنند، عملکرد آن را علی رغم ضعف ها و اشکالاتی که بالطبع در کار همه آدمیان و تشکیلات وجود دارد( و همه می دانیم که گل بی خار خداست!) مثبت، سازنده و رو به جلو ارزیابی می کنند و به همین طریق نتایج کشتی را در رقابت های جهانی " بسیار خوب" می دانند ، هرچند که طبیعی است اگر مقام قهرمانی کسب می شد، رضایت بخش تر و گواراتر و امیدوارکننده تر بود، هر چند که اگر این اتفاق هم می افتاد با توجه به انگیزه های مخالفان و منتقدان مغرض( نه منصف و صرفا فنی) اینها چیزی را به عنوان بهانه پیدا می کردند تا مقام قهرمانی را هم لوث و بی ارزش کنند!

*تاریخ سازی پینگ پنگ

حرف ما بر سر چیز دیگری بود که به اینجا رسید. بازگردیم به بحث خود.

پس از گفت وگوها و راه دراز

رسیدیم به آنجا که بودیم باز

داشتیم می گفتیم نتایجی که ورزشکاران ما در رشته های مختلف طی دو هفته اخیر در میادین قاره ای و بین المللی کسب کرده اند غالبا با موفقیت و کسب افتخار همراه بوده است. البته طبیعی است که نتایج ناخوشایندی ( مثلا در فوتبال امیدها، بسکتبال قهرمانی جهان و قهرمانی جوانان آسیا و...) هم اتفاق افتاده است. به کشتی با تفصیل اشاره کردیم. حالا به کارنامه ورزشکاران ما در بازی های آسیایی نگاه کنید. ظرف دوسه روز آغازین این بازی ها جدا از والیبال که مقتدرانه به فینال رسید و امیدهای فوتبال که یکی یکی با قدرت حریفان را از پبش رو برداشتند، شاهد درخشش تحسبن برانگیز پینگ پنگ بازهای ایرانی بودیم که با شکست دادن تیم قدرتمند جهان به نتیجه ای کم سابقه دست یافتند و به مقام سومی و مدال برنز بازی های آسیایی رسیدند( و به راستی تاریخ ساز شدند) و در قایقرانی بانوان و دوچرخه سواری نیز اخبار خوشی از هانگژو منتشر شد که اثباتگر سخن ماست.

*مشکل اصلی ورزش

سخنی که می گفت اگر می گوییم ورزش و ورزشکاران ما نسبت به همگنان خود هیچ کم و کسری ندارند و از حیث امکانات مادی و ساختاری در حد کفایت ( و باهمه کمبودهایی که هست) برخوردار هستیم و همت و اراده و غیرت ورزشکاران و مربیان خیلی از کمبودها و ناداشته ها را جبران می کند ، از سر تعصب و مبالغه نیست، لذا تکرار و تاکید می کنیم و صریح و بی تعارف می گوییم، مشکل اصلی ورزش ما نه مادی و نه انسانی است ، بلکه" مدیریتی" است. کمیت مدیریت در ورزش ما " لنگ " است. این واقعیتی تلخ و البته راهگشاست که اگر آنهایی که نقش تعیین کننده دارند، خودخواهی و تعصب و فرافکنی را کنار بگذارند و واقعیت و ریشه اکثر دردهای ورزش را به رسمیت بشناسند و گوش به حرف مشتی پاچه ورمالیده فرصت طلب و بعضا ظاهر الصلاح - که چاپلوسانه همه چیز را می خواهند" امن و امان" جلوه دهند تا " خاطر همایونی" بعضی از روسا و مقامات مکدر نشود - ندهند و به فکر چاره جویی بیفتند، می تواند تلخی آن به شیرینی و امید و فردایی روشن تر برای ورزش ما منجر شود.

*نیمی از درمان

شناسایی درد، نیمی از درمان است. آقای وزیر ورزش چهره ای ورزشی است و در رده ها و سطوح مختلف از پایین تا بالای مدیریتی دارای سابقه و تجربه و شناخت بوده و بنابراین به طور طبیعی به واقعیات ورزش آشناست ، چم وخم آن را بلد است، چهره ها و جریانات را می شناسد، بر نقاط ضعف و قوت آگاه است ، دردها و مشکلات ورزش و ریشه های آن را می داند و بنابراین انتظار می رود که اگر واقعا با ماموریت و قصد اصلاح آمده است ، معطل نکند و آزمایش شده ها و امتحان پس داده های مردود را کنار بگذارد و میدان مدیریت در ورزش را پر از مردان جنگی و با عزم و راسخ و ورزش شناس و عاشق خدمت به مردم و جامعه کند و شر انگل ها و قالتاق ها و دلالی افسار گسیخته و منفعت پرست و در یک کلام " پیروان مکتب شارلاتانیسم " را از سر ورزش کوتاه کند. اگر این اتفاق بیفتد و کار دست شایسته های کاربلد و لایق های عاشق خدمت به مردم باشد بی تردید ورزش ما می تواند در بسیاری از رشته ها به معنای واقعی - نه قلابی و ساختگی و فریبکارانه- " تاریخ ساز " شود ، چنانکه پینگ پنگ در بازی های آسیایی تاریخ ساز شد.

*اصلاحات اساسی و تدریجی

سخن را جمع و منبر را تمام کنیم. ایجاد تغییرات مثبت و به کار بستن روش های کارساز و به میدان فراخواندن آدم های کاربلد و قابل و لایق و ورزش شناس و کنار گذاشتن و دفع عناصر و جریانات فرصت طلب و غالبا سفارشی و... کارهای مسکوت مانده ای است که تقریبا هیچکس در ضرورت انجام آن شک و تردیدی ندارد، با این حال چنانکه در اول مطلب هم آوردیم کسی توقع ندارد همه این کارها دفعتا و یکباره انجام شود، بلکه توقع می رود اولا این کار حتما انجام شود، ثانیا بر اساس برنامه ریزی و عقلانیت ، قدم به قدم اقدامات اصلاحی و تغییرات بایسته و ضروری صورت پذیرد...

*سیدمحمدسعید مدنی

پربازدید ها
آخرین اخبار