PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۲۳۷۳
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۷

محک زن


شکست دو بر صفر پیش از بازی با النصر !
شکست تلخ خانگی پرسپولیس مقابل النصر عربستان در اولین بازی خانگی این تیم در سال های اخیر از سری رقابت های لیگ قهرمانان فوتبال آسیا، از جهات مختلف قابل بررسی است. الف) عملکرد مدیریت باشگاه : مدیر عامل باشگاه که در اولین مصاحبه خود پیش از ورود النصر به تهران از نگرانی و دغدغه خود برای زیبا سازی شهر تهران و ضرورت توجه به کیفیت فیلم برداری این مسابقه به جهت حضور رونالدو در تهران و ورزشگاه آزادی پرده برداشته و عمق میزان تمرکز و حساسیت خود را به مساله میزبانی از "رونالدو" نشان داده بود! پس از ورود تیم النصر به تهران نیز تمام هم و غم خود را معطوف به استقبال خانوادگی از ستاره پرتغالی حریف ،  اهدای یک تخته فرش نفیس به وی ، گرفتن عکس یادگاری با رونالدو، سپس انجام هماهنگی های لازم برای ملاقات یک هنرمند خلاق و خوش ذوق معلول برای اهدای "آثار هنری" وی، به رونالدو نمود . تمام این فعل و انفعالات در حالی به وقوع پیوست که بازتاب استقبال چشمگیر هزاران طرفدار مهاجم سرشناس تیم عربستانی و اخبار حاشیه ای مربوط به حضور وی در تهران به طور طبیعی تمام فضای رسانه ای و مجازی ما را پر کرده بود. در این میان تنها چیزی که مطرح نبود حال و روز باشگاه میزبان "پرسپولیس " بود ! تا جایی که حتی سوال مهم وضعیت مصدومیت "بیرانوند" برای رسیدن به بازی با النصر نیز توسط اندک نماینده های رسانه های جمعی حاضر در محل مصاحبه با یحیی گل محمدی پیش از بازی ، مطرح نگردید! در چنین شرایطی باید گفت : "پرسپولیس قبل از رویارویی با النصر در خانه با دو گل از میهمان خود عقب افتاده بود! " در این میان این سوال مطرح می گردد: آیا وظیفه مدیر عامل باشگاه پرسپولیس صرفا در نحوه استقبال و میزبانی از رونالدو خلاصه می شد یا او به عنوان مدیر باشگاه وظایف مهم تر همچون : کنار تیم خود ماندن ، کمک به آرامش ، حفظ روحیه ، افزایش توجه و تمرکز به تیمش را داشت؟ تیمی که در بدترین حالت ممکن میزبان النصر و ستاره های خارجی اش شده بود. میزبانی که برخلاف گذشته نه حمایت ده ها هزار طرفدار دو آتشه اش را در ورزشگاه بزرگ آزادی داشت، نه همچون گذشته مهاجمانی تراز اول و زهر دار که تهدیدی دائمی و امید بزرگ تیم برای فتح الفتوح این دیدار حیثیتی باشند! پرسپولیس حتی توجه رسانه ملی یا جمعی را بر خلاف همیشه پیش از یک بازی بین المللی و آسیایی همراه خود نمی دید! در حالی که یکی از وظایف مدیر عامل به جای دغدغه خاطر برای همکاری یا رایزنی با سازمان زیبا سازی شهرداری تهران و ارائه پیشنهاد تشکیل یک کارگروه ویژه با حضور رئیس جمهور به همین منظور، " ارائه طریق و برنامه ریزی برای در کانون توجه ماندن تیمش بود! " درویش که با فشار افکار عمومی چند روز قبل یک مهاجم تحمیلی خارجی را به سرمربی اش معرفی کرده بود در عمل نه موفق به ایجاد رضایت خاطر از این انتقال شد ، نه امکان بهره گیری از "نبیل" در این دیدار فراهم گردید ! بنابراین با توجه به مجموعه اتفاق های ناخوشایندی که بعدا به آن اشاره خواهم نمود : گذشته از زیر سوال رفتن اعتبار و آبروی فوتبال ما در میزبانی این بازی آسیایی ، مدیریت باشگاه نه تنها به عنوان محور اصلی تیم ، نقش خود را در تقویت روحیه ، افزایش انگیزه و میل به پیروزی در این دیدار خانگی به خوبی ایفاء نکرد بلکه با رها کردن پرسپولیس در خلاء " بی توجهی ، یاس و ناامیدی" ناخودآگاه در نقش یار دوازدهم النصر ظاهر شد! جدا از این بحث ، وی متاسفانه شان و جایگاه مدیریتی خود را نیز تا سر حد یک مسئول تشریفات و روابط عمومی باشگاه تنزل داد. آیا می توان عملکرد مدیریت باشگاه را با این تفاسیر پیش از بازی با النصر مثبت و قابل قبول ارزیابی کرد ؟ ب) عملکرد کادر فنی : شرایط غیر طبیعی موجود در میزبانی از النصر فرصتی طلایی را برای هر کادر فنی آگاه و حرفه ای مهیا می کرد تا از خستگی و نا آشنایی النصر به زمین محل مسابقه بیشترین استفاده را ببرد و لااقل با یک نتیجه مساوی خود را به ادامه کار امیدوار نگه دارد. می پرسید چطور و چگونه ؟ برای ادعای خود به سه دلیل اشاره می کنم : 1) باشگاه النصر دو روز قبل از حضور در تهران یک بازی سنگین در لیگ داخلی خود انجام داده بود، بنابراین تیم حریف با استراحتی ناکافی و خسته به تهران رسید . 2) تیم حریف یا به دلیل خستگی یا ترس از گیر افتادن در ترافیک بین هزاران مشتاق دیدار با رونالدو قید انجام تنها جلسه تمرین و آشنایی با زمین بازی را طبق مقررات زد! تا جایی که این امر حتی مورد انتقاد و سوال کارشناسانان فوتبال عربستان نیز قرار گرفت. قابل پیش بینی بود که بازیکنان و کادر فنی النصر پس از حضور در ورزشگاه آزادی و مشاهده زمین چمن بی کیفیت ورزشگاه شگفت زده شده و در نتیجه شوک حاصل از این غافلگیری، در برنامه یا کیفیت بازی حریف خللی به وجود آید . کما اینکه در مصاحبه بعد از بازی تمام بازیکنان مورد مصاحبه از تیم "النصر" ضمن تاسف بار خواندن کیفیت زمین چمن ورزشگاه آزادی به نقل از "امید عالیشاه "زمین بازی را به "مزرعه" تشبیه کرده ! و  اذعان داشتند که فقط به پایان بازی و حفظ سلامتی خود فکر می کردند. در این میان با اطمینان می توان ادعا نمود "رونالدو" با کم ترین میزان لمس توپ ، فشار ، ریسک و حتی اشتیاق برای بازی در تمام طول فعالیت حرفه ای اش ، فقط این بازی را به انجام رساند! در حالی که به وضوح از آسیب دیدگی در زمین پر از چاله و ناهموار آزادی می ترسید و بابت آن عصبانی نیز بود . با این اوصاف در کمال تعجب این تیم پرسپولیس و بازیکنانش بود که علی رغم برگزاری یک جلسه تمرینی در آزادی با چهره هایی شگفت زده ، مغموم، بی روحیه ، بی برنامه و کاملا دست و پا بسته به زمین بازی آمد ! گویا  شرمساری بابت میزبانی در این زمین بازی و احساس خود کم بینی پس از مشاهده رفتار و نگاه های پر از سرزنش و تحقیر آمیز بازیکنان سرشناس خارجی النصر به "زمین محل برگزاری مسابقه" آنها به لحاظ روانی بیش از حریف دچار شوک و به هم ریختگی شده بودند ! می پذیریم که ارزیابی شرایط روحی و روانی بازیکنان جز وظایف مستقیم کادر فنی تیم نیست اما به شکل غیر مستقیم و تجربی و با استفاده از واسطه هایی که در علم روانشناسی تبحر دارند یک سرمربی  حرفه ای باید از میزان آمادگی روحی و روانی تیمش آگاه باشد و برای بازیابی شرایط مورد انتظار تلاش کند ، چون می داند که در چنین وضعیتی بی تفاوتی نسبت به شرایط روحی و روانی بازیکنان عواقب و تبعات سنگینی خواهد داشت هیچگاه منفعل عمل نخواهد کرد . به اعتقاد من کادر فنی پرسپولیس نه تنها نتوانست از اصل غافلگیری تیم میزبان و خستگی آن ها استفاده کند، بلکه موفق هم نشد بازیکنانش را به لحاظ روحی برای میزبانی این بازی مهم آماده سازد. آخر آن که یحیی گل محمدی متاسفانه در دو مقطع زمانی محو بازی شد و نتوانست تصمیم سریع و صحیحی بگیرد که این امر نیز در شکست تلخ پرسپولیس موثر بود . 1) پس از مصدومیت مهدی ترابی که پایش در یکی از چاله های زمین بازی پیچ خورد ! یحیی گل محمدی مهاجم ناآماده  جدید و نا آشنایی به نام شهاب زاهدی را به خدمت گرفت . مهاجمی که از زمان آغاز مسابقات لیگ برتر هم در گلزنی چندان موفق نبود! اگر سیاست یحیی به خدمت گرفتن یک مهاجم به جای ترابی و جابجایی او با وحید امیری بود این مهاجم فقط می توانست مهدی عبدی باشد! مهاجمی که سال ها تجربه بازی برای پرسپولیس و گلزنی در مسابقات بزرگ از جمله به همین النصر را در سابقه خود داشت و می توانست با روحیه و اعتماد به نفس بیشتری بازی کند و امیدی به بار آورد. نه یک مهاجم تازه وارد و ناآشنا به این فضا که در خاتمه بازی به دنبال تعویض پیراهن با رونالدو باشد! شاید حضور یک هافبک نفوذی برای استیلای خط میانی سرخ پوشان و گرفتن نبض بازی بهتر از حضور چنین مهاجمی بود . حتی حضور یک مدافع چون "گولسیانی" نیز می توانست خیال خط دفاعی پرسپولیس را که به راحتی با تک حمله های حریف از هم باز می شد و خطر را تا روی مژه های بیرانوند پیش می برد آسوده تر سازد .2) گل محمدی پس از گذشت هجده دقیقه از اخراج میلاد سرلک دست به تعویض زد که واقعا عجیب بود ! سرمربیان تقریبا در چنین شرایطی بلافاصله دست به ترکیب و تغییر تاکتیک    می زنند، اما گل محمدی آن قدر صبر کرد که تیم گل اول خود را دریافت نمود و طبق معمول در حین انجام تعویض های دیرهنگام در پانزده دقیقه پایانی ! گل دوم را هم در کیسه تیمش دید. روی هر دو گل النصر اشتباهات خط دفاع بی تاثیر نبود . واقعا مشخص نیست گولسیانی که یکی از بهترین بازیکنان فصل گذشته پرسپولیس بود و موفق شده بود در دقایق کوتاه بازی اش در پست غیر تخصصی در لیگ برتر حتی گل هم بزند چرا  باید در این دیدار یک نیمکت نشین محض باشد؟" اشتباه سوم " یحیی در عدم تعویض به موقع سرلک رقم خورد. وقتی یک تیم در جریان بازی فاقد تمرکز نشان می دهد و بازیکنان مرتب مرتکب اشتباهات فاحش می شوند، یک سرمربی حاذق نسبت به تعویض بازیکن اخطاری آن هم بازیکنی که تقریبا در دقایق ابتدایی بازی کارت زرد دریافت کرده معمولا تردید نمی کند. در این میان بازیکنی چون سرلک به دلیل وظایف پستی و بازی درگیرانه اش بیشتر مشمول این قانون نانوشته می گردد چرا که  به شکل منطقی بیشترین شانس را برای دریافت اخطار مجدد مقابل بازیکنان باهوش و با تجربه ای چون رونالدو ، بروزوویچ و اوتاویو خواهد داشت بنابراین انتظار می رفت که او از ابتدای نیمه دوم تعویض شود . مضاف بر آن که او از ابتدای بازی هم در حد و اندازه های همیشگی خود ظاهر نشده بود و تعویض وی تفاوت چندانی با حضورش در زمین بازی نمی توانست داشته باشد!


چشم اسفندیار کور نشود!
محک زن

تیم فوتبال امید پس از شکست ناامید کننده و اشتباهات فاحش کادر فنی خود که منجر به حذف زود هنگام و وداع این تیم با ادامه مسابقات انتخابی المپیک گردید در سکوت خبری دست به تغییراتی زد که طبیعی به نظر می رسید به این ترتیب که به جای اعزام تیم زیر بیست و سه سال، یک ترکیب با تجربه تر زیر بیست و پنج سال  با بازیکنانی چون : سید حسین حسینی ، ارسلان مطهری ، محمد خدابنده لو و .... به مسابقات آسیایی هانگ ژو اعزام شد. ظاهرا با از دست رفتن سهمیه المپیک تمام هم و غم کادر فنی تیم امید به کسب مدال در این مسابقات معطوف شده است. تکرار تساوی چهار سال پیش مقابل تیم امید عربستان که تیمی زهردار به نظر نمی رسید و کسب دو پیروزی با نتایج چهار بر صفر و سه بر صفر مقابل امید های ویتنام و مغولستان دور از دسترس بازیکنان خوب و شایسته ما نبود. فراموش نکنیم که این تیم بدون بازیکنان با تجربه تر نیز در ازبکستان نیز کار مشکلی تا پیش از بازی با تیم میزبان نداشت و توانست یک فوتبال هجومی و متکی به کارگروهی را به خوبی ارائه کند . مشکل تیم امید در بازی با یک تیم قوی چون ازبکستان به چشم آمد جایی که ازبک ها به وضوح با دوندگی و قدرت بدنی بیشتر و پرس شدید یک فوتبال سریع را مقابل ما به نمایش گذاشتند تا ضعف ها و شکاف های واضح در خط دفاع تیم امید کار دستمان بدهد. به نظر می رسد تغییر روش رضا عنایتی و رو آوردن به سیستم " سه – چهار- سه" هر چند قدرت تیم ما را در جناحین و کناره های زمین با استفاده از بازیکنان تکنیکی چون: حسین گودرزی ، امیر جعفری و محمد حسین اسلامی در" چپ" و سامان فلاح ، سامان تورانیان و مهدی ممی زاده در "راست" افزایش داده تا ما با بهره گیری از مهاجم نوکی چون امیر ارسلان مطهری بتوانیم از موقعیت های به دست آمده بهتر استفاده کنیم، در عوض ضعف خط دفاعی مان را بیشتر کرده است! کم کردن یک مدافع و  بردن سامان فلاح به دفاع راست و حسین گودرزی به دفاع چپ به معنای تنها ماندن مجید نصیری در قلب دفاع خواهد بود و این برای ما می تواند خطرناک باشد. خط دفاعی تیم امید در "بازی های آسیایی هانگ ژو"  هر چند در مقابل رقبای درجه دو گروهش محک جدی نخورد اما در آخرین بازی مقابل تیم امید مغولستان نشان داد تا چه اندازه روی بازی سرعتی و بازیکنان تند و تیز و تکنیکی شکننده است و چطور یک بازیکن معمولی مغولی    می تواند در کورس با مدافعان چپ و مرکزی ما و فریب آنها با یک حرکت بدن در مقابل سید حسین حسینی قرار گرفته و دروازه ما را تهدید کند ! میل وافر و کنترل نشده بازیکنان تکنیکی ما به حرکات اضافه و نمایشی با توپ در مقابل رقبایی چون : هنگ کنگ ، افغانستان ، ویتنام و مغولستان نباید مورد تمجید و توجه قرار گیرد ، بلکه این تکنیک در مسابقات سخت و دشوار با تیم هایی چون : ازبکستان ، ژاپن و کره جنوبی باید کارایی خود را نشان دهد، زمانی که ما نیاز به کنترل توپ و هدایت صحیح آن در جهت اهداف تاکتیکی خود داریم . متاسفانه همین تمایل به خود نمایی در مقابل مغولستان موجب شد که ما به احتمال زیاد سامان فلاح را در اولین مسابقه حذفی از دست بدهیم! عنایتی باید به بازیکنان خود بیاموزد که کار اضافه با توپ نه تنها موجب مصدومیت بازیکنان کلیدی ما می گردد، بلکه احتمال ضد حملات خطرناک و استفاده رقبای درجه یک آسیایی را از شکاف خط دفاعی ما افزایش خواهد داد! هر چند تیم فوتبال امید با کسب سرگروهی در مرحله اول ، قرعه و مسیر ساده تری را برای صعود احتمالی تا مرحله نیمه نهایی خواهد داشت . اما کار اصلی برای کسب مدال و رفتن روی سکو از مرحله یک چهارم نهایی برای ما آغاز خواهد شد. اگر رضا عنایتی با همین سبک و شیوه که در ازبکستان و در سه بازی مقدماتی "هانگ ژو "دیدیم بخواهد کار را از این مرحله به بعد نیز دنبال کند، بعید است که تیم امید به سرمنزل مقصود برسد! اما اگر سرمربی تیم امید نقشه دوم و طرح دیگری را برای مسابقات مهم آتی مد نظر داشته باشد و اگر او را فردی بدانیم که از "یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود " و چشم اسفندیار تیم امید را می شناسد  می توان امید داشت که این چشم در هانگ ژو کور نگردد !

* مازیار مهرانی