مدعیان قهرمانی تیم ملی "آرزو" ها را به جای "توقع "جا می زنند
*متاسفانه تیم ملی فوتبال ما در طول تاریخ همواره با گروهی از منتقدان منفعت طلب و سهم خواه مواجه بوده که آماده اند شیر را شغال و شغال را شیر جلوه دهند!
* در بازی فوتبال که بازی لحظه ها و اشتباه هاست، ما همواره سربزنگاه مغلوب بودیم و مغلوب هستیم مادامی که با نگاه پر از تفرعن و تکبر خود را مالک بی چون و چرا و حقیقی جام ملتهای فوتبال آسیا پنداریم !
تقابل شیر و شغال
قابل پیش بینی بود که با اولین توقف تیم ملی فوتبال کشورمان در مسیر حضور در رقابت های مقدماتی جام جهانی 2026 یا جام ملتهای آسیا نان به نرخ روز خورها از سنگرهای خود بیرون بیایند و تیم ملی را آماج حملات خود قرار دهند، کاری که در آن تبحر فراوان دارند. چهار سال پیش در کوران مسابقات تیم ملی فوتبال کشورمان در همین مسابقات جام ملتهای آسیا ( سال 2019) لحظه ای از انتقاد و تخریب سرمربی اسبق تیم ملی دست برنداشتند . گاه اشک تمساح می ریختند ، گاه در جوش و خروش می افتادند و رگ غیرت شان بر می آمد که "حق فوتبال ما این نیست!" مشخص بود که از صعود تیم ملی تا مرحله نیمه نهایی ناخودآگاه چندان خوشحال نیستند! چرا که علی رغم نتایج خیره کننده و ارائه بازی های هجومی تیم ملی دست از نیش و کنایه برنمی داشتند. "یار دوازدهم" تبدیل شده بود به "ستون پنجم " و این واقعا عجیب بود که :چطور در یک سازمان عریض و طویل با آن همه ناظر و مدیر و مدبر یک نفر هم معترض این رفتارها نشده است ؟ و تذکر نداده : " آقایان الان چه وقت جبهه گیری است؟ لااقل صبر کنید کارش تمام شود بعد کار خود را شروع کنید !" اما آتش انتقام خیلی تند بود و کاسه صبر و تحمل برخی خیلی کوچک ، شاید برخی از آنها که سنگ تعصب ملی و اعتلای فوتبال ما را به سینه می زدند اگر هشت سال پیش از آن بازی سرنوشت ساز مقابل ژاپن در مرحله نیمه نهایی جام ملتهای آسیا "در باغ سبزی" می دیدند به جای مرثیه سرایی بابت به باد رفتن غرور ملی از او ستارخان دیگری می ساختند! افرادی که پیش از آن به بهانه هایی درصدد نزدیک کردن خود به او و باز کردن رانت رسانه ای و منفعت طلبانه شان بودند متاسفانه تیم ملی فوتبال ما در طول تاریخ همواره با گروهی از منتقدان منفعت طلب و سهم خواه مواجه بوده که آماده اند شیر را شغال و شغال را شیر جلوه دهند!
تربیت و پرورش اصولی ایران و اسپانیا نمی شناسد!
شکست تیم ملی فوتبال ما با سه گل مقابل تیم ملی فوتبال ژاپن در مرحله نیمه نهایی جام ملتهای آسیا امری غیر طبیعی و خارج از معیارهای فنی نبود. تیمی که ما را با سه گل شکست داد قهرمان آسیا نشد، اما همان تیمی شد که در جام جهانی" 2022 قطر" دندان بزرگان فوتبال دنیا را کشید و ترس از سرعت ، بازی تیمی خارق العاده و روحیه جنگندگی و تسلیم ناپذیری مثال زدنی آنها مو بر تن هر بیننده و فوتبال شناسی راست کرد. تیمی که ما را شکست داد همان تیمی است که امروز به اندازه دو تیم فوتبال بازیکن در باشگاه های صاحب نام اروپا دارد ! بازیکنانی که مهره های اصلی تیم های شان هستند و نقش کلیدی در آن باشگاه ها برعهده دارند. تیمی که ما را از رسیدن به فینال جام ملتهای آسیا محروم کرد همان تیمی است که چندی پیش در بازی های دوستانه اش در خاک اروپا با بازیکنان ذخیره هم، میزبانان خود را مقابل دیدگان طرفداران متعصب شان گلباران و سرافکنده ساخت. با همه این اوصاف ما در بازی با ژاپن مغلوب یک اشتباه فاحش و بچه گانه شدیم تا شیرازه تیم با تجربه، اما "فاقد تربیت و پرورش اصولی و آکادمیک در رده های سنی پایه" ما به راحتی از هم بپاشد! اشتباهی که مشابه آن را تنها می توان در بازی های کوچه و محلی دید نه در سطح ملی و نه در شان بازیکنان جام جهانی رفته و حرفه ای فوتبال ! و این تفاوت بین دو سطح مختلف از فوتبال دو کشور ژاپن و ایران است : بازیکن وظیفه شناس و هوشیار ژاپنی در حالی که تقریبا تمام مدافعان ما بی جهت مشغول اعتراض و حمله به داور هستند ، بی اعتنا به آن چه در پشت سر او اتفاق می افتد چون صدای سوت داور را نشنیده به هر زحمتی که شده از اوت شدن توپ ممانعت می کند و پایه گذار گل تیم ملی کشورش می شود . سه سال بعد بازیکن دیگر تیم ملی ژاپن در مسابقات جام جهانی قطر و مقابل "تیم ملی فوتبال اسپانیا" توپی که به نظر همه از روی خط هم گذشته را با جانفشانی و حرفه ای گری تبدیل به گل پیروزی تیمش می کند! در مقابل یکی از همان مدافعان تیم ملی ما در بازی" نیمه نهایی جام ملتهای آسیا" در بازی فینال تورنمنت کافا یک بازی برده را با ناشی گری و رفتاری مبتدیانه به جنجال می کشد! حال اگر هنوز به دنبال پاسخ این سوال هستید که :"چرا چهل و چند سال است در حسرت رسیدن به فینال و قهرمانی در جام ملتهای آسیا می سوزیم ؟" کافی است به این تفاوت های آشکار نگاه کنیم تا بدانیم در بازی فوتبال که بازی لحظه ها و اشتباه هاست، ما همواره سربزنگاه مغلوب بودیم و مغلوب هستیم مادامی که با نگاه پر از تفرعن و تکبر خود را مالک بی چون و چرا و حقیقی جام ملتهای فوتبال آسیا پنداریم !
"نسل طلایی" نه " نسل شایسته" فوتبال
اجازه دهید در مقابل ادعای منتقدان تیم ملی و مدعیان قهرمانی بی چون و چرا در جام ملتهای آسیا، ابتدا بپرسیم : آیا این تیم را "می توان نسل طلایی فوتبال ایران نامید" و مدعی قهرمانی اش در جام ملتها شد ؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا درک صحیحی از واژه" نسل طلایی" داشت. این واژه را نمی توان صرفا به یک مجموعه از بازیکنان شاخص نسبت داد. بلکه منظور از نسل طلایی تیمی است که با کسب عنوان "قهرمانی" در مسابقات "جوانان آسیا" و گزینشی از یک پیشینه درخشان و "طلایی" در رده های سنی مختلف برخوردار بوده و پس از جمع آوری بیشترین افتخار ممکن در فوتبال قاره پهناور آسیا و درخشش در مسابقات المپیک و جهانی اینک انتظار می رود با قهرمانی در مسابقات جام ملتها ثمره به بار نشستن چنین نسل طلایی را در فوتبال خود نظاره کنیم . به روایت دیگر چنین تیمی باید رسالتش را پس از دوازده سال کار و تلاش مبتنی بر یک برنامه بلند مدت در فوتبال ملی به اتمام برساند! درست مشابه اتفاقی که برای نسل طلایی فوتبال آلمان افتاد. آیا نسل کنونی فوتبال ملی بر مبنای یک برنامه بلند مدت علمی و حساب شده به چنین جایگاهی رسیده است؟ واقعیت آن است که شاکله اصلی این تیم پیشینه: حذف از مسابقات جوانان آسیا با شکست چهار بر یک مقابل تیم جوانان کره جنوبی در سال 2012، شکست سه بر صفر مقابل تیم امید ژاپن در مسابقات گزینشی و زیر بیست و سه سال آسیا در سال 2016 و شکست سه بر صفر مقابل تیم ملی ژاپن در مسابقات جام ملتهای سال 2019 را در کارنامه خود می بیند. بنابراین بهتر است به جای عنوان "نسل طلایی" از عنوان "نسل شایسته" برای تیم ملی استفاده کنیم تیمی که علی رغم همه بی برنامگی ها ، کمبود امکانات ، ساختار نامناسب فوتبال باشگاهی ، امکانات سخت افزاری و منابع مالی محدود و سوء مدیریت های موجود ، توانسته دو دوره متوالی در جام های جهانی روسیه و قطر حاضر باشد ، تیم ملی مراکش و ولز را شکست دهد و پرتغال را نیز متوقف کند . شاید عنوان نسل طلایی برای تیم ملی فوتبال عراق که در سال 2007 در میان شگفتی قهرمان جام ملتهای آسیا شد مناسب تر باشد. چرا که شاکله اصلی این تیم در مسابقات جوانان آسیا قهرمان شد. و پس از آن "عنوان چهارم" رقابت های فوتبال المپیک 2004 آتن را به دست آورد قهرمانی این تیم در جام ملتهای آسیا حاصل هشت سال فعالیت ثمر بخش و توام با موفقیت بود.
بستر جوانگرایی و تغییر نسل در جام ملتها مهیا است؟
شاید عده ای بر این باور باشند که موفقیت تیم های رده های سنی جوانان و امید ارتباط مستقیمی به موفقیت تیم ملی ندارد . اما وقتی ملاحظه می کنیم که: آخرین قهرمانی تیم فوتبال جوانان ما در مسابقات جوانان آسیا، تقریبا مقارن با زمان آخرین قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیاست و هم زمان با قهرمانی های تیم ملی ، تیم فوتبال جوانان ما نیز چهار دوره متوالی قهرمان جوانان آسیا شده است. در می یابیم که اتفاقا " ارتباط معنی داری بین قهرمانی و یا ناکامی تیم های فوتبال جوانان و تیم ملی وجود دارد." مضاف بر آن که بعد گذاشتن شرط سنی برای مسابقات فوتبال المپیک و بازی های آسیایی، تیم فوتبال امید ما که در حقیقت بستر اصلی تغذیه تیم ملی باید باشد همواره ناکام بوده است. حال چگونه ممکن است در حالی که بازیکنان ما در مسابقات جوانان و زیر23 سال قهرمانی آسیا به راحتی حذف می شوند ترکیب تیم ملی را دستخوش تغییرات وسیع کرد و بدون زمان بندی مناسب توقع جوانگرایی در تیم ملی داشت؟ آن هم با توقع کسب عنوان قهرمانی در جام ملتها ؟ واقعیت آن است که در چنین فضای ملتهبی که منتقدان فرصت طلب حتی رسیدن به فینال مسابقات جام ملتهای آسیا را برای اثبات کارآمدی و عملکرد مناسب تیم ملی ناکافی می بینند کار برای هر نوع ریسک پذیری سخت و دشوار به نظر می رسد .
فرق "آرزو" و "توقع"
وقتی از قهرمانی تیم ملی در جام ملتهای آسیا صحبت می کنیم باید روشن شود منظور تحقق یک آرزوست یا برآورده کردن یک توقع؟ این دو با هم یکی نیستند . فرق" توقع" با " آرزو" در توجه به حقایق موجود خلاصه می شود. آنها که نهال امید و آرزو در دل کاشته اند کاری به حقایق موجود و ظرفیت های بالفعل یا بالقوه برای تحقق آن ندارند، آنها متکی به علاقه ، اشتیاق خویش هستند . اما آنها که توقع انجام امری دارند اعتقاد خود را با توجه به ظرفیت ها و حقایق موجود بنا کرده اند. حال می پرسیم:"در طی چهار سال گذشته کدام تغییر و پیشرفت محسوس در فوتبال ما رخ داده است؟ " آیا وضعیت زیرساخت های فوتبال بهبود یافته و اقدامی جهت توسعه آنها به عمل آمده است؟ آیا نظام باشگاهی در فوتبال کشور اصلاح و تقویت شده است؟ آیا جوانان و امید های فوتبال کشور در مسابقات قهرمانی آسیا خوش درخشیده اند؟ آیا برنامه ریزی هدفمندی برای قهرمانی تیم ملی در جام ملتهای آسیا به عمل آمده است؟ تبعا هر ناظر منصفی تائید خواهد کرد که چنین تغییراتی در فوتبال ما به چشم نیامده است. بنابراین مساله قهرمانی تیم ملی در جام ملتهای آسیا بیش از آن که یک انتظار و توقع به حق و به جا باشد، باید صرفا یک آرزو و امید تلقی گردد. آرزویی که طی این سال ها همواره در قلب مشتاقان و عاشقان فوتبال این مرز و بوم چون چراغی روشن مانده است. با همه این اوصاف هدف ما از نگارش این سطور از پیش بازنده اعلام کردن تیم ملی یا وادار به سکوت کردن منتقدان نیست. بلکه کاملا برعکس ، معتقد هستیم: تیم ملی فوتبال ما ضمن اشراف بر واقعیت های موجود، باید با توان بیشتر ، نیروی عالی تر و با روحیه جنگندگی مضاعفی برای به دست آوردن جامی که حداقل پنج مدعی جدی دارد تا سر حد جان تلاش کند. تیم ملی باید با کم ترین اشتباه و بیشترین فرصت طلبی این ماموریت غیرممکن را" ممکن "سازد . ما با ایجاد یک توقع کاذب و کوچک و بی ارزش کردن یک کار بسیار دشوار مخالف هستیم، نه با تشویق ، پشتیبانی ، هدایت و ایجاد انگیزه در نزد بازیکنان تیم ملی برای دست یابی به یک آرزو . شعار باید قهرمان شویم با شعار برای قهرمانی باید دلیرانه مبارزه و تلاش کنیم ، بسیار متفاوت است.
*مازیار مهرانی