PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۲۵۲۴
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۳
حرمت ورزش واحترام اهالی اش رعایت نمی شود

فوتبال، گرفتار دخالت ها و زخمی از نفوذ دلال ها

فوتبال، گرفتار دخالت ها و زخمی از نفوذ دلال ها

والیبال از تیم" درجه 2" در هیروشیما تا قهرمانی در" هانگژو"!

*تماشای تیم درجه 2

29 سال پیش در بازی های آسیایی که به میزبانی کشور ژاپن و شهر مصیبت دیده از جنایات جنگ دوم جهانی یعنی هیروشیما - که البته در زمان رقابت ها آباد و بانشاط بود - برگزار شد، والیبال ایران هم شرکت داشت . تیم ایران در آن مقطع جزو تیم های درجه 2 قاره بود و با تیم هایی مثل مغولستان و قزاقستان و اگر حافظه مان درست یاری کند با تیم پاکستان در یک گروه قرار داشت. در همان زمان مسابقات والیبال قهرمانی جهان هم به میزبانی کشوری اروپایی در جریان بود و تیم های درجه اول آسیا یعنی ژاپن و کره جنوبی و چین در آن بازی ها حضور داشتند و برای کسب عناوین جهانی رقابت می کردند . وقتی مرحله مقدماتی والیبال بازی های آسیایی به پایان می رسید، آن وقت تازه درجه اول های آسیا به مسابقات جهانی برمی گشتند و مرحله نهایی بازی ها شروع می شد. یادم هست که بعضی از مسابقات مقدماتی والیبال را در کنار مرحوم حاج آقا یزدانی ، رئیس وقت فدراسیون والیبال و برخی از همکاران ایشان مثل آقای کاوه سرحدی به تماشا می نشستیم...

*پس از 30 سال

در حین تماشای بازی ها، حاج آقا گاهی درباره برنامه های والیبال و آینده این رشته ( البته با احتیاط ) حرف می زد. تیم ملی والیبال با غلبه بر حریفان - آن هم با اقتدار - به مرحله نهایی راه پیدا کرد اما در مصاف با غول های آسیا، به اصطلاح " کم" آورد و مقام و سکویی را تصاحب نکرد. امسال بعد از نزدیک به 30 سال والیبال ایران در بازی های آسیایی با شکست دادن میزبان ، قهرمان می شود و اولین مدال طلا را به نام کاروان ورزش کشورمان ضرب می زند. همه می دانیم و خوب اطلاع داریم که این پیروزی و مقام در این دوره و به شکل غیر منتظره به دست نیامده و اینک نزدیک به سه دهه است که والیبال ایران در مسیر صعودی و رو به جلو با ریتم و آهنگی توقف ناپذیر در حرکت است. البته در این میان افت و خیزها و حتی باخت ها و ناکامی هایی هم وجود دارد، مثل آنچه که در لیگ جهانی والیبال برای تیم ما اتفاق افتاد یا شروع نومید کننده در انتخابی المپیک . این افت و خیزها در طبیعت ورزش است و برای قوی ترین تیم ها هم می تواند و حتما اتفاق می افتد.

*زمزمه های حاجی

حالا بعد از سی سال ایران جزو برترین های والیبال دنیا به حساب می آید. اکنون بر همگان - از جمله این مجله و قلم که همواره سختگیرانه و انتقادی با حرف ها و رویدادها برخورد می کند - ثابت شده که زمزمه های آن زمان حاجی یزدانی ، برای توجیه و صرفا حرفی برای گفتن نبوده و او واقعا برای والیبال و پایه گذاری آینده ای روشن برنامه کارساز و تدبیر گره گشا داشته است. حالا خیلی وقت است که با استناد به والیبال می توانیم این حرف بدیهی و اثبات شده را - که متاسفانه بعضی آن را نمی فهمند یا خودشان را به نفهمی می زنند - تکرار و بر آن تاکید کنیم که ظرفیت های بالقوه وقتی شکوفا شده و به فعلیت درمی آیند ، امکانات و داشته های مادی وقتی به شکل صحیح و بهینه در خدمت ورزش و مطالبات مردمی قرار می گیرند و بالاخره استعداد و سرمایه های انسانی زمانی پرورش و رشد می یابند و افتخارآفرین می شوند که به درستی و به معنای واقعی کلمه ، " مدیریت " شوند.

*افتخار آفرینی پس از 60 سال

ورزشکاران ایرانی در رشته های مختلف و در میادین قاره ای و جهانی بارها ثابت کرده اند که از نیروی نهفته و استعداد ذاتی برای بهتر و قوی تر شدن و افتخار آفرینی برخوردار هستند. در همین بازی های آسیایی، شاهد درخشش پینگ پنگ بازها بودیم که پس از چیزی حدود 60 سال در قاره آسیا صاحب مدال و سکو شدند . در ژیمناستیک همه شاهد هنرنمایی ژیمناست برومند کشورمان بودیم که موفق شد صاحب گردن آویز نقره شود و بر پرچم مقدس کشورمان بوسه زند و سجده شکر به جای آورد و...

*" قدمکی " به جلو!

از این نمونه ها فراوان در ورزش ایران و از سوی ورزشکاران کشورمان اتفاق می افتد که بیش از هر چیز می تواند پیام و نشانه ای زنده باشد برای اینکه مسئولان و دست اندرکاران به خود بیایند و با درک این پیام و فهمیدن این نشانه، قدر استعدادها و داشته ها را بدانند و برای شکوفا کردن و به فعلیت درآوردن توان بالقوه آن برنامه ریزی کنند و تدبیر به خرج دهند. اگر غیر از این عمل کنند و سرگرم مشغولیت ها و وقت کشی ها و تلف کردن سرمایه ها و... شوند، نه تنها رشته های مستعد پیشرفت، " قدمکی " به جلو برنمی دارند و درجا می زنند و پسروی می کنند و استعدادهای انسانی و امکانات مادی آن نفله می شوند ، بلکه رشته هایی هم که در آن صاحب نام و عنوان هستیم، دچار افت و عقبگرد می شوند. شاید بارزترین و ملموس ترین مثال ها در این باره ، فوتبال باشد.

*فوتبال در هیروشیما

در همان بازی ها یعنی بازی های آسیایی 1994 هیروشیما تیم ملی فوتبال ایران با کسب نتایج بسیار ضعیف کاملا نشان داد که از تیم های برتر آسیا فاصله می گیرد و نزول می کند. تیم ملی بعد از ناکامی در مسابقات مقدماتی جام جهانی ، با تغییر در کادر فنی و گماردن یک سرمربی کروات ( مرحوم استانکوویچ) پا به عرصه این رقابت ها نهاده بود تا شاید بتواند با قهرمانی یا کسب مدال مرهمی بر زخم ناکامی های متصل و مکرر صعود به جام جهانی بگذارد اما در همان مرحله مقدماتی یکی از بدترین نتایج فوتبال ایران رقم خورد و تیم ما نتوانست از گروهی که چین و بحرین و ترکمنستان و یمن حضور داشتند به مرحله بعد صعود کند و در همان مرحله اول حذف شد. تیم ایران مقابل چین بازی را1 -0 واگذار کرد ، با ترکمنستان 1-1 و با بحرین( همان بازی که علی دایی در برخورد با دروازه بان حریف به شدت آسیب دید ) 0-0 مساوی کرد و یمن را در آخرین بازی که تشریفاتی و بی تاثیر بود شکست داد.

*اعلام خطری که جدی گرفته نشد

ناکامی در صعود به جام جهانی و شکست این چنینی در بازی های آسیایی هشدار روشن و اعلام خطر بزرگی برای شروع نزول فوتبال ایران در سطح قاره آسیا بود ، هشداری که متاسفانه ، نه آن موقع و نه هیچ وقت دیگر ، جدی گرفته نشد و تا امروز هم جدی گرفته نشده است.

والیبال تقریبا از همان مقطع با برنامه و طمانینه و حرکت تدریجی اما بی وقفه و بالاخره شاید مهمتر از همه رعایت حتی المقدور و حتی الامکان اصول ، پیشرفت به سوی فتح جایگاه های قاره ای و جهانی را آغاز کرد و به لطف ثبات و تداوم مدیریتی توانست سدها و موانع ساختاری و خودساخته را یکی یکی از پیش رو بردارد و با به خدمت فراخواندن مردان کاربلد و با انگیزه و بی ادعا و دفع عناصر آویزان وعوضی آمده و فرصت طلب، رفته رفته موفق شد به اهداف خود دست یابد تا به اینجا رسید که یکی از قدرت های درجه اول آسیاست و در جمع ده تیم اول دنیا.

*خواب خرگوشی فوتبال

فوتبال اما به حرکت نزولی( و بهتر است بگوییم خواب خرگوشی) خود که پیش از آن مقطع آغاز شده بود ، ادامه داد و میدان را برای بالاتر رفتن و ارتقای جایگاه حریفانی که روزگاری حسرت پیشرفت و جایگاه فوتبال ایران را می خوردند، باز و هموار کرد. حالا بعد از گذشت 29 سال در نوزدهمین دوره بازی های آسیایی ، والیبال ایران با شکست میزبان قدرتمند و خوش سابقه، قهرمان بازی ها و صاحب مدال طلا می شود و فوتبال ایران پس از باخت مقابل یکی از شکست خوردگان سنتی یعنی هنگ کنگ، راهی برای حضور در جمع چهار تیم اول و تصاحب یکی از سکوهای سه گانه پیدا نکرده و ناکام و مغموم و دست خالی بازی ها را ترک می کند.

*" امیدها " باز هم از درون ضربه خوردند

دو سه شماره پیش در همین صفحه به سهم خود درباره تیم امید و عدم توفیق آن برای صعود به مرحله نهایی قهرمانی امیدهای آسیا و در نتیجه از دست دادن شانس حضور در المپیک پیش رو نوشتیم و تاکید کردیم که این تیم قبل از آنکه مغلوب حریفان شود و در رقابت فنی با آنها کم بیاورد، طبق معمول و مثل همه دوره های گذشته از" درون" ضربه می خورد . این اتفاق و این داستان در بازی های آسیایی هم تکرار شد که سخن گفتن در مورد آن تکراری و کسالت بار است.

*آفاتی که به جان فوتبال افتاده است

فقط در یک کلام ، همه حرف هایی را که سال هاست می نویسیم و تمام عاشقان و خیرخواهان و کارشناسان واقعی بهتر از ما می گویند، در یکی دو جمله خلاصه می کنیم و آن اینکه ، مشکل فوتبال ما صعود به جام جهانی و نداشتن " VAR " و کوفت و زهرمارهایی مثل آن نیست . دردها و مشکلات فوتبال ما ریشه ای تر و جدی تر از این حرف های دلخوشکنک است. جالب اینکه ریشه اکثر این دردها و مشکلات هم در خود فوتبال نیست بلکه در دخالت ها و سهم خواهی ها و سیاسی کاری ها و سوداگری ها و دلال بازی هایی است که چندین سال است به جان فوتبال افتاده و هرچقدر هم که زمان می گذرد ، شدت و افزایش پیدا می کند و فوتبال ابزاری شده در دست غیر فوتبالی هایی که داخل این رشته نفوذ کرده و از قبل آن می خواهند به هدف ها و منافع و مطامع و اغراض خود برسند.

*تحلیل انحرافی

راحت ترین و البته گمراه کننده ترین و پرت ترین تحلیل ها این است که کسانی کاملا هدفمند و به قصد فریب افکار عمومی، مسائل فوتبال، روند نزولی و ناکامی تیم امید را با تکیه صرف بر مسائل " فنی" تبیین کنند و تقصیر را به گردن فوتبالی ها بیندازند. این تحلیل های فریبکارانه که ما سال هاست از آنها به عنوان " تحلیل انحرافی" نام می بریم، فقط و فقط هدفش این است که مقصران اصلی و متهمان درجه اول گرفتاری ها و بیچارگی های فوتبال شناسایی و به حسابشان رسیدگی نشود تا به حضور نحس و انگل وار خود ادامه دهند و مشتی فرصت طلب و رمال و دلال و فاسد و لمپن و قالتاق و... از قبل آنها بهره مند شده و کماکان از سروکول فوتبال بالا روند و جسم و جانش را بیمار و آلوده کنند. خلاصه کلام ، فوتبال مستعد و بالقوه توانمند ایران با این وضع و اوضاع، با این روال و روند و با این دخالت ها و فشارها، راه به جایی نخواهد برد، اگر حتی ده بار دیگر به جام جهانی صعود کند و تمام ورزشگاه هایش مجهز به اسکوربردهای مجهز و" VAR" شوند!

*حرف های نگران کننده آقای وزیر

هفته پیش وقتی حرف های وزیر محترم صمت را خواندیم ناخودآگاه اوضاع ورزش و مدیریت آن در ذهن مان تداعی شد! خاصه آن قسمت که ایشان گفته بود: " به رئیس جمهور گفتم من وزیر التماسم و هیچ اختیاری ندارم" و باز آنجا که : " برخی مداخلات و فشارهای سیاسی نمایندگان زیانبار است و کار ما را سخت کرده است."

*ورزش هم از این آفات در امان نیست

بدون تعارف و خیلی صریح عرض می کنیم که شواهد و قرائن بسیاری در دست است یا به گوش می رسد یا با دو چشم سر دیده می شود که ورزش و مدیریت ارشد آن هم از دست این آفات در امان نیست. یکی آفت " عدم اختیارات قانونی" که بعضی از مصلحت اندیشی ها و دخالت ها و جاه طلبی های عناصر بیرونی – و البته ذینفوذ - باعث می شود دست و پای وزیر بسته شود و علی رغم اینکه قانون دست او را در اعمال مدیریت باز گذاشته اما عوامل ذکر شده و نظایر آن اجازه ندهند که به آنچه صلاح و مصلحت ورزش است، عمل کند و دیگری مساله مداخلات و فشارهایی که از سوی بعضی مراکز وعناصر حقیقی و حقوقی( وزیر محترم صمت مشخصا از بعضی نمایندگان مجلس یاد می کند) به مدیر و رئیس و وزیر ورزش وارد می آید و آنها را گرفتار حاشیه ها و مشغول رفع و پاسخگویی به خرده فرمایشات و خواسته ها و توقعات می کند و فرصت و اجازه نمی دهد که به حل مسائل و دفع مشکلات ورزش بپردازند.

*اخلاق اجتماعی و فرهنگ سیاسی

با خواندن حرف های آقای علی آبادی( وزیر صمت) اینطور متوجه شدیم که این دو آفت فقط گریبان ورزش را نگرفته و مراکز دیگری هم گرفتار این مصائب و بلایای خودساخته هستند که اصلا نه ربطی به عوامل خارجی دارد و نه به ساختارها و کمبودهای مادی و امکاناتی مربوط می شود. اینها آفاتی است که به بیش از هر چیز به اخلاق اجتماعی و فرهنگ سیاسی برمی گردد که چون عقب مانده است فقط " خودش" را می بیند و منافع باندی و شخصی خودش را !

*برخورد قاطع با مداخله گران

تاکید و سخن همیشگی ما این است که باید این عوامل مانع ساز و سرعت گیر را از پیش رو برداشت و منافع ملی و مصالح ورزش و مهمتر از همه ، " مطالبات عمومی و جمعی" محرک و انگیزه اقدام و عمل مدیران و وزیر ورزش و... باشد ، نه خودخواهی ها و باج خواهی ها و سهم خواهی ها و سیاسی کاری ها و... این عوامل در یک جامعه سالم - خاصه " اسلامی" - نه تنها محلی از اعراب ندارد بلکه با شدت و حدت تمام با آنها برخورد وعاملان را رسوای خاص و عام می کنند. در این باره شواهد و مثال های فراوانی در تاریخ - به ویژه تاریخ اسلام - وجود دارد که علاقه مندان می توانند به آثار مربوطه مراجعه کنند.

*مصلحت ورزش ، قربانی منافع شخصی

دو سه هفته پیش رئیس جمهور در مراسم تجلیل از مدال آوران گفت: " نباید اجازه اقتصاد ورزش به دست جریانات سوداگر و دلال بیفتد تا ورزش را قربانی منافع و سود جویی خود کنند." در این سخن رئیس جمهور یکی دیگر از عوامل منفی و مخل و مزاحم ورزش کاملا معرفی و در واقع بر آن تاکید شده است. جریان دلالی فاسد و باندهایی که به خاطر منافع خود مصلحت ورزش را قربانی و سرنوشت و آینده آن را به خطر می اندازند، جریان تازه و جدید الورودی نیست.

*رشد و ارتقای " هزار تومانی "ها!

این جریانی است که قبلا به قول علی پروین به عنوان " خبرنگاران هزار تومانی" معروف بودند و در کنار رسانه ها و تیم ها و مدیران ورزشی" لفت ولیسی" می کردند، اما از دو سه دهه پیش - خاصه با انتشار قارچ گونه روزنامه ها و هفته نامه های زرد ورزشی - رشد کرده و فربه شده و با استفاده از ضعف و انفعال بعضی از مدیران بزدل عوضی آمده در ورزش، به جایگاه های حساس و مراکز مدیریتی نفوذ کرده و پست هایی چون مشاور رسانه ای، معاونت فرهنگی، مدیر رسانه ای باشگاه ها و حتی تیم های ملی و... را غصب و تصاحب کردند و کار ورزش را به اینجایی رسانده اند که می بینیم و از آن زجر می کشیم. آنها کار را به جایی رسانده اند که حالا حتی رئیس جمهور هم بخشی از سخنان خود را به این جریانات سوداگر و دلالی اختصاص می دهد که ورزش را قربانی زدوبندها و منافع نامشروع و سیری ناپذیر خود کرده اند.

*چه کسانی به وظیفه خود عمل نمی کنند؟

حرف ما و سوال بسیاری از اهالی ورزش این است که دیگر چه کسی باید درباره این جریانات مداخله گر و باج خواه که در قیافه و موقعیت های مختلف بلای جان ورزش شده اند، هشدار بدهد و اعلام خطر کند تا آنهایی که باید و وظیفه دارند ، دست به کار شوند و قاطعانه و قانونی، مداخله گران را سر جای خود بنشانند؟!

*آبروداری ورزشکاران

واقعیت این است که در قبال ورزش رفتار درستی در پیش گرفته نشده و حرمت ورزش و احترام اهالی آن رعایت نمی شود . هر ناشسته روی تازه به دوران رسیده ای که به هر وسیله، نفوذ و رخنه ای در ورزش کرده، به نفع خود و مطامع و جاه طلبی ها و منافع پست و حقیر خود ، ورزش و مصلحت و آینده آن را به بازی گرفته و از زدن هیچ ضربه ای بر پیکر آن ابا و دریغ ندارد . با این همه می بینیم که باز هم ورزشکار ایرانی در میادین بین المللی و در همین بازی های آسیایی ، افتخارآفرینی می کند و لبخند شادی بر لبان مردم کشور می نشاند. ورزش با همه ناملایمات و ضرباتی که از درون به وسیله مشتی نااهل و انگل - البته به لطف وادادگی و عدم برخورد مسئولان و مدیران - دریافت کرده ، باز هم می تواند در بازی های آسیایی آبروداری کند و نام ایران عزیزمان را در رده های بالای جدول در جمع کشورهای صاحب ورزش آسیا بنشاند و با درخشش معنی دار در بعضی از رشته ها - مثل پینگ پنگ و ژیمناستیک - از توان بالقوه و ظرفیت بالای خود در رشته های مختلف حکایت کند و پیام دهد که بیش از اینها " می تواند" ، اگر به درستی " مدیریت" شود و اگر انگل ها و سفارشی ها و آویزان ها دست از سرش بردارند و رهایش کنند و اگر...!

*سیدمحمدسعید مدنی

پربازدید ها